سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)، سازمانی کمونیستی و مدافع سوسیالیسم، صلح، استقلال، آزادی، دمکراسی، عدالت اجتماعی، حقوق بشر، برابری، همبستگی اجتماعی، توسعه پایدار، حفظ محیط زیست، توزیع دمکراتیک قدرت، ثروت، فرصتها و اطلاعات است و برای فراهم آوردن شرایط زندگی انسانی برای همه شهروندان ایران و گذر از سرمایه داری به سوسیالیسم مبارزه میکند. و بر تأمین هماهنگی و توازن میان آزادی، برابری، دمکراسی، توسعه و حفظ محیط زیست تاکید دارد. ما مدافع برابر حقوقی تمامی شهروندان فارغ از تعلقات جنسیتی، ملی ـ قومی، نژادی و مذهبی و مخالف تبعیض طبقاتی، جنسیتی، ملی ـ قومی، نژادی و مذهبی و هستیم و علیه آنها مبارزه میکنیم. زیستگاه و میدان عمل اجتماعی ما، جهان سرمایه داری و جامعه سرمایه داری ایران است که در آن مبارزه طبقاتی امری است عینی و واقعی. ما در مبارزهای که هم اکنون در نظام سرمایهداری جهانی میان کار و سرمایه در جریان است، در اردوی کار قرار داریم. انتخاب اجتماعی ما، دفاع از حقوق صنفی و سیاسی و مطالبات کارگران و زحمتکشان و طبقه متوسط و خواسته های دمکراتیک آنان است. ما خود را سازمان کمونیستی و بخشی از جنبش چپ کشورمان میدانیم. ما جنبشهای جدید اجتماعی دارای خصلتهای دمکراتیک و ترقیخواهانه (جنبشهای صلح، فمینیستی، زیست محیطی، دمکراتیک، ضدسلاحهای هسته ای، حقوق بشر، حفظ هویت و جنبشهای اجتماعی فراملی…) را پدیده دگرگونساز و عرصۀ مناسب برای حضور و شرکت فعال انسانها و گروههای مختلف اجتماعی در حیات سیاسی و اجتماعی و جنبش دمکراتیک کشورمان میدانیم و در جانب آنها قرار داریم. ما مدافع منافع ملی و همبستگی جهانی هستیم، علیه سلطهطلبی کشورهای امپریالیستی و جهانیسازی تحت رهبری بازار مالی بین المللی و شرکتهای فراملی مبارزه میکنیم و در روند جهانی شدن خود را جزو صفوف مبارزان آزادیخواه و عدالت پژوه برای ساختن “جهانی دیگر” میدانیم. برابری و عدالت اجتماعی برابری و به طور مشخص عدالت اجتماعی، شاخصترین ارزش کمونیست ها و نیروهای چپ به حساب می آید. ما در راستای برابری، بر توزیع قدرت، ثروت، فرصتها و اطلاعات تاکید داریم. لازم است بین برابری و آزادی پیوند تنگاتنگ ایجاد گردد. از نظر ما لیبرالیسم اقتصادی، نئولیبرالیسم و نئوکنسرواتیسم به تشدید نابرابری و شکاف طبقاتی منجر گشته و کم بها دادن به آزادی و مطلق کردن برابری، زمینه را برای حکومت های استبدادی، توتالیتر و پوپولیسم باز میکند. ما معتقدیم برابری اقتصادی و عدالت اجتماعی، بدون تامین برابر حقوقی زن و مرد و رفع نابرابری های ملی مفهومی ندارد. سازمان ما در راه تحقق برابری از جمله برابرحقوقی سیاسی تمامی شهروندان، برابر حقوقی زن و مرد، و برابر حقوقی ملیت های کشورمان مبارزه میکند. ما معتقدیم؛ دموکراسی و عدالت اجتماعی در پیوند تنگاتنگ با هم قرار دارند و عدالت اجتماعی بدون رشد اقتصادی حاصلی جز فقر مشترک درپی نخواهد داشت. ما معتقدیم؛ تحمیل سیاست تعدیل ساختاری از جمله تقلیل هزینه های مربوط به رفاه عمومی از قبیل آموزش، مسکن، بهداشت