پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۲:۵۷

پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۲:۵۷

در سوگ رفیق سیروس ماوایی
ما یاد و خاطرۀ رفیق سیروس ماوایی را که سراسر زندگی‌اش با کوشش و تلاش در راه بهروزی مردم همراه بود، گرامی می‌داریم و با قدردانی از مهربانی، استواری، صبوری...
۴ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
یک‌سالگی کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»
کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» که در بهمن‌ماه سال ۱۴۰۲ از زندان‌های ایران شروع شد، به‌زودی یک ساله می‌شود. در آستانه یک سالگی کارزار ... اعتصابیون دست‌کم ۳۴ زندان به...
۴ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
کابینه ۳۴۰ میلیاردر دلاری دونالد ترامپ، کابینه‌ای برای میلیاردها
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب آمریکا، با انتخاب میلیاردرها و میلیونرهای برجسته برای پست‌های کلیدی دولت خود، در حال تشکیل یکی از ثروتمندترین کابینه‌های تاریخ ایالات متحده است. مجموع دارایی اعضای...
۳ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: بهرام رحمانی
نویسنده: بهرام رحمانی
ترامپ در کاخ سفید: این یک توطئه علیه آمریکا است؟
نگاهی به کتاب «توطئه علیه آمریکا» نوشته فیلیپ راث: روایتی از داستان یک آمریکای موازی، آمریکایی که در آن به جای روزولت، چارلز لیندبرگ خلبان مشهور حامی نازیسم به قدرت...
۳ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: نیما رفیعی
نویسنده: نیما رفیعی
اعلام رهبری دوران گذار با تکیه به قدرت های خارجی منافی آزادی و حاکمیت ملی ایرانیان است
با انتخاب مجدد دونالد ترامپ به عنوان رئيس جمهور آمریکا و سرکارآمدن دولت وی، سرنگونی رژيم مستبد بشار اسد و تضعیف نيروهای نیابتی جمهوری اسلامی ایران در غزه و لبنان و...
۳ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
حاکمیت و اسلام رساله ای دستگاه قضایی
نفی استقلال قوه قضاییه و نیز اعمال نفوذ و دخالت مستمر این قوه در امر قانونگذاری و بطور کلی تمرکز قوای سه گانه در دست یک فرد بر پایه اصل...
۳ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: عباد عموزاد
نویسنده: عباد عموزاد
شناختها و تجارب بالقوه و بالفعل ما چگونه رشد می کنند
ما انسانها از طرفی با واقعیات درونی خود و از طرفی دیگر با واقعیات بیرونی از خود که به اجتماع و محیط زیست تعلق دارند سر و کار داریم...چرا تجارب...
۳ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: اکبر دهقانی ناژوانی
نویسنده: اکبر دهقانی ناژوانی

روزنه صلح در سوریه؟

به‌این‌ترتیب روشن است که عليرغم روزنه‌ای از اميد که در عرصه سوريه سوسو می‌زند خطر جنگ هنوز هم در منطقه ما بزرگ‌ترین خطر فاجعه آور برای همگی مردم ماست. بايد با تمام قوا برای صلح و عليه سیاست‌ها و نيروهای جنگ‌طلب مبارزه کنيم.

شواهد متعددی حاکی از آن‌اند که امکان صلح در سوریه افزایش‌یافته است. به نظرمی رسد بزرگ‌ترین بازیگران داخلی و بین‌المللی تصمیم گرفته‌اند که “صلح”در سوریه کمترین خطر را برایشان در بردارد. هنوز هم ممکن است چنین صلحی پا نگیرد چراکه نیروهای مختلفی – مستقل از هم – درگیر این جنگ هستند و تغییر سیاست یک نیروی نسبتاً کوچک می‌تواند شرایطی به وجود بیاورد که دست بازیگران بزرگ‌تر را در حنا بگذارد . با تمام این‌ها به نظر می‌رسد که اتفاقات یکی‌دوماهه اخیر نماینده مهم‌ترین و امیدوارکننده‌ترین گرایش‌ها به‌سوی نوعی صلح در سوریه است. در این نوشته به این شواهد اشاره می‌کنم و سپس به این سؤال می‌پردازم که چه عواملی در پا گرفتن این صلح مهم‌تر از همه بوده‌اند. فکر می‌کنم روند جنگ در دو سال اخیر، دست نیروها (و کشورهای) جنگ‌افروز را تنگ کرده است. امریکا – در دوران ریاست جمهوری ترامپ –  بیش از گذشته گرفتار آمده است. امریکا به متحد محلی نیاز دارد و تنها متحد معتدل محلی‌ای که پیداکرده است کردهای سوریه هستند. کردهای سوریه تنها نیرویی هستند که امریکا می‌تواند به‌مثابه نیروی معتدل محلی به بقیه دنیا نشان بدهد. بنابراین امریکا همه تخم‌مرغ‌هایش را در سبد کردهای سوریه گذاشته است ولی به‌خوبی می‌داند و آگاه است که این استراتژی حامل خطراتی بزرگ‌تر و جدی‌تر از مشکلات کنونی است و می‌تواند در آینده کوتاهی به بحران جدیدی مخصوصاً برای امریکا  بدل شود. بنابراین، تفاهمی با روسیه قابل‌قبول‌تر از گذشته است.

