در هجو دیپلماسی گفته اند “دیپلماسی هنر جلب رضایت خارج است و داخل؛ خارج را با زبان مغازله، داخل را با زبان منازعه”.
آقای ظریف، که انصافاً نشان داده است دیپلمات برجسته ای است، در روزهای اخیر نشان داد که در معنای هجو نیز، دیپلمات برجسته ای است. او جمعه شب ۱۲ فوریه در سخنرانی خود برای صدها دیپلمات و سیاستمدار خارجی در کنفرانس امنیتی مونیخ، با تصریح آمادگی ایران برای همکاری با عربستان سعودی در بارۀ سوریه و مبارزه با داعش، اعلام کرد: “ایران و عربستان از منافع مشترکی در سوریه برخوردارند و لازم است که با هم همکاری کنند”. سخن مغازله آمیزی است؛ خاصه این که عربستان سعودی ده روز پیشتر از آن از “آمادگی برای اعزام نیروی زمینی به سوریه” دم زده بود و خبر ارسال احتمالی هواپیماهای جنگی عربستان به پایگاه اینجیرلیک ترکیه برای اقدام به عملیات در سوریه نیز در همان روزهای کنفرانس انتشار یافته بود.
اما روز دوشنبه ۱۵ فوریه، یعنی کمتر از ۳ روز بعد، همان آقای ظریف “با اشاره به گزارشهائی دایر بر احتمال عملیات نظامی برخی از کشورها در سوریه گفت که این گونه اظهار نظرات بیشتر شعار تبلیغاتی است”. او به این نیز اکتفا نکرد و برای این که تردیدی باقی نگذارد که دارد به زبان منازعه سخن می گوید، افزود: “ادعاهایی که مطرح میشود میتواند باعث تشنج و خطر بیشتر در منطقه شود.” این به واقع سخن منازعه آمیزی است.
حال سؤال این است که “آقای ظریف این زبان منازعه را به کار می گیرد تا رضایت چه کسانی را در داخل جلب کند؟”
پاسخ دشوار نیست. در همان روزی که او با مغازله سخن گفته بود، حسن فیروزآبادی به او تاخته بود که “باید به عربستان بگویید ابتدا این ۱۵۰ هزار نیرو را یک جا جمع کند، …، بعداً بیاید و این صداهای گنده را از خود دربیاورد”.