روز ۹ فوریه در برلین یانیس واروفاکیس، وزیر اقتصاد مستعفی یونان، جنبش “DiEM25” را اعلام و معرفی خواهد کرد. DiEM مخفف “دموکراسی در اروپا” است (Democracy in Europe movement یا به اختصار DiEM) و ۲۵ در کنار آن به سال ۲۰۲۵ اشاره دارد. امید این است که در سال ۲۰۲۵ اروپا به اتحادیه ای دموکراتیک گذر کرده باشد.
DiEM مخفف جذابی است. این کلمه در زبان لاتین حالت مفعولی کلمۀ dies به معنای روز است. اصطلاح مشهور carpe diem، مثلاً، به لاتین به معنای “روز را تسخیر کن!” یا “روز را به چنگ آور!” است. بنابراین در ارتباط با DiEM25 نیز می توان تعبیر “روز را تسخیر کن!” را، به عنوان پیامی امیدوارانه برای یک اروپای دموکراتیک، به کار برد
مانیفست DiEM25
DiEM25 می خواهد یک آلترناتیو سوم در برابر بن بستی باشد که بازسازی ناسیونالیستی و غیردموکراتیک، اروپا را به آن خواهد کشاند. این جنبش دارای فقط یک هدف رادیکال است: دموکراتیزه کردن اتحادیۀ اروپا. واروفاکیس در صدد پیشگیری از انفجار درونی اروپا است. این فاجعه بار خواهد بود. مقالۀ بلند و درخشان “نقطه پایانی بر یک پول واحد؟”، نوشتۀ هرمان میخیل، نمونۀ خوبی است که احتمال چنین رویدادی را نشان می دهد. در آن مقاله گزینه ها و پیامدهای “خروج از اورو” به تفصیل بررسی شده اند.
DiEM25 زودتر از آنچه انتظار می رفت، اکنون دارای یک مانیفست است: “مانیفستی برای دموکراتیزه کردن اروپا”. جملۀ آغازین آن یادآور جملۀ مشهوریست: “شبحی بر فراز قدرتهای اروپا در گردش است”. کمابیش همان جملۀ آغازین مانیفست کمونیستی نوشتۀ مارکس و انگلس.
۲۰۲۵
اما به تصریح واروفاکیس، پیشتر از این نیز اشباح – اشباحی چون بیگانه هراسی – بر فراز قدرتهای اروپا در گردش بوده اند. بحران اورو از زمره نشانه های وضع کنونی است. سلطۀ ناامیدی و ترس بی شباهت به وضع میان دو جنگ [جهانی] نیست. بی سبب نیست که ما شاهد برگشت ناسیونالیسم، راسیسم و نئونازیسم به صحنه ایم. سقوط اروپای سرمایه داری الزاماً به جهان بهتری منجر نخواهد شد، بلکه می تواند به فاجعه بیانجامد. پس باید از اتحادیۀ اروپا، این شرَ کوچک، دفاع کرد تا بتوان زمان لازم برای ارائۀ یک آلترناتیو بهتر را به دست آورد.
سال ۲۰۲۵ به عنوان زمان نیل به هدف برگزیده شده است، زیرا برای تغییر جهت در تلقی ها و اندیشه های کنونی زمان بسیاری لازم است. در حال حاضر سیاست اساساً حول منافع ملی می چرخد؛ منافعی که از مجاری تعقیب ناپذیری سر از سیاست اتحادیۀ اروپا در می آورند. این وضع باید دگرگون و معکوس شود. جنبش DiEM25 باید بر انترناسیونالیسم رادیکال استوار باشد. این جنبش باید مقدمتاً ناظر بر منافع مشترک اروپا باشد و از این عزیمتگاه بر روندهای ملی و منطقه ای اثر بگذارد.
جنبش
دهسال مدتی طولانی است. واروفاکیس خود تأئید می کند که پای یک تعهد تقریباً آرمانشهری (اوتوپیائی) در میان است. اما شکست هم به یک ویرانشهر منجر خواهد شد. دشواری امر برای گذار به یک اروپای همسازتر و دموکراتیک تر در کوششهائی که تا کنون صورت گرفته اند، نیز تجربه شده است. به کرسی نشاندن این دریافت که برای ارائۀ یک سیاست چپ، اروپا باید نقشی مرکزی به عهده گیرد، بسیار دشوار از کار درآمده است. شاید اکنون با حضور واروفاکیس، به عنوان یک روشنفکر سنگین وزن، تکانی در دموکراتیزه کردن سیاست اروپا حاصل آید.
وقتی تعهدی دشوارتر از آنچه پیش بینی شده، از کار درمی آید، آن گاه بهتر است که کار را با یک جنبش آغاز کرد و نه با یک حزب سیاسی اروپائی. یک جنبش نیازی به داشتن برنامه از بدو امر ندارد و می تواند خود را مقدمتاً بر اهداف محدودی بیسار مشخصی متمرکز کند؛ مثلاً بر دموکراتیزه کردن اروپا. اما در تداوم امر وجود یک حزب سیاسی ظرورت خواهد یافت تا بتوان نیروی لازم را برای مطالبات متوجه اهداف به میدان آورد