یکشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۴ - ۰۰:۴۶

یکشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۴ - ۰۰:۴۶

طعنه حسین راغفر به فعالیتهای بابک زنجانی
خبرآنلاین: آنچه به عنوان بخش خصوصی می‌بینید که فردی ۲.۷ میلیارد یورو از وزارت نفت وام دریافت می‌کند که کاری انجام بدهد و بعد دستگیر و به اعدام محکوم می‌شود....
۲۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: خبرآنلاین
نویسنده: خبرآنلاین
انقلاب آمریکایی: پیروزی دموکرات‌های سوسیالیست از نیویورک تا سیاتل...
گودرز اقتداری: با توجه به اینکه خانم ویلسون، شهردار سابق را ابزاری در دست تشکیلات حاکم بر حزب معرفی می‌کرد، به نظر می‌رسد کمک‌های مالی از طرف مولتی میلیونرهای سرمایه‌داری...
۲۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گودرز اقتداری
نویسنده: گودرز اقتداری
شانزدهمین تحلیل،گفتگوی ویژه| عباس عبدی، فرخ نگهدار |«معنای یورش به پژوهشگران» |«چگونه اجماع‌سازی کنیم؟ برای تغییر سیاست خارجی یا حول مسایل داخلی؟»
شانزدهمین برنامه‌ی «تحلیل هفته – پرسش و پاسخ» در گفت‌وگویی ویژه با حضور عباس عبدی و فرخ نگهدار به دو موضوع اصلی می‌پردازد: ۱) معنای یورش به پژوهشگران و پیامدهای...
۲۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
ققنوسِ اهوازِ ما
احمد… احمد بالدی… برادرم! سرِ راهت رو به باران که می‌روی به حضرتِ فردوسی بگو برگرد سرنوشتِ سیاوش را دوباره برای ما بنویس، ما دارد تاریخ از یادمان می‌رود. احمد…...
۲۳ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سید علی صالحی
نویسنده: سید علی صالحی
مهریه کوچک شد، نابرابری بزرگ‌تر
شهناز قراگزلو: مسئله این نیست که مهریه زیاد است یا کم؛ مسئله این است که چرا زن هنوز برای حفظ کرامت و استقلال خود ناگزیر به اتکای مهریه است. در...
۲۳ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
سرکوب چپ؛ آغازی بر یورش به فرودستان
دفاع از آزادی اندیشه‌های چپ و منتقد، نه فقط موضوعی روشنفکرانه، بلکه ضرورتی اجتماعی است؛ دفاع از حق زحمتکشان است برای گفتن، دانستن و سازمان‌یافتن.
۲۳ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جابر حسینی
نویسنده: جابر حسینی
دیوار برلینی که فروریخت و دیوارهای سلطه‌ای که باقی ماندند
دیوار برلین نماد دو جهان متخاصم بود؛ اما دیوارهای امروز نامرئی‌اند؛ دیوارهایی میان ثروتمندان و فقرا، میان سرمایه و خیل بی‌شمار مردم، میان صاحبان قدرت و بی‌قدرتان.
۲۳ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

روایتی از حضور چند ساعته نسرین ستوده در خانه، برای سوگواری مادرش

ضعف شدید جسمی و افت شدید فشار خون، لاغری بیش از حد و کوچک شدن صورت و تورفتگی چشم ها… نسرین را که ببینی، تلخی روایت های رضا خندان بهتر ملموس می شود. آثار کهنه خطر (زبانم لال!) مرگی را که بر اثر اعتصاب غذا به او نزدیک شده بود، هنوز می شود از دیدن چهره او حس کرد.

نسرین ستوده در یک اپیزود؛ داغدار مادر، شادمان دیدار

کلمه: نسرین ستوده روز دوشنبه گذشته برای چند ساعت تحت الحفظ ماموران از زندان به منزل مادرش منتقل شد تا میزبان بستگان و دوستدارانی باشد که برای تسلیت گویی و سر سلامتی به این خانه می آمدند. یکی از شاهدانی که در آن زمان در منزل مادر نسرین حضور داشته و شاهد این چند ساعت آزادی کوتاه مدت بوده است، مشاهدات خود را از آن لحظات قلمی کرده و وضعیت جسمی این زندانی سیاسی و نیز صحنه های خداحافظی او با جمع و حال و هوای کودکانش را به تصویر کشیده است، که با هم می خوانیم:

‌هم داغ مادر بر چهره او عیان است و هم شوق کودکانی که برای ساعاتی راحت تر کنار او هستند. با اشتیاق تمام به استقبال مراجعین می رود. با روی گشاده. آخرین تصویری که از او در ذهن مانده، دادگاه است و دستانی با دستبند که حلقه بر گردن همسر شده بود.

از این نسرین تا آن نسرین؛ فاصله بسیار است. در لحظه نخست که می بینی اش، اغراق نیست اگر بگویی دچار شوک می شوی. حالا بهتر درک می کنی حال و روزی را که رضا خندان هفته به هفته از اثرات اعتصاب غذای او می گفت. تازه وقتی که ستوده را می بینی می فهمی آن حال و هوا را، آن همه نگرانی را آن همه … ما اینجا تنها گزارش کم شدن وزن نسرین را می خواندیم که حسابی لاغر شده و وزن‌اش به ۴۳ کیلو رسیده؛ وزنی که روز به روز تحلیل می رفت و برای ما فقط و فقط عدد بود و آه و افسوسی و درج خبری کوچک که اگر حوصله ای قد می داد، آن را استتوس فیس بوک و یا خبری برای نقل می کردیم. اما حال که نسرین را می بینی، می فهمی حال او را، مهراوه را و مادری را که دیگر نیست.