شواهد- آقای ترامپ در سفر به فرانسه قبول کرد که حاضر است رژیم اسد را در سوریه تحمل کند. فرانسه هم که تا این زمان، تندترین موضع (در میان کشورهای اروپای غربی) را نسبت به اسد اختیار کرده بود، فعلاً به موضع تحمل اسد رسیده است. در روز هفت ژوئیه ترامپ و پوتین بر سر استقرار آتش‌بس در سه استان جنوب غربی سوریه به توافق رسیدند (اردن هم در این توافق شریک آن‌ها بود)؛ و به نظر می‌رسد که این آتش‌بس در هفته‌های بعدی برقرار مانده است. این سه استان یکی از چهار منطقه‌ای‌اند که روسیه، ترکیه و ایران مایل بودند در آن‌ها قرارداد “کاهش مخاصمه” را به امضای طرفین درگیر در جنگ برسانند. این قرارداد ترکیبی از منع کاربرد سلاح‌های سنگین و نیروی هوائی، به همراه تأمین امنیت برای ارسال کمک‌های انسان دوستانه، به غیرنظامیان در مناطق موردتوافق، بود. مذاکره بر سر این قرارداد از اوایل ژوئن در شهر آستانه (قزاقستان) در جریان بود. بالاخره در ۲۲ ژوئیه این نوع قرارداد در مورد ناحیه‌ای در شرق دمشق به امضا رسید. هرچند که این توافق با حملات و شکایت‌های معمولی طرفین همراه بوده ولی در حال حاضر آنچه به نظر می‌رسد  حاکی از تقویت گرایش به صلح در سوریه است.

در همین اوان، در ۱۸ ژوئیه، دولت امریکا اعلام کرد که برنامه سازمان سیا مبنی بر تعلیم و تسلیح “شورشیان معتدل” برای جنگیدن با رژیم اسد را خاتمه می‌بخشد. دولت امریکا اعلام کرد که  این پروژه با امید به نزدیک‌تر کردن سیاست امریکا و روسیه  پایان می‌یابد.

در همین حال، قرار است که هفتمین دور مذاکرات صلح در ژنو، تحت نظارت سازمان ملل، و به ریاست «استفان دمیستورا»  برگزارگردد.

چگونگی صلح هنوز هم مورد سؤال است و تا آخرین لحظه هم روشن نخواهد شد ولی به‌طورکلی می‌شود گفت که در زمان باقی‌مانده، غرب (امریکا و دیگران) به دنبال بسط  نواحی تحت نفوذ روشن و بیشتر باقی می‌مانند . نیروهای طرف مقابل هم با همین هدف و برای بسط نواحی تحت نفوذشان چانه خواهند زد.

وجود بازیگران متعدد، توافق سرتاسری بر سر آتش‌بس را غیرممکن کرده بود. بنابراین، قراردادهای متعدد و متفاوتی برای نواحی مختلف و با توجه به بازیگران عمده هر منطقه، راه‌حل پراگماتیکی‌ بود که مورد آزمایش قرارگرفته است. به نظر می‌رسد این‌گونه صلح شبیه این است که جنگ، آتش‌بس و صلح را در عرصه سوریه پینه‌دوزی خواهند کرد. جنگ با داعش در شمال سوریه ادامه می‌یابد. این‌گونه پیشبرد وصله‌پینه‌ای امور نیازمند آن است که عمده‌ترین بازیگران بر سر روند کلی تحولات موافق باشند. بنابراین اگر اختلاف بسیار جدی‌ای بین روسیه و امریکا اتفاق نیافتد امکان برقراری صلح در سوریه می‌تواند به واقعیت تبدیل شود.

