میلان کوندرا، شاعر، رمان نویس، نمایشنامه نویس، مقاله نویس و خالق داستانهای کوتاه، در سال ۱۹۲۹ میلادی در برون کشور چکسلواکی بدنیا آمد واز سال ۱۹۷۵ بصورت تبعید در پاریس زندگی می کند و ملیت فرانسوی دارد.
او در ابتدا با شعر شروع کرد و قبل از ادبیات، طرفدار موسیسقی جاز بود. وی در دانشگاه به تحصیل فلسفه و رشته فیلمسازی پرداخت و مدتی در شهر پراگ استاد تدریس ادبیات بود. کوندرا گرچه در ایران خوانندگان زیادی دارد ولی هنوز تمام آثارش بفارسی ترجمه نشده اند.
کوندرا را مهمترین نویسنده زمان حال کشور چک در غرب می دانند. او تا سقوط نظام استالینیستی در کشورهای بلوک شرق سابق، در کشور خود ممنوع القلم و ممنوع به شغل بود. وی در دهه ۵۰ قرن گذشته به نشر مقالات و نمایشنامه هایی پرداخت و در سال ۱۹۵۳ نخستین کتاب شعر خود یعنی “انسان، یاغی وسیع” را به چاپ رساند. وی در جوانی عضو حزب کمونیست شد و لی بعد از ۲ سال به بهانه فردگرایی اخراج گردید.
چاپ نخستین رمان او با عنوان “شوخی” در سال ۱۹۶۴ موجب ممنوعیت و اخراج او از کار شد. وی به تمسخر چهره های افراد آن رمان پرداخت. در آثار میلان کوندرا مخلوطی از درام، فلسفه و روانشناسی وجود دارد. بعضی از آثار او تاکنون بصورت فیلم درآمده اند.
کوندرا خالق ادبیات پست مدرن نیز است. در آثار او خواننده با زبانی توانا و تصاویری سوررئالیستی روبرو می شود. عشق و سیاست موضوعات مرکزی آثار روایتی او هستند. تصورات اروتیک و تجربیات سکسی در بعضی از آثار او با سوژه ها و ایده های سیاسی مخلوط می شوند. منقدین ادبی در آثار او عکس العملی در مقابل واقعیات تلخ و غم انگیز دوران استالین را می بینند. وی با شرح زندگی در اروپای شرقی زمان جنگ سرد، در رمانهایش مدعی بود که امکان و انتخاب و راه نجاتی نیست. رمانهایش نشان از بن بستهای سیاسی و اجتماعی در نظام دیکتاتوری اند.
غالب آثار او عنوانهای طنزگونه دارند، از جمله: زندگی جای دیگریست، رقص وداع، خنده و فراموشی، ارثیه خیانت شده، عشق مسخره، کلید دار، شوخی، هنر رمان، سادگی غیرقابل تحمل هستی، ابدیت زندگی، هویت، آهستگی، بادی بنام یارومیر، نادانی و غیره. موضوع بعضی دیگر از آثارش فشار به ملتها و انتقاد از سوسیالیسم استالینیستی است.
میلان کوندرا خالق رمانهای ساده ولی جدی و پر اهمیت است. او به طرح پرسش معنی زندگی در چهارچوب یک نظام سیاسی آبزورد و اتوریته می پردازد. وی غیر از رمان بخاطر مقالاتش نیز مورد توجه خاصی قرار گرفت. کوندرا از سال ۱۹۹۴ تاکنون ۴ جایزه از کشورهای آلمان، اتریش، فرانسه و غیره دریافت کرده است. وی در رمان توانایی خاصی در توجه به شرح واقعیات دارد.
منقدین ادبی به ۷ اثر او اهمیت خاصی می دهند. از جمله رمان عشق مسخره از سال ۱۹۶۳، رمان شوخی از سال ۱۹۶۵، رمان رقص وداع از سال ۱۹۷۷، رمان لبخند فراموشی از سال ۱۹۷۹، رمان غیرقابل تصور بودن و تحمل سبکی هستی از سال ۱۹۸۴، رمان آهستگی از سال ۱۹۹۵ و رمان نادانی از سال ۲۰۰۰.
در رمان “عشق مسخره” کوندرا با کمک ۷ داستان در باره احساسات انسانی به موضوع عشق و راه و بیراههای زندگی جمعی می پردازد. در رمان “شوخی” نویسنده به تجزیه و تحلیل تفکر و رفتار نابودکننده دیکتاتوری و استالینیسم می پردازد. در رمان “رقص وداع” در آسایشگاه سالمندان حین یک رقص ۸ نفره و آشنایی آنان با همدیگر، خواننده با جام هاننمایی از روابط عشق و زناشویی روبرو می شود. رمان “تحمل سبکی هستی” او در باره سالهای شکست بهار پراگ و دخالت دولت زورگو در زندگی خصوصی و دخالت ایدئولوژی در زندگی فردی افراد جامعه است. رمان “آهستگی” شرح ۱۲ داستان عشقی است، که گرچه قرنها با هم فاصله دارند ولی عمیقا از نظر موضوعی به هم گره خورده اند. در رمان “نادانی” نویسنده به توصیف مهاجرت و بازگشت، فراموشی و یادآوری، و از اجتناب ناپذیری عشق سخن می گوید.