جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳ - ۰۱:۵۰

جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳ - ۰۱:۵۰

ریاست‌جمهوری در غیاب جمهور مردم؟
در این‌گونه موارد دوگانۀ کاذبی درست می‌شود به نام اصلاح تدریجی یا براندازی و انقلاب! اما به گمانم میان مسجد و میخانه راهی است و آن تحمیل حق حاکمیت ملی...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: حسن یوسفی اشکوری
نویسنده: حسن یوسفی اشکوری
بر تحریم در دور دوم اصرار دارم اما …
من در مرحله دوم این نمایش انتخاباتی نیز بر تحریم اصرار می‌ورزم. اما آن گروه از مردم را که به مسعود پزشکیان رأی دادند، درک می‌کنم و اکثریت قریب به...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ابوالفضل قدیانی
نویسنده: ابوالفضل قدیانی
چرا جریان افراط‌گرا و جبهۀ پایداری می‌کوشند قوۀ مجریه را تسخیر کنند؟
تسلط بر دولت یک امر حیاتی برای جبهۀ پایداری در انتخاب رهبر آینده است. جبهۀ پایداری می‌کوشد با تسخیر دولت، تسلط خود را بر تمام ادارات و نهادهای دولتی اعمال...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: هواداری از ایران
نویسنده: هواداری از ایران
هشدار سازمان حقوق بشر ایران در مورد موج جدید اعدام‌ها پس از انتخابات ریاست جمهوری
تجربه دوره‌های قبل نشان می‌دهد که بلافاصله پس از انتخابات حکومت با افزایش شدید آمار اعدام، واقعیت خود را به مردم گوشزد می‌کند. مردم ایران و جامعه جهانی  باید از...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
بازی ادامه دارد...
شاعرِ شب زندهِ دارِ بی تکلف! صبور باش وُ...نگاه کن، در این شبِ طولانی، هنوز چراغِی روشن است، تحمل کن.
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: حسن جلالی
نویسنده: حسن جلالی
با یاد و نام ماندگار مادر ستاره پورجعفر!
مادر عماری از نسل مادران خاوران بود با چهره ای آرام و دوست داشتنی. نام‌اش ستاره بود؛ ستاره‌ای که در آسمان زندگی فرزندانش درخشید و رفت، فرزندانی که جملگی به...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
ناک‌دان شدن سه‌شنبه، ناک‌اوت شدن جمعه!
حال پیش‌بینی می‌شود که جلیلی گل خورده در مناظره‌ی اول و ناک‌دان شده در مناظره‌ی دوم، و در عمل شکست خورده در منظر افکار عمومی، در انتخابات روز جمعه عاقبتی...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: عیسی سحرخیز
نویسنده: عیسی سحرخیز

در آستانۀ تفسیر جدیدی از قانون اساسی

مجموعه رویدادهائی که به آن نام کودتای انتخاباتی داده شد، رویدادهای پس از آن و سر برآوردن و استمرار "جنبش سبز" در تقابل با این کودتا، موجب تضعیف حاد گرایشهای حامی کودتا در حاکمیت و حصول توازن قوای سیاسی جدیدی در جامعۀ ما شده است: توازن قوای جدیدی که تفسیر جدیدی از قانون اساسی را میسر کرده است.

روز سه شنبۀ گذشته ۲۶ آبان، ۱۷ نوامبر، آقای محمد خاتمی در سخنانی برای جمعی از فعالان دانشجوئی اظهار داشته است: “اگر ما بخواهیم در عرصه حضور داشته باشیم، باید انتخابات هم از نظر ضوابط و هم از نظر اجرا اطمینان بخش باشد و اگر [چنین] نباشد، دیگر حضور ما معنا ندارد. برفرض که ما مردم را به حضور در انتخابات دعوت کنیم؛ چه کسی پای صندوقها می آید؟” و با اشاره تلویحی به آقای خامنه ای افزوده است: “اگر دلشان می سوزد، و ما هم می خواهیم مردم بیایند، باید وضعیت سیاسی و نحوۀ برگزاری انتخابات تغییر کند و این تغییر دقیقاً در چارچوب قانون اساسی است.”

این سخنان (و نوشتۀ حاضر) شاید مدخلی بسیار زودهنگام بر سیاستگزاری برای نخستین انتخابات آتی در جمهوری اسلامی تلقی شوند. اما بیان آنها توسط آقای خاتمی، آن هم کمتر از دو هفته پس از ۱۳ آبان، مکث بر آنها را در فراسوی تلقی مذکور ایجاب می کند.