و درمان و … ناشی از پروژه نئولیبرالی جهانی سازی توسط کشورهای امپریالیستی به کشورهای جهان، خصوصاً به کشورهای پیرامونی، ناقض عدالت اجتماعی و رفاه و آسایش شهروندان و به ضرر کارگران و زحمتکشان کشورمان می باشد. آزادی در جهان سرمایه داری تنها درصد ناچیزی از شهروندان جهان از حقوق و آزادی های سیاسی و فردی و اجتماعی برخوردارند. این عده عمدتاً شامل صاحبان سرمایه و قدرت و نخبه گان مورد حمایت آنها می شوند. ما معتقدیم بایستی امکانات مادی برای بهره مندی تمامی شهروندان از آزادی های سیاسی و فردی و اجتماعی فراهم گردد، و ارتقاء آگاهی مردم را لازمه آن ارزیابی می کنیم. از نظر ما همه مردم در اندیشه و اعتقاد ـ اعم از اعتقاد سیاسی، فلسفی، مذهبی، علمی و غیره ـ در بیان، نوشتن و دفاع از اندیشهها و باورهای خود آزاد هستند. ما از حوزه عمومی و جامعه مدنی در برابر اقتدار دولت، از حکومت قانون، دولت مشروط، منتخب و مقید به حقوق بشر و از عدم دخالت دولت در زندگی خصوصی دفاع میکنیم و از این روست که آزادهای فردی و حقوق بشر آماجهای مقدم برنامه سازمان ما هستند. ما بر اجتماعی بودن انسان تاکید داریم و مطلق کردن فرد و فردگرائی را به معنی تهی کردن انسان از خصلت اجتماعی و ثانوی و فرعی شمردن جامعه تلقی میکنیم. مطلق کردن جمع به معنی تنزل فرد در حد جزء و تابع محض جمع، سلب شخصیت آن، نفی گوناگونی و تفاوت اندیشهها و تمایلات انسانی، کم بهاء دادن به حقوق و آزادیهای فردی و نافی رشد آزاد انسانها است. ما به عنوان جریان چپ، بر هماهنگی موزون و متعادل میان جامعه و فرد در راستای رشد آزادانه انسان و جامعه تاکید داریم. به باور ما “تکامل آزاد هر فرد شرط تکامل آزاد همگان است”. دمکراسی ما دمکراسی را مناسبترین ساختار سیاسی، راه و شیوه سامان دادن به جامعه و شیوه اداره امور زندگی و جامعه بشری در عرصههای گوناگون میدانیم و آلترناتیوی مناسبتتر از آن برای ساختار سیاسی و اداره کشورها نمیشناسیم. دمکراسی، محصول قرنها تلاش فکری و عملی بشر و بیش از همه حاصل جنبش های آزادیخواهانه، روشنگرانه و مبارزات کارگران، زنان و روشنفکران است. ما معتقد به تلفیق دمکراسی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی هستیم و توزیع هرچه بیشتر قدرت در جامعه و مشارکت و دخالت مستقیم و آگاهانه مردم در حیات سیاسی اقتصادی و اجتماعی هستیم. در این راستا ما خواهان حکومتی مبتنی بر مجالس ملی و منطقه ای، و تلفیق آن با سیستم شورایی و تشکیل شوراهای کارگری، دهقانی و مردمی در تمامی عرصه ها بوده و از ارتقاء روزافزون قدرت این شوراها حمایت می کنیم. سازمان ما مخالف هر گونه استبداد و دیکتاتوری است، حاکمیت و قدرت را ناشی از اراده مردم میداند و به دمکراسی بر پایه رای و انتخاب آزادانه مردم در تعیین دولت، به محدودیت زمانی قدرت، به تناوب و انتقال قانونی و مسالمتآمیز آن، به حزبیت و نظام چندحزبی پایبند است. ما خواهان دمکراتیزه شدن مناسبات جهانی میان ملل و دولتها، جهانی شدن دمکراسی و خواهان گسترش و ژرفش دمکراسی های موجود در جهت دمکراسی