جمعه ۲۹ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۱:۴۳

جمعه ۲۹ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۱:۴۳

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!
در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
تصویری انسانی از بیژن جزنی در خاطرات هارون یشایایی
بیژن نه برای جان، که برای معنا می‌جنگید. او آخرین متن دفاعیه‌ی جزنی را خوانده بود و سطری از آن را هیچ‌گاه فراموش نمی‌کرد: "آزادی را نمی‌شود خاموش کرد؛ حتی...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
پیام محمد توسلی، دبیرکل سابق نهضت آزادی ایران؛ پنجاهمین سالروز اعدام #بیژن_جزنی همراه با ٨ نفر از همراهان زندانی
در آستانه ۲۹ فروردین، پنجاهمین سالروز اعدام #بیژن_جزنی همراه با ۸ نفر از همراهان زندانی در تپه‌های زندان اوین توسط مأموران ساواک هستیم که روز بعد اعلام شد آنان حین...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: محمد توسلی
نویسنده: محمد توسلی
اطلاعیهٔ حزب تودهٔ ایران: به یاد بیژن جزنی و یاران در پنجاهمین سالگرد تیرباران جنایتکارانه آنان بدست حکومت شاه
حزب تودهٔ‌ ایران مبارزهٔ جزنی و یارانش در زندان‌های محمدرضاشاه را نماد روشنی از پیکار مبارزان دلیر راه آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی می داند که در تاریخ میهن ما...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: حزب توده ایران
نویسنده: حزب توده ایران
یاد و خاطره بیژن جزنی و دیگر شهدای راه رهایی ملت ایران از استبداد و وابستگی را گرامی می داریم
مجامع اسلامی ایرانیان: وطن عزیز ما ایران، در درازنای تاریخ پر فراز و نشیب خود، همواره شاهد مبارزه و ازخودگذشتگی و شهادت جوانان آرمان خواه از نحله های گوناگون، از...
۲۸ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
نامه های زندان؛ دو نامه از بیژن جزنی به میهن جزنی
گفتم: اگر قرار است هریک از ما در راه آرمانهای بشری و فکری خود جان بدهیم. تفاوت زیادی نخواهد داشت که در این مرحله و به این صورت و یا...
۲۸ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: بیژن جزنی
نویسنده: بیژن جزنی
بازگشت به آینده: یادداشتی درباره‌ی «سینمای آزاد» و فیلم‌سازی آماتور
سینمای آزاد با ایجاد تشکیلاتی غیرمتمرکز و گسترده، در طول یک دهه توانست علاقه‌مندان زیادی را در سراسر ایران جذب کند. آنها با ساده‌سازیِ آموزش فیلم‌سازی، استفاده از قابلیت‌های دوربین‌های...
۲۸ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: نوید آرمان
نویسنده: نوید آرمان

در آستانۀ تفسیر جدیدی از قانون اساسی

مجموعه رویدادهائی که به آن نام کودتای انتخاباتی داده شد، رویدادهای پس از آن و سر برآوردن و استمرار "جنبش سبز" در تقابل با این کودتا، موجب تضعیف حاد گرایشهای حامی کودتا در حاکمیت و حصول توازن قوای سیاسی جدیدی در جامعۀ ما شده است: توازن قوای جدیدی که تفسیر جدیدی از قانون اساسی را میسر کرده است.

روز سه شنبۀ گذشته ۲۶ آبان، ۱۷ نوامبر، آقای محمد خاتمی در سخنانی برای جمعی از فعالان دانشجوئی اظهار داشته است: “اگر ما بخواهیم در عرصه حضور داشته باشیم، باید انتخابات هم از نظر ضوابط و هم از نظر اجرا اطمینان بخش باشد و اگر [چنین] نباشد، دیگر حضور ما معنا ندارد. برفرض که ما مردم را به حضور در انتخابات دعوت کنیم؛ چه کسی پای صندوقها می آید؟” و با اشاره تلویحی به آقای خامنه ای افزوده است: “اگر دلشان می سوزد، و ما هم می خواهیم مردم بیایند، باید وضعیت سیاسی و نحوۀ برگزاری انتخابات تغییر کند و این تغییر دقیقاً در چارچوب قانون اساسی است.”

