شرایط تاریخی بروز خیزشها و انقلابات مردمی در پیروزیشان نقش مهمی ایفاء می کند. در واقع بدون شرایط تاریخی، کە فراتر از شرایط مشخص خود جامعە عمل می کند و در واقع ظرف جهانی و منطقەای خیزش را تعیین می کند، تقریبا سخن گفتن از پیروزی مردم محال است. برای نمونە بدون درگیری قدرتهای بزرگ با هم در جریان جنگ اول جهانی، پیروزی بلشویکها غیرممکن بود. و یا بدون همراهی نهائی غرب با انقلاب ۵٧، و البتە تمایل شوروی ها هم امکان بە نتیجە رسانیدن آن وجود نداشت. و یا اینکە اگر پروس در جریان کمون پاریس با دولت فرانسە همراهی نمی کرد، و بە جنگ با کمونارها نمی پرداخت، امکان شکست کمون بسیار کمتر بود. پس چە در شکست و چە در پیروزی، شرایط تاریخی نقش تعیین کنندە دارد.
و دقیق همین موضوع هم در مورد خیزش اخیر مردم ایران صادق است. اگر خیزش مردم ایران در وسعت و عمقی کە روی داد در شرایط جنگ اوکراین رخ نمی داد، بە احتمال قوی از شرایط بهتری برای پیشرفت برخوردار می شد. زیرا واقعیت این است کە جنبش مردم، از لحاظ شرایط تاریخی، بشدت تحت تاثیر شرایط جنگ اوکراین قرارگرفت.
موضوع را کمی بشکافیم. واقعیت این است کە جنگ اوکراین بسیار بیشتر از آنی کە تصور می شود چهرە دنیا را تغییر دادەاست. این جنگ بعد از دهها سال اروپا را درگیر فاجعە و نبرد خونینی کردە کە جهان پیشرفتە تصور می کرد کە دیگر بە هیچ وجە در درون مرزهای خود آن را تجربە نخواهدکرد. جنگ اوکراین برای اولین بار بعد از ایجاد بلوک شرق، ژئوپولیتیسم غربی را با مخاطرات جدی مواجە کردەاست.
با گذشت هر روز از جنگ اوکراین، بیش از پیش این پیام را از زبان رهبران کشورهای غربی می شنویم کە پایان جنگ بدون شکست روسیە اساسا برایشان غیر قابل تصور است؛ و برای همین مشاهدە می کنیم کە کشورهای اروپائی و آمریکا بیش از پیش با ارسال اسلحە و ارسال کمک مالی بە اوکراین، درگیر جنگ می شوند. روسها هم بارها اعلام کردەاند کە حالا عملا با ناتو در جنگ اند. و یا اینکە ;ینس استولتنبرگ; دبیرکل ناتو گفتە کە حال اوکراین عملا عضو ناتو است! در واقع اصلی ترین تکلیف جهان غرب در لحظە کنونی شکست دادن روسیە، و برندەشدن در جنگیست کە بنیانهای اروپا و ژئوپولیتیسم غربی را بە لرزە انداختەاست.
و درست در چنین شرایطی کە ایران هم در کنار روسیە قرارگرفتە، و با ارسال سلاح بنوعی شریک روسها شدە، توجە غربیها بیش از پیش بە ایران جلب شدە و جهت تضعیف آن بسیج شدەاند. در واقع وضعیت طوریست کە غربیها برای شکست ایران و قطع کمکهای این کشور بە روسیە بە هر کار ممکنی دست می زنند. و خیزش مردم ایران علیە جمهوری اسلامی، فرصتی شد تا غرب از آن برای فشارآوردن بە جمهوری اسلامی استفادە ابزاری کند. یعنی در واقع این جنگ اوکراین است کە چگونگی منش برخورد غربی ها بە جنبش مردم ایران را تعیین می کند.
اگر جمهوری اسلامی از همە نیروهای ممکن نیابتی و یا نزدیک بە خود جهت فشارآوردن بە رقبا و دشمنانش استفادە و یا سوءاستفادە می کند، جهان غرب هم خیزش مردم ایران را زمینەای برای برجستەکردن نیروها و یا جریاناتی می داند کە متمایل بە ایفای چنین نقشی بر بستر قیام مردم برای غرب هستند. و چە بهتر از سلطنت طلبانی کە پیشینە تاریخی طولانی در سرسپردگی بە آمریکائیها دارند، و یا شخصی مانند مسیح علینژاد کە صرف دشـمنی با جمهوری اسلامی قدرت تحلیل شرایط را از او ستاندەاست. و یا سلبریتهای مفتون سلطنتی کە بقول خودشان چیزی از سیاست نمی دانند، اما تنها برای کمک بە مردم ایران وارد میدان شدەاند!
واقعیت این است کە خیزش مردم ایران در شرایط جنگ اوکراین، توسط غربی ها بە وسیلەای برای فشارآوردن بە متحد ایرانی روسها تبدیل شدەاست. غربی ها کە اولویتشان چیرەشدن بر روسیە از هر طریقی می باشد، تلاش می کنند با برجستەکردن سلطنت طلبها، جنبش مردم را از هویت واقعی خود تهی کردە و تنها بە ابزاری برای عقب راندن رژیم تبدیل کنند. آنان در این مسیر امپراطوری رسانەای خود را فراخواندەاند و حساب شدە دارند پیش می روند. و سلطنت طلبها و دوستانشان هم چە خوب بە وظیفە خودشان عمل می کنند! متاسفانە چنین برخوردی منجر بە انشقاق در صفوف مردم و تضعیف جنبش شدە، و بە نظر می رسد بار دیگر شرایط تاریخی منجر بە تضعیف خیزشی شدە کە مهمترین قیام مردم در قبال جمهوری اسلامی قلمداد می شود.
البتە عمل غربیها با توجە بە اولویتشان قابل درک است. متاسفانە در شرایط جنگی و و بە گاە بحرانها تدوین چنین سیاستها و اعمالی از این دست از امکان و احتمال بیشتری برخوردار می شوند. اما علیرغم هر توجیهی، کار غربیها و همراهی سلطنت طلبان و دوستانشان با آنها، بمنزلە واردآوردن ضربە بزرگی بە جبنش عدالتخواهانە مردم است.
البتە چنین برخوردی نمی تواند در میان مدت و درازمدت جنبش مردم را از وجود و معنای واقعی خود تهی کند. انقلاب مردم ایران وسیلە سوءاستفادە هیچ نیروی نامردمی نخواهدشد. این جنبش، سلطنت طلبان را پس خواهدزد. این جنبش بنیان درونی دارد، و آگاە بە مسائل جهانیست. سلطنت طلبان و جاەطلبان را جائی در میان مردم و در آیندە کشور نیست.