مشارکتی، مستقیم و اجتماعی هستیم. ما مدافع دمکراتیزاسیون نهادهای جامعه و روابط میان آنها بوده و برگذار جامعه تودهای به جامعه مدنی و بر شکل گیری نهادهای مدنی و تقویت حوزه عمومی تاکید داریم. ما جامعه مدنی را نه به عنوان ابزار جامعه سیاسی برای کسب قدرت، بلکه بمثابه یکی از مولفه های اصلی برپا دارنده و استحکام بخش دمکراسی و عامل قوام بخشیدن به نیروی دفاع جامعه از خود در مقابل دولت و قدرتهای اقتدارگرای ملی و فراملی میدانیم. از نظر ما سازمانیابی دمکراتیک جامعه، تشکلیابی طبقات و گروههای مختلف اجتماعی، شکل گیری سازمانهای غیردولتی و تشکلهای مستقل صنفی، فرهنگی و هنری توسط شهروندان برای سازماندهی امور زندگی و کار و مبارزه مدنی مردم، احقاق حقوق شهروندی، اعمال فشار به دولت برای تأمین مطالبات گروههای مختلف اجتماعی، برای رشد فرهنگ دمکراتیک، دمکراتیزه کردن جامعه و مشارکت در اداره امور کشور، امری است ضروری. صلح سرمایه داری برای سلطه بر جهان، دنیا را نظامی کرده است. ایجاد پایگاه های نظامی، پیمانهای نظامی تجاوزگر، مداخلات مستقیم و غیر مستقیم نظامی، بر افروختن جنگهای منطقه ای، تسلیح رژیمهای مستبد و فاشیستی، تجاوز به کشورهای دیگر از نمودهای این روند سلطه گرانه است. میلیتاریسم امپریالیستی به مثابه بازوی مسلح “جهانی سازی سرمایه داری” عملکرد سیستماتیک و هدفمندی یافته، مقاومت در مقابل “جهانی سازی” نهایتاً با جنگ امپریالیست ها در هم کوبیده می شود. صلح در مقیاس ملی و بینالمللی خواست بزرگ انسانها و لازمه فراهم آوردن شرایط زندگی انسانی برای همه شهروندان کشور است. ما از تلاش جهانی برای تامین صلح حمایت میکنیم و بر گفتگو و مذاکره برای حل مناقشات و اختلافات بین کشورها تاکید داریم. سازمان ما خواهان صلح پایدار جهانی، زدایش جنگ از حیات بشریت و خلع سلاح همگانی است. ما دفاع پیگیر از استقلال کشور و منافع ملی را با دفاع از مناسبات برابرانه و برادرانه میان همه¬ی ملل جهان پیوند می¬دهیم. به همین جهت ما خواهان همکاری فرا طبقاتی و فراملیتی همه کشورها و همه نیروها برای پاسداری از منافع عموم بشری و در راس آنها صلح و خلع سلاح عمومی هستیم. حقوق بشر سازمان ما مدافع آزادی و حقوق بشر بوده و از حق همه مردم در اندیشه و اعتقاد و در بیان کردن، نوشتن و دفاع از اندیشه ها و باورهای خود دفاع می نماید. و برهمین پایه علیه هرگونه ستم ملی، طبقاتی، جنسی، نژادی، مذهبی و عقیدتی مبارزه می کند. ما خواهان براندازی کامل نژادپرستی، فقر، بی سوادی و رعایت بی قید و شرط حقوق بشر در همه عرصه ها و همه کشورها هستیم. ما معتقدیم؛ تمامی شهروندان از حقوق برابر در مقابل قانون برخوردارند، و هیچ فردی نبایستی به خاطر جنسیت، نژاد، قوم، عقیده و ایمان، باورهای مذهبی یا سیاسی از امتیازی برخوردار و یا محروم شود ما بر برابرحقوقی شهروندان تاکید و اجرای بیخدشۀ حقوق بشر و مفاد اعلامیۀ جهانی حقوق بشر و ملحقات آن را الزامی می دانیم و ضمن مبارزه برای رعایت حقوق بشر در ابعاد حقوق مدنی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، برای