این سخنان (و نوشتۀ حاضر) شاید مدخلی بسیار زودهنگام بر سیاستگزاری برای نخستین انتخابات آتی در جمهوری اسلامی تلقی شوند. اما بیان آنها توسط آقای خاتمی، آن هم کمتر از دو هفته پس از ۱۳ آبان، مکث بر آنها را در فراسوی تلقی مذکور ایجاب می کند.

۱- شاید به زبان آقای خاتمی صریحتر نتوان به حاکمان فعلی در جمهوری اسلامی حالی کرد که “توازن قوا، حداقل آن جا که پای انتخابات در میان باشد، به نفع شما نیست. شما نمی توانید مردم را به پای صندوقها بکشانید. ما هم نمی توانیم، مگر آن که ضوابط و نحوۀ اجرای انتخابات چنان تغییر کند که اطمینان نسبت به امکان مشارکت کاندیداهای مورد نظر “مردم” و “سلامت” روند انتخابات و اعلام نتایج واقعی آن حاصل گردد. چنین تغییراتی را شما می توانید عملی کنید، آن گاه ما هم می توانیم مردم را به شرکت در انتخابات دعوت کنیم.” آقای خاتمی سپس تصریح می کند که چنان تغییری “دقیقاً در چارچوب قانون اساسی است.”

در این باره می توان نسبت به امکان اطمینان بخش بودن هر تغییری در ضوابط و نحوۀ اجرای انتخابات، مادام که آن تغییر در چارچوب قانون اساسی محصور است، تردید کرد؛ اما بحث در این جا ابداً این نیست. موضوع اصلی ردگیری وضعیتی است که آقای خاتمی را به اخذ این موضع ترغیب کرده است.

تردیدی نیست که در رفتار حاکمان فعلی، خاصه در جریان و پس از “انتخابات” ۲۲ خرداد، موارد مغایر با قانون اساسی به وفور پیدا می شوند. اما صحبت خاتمی بر سر تغییر رفتار حاکمان فعلی نیست، بلکه بر سر تغییر در ضوابط و نحوۀ برگزاری انتخابات است و اینها در خلال چندین و چند انتخابات اخیر در جمهوری اسلامی تغییری نکرده اند. پس چرا آقای خاتمی تنها اکنون است که از لزوم تغییر در آنها سخن می گوید؟

بوده اند تحلیلگران و سیاستورزانی که بحث تمایز ساختار حقیقی و حقوقی قدرت در جمهوری اسلامی را بحثی بلاموضوع اعلام کرده اند. بلاموضوع دانستن این تمایز انکار این واقعیت سی ساله در جمهوری اسلامی است که این قانون اساسی و ساختارهای حقوقی قدرت نیستند که توازن قوای سیاسی را تعیین می کرده اند، بلکه برعکس این توازن قوای سیاسی بوده است که قانون اساسی را تفسیر می کرده است . مجموعه رویدادهائی که به آن نام کودتای انتخاباتی داده شد، رویدادهای پس از آن و سر برآوردن و استمرار “جنبش سبز” در تقابل با این کودتا، موجب تضعیف حاد گرایشهای حامی کودتا در حاکمیت و حصول توازن قوای سیاسی جدیدی در جامعۀ ما شده است: توازن قوای جدیدی که تفسیر جدیدی از قانون اساسی و، به زعم آقای خاتمی، تحقق ضوابط جدیدی برای انتخابات را میسر کرده است؛ “ضوابطی اطمینان بخش.”

