سایت آفتاب”در هفتم خرداد پس از درج خبر سفر “سید حسن خمینی” بە گلستان، متن سخنرانی نوە خمینی در مصلای این شهر را با تیتر ” سیدحسنخمینی: موج جمعیت میتواند هر نوع افرط گری را بشوید” منتشر نمود. سید حسن خمینی کە خودش در این اواخر بە دلیل همراهی و حمایت هایش از اصلاح طلبان و دولت روحانی بە رغم وابستگی نزدیک خانوادگی اش بە خمینی از طرف محافظە کارانی کە در بلوک قدرت دست بالا را دارند گاە و بیگاە مورد انتقاد و حملە قرار گرفتە و حتی چند با آشکارا توسط طرفداران کودتای انتخاباتی ٨٨ تهدید شدە است، در قسمت دیگری از سخنرانیش با گفتن:” برای مبارزه با فساد به آغوش مردم برگردیم/ظلم دین و مذهب ندارد، از سوی همه بد است “ با این توصیە اخلاقی از عوامل فساد خواستە است کە توبە کنند و فساد را رها نمایند و برای مبارزە با فساد بە آغوش مردم باز گردند! راە حل پیشنهادی نوە خمینی، اگر واقعا نیات دیگری امثال استفادە از یک واقعیت غیر قابل کتمان،برای تاکید بر همراهی با دولت و یا پوششی واکنشی نسبت بە تعرضات و تهدیدات دستجات تندرو علیە خودش در پشت آن نباشد، بە راستی خواست و راە کاریست غیر معقول و ناممکن. چگونە میشود از عاملان اصلی فساد کە همە ارگان ها و نهادهای رسمی قدرت را در کنترل خود دارند و برای حفظ موجودیت و منافع نا مشروعشان از هیچ عمل جنایت کارانەای دریغ نورزیدە و نمیورزند خواست بیایند با مردم، برای مبارزە با خودشان همراە شوند! سید احمد خمینی در عین حال در این سخنرانی از باز کردن دعوتش راجع بە”بازگشت بە دامان مردم” خودداری میکند، زیرا اگر بخواهد بە آن بپردازد تبعات آن متوجە عملکرد پدر بزرگش خمینی کە پایەهای نظام استبدادی و فقاهتی را در این کشور نهاد و نقش بی بدیلی در پیدایش فساد کنونی و پرورش کسانی کە هم اکنون سررشتە کارها را در دست دارند ایفا نمود، خواهد شد. او اما برعکس در حالی کە منتقد وضعیت کنونی است، اما همچنان آنطور کە این سخنرانیش نشان می دهد، چشم بە گذشتە دارد و بە نوعی بازگشت بە دوران پدربزرگش را بعنوان بدیل وضعیت کنونی مد نظر دارد. حضور عدە نسبتا کثیری از مردم در هنگام سخنرانی ایشان، کە حداقل انگیزە شمار بزرگی از آنان چیزی جزء استفادە از یک فرصت برای حضور اعتراضی کم هزینە جهت نشان دادن نارضایتی شان از وضع موجود و حکومت نیست، البتە نباید بە حساب حمایت مردمی از این گونە راە حل های شکست خوردە و ناکارآ گذاشتە شود. با نصحیت و اندرز و توصیە بە تزکیە اگر می شد جامعە را از فساد و دیکتاتوری در امان نگاە داشت، الان قاعدتا می بایستی کار نظام تحت هدایت فقه ها بە این جا نمی کشید و بە جای این همە فساد ایران پاکترین جامعە در جهان می بود. راە حل های واقعی مبارزە با فساد، کە سید حسن خمینی در سخنرانی اش بنا به هر دلیل کمترین اشارەای بە آن ها نمیکند، و “پناە بردن بە دامان مردم” اما الزاماتی دارد کە ظاهرا نە ایشان و نە دولت فعلا بە رغم نیاز مبرمی کە بە آن برای رو در روئی با حریفان حکومتی شان دارند مایل بە تن دادن بە آن ها نیستند. مردم نیز دیگر تا مطمئن نشوند کە موج شدنشان نفعی هم بە حال خودشان خواهد داشت، بە فرمان این و آن موج و سپر بلای جنگ جناح های قدرت نخواهند شد. موج مردمی را امروزە دیگر ممکن نیست بدون توجە بە مطالبات گروە های اجتماعی، دمکراتیزە کردن واقعی کشور و پذیرش حقوق انتخاباتی و اجتماعی همە آحاد ملت، برچیدن کلیە نهاد های غیرمنتخب و رفع سانسور و سرکوب بە راە انداخت. و گام گذاشتن در این مسیر نخست باید با نقد گذشتە و بطور مشخص تر نقد دوران خمینی و نە رجعت بە آن همراە گردد. آری موج جمعیت میتواند خیلی چیزها را تغییر دهد و بە قول سید حسن افراط گری ها را هم بشوید، اما مشکل این است کە سلب حقوق همین جمعیت در ٣۶ سال گذشتە باعث پیدایش وضع موجود شدە است ولی با این وجود هنوز تعدادی از طرفداران و بستگان خمینی کە منتقد و مخالف وضعیت موجود نیز هستند از پذیرش این واقعیت خودداری میکنند. خمینی قبل از انقلاب با وعدە تامین همین حقوق بر موج نارضایتی همین جمعیت رهبری انقلاب را از آن خود کرد ولی پس از قدرت گیری با شدتی بەمراتب بیشتر از رژیم پیشین حقوق همین جمعیت را لگد مال کرد، اما او شاید هرگز در تصورش هم نمیگنجید کە روزگاری دامنە استبدادی کە برقرار کرد تا درون بیت خانوادگیش امتداد پیدا کند، و دامن پسرش و نوەاش را هم بگیرد و آب از آب هم تکان نخورد. سید حسن خمینی نیز خوب است برای حفظ امنیت خودش و خانوادەاش هم کە شدە، قبل از اینکە نوبت قربانی شدنش برسد قبل از هر چیز تکلیف خودش را با میراث استبدادی پدر بزرگش یکسرە کند. دیکتاتوری بدون فساد وجود خارجی نداشتە و ندارد. اساسا وجود دیکتاتوری قسما برای پوشاندن فساد است. از همین رو مبارزە با فساد بدون مبارزە با استبداد ناممکن و خردە کاری است. ولی آیا مدعیان دولتی مبارزە با فساد حاضر هستند برای از میان برداشتن فساد ساختار های استبدادی حاکم و تفکر ناظر بر شکل گیری شان را نفی کنند؟
صادق کار