تحولی که در دیدگاه نیروهای مخالف جمهوری اسلامی در پی موفقیتهای جنبش «زن، زندگی، آزادی» به وقوع پیوسته، بازنگری خواستهای نیروهای چپ، ماورای گذار از جمهوری اسلامی، را میطلبد. استقبال نیروهای چپ و جمهوریخواه از منشور ۱۹ مادهای که در آن جمعی، به نیابت از نیروهای صنفی و مدنی ایران، خواستهای سیاسی و اجتماعی خود را مکتوب کردهاند، نشان میدهد که وقت آن است که نیروهای چپ به شکل مستقل و نیز در ائتلاف با دیگر نیروها، نگاهی دوباره به خواستهایی که برای آینده ایران دارند، بیاندازند. اهداف و آرزوهایی که در فردای گذار چشم به راه بر آوردهشدنشان هستند.
اهداف پایهای نیروهای چپ معاصر با خواستهای پیشکسوتانشان دقیقاً یکی نیستند! تجربیات زیستهٔ ۷۰ سال اخیر و آگاهی رو به توسعهٔ مردم ایران از دیگر جوامع انسانی و دستآوردهای مبارزاتی آنها سبب شده که اهداف نیروهای چپ ایران متحول شوند. امروزه قانونمداری، دموکراسیخواهی، مبارزه با فرهنگ پدرسالارانه، برابری حقوقی و اجتماعی زنان و حفاظت از حقوق اقلیتها کماکان در لیست اهداف نیروهای چپ قرار دارند. ولی علاوه بر اینها، حمایت از نظارت زنان بر بدن و جنسیت خود، حمایت از حقوق توانخواهان، رعایت حقوق دگرباشان جنسی، آزادی حرکت انسانها (همپای آزادی حرکت سرمایه)، حمایت از امنیت اقتصادی کارگران مهاجر، روزمزد، پیمانی، و غیر رسمی، و حفاظت از محیط زیست و بسیاری مطالبات دیگر به لیست خواستهای نیروهای مترقی اضافه شدهاند.
روند جنبش، برآورد نیروهای چپ از جوامع حقطلب ایران را نیز تغییر داده. با گذشت هر روز و با عمق گرفتن شناختمان از انواع هویتهای ایرانی، از جمله انواع هویتهای به حاشیه رانده شده، درکمان از ماهیت و خواستهای جنبش، ماهیت جوامع انسانی وابسته به ایران، و اهداف گروههای مخالف، متحول میشود. هر روز با روشنی بیشتری متوجه آنی میشویم که نمیخواهیم و درک عمیقتری از محتوی عقاید موجود در جامعهٔ متکثر ایرانی، اَشکال پوپولیسم سیاسی ایرانی، و کارزارهای تبلیغاتی دیگر نیروهای خواهان گذار از جمهوری اسلامی مییابیم.
جنبش مهسا نیروهای مخالف را در معرض کنکاش قرار داده. اکنون بسیاری از باورهای قدیمی مؤاخذه میشوند: نیروهای مخالف تا چه حد به دموکراسی، قانونمداری و برابری پایبندند و از کثرت اندیشه حمایت میکنند؟ آیا نیروهای مخالف، راست یا چپ، اجازه دارند به نیابت از دیگر افراد و گروههای اجتماعی و مدنی، خواستهای آنها را طبقهبندی و تدوین کنند؟ آیا نیات مثبت و ضرورت مقابله با ارتجاع به نیروهای مخالف اجازه پایمال کردن قانونمداری و برخی دیگر از باورهای پایهای را میدهد؟ وظیفهٔ مخالفان خارج از کشور نسبت به جنبش اعتراضی ایران چیست؟ انتظارات چپ از نهادهای مدنی و دول غیر ایرانی (خارجی) چیست؟ تا چه حد خواستهای نیروهای چپ مقیم خارج، با اهداف مبارزان داخل کشور همسویی دارند؟
اینها گوشهای از سؤالاتی است که نیروهای چپ، همزمان با بازنگری خواستها و در روند جنبش «زن، زندگی، آزادی»، با آن روبرو هستند. آمادگی نیروهای چپ برای مواجههٔ شفاف و واقعبینانه با جوامع ایرانی گوشهای از وظایف ما است. جستجو برای یافتن راهکارهای خلاقانه برای تحقق خواستها نیز در امتداد رویارویی با معضلات و آسیبهای اجتماعی جوامع اقتدارگرا، پدرسالار، و سنتی از جمله وظایف مرتبط با شناسایی و تدوین اهداف نیروهای چپ برای فردای گذار هستند.