ضعف شدید جسمی و افت شدید فشار خون، لاغری بیش از حد و کوچک شدن صورت و تورفتگی چشم ها… نسرین را که ببینی، تلخی روایت های رضا خندان بهتر ملموس می شود. آثار کهنه خطر (زبانم لال!) مرگی را که بر اثر اعتصاب غذا به او نزدیک شده بود، هنوز می شود از دیدن چهره او حس کرد.

نسرین اما پرجنب و جوش است و پر انرژی، محکم است و استوار . مقاوم است و صبور. ماموران زن هم حی و حاضرند تا وظیفه خود را برای حفظ این زندانی سیاسی، تام و تمام انجام دهند.

خانه مادری که حالا نیست هم برای تسلیت و هم برای دیدار نسرین خالی و پر می شود. یک به یک می آیند، غریبه و آشنا و بسیاری از آنها که اولین بار است که او را می بینند.

ماموران امنیتی از برگزاری مراسم ترحیم مادر نسرین ستوده جلوگیری کردند. رضا خندان همسر نسرین ستوده با اعلام این خبر در صفحه‌ی فیسبوک شخصی‌اش نوشت: «متاسفانه از انجام مراسم ترحیم برای مادر نسرین در مسجد‌الرسول سعادت‌آباد نیز جلوگیری به عمل آمد. بنابراین امکان هیچ گونه مراسمی برای ایشان وجود ندارد.»

وی هم‌چنین با عذرخواهی از تمام کسانی که برای حضور در این مراسم برنامه‌ریزی کرده بودند، گفت که محل جدیدی برای برگزاری مراسم ترحیم امکان‌پذیر نیست. پیکر صفورا فخریان، روز شنبه در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. نسرین ستوده نیز اجازه پیدا کرد به مدت سه ساعت در این مراسم حضور داشته باشد.

پیش از این قرار بود مراسم ترحیم روز دوشنبه ۴ دی در «مسجد نور» تهران برگزار شود که مسوولان این مسجد در تماسی با رضا خندان به وی گفته بودند یک نهاد دولتی از آنها خواسته تا مراسم را لغو کنند چرا که به گفته‌ی این نهاد، ممکن است مراسم «سیاسی» بشود.

نسرین ستوده تحت الحفظ در خانه مادری است و این زمان است که گویی با سرعت نور می گذرد. زمانی که با اصرار تمدید می شود اما ساعت رفتن که می رسد، غم را می شود در چهره همگان دید. پسر کوچک نسرین که بی حوصله شده و نه حرفی را پاسخ می دهد و نه هیچ شیطنتی روی او اثر می گذارد، پابه پا می کند، به چهره مادر می نگرد. هر سویی که مادر می رود، او هم جابجا می شود: میان جمعیت و پی ِ مادر است.

مهراوه به میهمان های تازه وارد می گوید: مادر باید برود. اشک در چشمانش مشهود است.

همه نگران اند و ناراحت. نسرین به استقبال تازه واردها می رود. مثل دیگر میهمانان همه را در آغوش می گیرد. با عشق، با شور و هیجان، عذرخواهی می کند که باید برود و خداحافظی کند.

همگان او را همراهی می کنند. مامور مرد همراه نسرین ستوده، از نگاه های مهراوه آزرده است که می گوید به من بد نگاه می کند! مهراوه هم پاسخ می دهد: انتظار داری خوب نگاه کنم؟ و پشت به او به سمتی دیگر می رود. این کودکان زندانیان سیاسی روایت دیگری دارند. زودتر بزرگ می شوند و قد می کشند.

ساعت رفتن است و این فرصت باقی که نسرین بعد از مدتها به خانه خود برود و بعد از آن راهی اوین شود.

منبع: سایت کلمە

 

تاریخ انتشار : ۹ دی, ۱۳۹۱ ۱۲:۰۷ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

جامعهٔ مدنی ایران و دفاع از حقوق دگراندیشان

جامعۀ مدنی امروز ایران آگاه‌تر و هوشیارتر از آن است که در برابر چنین یورش‌هایی سکوت اختیار کند. موج بازداشت اندیشمندان چپ‌گرا طیف وسیعی از آزاداندیشان و میهن‌دوستان ایران با افکار و اندیشه‌های متفاوت را به واکنش واداشته است

مطالعه »

انقلاب آمریکایی: پیروزی دموکرات‌های سوسیالیست از نیویورک تا سیاتل…

گودرز اقتداری: با توجه به اینکه خانم ویلسون، شهردار سابق را ابزاری در دست تشکیلات حاکم بر حزب معرفی می‌کرد، به نظر می‌رسد کمک‌های مالی از طرف مولتی میلیونرهای سرمایه‌داری دیجیتالی در شهر که عمده ترین آنها آمازون، گوگل و مایکروسافت هستند و فهرست طولانی حمایت‌های سنتی حزبی در دید توده کارگران و کارکنانی‌که مجبور به زندگی در شهری هستند که عمیقا با مشکل مسکن و گرانی اجاره ها روبرو است، به ضرر او عمل کرده است.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
WP Twitter Auto Publish Powered By : XYZScripts.com
آخرین مطالب

طعنه حسین راغفر به فعالیتهای بابک زنجانی

انقلاب آمریکایی: پیروزی دموکرات‌های سوسیالیست از نیویورک تا سیاتل…

شانزدهمین تحلیل،گفتگوی ویژه| عباس عبدی، فرخ نگهدار |«معنای یورش به پژوهشگران» |«چگونه اجماع‌سازی کنیم؟ برای تغییر سیاست خارجی یا حول مسایل داخلی؟»

ققنوسِ اهوازِ ما

مهریه کوچک شد، نابرابری بزرگ‌تر

سرکوب چپ؛ آغازی بر یورش به فرودستان