۲- معنای سخنان آقای خاتمی، به عبارتی صریحتر، این است: “اگر ضوابط و نحوۀ برگزاری انتخابات به نحو “اطمینان بخشی” تغییر نکند، ما (اصلاح طلبان) در انتخابات شرکت نخواهیم کرد.” او کمتر از ۳ ماه پیش از این، در سخنرانی دیگری برای اعضای شورای هماهنگی جبهۀ اصلاحات با اشاره به محاکمات دسته جمعی گروهی از فعالان اصلاح طلب گفته بود: “آن چه که در این روزها رخ داده، خود دلیل محکمی است برای حضور قویتر در صحنه با شعار اصلاح طلبی …” و نیز این که: “به رغم فشارها برای بیرون کردن اصلاح طلبان و عقلای منصف از صحنه، در صحنه می مانیم و بر لزوم تغییر، یعنی بازگشت به قانون اساسی … پای می فشاریم.”

پس آشکار است که آقای خاتمی عدم شرکت احتمالی در انتخابات را نه تنها به معنای “بیرون رفتن از صحنه” تلقی نمی کند، بلکه در انطباق منطقی با اظهارات آخرینی که از او ذکر شدند، آن را “حضوری قویتر در صحنه” می داند. این ارتباط تأئید دیگری بر نکتۀ پیشین است دایر بر این که “توازن قوای جدیدی حاصل آمده است که تفسیری جدید از قانون اساسی را میسر می کند”، اما فراتر از این حاوی معنای دیگری نیز هست: عدم شرکت در انتخابات برای آقای خاتمی [دیگر] یک تابو نیست، اما اگر تفسیری جدید از قانون اساسی با محتوائی منعطفتر میسر باشد، این تفسیر از مجرای سیاستگزاری برای انتخابات است که می تواند تحقق یابد.

این برخوردی واقعبینانه است. توازن قوا امر ثابتی نیست، دینامیسم خود را دارد و اکیداً وابسته به میدان عمل خود و دیگر نیروها است. یکی از جنبه های “هنر” سیاست، تعیین درست همین عرصه است؛ عرصه ای که بتوان بیشترین قوا را در آن فراهم آورد. محتملترین کیفیت این است که در صورت تداوم وضع فعلی، اقتدارگرایان حاکم در مواجهه با یک انتخابات دیگر تنگترین میدان ابتکار را داشته باشند. فراخواندن مردم به اعتصاب عمومی، دعوت آنان به آمدن “هرروزه” به خیابانها، تعرض خواه مسالمت آمیز خواه خشونتبار به ساختارهای قدرت و … همگی اینها را می توان “حضور در صحنه” تلقی کرد. اما تجربۀ همین ماه های پس از ۲۲ خرداد نشان داده است که توازن قوا در هر یک از این عرصه ها یکی و همان نیست.

البته گزیدن انتخابات به عنوان میدان عمل، بر هر ارزیابی از امکان اقتدارگرایان حاکم برای ابتکار در آن میدان هم که استوار باشد، مضمون دیگری را نیز مستتر در خود دارد: عدم تعرض به قانونیت یا مشروعیت قانونی آنان و پذیرش استمرار وضع سیاسی کنونی تا انتخابات مورد نظر. بی معنا است که از سوئی مشروعیت حاکمیتی مورد تعرض قرار گیرد و از سوی دیگر از همان حاکمیت تغییر ضوابط و نحوۀ برگزاری انتخابات خواسته شود.

۳- از این قرار می توان محورهای سیاست پیشنهادی آقای خاتمی به اصلاح طلبان و نیز جنبش سبز را اولاً “حضور قوی در صحنه” برای تغییر در ضوابط و نحوۀ برگزاری انتخابات و ثانیاً، به تبع مورد نخست، عدم تعرض به مشروعیت حکام فعلی تا انتخابات آتی فهمید. متعاقباً اگر که این سیاست تا آن انتخابات به نتیجۀ “اطمینان بخشی” نیانجامد و تغییر فعلاً پیش بینی ناپذیری هم در اوضاع رخ ندهد، اصلاح طلبان از شرکت در انتخابات پرهیز خواهند کرد و بر حسب موقعیت شکل گرفته در زمان مفروض دست به سیاستگزاری مجدد خواهند زد.