۱- شاید به زبان آقای خاتمی صریحتر نتوان به حاکمان فعلی در جمهوری اسلامی حالی کرد که “توازن قوا، حداقل آن جا که پای انتخابات در میان باشد، به نفع شما نیست. شما نمی توانید مردم را به پای صندوقها بکشانید. ما هم نمی توانیم، مگر آن که ضوابط و نحوۀ اجرای انتخابات چنان تغییر کند که اطمینان نسبت به امکان مشارکت کاندیداهای مورد نظر “مردم” و “سلامت” روند انتخابات و اعلام نتایج واقعی آن حاصل گردد. چنین تغییراتی را شما می توانید عملی کنید، آن گاه ما هم می توانیم مردم را به شرکت در انتخابات دعوت کنیم.” آقای خاتمی سپس تصریح می کند که چنان تغییری “دقیقاً در چارچوب قانون اساسی است.”

در این باره می توان نسبت به امکان اطمینان بخش بودن هر تغییری در ضوابط و نحوۀ اجرای انتخابات، مادام که آن تغییر در چارچوب قانون اساسی محصور است، تردید کرد؛ اما بحث در این جا ابداً این نیست. موضوع اصلی ردگیری وضعیتی است که آقای خاتمی را به اخذ این موضع ترغیب کرده است.

تردیدی نیست که در رفتار حاکمان فعلی، خاصه در جریان و پس از “انتخابات” ۲۲ خرداد، موارد مغایر با قانون اساسی به وفور پیدا می شوند. اما صحبت خاتمی بر سر تغییر رفتار حاکمان فعلی نیست، بلکه بر سر تغییر در ضوابط و نحوۀ برگزاری انتخابات است و اینها در خلال چندین و چند انتخابات اخیر در جمهوری اسلامی تغییری نکرده اند. پس چرا آقای خاتمی تنها اکنون است که از لزوم تغییر در آنها سخن می گوید؟

بوده اند تحلیلگران و سیاستورزانی که بحث تمایز ساختار حقیقی و حقوقی قدرت در جمهوری اسلامی را بحثی بلاموضوع اعلام کرده اند. بلاموضوع دانستن این تمایز انکار این واقعیت سی ساله در جمهوری اسلامی است که این قانون اساسی و ساختارهای حقوقی قدرت نیستند که توازن قوای سیاسی را تعیین می کرده اند، بلکه برعکس این توازن قوای سیاسی بوده است که قانون اساسی را تفسیر می کرده است . مجموعه رویدادهائی که به آن نام کودتای انتخاباتی داده شد، رویدادهای پس از آن و سر برآوردن و استمرار “جنبش سبز” در تقابل با این کودتا، موجب تضعیف حاد گرایشهای حامی کودتا در حاکمیت و حصول توازن قوای سیاسی جدیدی در جامعۀ ما شده است: توازن قوای جدیدی که تفسیر جدیدی از قانون اساسی و، به زعم آقای خاتمی، تحقق ضوابط جدیدی برای انتخابات را میسر کرده است؛ “ضوابطی اطمینان بخش.”

۲- معنای سخنان آقای خاتمی، به عبارتی صریحتر، این است: “اگر ضوابط و نحوۀ برگزاری انتخابات به نحو “اطمینان بخشی” تغییر نکند، ما (اصلاح طلبان) در انتخابات شرکت نخواهیم کرد.” او کمتر از ۳ ماه پیش از این، در سخنرانی دیگری برای اعضای شورای هماهنگی جبهۀ اصلاحات با اشاره به محاکمات دسته جمعی گروهی از فعالان اصلاح طلب گفته بود: “آن چه که در این روزها رخ داده، خود دلیل محکمی است برای حضور قویتر در صحنه با شعار اصلاح طلبی …” و نیز این که: “به رغم فشارها برای بیرون کردن اصلاح طلبان و عقلای منصف از صحنه، در صحنه می مانیم و بر لزوم تغییر، یعنی بازگشت به قانون اساسی … پای می فشاریم.”

پس آشکار است که آقای خاتمی عدم شرکت احتمالی در انتخابات را نه تنها به معنای “بیرون رفتن از صحنه” تلقی نمی کند، بلکه در انطباق منطقی با اظهارات آخرینی که از او ذکر شدند، آن را “حضوری قویتر در صحنه” می داند. این ارتباط تأئید دیگری بر نکتۀ پیشین است دایر بر این که “توازن قوای جدیدی حاصل آمده است که تفسیری جدید از قانون اساسی را میسر می کند”، اما فراتر از این حاوی معنای دیگری نیز هست: عدم شرکت در انتخابات برای آقای خاتمی [دیگر] یک تابو نیست، اما اگر تفسیری جدید از قانون اساسی با محتوائی منعطفتر میسر باشد، این تفسیر از مجرای سیاستگزاری برای انتخابات است که می تواند تحقق یابد.