لغو اعدام، ممنوعیت شکنجه و تعمیم حقوق بشر به ابعاد اقتصادی مبارزه می کنیم. محیط زیست سرمایه داری تمامی عرصه های هستی و زیستی را مورد تهاجم سودجویانه خود قرار داده است. بطوریکه در اثر رشد انفجارگونه جمعیت، رشد کنترل نشده شهرها و صنعت و بهرهبرداری غارتگرانه سرمایهداری از منابع طبیعی، استفاده از انرژی فسیلی، تغییر الگوی مصرفی، شرایط حیات در کره زمین مورد مخاطره جدی قرار گرفته است. در حالیکه جهان و منابع موجود در آن، به نسل های آینده هم تعلق دارد. لازم است بهرهبرداری غارتگرانه از منابع طبیعی و تخریب محیط زیست متوقف شود، روش تولید و مصرف تغییر یابد و تکنولوژی سازگار با طبیعت و سرمایه گذاری در منابع انرژی پاک مثل باد، آفتاب و امواج دریاها مورد استفاده قرار گیرد و از انتقال فعالیتها و فرآوردههای مضر برای محیط زیست به کشورهای در حال رشد جلوگیری شود. در شرایط جهان امروز حفظ محیط زیست و ممانعت از مداخلات زیانبار در طبیعت زیست یکی از هدف های بزرگ بشریت بشمار می آید. در این راستا ما مدافع همبستگی بین المللی در دفاع از محیط زیست و پاسداری خردمندانه از آن و ممانعت از مداخلات زیان بار در طبیعت زیست هستیم. سازمان ما خواستار بهره وری بدون تبعیض همه کشورها از دستاوردهای انقلاب علمی و فنی و استقرار نظام نوین اقتصادی در مناسبات بین المللی برای توسعۀ پایدار و حفاظت از محیط زیست می باشد. تجدد و سکولاریسم عقبماندگی و سنتگرایی، زمینهساز استبداد سیاسی، خرافه پرستی، تاریک اندیشی، فلاکت مردم و در تقابل با تکامل تاریخی است. ما مدافع تجدد و نوسازی همه جانبه و همگون فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مبتنی بر آزادی، دمکراسی، سکولاریسم، عدالت اجتماعی و حفظ محیط زیست هستیم و معتقدیم پیکار برای آزادی و برابری در پیوند تنگاتنگ با مبارزه برای نوسازی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی قرار دارد. ما مدافع جدایی دین از دولت هستیم. ما معتقدیم؛ تجدد یعنی “هر آنچه سخت و استوار است، دود می شود و به هوا می رود”. به باور ما تجدد تلاشی است برای تشخیص و خاتمه دادن به فشارهای اجتماعی بر مردم، تلاشی برای توسعه همه جانبه و بدون شیفتگی و دوری از ریشه ها و سرچشمه ها، تلاشی انتقادی به وضع موجود و انقلابی مستمر در روابط اجتماعی برای تغییر جهان. مسئله ملی سازمان فدائیان خلق ایران- اکثریت در راستای باور به ارزش های انسانی و عموم بشری و در راستای تأمین استقلال کشور، صلح و برقراری سوسیالیسم، خواهان تأمین منافع ملی و آزادی همه خلق های ساکن کشورمان است. ما معتقدیم، کشور ما ایران، کشوری است کثیرالملله، متشکل از ملیتهای بلوچ، ترک آذری، ترکمن، عرب، کرد، فارس و گروههای قومی دیگر و مسئله ملی به یک مسئله جدی، عمومی و سراسری جنبش ضد استبدادی و ضدارتجاعی مردم ایران تبدیل شده است. چشم پوشی بر این واقعیت از سوی هر نیروی سیاسی ترقیخواه و عدالت طلب، چشم پوشی بر بخش انکارناپذیر مبارزات برابری طلبانه و دموکراتیک مردم ایران است. ما سرکوب جنبشهای ملی و