 چه عامل یا عواملی به این گرایش صلح‌آمیز دم می‌دهند؟

 نیروهای شورشی افراطی (که از پشتیبانی قطر، عربستان و ترکیه برخوردار بودند.) شکست‌های نظامی جدی خورده‌اند و امید آن‌ها به پیروزی کمتر شده است. هواداران غربی آن‌ها هم نتوانسته‌اند شدت دخالت و پشتیبانی روسیه و ایران را کاهش دهند. بزرگ‌ترین نیروی بین‌المللی هنوز امریکاست که باید سهم عمده این مناقشه را بپردازد. اما امریکا نقاط ضعف فراوانی دارد. تجاوز به عراق و افغانستان بسیار گران‌تر ازآنچه انتظار داشته‌اند تمام‌شده و نتایج مطلوب هم به دست نیامده اند. علاوه بر آن، مخصوصاً باتجربه‌ای که از عراق گرفتند، آمریکایی‌ها می‌دانند که علاوه بر پیروزی در جنگ، باید نیروی قدرتمند محلی داشته باشند که بتواند بعد از خاتمه جنگ، نظم موردنیازشان را برقرار کند.

در مارس ۲۰۱۱ در اوج “بهار عربی” بسیاری آزادی خواهان دموکرات و عمدتاً سکولار در سوریه شروع به تظاهرات مسالمت‌آمیز کردند. شاید اگر حکومت اسد این‌گونه تظاهرات را تحمل می‌کرد، کار به جنگ داخلی نمی‌کشید. اما رژیم اسد هرگونه مخالفت را به‌عنوان تروریسم سرکوب می‌کرد و شیوخ عرب (مخصوصاً در قطر و عربستان) فکر می‌کردند که با هل دادن مبارزه مسالمت‌آمیز به سمت جنگ داخلی می‌توانند به‌راحتی قدرت را در سوریه به دست بگیرند. وضعیت نیروهای دموکرات و آزادی‌خواهی که در پی کسب آزادی از طریق مبارزه مسالمت‌آمیز بودند (درواقع صدای آزادی‌خواهانی که طرفدار مبارزه مسالمت‌آمیز بودند)، در شرایطی که  تیراندازان اسد تظاهرات مسالمت‌آمیز را به گلوله می‌بستند در گلوها خفه می‌شدند. تعدادی از این آزادی خواهان به دست رژیم اسد و یا تروریست‌ها کشته شدند. تعدادی هنوز در زندان هستند و بالاخره گروهی از آنان مجبور شدند به خارج از کشور پناهنده شوند. مهم‌تر از همه این بود که هیچ تشکیلات سازمان‌یافته‌ای در داخل کشور برای آنان باقی نماند. با کنار رفتن این عامل، نیروهای باقی‌مانده درصحنه، فقط هواداران اسد و در صف مقابل افراطی گران تروریست بودند.

از روز اول، اسد و یارانش مدعی بودند که تمام مخالفین آن‌ها تروریست هستند. این ادعا که در ابتدا یک دروغ بود، درروند تحولات کشور،همچنان که دیدیم، واقعیت یافت. حالا نیروهای بین‌المللی مخالف اسد در مخمصه افتادند. کمک به باقیمانده نیروهای مخالف رژیم درواقع کمک به رشد نیروهای جهادی و تروریستی محسوب می گردید. برای ادامه سیاست‌های خود، کشورهای غربی به تبلیغات دروغین دست یازیدند. آن‌ها مدعی بودند که تعداد نیروهای معتدلی که علیه رژیم اسد می‌جنگند بیش از هفتاد هزار نفر است. تا زمانی که جنگ به مراحل نهائی نرسیده بود، آن‌ها می‌توانستند به این ادعا ادامه دهند ولی به‌خوبی می‌دانستند که بالاخره روزی می‌رسد که باید این نیروی “معتدل” را به مردم نشان دهند. پیدا کردن یک نیرویی که مسلمان افراطی گرا نباشد به یک نیاز محوری تبدیل شد. در چنین شرایطی بود که امریکا به نیروهای کرد سوریه علاقه‌مند شد. تعداد بسیار قلیلی از اعراب سوریه به تشویق امریکا به نیروهای کرد پیوستند و عنوان موردپسندی  (نیروهای دموکراتیک سوری) به آن‌ها داده شد. ولی این برگ انجیر نتوانسته واقعیت عریان را بپوشاند و هنوز هم اکثر اخبار از نیروهای کرد یاد می‌کنند.

