امروز، جمعه ۷ سپتامبر ۲۰۱۸ در تهران، نشست سه جانبۀ رؤسای جمهوری ایران، ترکیه و روسیه برای هماهنگی مواضع سه کشور در قبال سوریه و مشخصاً برای رسیدن به توافقی برای یکسره کردن وضع در ادلب – آخرین سنگر بزرگ نیروهای ضد بشار اسد در سوریه، برگزار شد.
از اظهارات، اگر نگوئیم ضد و نقیض اما دست کم ناهمسوی، سران سه کشور در مورد چگونگی عمل لازم در ادلب می توان چشم پوشید. چنین به نظر می رسد که ایران و روسیه خواهان اقدامات “کوبندۀ” نظامی برای بازپس گرفتن این آخرین سنگر از دست مخالفان بشار اسد اند و ترکیه – به هر دلیل – خواهان خویشتنداری بیشتری در اعمال خشونت برای تسخیر آن است. این تفاوت موضع محدود به این مورد نیست. تقریباً تمام باقی مواضعی که رؤسای جمهور سه کشور پیرامون مسئلۀ سوریه ابراز داشتند، از این اختلاف مبری نیستند؛ مثلاً اخذ یک موضع اکید انتقادی نسبت به امریکا و مرزبندی محکمی با سیاست آن در قبال سوریه، برای روحانی اهمیت بالا و والائی داشته است، در حالی که ترکیه و روسیه نیازی به این مرزبندی را نمی دیده اند.
اما ظاهراً هر سه طرف در یک مورد توافق دارند و آن این که اقدامات انجام یافته و طرحهای آینده برای تحقق طرحهای کنونی، همگی در راستای تعیین سرنوشت سوریه توسط خود مردم سوریه است. پوتین در اظهارات امروز خود در تهران به صراحت گفت که “شرایطی ایجاد کردیم که سوریها سرنوشت خود را تعیین کنند.” اما یک سؤال هنوز و همچنان بدون پاسخ می ماند: “اگر چنین است، پس این بشار اسد کجاست، چرا در این دیدارهای شما برای تعیین سرنوشت مردم سوریه حضور ندارد، نکند او را به رسمیت نمی شناسید؟”