آزادیخواهی ملیتهای ایران را تظاهر بارز سیاستهای شوونیستی و استبدادی رژیم ولایتفقیهی می دانیم و مبارزه علیه این ستم مضاعف بر ملیتهای بلوچ، ترک آذری، ترکمن، عرب، کرد و … را جزو وظایف برنامهای خود بشمار می آوریم. ما معتقدیم؛ برخورداری از حق ملی، حقی است دموکراتیک که هر شهروند ایرانی باید از آن بهرهمند شود. هیچ مولفه ملی نمیتواند برای ملیتهای دیگر تصمیم یک جانبه بگیرد و سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنها را مستبدانه رقم بزند. سازمان ما خود را متحد استراتژیک جنبش مطالباتی ملیتها در پهنه کشور میداند و برای برقراری نزدیکترین مناسبات با تشکلهای ملی- منطقهای بر پاپه رابطه برابر حقوق، گسترش همکاریهای متقابل و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر تلاش می کند. سازمان ما از نظام سیاسی فدرالیسم دمکراتیک برای حل معضل ملیت های ساکن کشورمان دفاع می کند. جمهوری اسلامی آماج اصلی سازمان ما برپایی جمهوری دمکراتیک فدرال مردم ایران است. و مقدم ترین وظیفه ما برکناری رژیم ولایت فقیه و تأمین و تضمین استقلال، صلح، امنیت، و آزادی است. بر این اساس ما خواهان برکناری رژیم جمهوری اسلامی هستیم. ما بدون تجویز راه حلی نهایی اعلام می داریم؛ مردم ایران در دفاع از منافع خود حق خواهند داشت بنا به موقعیت و شرایط موجود در تقابل با رژیم جمهوری اسلامی شیوه های مبارزاتی شان را انتخاب نمایند و از هر روشی که تأمین کنندۀ منافع طبقاتی و ملی آنها باشد، برای ایجاد تحول و برای برکناری جمهوری اسلامی استفاده نمایند. با این حال معتقدیم در صورت تمکین رژیم معقول ترین، کم هزینه ترین و انسانی ترین روش مراجعه به آرای عمومی با داشتن شرایطی مساوی برای تبلیغ و تشریح خواسته های طرفین است. ما در شرایط کنونی تلاش برای ارتقاء آگاهی و سازماندهی مردم و گسترش نافرمانی های مدنی را مدنظر داریم، و در این راستا از تمامی ظرفیت های قانونی هرچند محدود استفاده خواهیم نمود. ما در راستای تحقق خواست های دمکراتیک مردم ایران و برکناری حکومت جمهوری اسلامی و رژیم ولایت فقیه از همکاری و اتحاد عمل تمامی نیروهای چپ، جمهوری خواه دمکرات، احزاب ملی و منطقه ای، فعالین محیط زیست، مخالفین جنگ، جنبش دانشجویی و زنان استقبال می نمائیم. سرمایه داری ما معتقدیم که “تاریخ کلیه جوامع تا این زمان تاریخ مبارزه طبقاتی بوده است.” سازمان ما نظام سرمایه داری را سرمنشاء ستم طبقاتی، بی عدالتی، بهره وری غارتگرانه از طبیعت، جنگ و بیکاری توده ای و منشا بسیاری از نابسامانی ها و ناهنجارهای اجتماعی می داند. به باور ما جامعه ی طبقاتی و تبعیضات بیدادگرانه ناشی از استیلای نظام سرمایه داری مغایر شأن انسانی است و علیه آن پیگیرانه مبارزه می کنیم. سرمایه داری در آغاز قرن بیست و یکم آشکارا ناتوانی خود را در پاسخ گویی به معضلات بشر که خود موجد بسیاری از آنها بوده است، نشان می دهد. ما سوسیالیسم را به عنوان یک ضرورت برای حل این معضلات میدانیم و هم زمان با مبارزه برای سوسیالیسم، برای اشاعه و نهادینه شدن اندیشه