 یک محدودیت این نیرو در آن است که کردها فقط در شمال سوریه و نزدیک به سرزمین‌های کردنشین می‌توانند فعال باشند. هم‌اکنون از آن‌ها برای محاصره رقه استفاده می‌شود، که با توجه به حساسیت‌های تاریخی کردها و اعراب نسبت به یکدیگر، به‌جای خود نگران‌کننده است. توجه شود که در عراق از پیشمرگه‌های کرد برای باز پس گرفتن موصل استفاده شد ولی نیروهای کرد از تخلیه مناطقی که در طی جنگ به دست آورده بودند امتناع کرده‌اند و ممکن است بحران بعدی عراق مربوط به ادعاهای  متضاد کردها و اعراب عراقی باشد. درهرصورت شهر رقه جنوبی‌ترین نقطه کاربرد نیروهای کرد در سوریه باقی می‌ماند. اما این محدودیت مهم‌ترین مشکل امریکا نیست. مخالفت ترک‌ها با چنین قدرت‌یابی کردها (حتی زمانی که محدود به شمال سوریه باشد) بزرگ‌تر و جدی‌تر از آن است و در پائین بدان‌ها اشاره خواهد شد.

یک نگاه به نقشه خاورمیانه اهمیت نگرانی ترکیه را قابل‌درک می‌کند. اگر دولت اقلیمی کرد در سوریه ایجاد شود،که در حال حاضر بعید به نظر نمی‌رسد، تمامی مرز جنوبی ترکیه، از مرز عراق در شرق تا کناره دریای مدیترانه، در اختیار کردها خواهد بود. تنها باریکه‌ای در دو طرف رود فرات در اختیار ترکیه و نیروهای سوری متحدشان است که استمرار قدرت کردها را قطع می‌کند و تقریباً یک‌پنجم نواحی مناطق کردنشین سوریه (نزدیک به دریای مدیترانه) را از بخش بسیار بزرگترش، که متصل به کردستان عراق است، جدا می‌کند. با توجه به اینکه اهالی این باریکه نیز کردهای سوری‌اند، این باریکه نمی‌تواند مانع جدی در برنامه وحدت دو ناحیه کردنشین عراق و سوریه به شمار رود.

ترکیه نگران است که پس از استقرار دولت اقلیمی کردستان در سوریه، قدم بعدی کردها درخواست تشکیل دولت اقلیمی کرد در جنوب ترکیه خواهد بود. تمام شواهد حاکی از آن‌اند که ترکیه در مقابل چنین برنامه‌ای حاضر به هرگونه اقدام و من‌جمله درافتادن با امریکا خواهد بود. اینجا موردی است که هرگونه ریسک را برای دولت ترکیه، و اکثریت ترک‌های ترکیه، توجیه می‌کند.

در ابتدای مداخله ترکیه در امور داخلی سوریه به نظر می‌رسید که انگیزه ترکیه، کسب نفوذ در سوریه است و ترکیه به دنبال ادعا بر بخشی از سوریه خواهد بود که ترکمن نشین است. مشابه این ادعا در مورد ترکمن‌های منطقه کرکوک عراق وجود دارد ولی مهم‌ترین انگیزه ترکیه حفظ تمامیت ارضی ترکیه است.

