رسانههای نروژی با حرارت بسیار اخبار و وقایع مربوط به انتخابات عراق را منعکس نمودند. این امر البته از حس همیاری آنها با امر دمکراسی برمیخیزد. اما این انعکاس فاقد یک دیدگاه انتقادی بود، امری که میتواند به ادامه اشغال عراق یاری رساند. ما عراقیها در این رابطه میتوانیم سئوالات ذیل را مطرح نمائیم: چه فرقی مابین CNN و رسانههای نروژی وجود دارد؟ آیا میدیای نروژی اکوی تبلیغات مربوط به اشغال عراق نیست؟ برخلاف آنکه روزنامه نگارهای نروژی منتقد سیستهای آمریکا هستند و خود نروژیها احساس سمپاتی نسبت به جنگ آمریکا در عراق ندارند، اما بطور کلی تبلیغات آمریکا است که خوراک تبلیغاتی روزنامه ها، رادیو و کانالهای تلویزیونی را در این کشور تأمین میکند. برای نمونه ترویج این عقیده که تنها مسلمانان شیعه و سنی در عراق وجود دارند. بنابراین آنها به این ترتیب کارتها را قاطی میکنند تا افکار عمومی جهانی را برای پذیرش نتیجه این دمکراسی آماده سازند که عراق را به سه دولت تبدیل کنند.
این امر حتی در مقاله ولید الکوبای هم بدان اشاره نشده است که در روز ۲۹.۰۱.۲۰۰۵ چاپ و پخش شده است. اما حقیقت چنین نیست که رسانه ها میخواهند گزارش دهند. چونکه تعداد مسلمانان شیعهای که رأی ندادند از مسلمانان سنی هم بیشتر است. مسلمانان سنی تنها ۲۰ درصد جمعیت عراق را تشکیل میدهند و مسلمانان شیعه ۶۰ درصد. مردم الصدر شیعه هستند و آنها یک سوم مسلمانان شیعه را تشکیل میدهند، یعنی ۲۰ درصد کل مسلمانان شیعه. پیروان شیعی آیت الله الحسنی، آیت الله الخالصی و آیت الله البغدادی در انتخابات شرکت نکردند. البته چنین اخباری را رسانه های نروژی نمی پسندند و بدان علاقه ندارند.
این انتخابات در رسانه ها بسیار موفقیت آمیز جلوه داده شد. اما حقیقت آن است که
آمریکائیها تنها پنج محل انتخاباتی برای روزنامهنگاران و کانالهای تلویزیونی گشودند. و این محلها از طرف سربازان آمریکائی از هوا و زمین محافظت میشد، و در همکاری با کردها و شیعیان، روزنامهنگاران و گزارشگرانی را که میتوانستند به آن راه یابند، تعیین میکردند.
آمریکا سعی کرد که همین امر را هم در ویتنام انجام دهد. هنگامی که آنها با مقاومت ویتنامیها مواجه شدند، کاخ سفید انتخاباتی را در آن کشور سازمان داد. چهار سپتامبر ۱۹۶۷ پرزیدنت جانسون گفت که علیرغم همه تهدیدها ۸۳ درصد ویتنامیها در آن انتخابات شرکت کردهاند. آنها در باره امید و در باره یک رژیم قانونی صحبت و تبلیغات میکردند. اما مقاومت تدریجأ رشد کرد و مسیر تحولات به سوئی دیگر رفت. عجیب اینکه رسانههای نروژی روی این امر بحث نمیکنند که مسیحیها در انتخابات منع شدند، در ۲۵ شهر انتخابات برگذار نشد، و سرانجام اینکه عراقیها در بسیاری از مناطق شیعه نشین تهدید به شرکت در انتخابات شده بودند. آری، رسانه ها حتی یک کلمه هم در این مورد چیزی نگفتند.
ترجمه با کمی تلخیص