این برخوردی واقعبینانه است. توازن قوا امر ثابتی نیست، دینامیسم خود را دارد و اکیداً وابسته به میدان عمل خود و دیگر نیروها است. یکی از جنبه های “هنر” سیاست، تعیین درست همین عرصه است؛ عرصه ای که بتوان بیشترین قوا را در آن فراهم آورد. محتملترین کیفیت این است که در صورت تداوم وضع فعلی، اقتدارگرایان حاکم در مواجهه با یک انتخابات دیگر تنگترین میدان ابتکار را داشته باشند. فراخواندن مردم به اعتصاب عمومی، دعوت آنان به آمدن “هرروزه” به خیابانها، تعرض خواه مسالمت آمیز خواه خشونتبار به ساختارهای قدرت و … همگی اینها را می توان “حضور در صحنه” تلقی کرد. اما تجربۀ همین ماه های پس از ۲۲ خرداد نشان داده است که توازن قوا در هر یک از این عرصه ها یکی و همان نیست.

البته گزیدن انتخابات به عنوان میدان عمل، بر هر ارزیابی از امکان اقتدارگرایان حاکم برای ابتکار در آن میدان هم که استوار باشد، مضمون دیگری را نیز مستتر در خود دارد: عدم تعرض به قانونیت یا مشروعیت قانونی آنان و پذیرش استمرار وضع سیاسی کنونی تا انتخابات مورد نظر. بی معنا است که از سوئی مشروعیت حاکمیتی مورد تعرض قرار گیرد و از سوی دیگر از همان حاکمیت تغییر ضوابط و نحوۀ برگزاری انتخابات خواسته شود.

۳- از این قرار می توان محورهای سیاست پیشنهادی آقای خاتمی به اصلاح طلبان و نیز جنبش سبز را اولاً “حضور قوی در صحنه” برای تغییر در ضوابط و نحوۀ برگزاری انتخابات و ثانیاً، به تبع مورد نخست، عدم تعرض به مشروعیت حکام فعلی تا انتخابات آتی فهمید. متعاقباً اگر که این سیاست تا آن انتخابات به نتیجۀ “اطمینان بخشی” نیانجامد و تغییر فعلاً پیش بینی ناپذیری هم در اوضاع رخ ندهد، اصلاح طلبان از شرکت در انتخابات پرهیز خواهند کرد و بر حسب موقعیت شکل گرفته در زمان مفروض دست به سیاستگزاری مجدد خواهند زد.

با توجه به تنگنای تودرتوئی که اقتدارگرایان حاکم در آن واقع اند، دور از انتظار نیست که یک “تفسیر جدید از قانون اساسی” در آینده فعلیت یابد؛ تفسیری که ضوابط “اطمینان بخش” برای انتخابات را برتابد. مقاومت اقتدارگرایان در برابر نیاز جامعه به تغییر، حتی در حد تغییر در ضوابط انتخابات، چنان که تاکنون عمل کرده اند، تنها تنگتای آنان را عبورناپذیرتر خواهد کرد. اما سؤال اصلی در این ارتباط از اصلاح طلبان خواهد بود: آیا آحاد مردم ایران و عموم گروه های اجتماعی مجاز اند این مطالبه را داشته باشند که حضورشان در انتخابات بامعنا و بنابراین ضوابط انتخابات برایشان اطمینان بخش باشد؟ پاسخ هر نیروئی که منتقد سیاست تفکیک جامعه به خودی و غیرخودی است و وضعیت کنونی را امر تبعی چنان سیاستی می داند، به این پرسش قطعاً مثبت است. از این رو دامنۀ اطمینان بخشی ای که اصلاح طلبان خواهند کوشید در ضوابط مورد نظرشان برای انتخابات متحقق کنند، نه تنها عیاری از دموکراتیسم آنان بلکه عیاری برای باورشان به جامعه و دولت حقوقی، به مثابه برابرنهادۀ سیاست خودی و غیرخودی، نیز خواهد بود.

تاریخ انتشار : ۱ آذر, ۱۳۸۸ ۱۲:۰۱ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

ریاست‌جمهوری در غیاب جمهور مردم؟

بر تحریم در دور دوم اصرار دارم اما …

چرا جریان افراط‌گرا و جبهۀ پایداری می‌کوشند قوۀ مجریه را تسخیر کنند؟

هشدار سازمان حقوق بشر ایران در مورد موج جدید اعدام‌ها پس از انتخابات ریاست جمهوری

بازی ادامه دارد…

با یاد و نام ماندگار مادر ستاره پورجعفر!