در چند سال گذشته اختلافات ترکیه و امریکا بر سر نوع برخورد به کردها وجود داشته ولی درجه جدی بودن این تضاد روشن نبوده است. در دو سه سال اخیر و همراه رشد برنامه نزدیکی امریکا و کردهای سوریه، علائمی از این تضاد به نظر می‌رسیدند ولی عمق آن‌ها روشن نبود. سربازان آمریکایی با لباس «(پی وای جی» (نیروی پیشمرگه کرد) در تلویزیون‌ها دیده می‌شدند و حتی در مواردی پرچم امریکا در کنار پرچم‌های کرد و در ستون‌های مسلح پیشمرگه به نمایش گذاشته می‌شدند که تلویحاً به معنای  شور و اشتیاق فراوان سربازان آمریکایی  نمایش داده می‌شدند و این پیام تلویحی را داشتند که این اقدامات سرخودی بوده و از سیاست امریکا جدا بودند. امروز روشن است که سربازان آمریکایی و پرچم امریکا در صفوف نیروهای کرد اساساً وقایعی اتفاقی نبوده‌اند بلکه نوعی اخطار به ترکیه بوده‌اند که در صورت حمله ترکیه به نیروهای کرد، این درواقع حمله به نیروهای امریکا به‌حساب خواهد آمد.

به‌این‌ترتیب امریکا می‌داند که احتمال برخورد با ترکیه وجود دارد و بنابراین در درازمدت، دست امریکا ضعیف خواهد بود. چنین احتمالی گرایش امریکا به مصالحه را زیادتر می‌کند. بنابراین احتمال صلح و آتش‌بس در بخش وسیعی از سوریه در کنار ادامه جنگ با داعش بیشتر می‌شود.

برای مردم سوریه، حتی همین صلح وصله‌پینه و نیم‌بند، بهتر از ادامه جنگی بی‌انتهاست ولی نمی‌شود این گرایش به صلح را به تمام خاورمیانه بسط داد. هنوز هم باید شعله‌های جنگ‌های خانمان‌برانداز و خطر جنگ‌های جدید در بسیاری از مناطق در همسایگی ما را جدی گرفت.

هنوز هم جنگ و تجاوز به یمن برای سعودی‌ها و پشتیبانان آمریکایی آنان ادامه‌دارند و باید دیر یا زود به نارضایتی بیشتر در خود عربستان سعودی مبدل شود. این جنگ تاکنون بیش از ده هزار کشته به وجود آورده ولی نیروهای سعودی و مزدوران نظامی آن‌ها نتوانسته‌اند حوثی‌ها و متحدین آن‌ها را شکست بدهند. سازمان ملل از شیوع بیماری وبا در یمن صحبت می‌کند و به‌ روشنی از اپیدمی ساخته بشر یاد می‌کنند. تنها برنده این جنگ، تاکنون القاعده و هم‌مسلکانش بوده‌اند. گفته می‌شود سعودی‌ها می‌خواهند از این جنگ خلاص شوند ولی باید دید که چه سیاستی به کار می‌برند.

 سیاست‌های حساب‌نشده عربستان ، شورای همکاری خلیج را فلج کرده و به‌ نوبه خود دست غربی‌ها را بیش از گذشته بسته است.

جنگ‌های دیگر، در افغانستان و عراق، ادامه می‌یابند. در افغانستان، پس از پانزده سال جنگ، چند تریلیون دلار مخارج و هزاران کشته، هنوز هم طالبان (و البته داعش) به جنگ ادامه می‌دهند و نیروهای دولتی و متحدین آمریکایی را تحت‌فشار قرار داده‌اند. این فشار به حدی است که ژنرال‌های امریکا درخواست پنج هزار نیروی نظامی بیشتر کرده‌اند.

 امکان ماجراجوئی عربستان  و برخورد نظامی بین عربستان و ایران را باید جدی گرفت.

 اما یک موضوع تازه می‌تواند قرار رفراندم برای استقلال در ناحیه حکومت اقلیمی در  کردستان عراق است که قرار است در اکتبر امسال برگزار شود. البته تجربه دولت اقلیم کردستان عراق و فساد مالی و اداری آشکارش تا حدودی به کردهای منطقه هشدار داده است و”استقلال کردستان” جلوه و جلای قبلی را ندارد. ولی آرزوی دولت مستقل کردستان همچنان قدرتمند است و می‌تواند مایه بروز جنگ‌های کردها با اعراب و یا ترکیه باشد. این آرزو قریب صد سال سابقه دارد. در انتهای جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی، سرزمین‌های کردنشین بین ایران، ترکیه ، عراق و سوریه تقسیم شدند.