دموکراسی، عدالت خواهی، برابری حقوق زن و مرد، و تنظیم رابطه ی انسان با طبیعت در جامعه نیز مبارزه می¬کنیم. نظام سرمایه داری در طی تکامل خود از دو مرحله ما قبل انحصار و انحصار گذر کرده. مالکیت خصوصی و استثمار وجه اشتراک هر دو مرحله فوق می باشد. علیرغم تحولاتی که سرمایه داری تاکنون گذرانیده، ماهیت آن، همچنان ثابت مانده است. تولید کالایی مبتنی بر روابط سرمایه داری و مالکیت خصوصی و تعقیب سود از راه استثمار کارگران و غارت زحمتکشان ماهیت تغییر ناپذیر سرمایه داری بوده است. با تراکم و تمرکز سرمایه و تولید، انحصارهای بزرگ پدید آمدند، و سرمایه داری به مرحله امپریالیسم، یعنی امپراتوری سرمایه بر جهان عبور کرد. انحصارات امپریالیستی در رقابت بین خود بر سر تصاحب هر چه بیشتر بازارهای دنیا، جهان را با انسانها و ثروتهایش دوبار در آتش جنگی عالم گیر به خاکستر تبدیل کرده اند. از بهم پیوستن انحصارات کشورهای مختلف، انحصارات فراملیتی بوجود آمدند، که رقابت و کشمکش در بین آنها برای بلعیدن یکدیگر هنوز ادامه دارد. رویدادهای چند سال اخیر در عراق و افغانستان و تجاوز نظامی اخیر به لیبی بیانگر آن است که در عصر سلاح های اتمی، جنگ های امپریالیستی به هزینۀ مردم کشورهای جهان سوم و در جبهه ای بنام کشورهای پیرامونی پی گرفته می شود. جهانی سازی گرایش به جهانی شدن از مشخصات ذاتی بورژوازی است. از سالهای میانی ۱۹۷۰ سرمایه داری با بهره گیری انحصاری از ثمرات انقلاب علمی و فنی در تمامی عرصه ها به مرحله “گلوبالیزاسیون” و به عبارتی دقیق تر به “جهانی سازی سرمایه داری” پای گذاشت که ادامه منطقی مرحله امپریالیستی بود. جهانی سازی واژه ای است که شکل و محتوای امپریالیسم را در دوران کنونی بازگو می کند. و از مشخصات آن: یک کاسه شدن اقتصاد جهانی، متورم شدن بیش از حد سرمایه مالی، افزایش بی سابقه وزن شرکتهای فراملیتی است. سرمایه داری مالی کنونی همان جهانی سازی سرمایه داری است، که به سرگردگی و مدیریت کشورها و بنگاه های مالی رأس هرم نظام سرمایه داری هدایت می شود. پروژه ای که امروزه در سطح جهانی جاری است نه جهانی شدن، بلکه جهانی سازی تحمیلی با ویژگیهای امپریالیستی است. جهانی سازی فرایندی ارتجاعی و در عین حال تحریف شده از جهانی شدن می باشد. سمت و سوی عام سیاسی این تحریف “راست جدید” است. نئولیبرالیسم با در هم ریختن مرزهای “جهانی سازی” و “جهانی شدن” و با نشان دادن نمودهای جهانی شدن در پی آن است که منطقی بودن و ناگریزی جهانی سازی سرمایه داری را نتیجه بگیرد و آن را بعنوان واقعیت و الزام اجتماعی به خورد جهانیان بدهد. نئولیبرالیسم و نو محافظه کاری ایدئولوژی مدافع جهانی سازی سرمایه داری اند. چهره دیگر جهانی سازی سرمایه داری و سیاستهای نئولیبرالیستی – نو محافظه کار، آمریکایی شدن است. سازمان ما مدافع پیگیر منافع و خواست های ترقی خواهانه همه مردم ایران . جهان و رزمنده راه آزادی و بهروزی توده های کشورمان است. سازمان ما برعلیه امپریالیسم جهانی مبارزه می کند و خود را بخشی از جنبش ضدامپریالیستی خلق های جهان بشمار