با توجه به تنگنای تودرتوئی که اقتدارگرایان حاکم در آن واقع اند، دور از انتظار نیست که یک “تفسیر جدید از قانون اساسی” در آینده فعلیت یابد؛ تفسیری که ضوابط “اطمینان بخش” برای انتخابات را برتابد. مقاومت اقتدارگرایان در برابر نیاز جامعه به تغییر، حتی در حد تغییر در ضوابط انتخابات، چنان که تاکنون عمل کرده اند، تنها تنگتای آنان را عبورناپذیرتر خواهد کرد. اما سؤال اصلی در این ارتباط از اصلاح طلبان خواهد بود: آیا آحاد مردم ایران و عموم گروه های اجتماعی مجاز اند این مطالبه را داشته باشند که حضورشان در انتخابات بامعنا و بنابراین ضوابط انتخابات برایشان اطمینان بخش باشد؟ پاسخ هر نیروئی که منتقد سیاست تفکیک جامعه به خودی و غیرخودی است و وضعیت کنونی را امر تبعی چنان سیاستی می داند، به این پرسش قطعاً مثبت است. از این رو دامنۀ اطمینان بخشی ای که اصلاح طلبان خواهند کوشید در ضوابط مورد نظرشان برای انتخابات متحقق کنند، نه تنها عیاری از دموکراتیسم آنان بلکه عیاری برای باورشان به جامعه و دولت حقوقی، به مثابه برابرنهادۀ سیاست خودی و غیرخودی، نیز خواهد بود.

تاریخ انتشار : ۱ آذر, ۱۳۸۸ ۱۲:۰۱ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!

در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه برای جلوگیری از هم‌بستگی و رشد جریان‌های مترقی و باز کردن راه برای نیروهای واپس‌گرا بود. رژیم شاه با سرکوب و کشتار بی‌امان نیروهای مترقی چون فداییان و مجاهدین خلق و اعمال فشار بر نیروهای ملی، چپ، و ملی-مذهبی،میدان را برای رشد و نفوذ نیروهای مذهبی ارتجاعی هموار کرد.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!

در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه برای جلوگیری از هم‌بستگی و رشد جریان‌های مترقی و باز کردن راه برای نیروهای واپس‌گرا بود. رژیم شاه با سرکوب و کشتار بی‌امان نیروهای مترقی چون فداییان و مجاهدین خلق و اعمال فشار بر نیروهای ملی، چپ، و ملی-مذهبی،میدان را برای رشد و نفوذ نیروهای مذهبی ارتجاعی هموار کرد.

مطالعه »
پيام ها

پیام تبریک سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به‌مناسبت پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در صعود به جام جهانی!

با کمال تاسف روی‌کرد سیاسی مقابله با ایران از سوی برخی کشورهای ذی‌نفوذ در جهان در کنار تحریم‌های غیرقانونی و ظالمانه علیه کشور ما، مانعی عمده در برابر برگزاری دیدارهای دوستانه در مقابل تیم‌های قوی جهان، حتی امکان برگزاری اردوهای آمادگی، و وجود تجربهٔ بازی در این سطح برای ملّی‌پوشان ایران است.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!

تصویری انسانی از بیژن جزنی در خاطرات هارون یشایایی

پیام محمد توسلی، دبیرکل سابق نهضت آزادی ایران؛ پنجاهمین سالروز اعدام #بیژن_جزنی همراه با ۸ نفر از همراهان زندانی

اطلاعیهٔ حزب تودهٔ ایران: به یاد بیژن جزنی و یاران در پنجاهمین سالگرد تیرباران جنایتکارانه آنان بدست حکومت شاه

یاد و خاطره بیژن جزنی و دیگر شهدای راه رهایی ملت ایران از استبداد و وابستگی را گرامی می داریم

نامه های زندان؛ دو نامه از بیژن جزنی به میهن جزنی