 دولت‌های ایران، ترکیه و سوریه  با استقلال کردستان عراق مخالف‌اند. اگر این رفراندوم به استقلال کردستان عراق رأی بدهد، احتمال برخوردهای نظامی جدی میان نیروهای کرد و ترک، ایرانی و عرب وجود خواهد  داشت. توجه داشته باشید که  اسرائیل هم به‌ نوبه خود مبارزه کردها را مفید می‌داند و سرمایه‌گذاری جدی‌ای در کردستان عراق کرده است. انگیزه واقعی رهبران کردستان عراق برای من روشن نیست اما مسلم می‌دانم که نیروهای مختلفی از این فرصت برای دامن زدن به جنگ در منطقه سوی استفاده خواهند کرد. به‌این‌ترتیب باید بین آرزوی به‌حق کردها برای داشتن حکومت مستقل خود و نتایج مبارزه برای استقلال فاصله بگذاریم. درحالی‌که آرزوی استقلال آرزویی به‌حق شمرده می‌شود، نتایج سیاست کنونی استقلال کردستان می‌تواند برای همه مردم خاورمیانه من‌جمله کردها فاجعه‌بار باشد.

به‌این‌ترتیب روشن است که علیرغم روزنه‌ای از امید که در عرصه سوریه سوسو می‌زند خطر جنگ هنوز هم در منطقه ما بزرگ‌ترین خطر فاجعه آور برای همگی مردم ماست. باید با تمام قوا برای صلح و علیه سیاست‌ها و نیروهای جنگ‌طلب مبارزه کنیم.

 

تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد, ۱۳۹۶ ۶:۴۹ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

در بزرگ‌داشت تحمیل آتش‌بس به اسراییل!

این آتش بس دست‌آوردی بزرگ برای مردم ستم‌دیدهٔ فلسطین و نتیجهٔ استقامت و مبارزات آنان، فشار نیروهای آزادی‌خواه و صلح‌دوست جهان و نیز نیروهای مترقّی و صلح‌دوست اسراییل است. تضمین پای‌بندی دولت اسراییل به قرارداد آتش‌بس موقّت نیاز به نظارت جهانی دارد. از یک سوی اسراییل می‌تواند از ساعات باقی‌مانده تا آغاز آتش‌بس برای ادامهٔ نسل‌کشی سوءاستفاده کند و از سوی دیگر پس از دست‌یابی به تبادل گروگان‌های اسراییلی، کشتار وحشیانهٔ خود را از سر بگیرد.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

به بهانه قتل علی رازینی و محمد مقیسه (ناصریان)، قضات بیدادگاه های جمهوری اسلامی

جنایت کاران و متجاوزان به حقوق اساسی مردم، فارغ از مقام و درجه‌ای که دارند، باید در دادگاه‌های علنی و با رعایت کامل قوانین و کنوانسیون‌های بین‌المللی و داخلی محاکمه و پاسخگو شوند. از همین منظر، هرگونه ترور و قتل‌های اراده‌گرایانه نیز باید به‌طور قاطع محکوم شود.

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

در بزرگ‌داشت تحمیل آتش‌بس به اسراییل!

این آتش بس دست‌آوردی بزرگ برای مردم ستم‌دیدهٔ فلسطین و نتیجهٔ استقامت و مبارزات آنان، فشار نیروهای آزادی‌خواه و صلح‌دوست جهان و نیز نیروهای مترقّی و صلح‌دوست اسراییل است. تضمین پای‌بندی دولت اسراییل به قرارداد آتش‌بس موقّت نیاز به نظارت جهانی دارد. از یک سوی اسراییل می‌تواند از ساعات باقی‌مانده تا آغاز آتش‌بس برای ادامهٔ نسل‌کشی سوءاستفاده کند و از سوی دیگر پس از دست‌یابی به تبادل گروگان‌های اسراییلی، کشتار وحشیانهٔ خود را از سر بگیرد.

مطالعه »
پيام ها

پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاش‌های مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند می‌داند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

در سوگ رفیق سیروس ماوایی

یک‌سالگی کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»

کابینه ۳۴۰ میلیاردر دلاری دونالد ترامپ، کابینه‌ای برای میلیاردها

ترامپ در کاخ سفید: این یک توطئه علیه آمریکا است؟

اعلام رهبری دوران گذار با تکیه به قدرت های خارجی منافی آزادی و حاکمیت ملی ایرانیان است

حاکمیت و اسلام رساله ای دستگاه قضایی