می آورد. سوسیالیسم آرمان و هدف نهائی سازمان ما سوسیالیسم است، و سازمان ما در راه برانداختن بهره کشی انسان از انسان و برای دست یابی به نظام سوسیالیستی مبارزه می کند. به باور ما سوسیالیسم نظامی است انسانی و دمکراتیک که در آن انسان در مرکز توجه قرار دارد و رشد همه جانبۀ انسان تأمین می گردد. سوسیالیسم از آزادی و دموکراسی جدایی ناپذیر است و بیان آزاد اندیشه و عقیده و آزادی سیاسی و دخالت و تصمیم گیری مستقیم مردم در برنامه ریزی، تولید، مبادله و در امر سیاست، فرهنگ و غیره تنها ضامن پیشرفت سوسیالیسم و ساختمان پیروزمندانه آن است. ابزار دستیابی به سوسیالیسم دستآوردهای علمی و دانش بشری است. از اینرو سوسیالیسم علمی، تئوری راهنمای عمل سازمان ما می باشد. ما معتقدیم؛ سوسیالیسم نقد رادیکال نظام اقتصادی اجتماعی و فکری سرمایه داری و ضرورتی برای فرا رفتن از معضلات و خلاصی از بحران ها و مصائب ناشی از آن نظام، و در عین حال آلترناتیوی برای سرمایه داری است. در جامعه سوسیالیستی تولید برای سود، جای خود را به تولید برای رفع نیازهای همه مردم و برای رفاه هرچه بیشتر همه انسان ها خواهد داد. جامعه سوسیالیستی اتوپی یا یک آرزو و یک مدینه فاضله خیالی نیست، بلکه محصول و هدف مبارزه یک طبقه عظیم اجتماعی علیه نظام سرمایه داری است. ما سوسیالیسم را بعنوان نظامی اجتماعی و قابل دسترس و مبارزه برای تحقق ان را نه کار فردا بلکه وظیفه امروز خود می دانیم. از این رو برقراری جمهوری دمکراتیک فدرال با سمت گیری سوسیالیستی و تلاش برای توسعه سیاسی و اقتصادی کشور، اصلی ترین آماج سازمان ما بشمار می رود. انترناسیونالیسم پرولتری با اجرای پروژه جهانی سازی نئولیبرالی، ما شاهد شکل گیری انترناسیونال سرمایه هستیم. سرمایه داری در راستای منافع خود مرزهای ملی را درهم نوردیده، قدرت طبقه کارگر را در ابعاد جغرافیایی و ایدئولوژیک مورد تهاجم قرار داده، توان مطالباتی کارگران در استفاده از اعتصاب بعنوان موثرترین سلاح کارگران در مبارزۀ طبقاتی را کاهش داده و در پی باز پس گیری دستآورد نزدیک به دو قرن مبارزات کارگران جهان است، برای مقابله با این یورش جهانی سرمایه راه کاری جز اقدام و مقابله جهانی قربانیان سرمایه وجود ندارد. تنها و تنها باید جهانی عمل کنیم. در مقابل آزادی تشکل جهانی سرمایه، اردوی کار الزاماً بایستی متشکل گشته و به احیای سنت های انترناسیونالیسم مبادرت ورزد. از نظر ما انترناسیونالیسم کارگری تنها آلترناتیو مناسب جهانی سازی سرمایه داری است، و شعار” کارگران جهان متحد شوید” هنوز هم یگانه شعاری است که می تواند کارگران و زحمتکشان جهان را به مقابله با سرمایه داری و پروژه جهانی سازی آن و انباشت سرمایه و تشدید استثمار برانگیزاند. ار اینرو سازمان ما برای تأسیس انترناسیونال کارگری جدید بر محور اتحادیه های کارگری و مستقل از دولت با مشارکت احزاب کارگری، کمونیست ها، سوسیالیست های چپ، و چپ های کارگری آزاداندیش و باورمند به مبارزه طبقاتی و سوسیالیسم بعنوان نظامی اجتماعی و قابل دسترس، تلاش می ورزد. ١۶/١/۱٣۹۰