فایل صوتی جلسه پرسش و پاسخ یکشنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۱
موضوع: زن، زندگی و آزادی از قیود نظام مردسالار سرمایهداری
میهمان: سپیده جدیری، شاعر و پژوهشگر حوزهی زنان
لینک: https://t.me/+rC-StPOeVZ84N2Ix
سوالات مطرح شده در جلسه تلگرامی یکشنبه با سپیده جدیری
- چطور میتوان جلوی موج سواران ، در این حرکتی که زنان در آن پیشگام هستند ، را گرفت ؟
- ارتباط جنگ شناختی ناتو و سوء استفاده از جنبش مردمی ما را چگونه می بینید؟
- انگلس در توضیح تجربهی اعتصاب ۱۸۴۲ که کارگران شکست خوردند هم فقدان برنامهی مشخص رو بهعنوان عامل بازشناسی میکنه. و آنچه شما دارید دربارهی فقدان تئوری و احتمال انحراف از خطوط سوسیالیستی مطرح میکنید تنها مختص جنبش زنان نیست. شما در این باره نظری دارید؟
- می دانیم که جرقه این جنبش بر سر واقعه مهسا امینی به عنوان یک دختر کرد و بر سر مساله حجاب اجباری رخ داد، می دانیم که ریشه شعار “زن، زندگی و آزادی” از جنبش زنان کردستان ترکیه است، می دانیم هم که ایرانی ها با کردستان سوریه (روژوا) ابراز همبستگی عمیقی داشته اند، آیا اینها صرفا مکانیسم های فراگیری این شعار بوده اند یا آنکه مکانیسم های دیگری نیز بوده است که این شعار را به عنوان شعار اصلی جنبش درآورده است؟ مثلا نقش تأثیر جنبش زنان افغانستان، جنبش طالعات فلسطین و جنبش بنات الشارع لبنان را چطور ارزیابی می کنید؟ همچنین جنبش جان سیاهان مهم است را در وجه “زندگی” این شعار و جنبش؟
- جنبش زنان در ایران و رادیکالیته آن حول آن شعار”زن،زندگی، آزادی” را تا چه حد با مباحث استثمار بازتولیدی و انباشت بدوی نزد کسانی مانند سیلیویا فدریچی یا ماریا میس مرتبط می دانید؟ با توجه به جایگاه زنان در بازار کار ایران.
- جنبش”زن،زندگی،آزادی” یک وجه مهم علاوه بر بعد جنسیتی داشته و آن هم همبستگی های ملی بین مناطق مختلف(کردستان، بلوچستان، خوزستان، آذربایجان) و توجه به مسٱله محرومیت و ستم ملی بوده است. این موضوع از قیام تشنگان خوزستان هم مورد توجه قرار گرفت در نقد الگوی مرکزگرای توسعه. این تحول را چطور ارزیابی می کند و همچنین در جنبش زنان ایران چه نقشی را ایفا خواهد کرد؟
- یک موضوع که این جنبش نشان داد اهمیت مرکزی مسأله حجاب در جنبش زنان ایران بوده است. می بینیم که طبقات مختلف اجتماعی از شهرک غرب تا شهر قدس(قلعه حسن خان) نسبت به مساله حجاب اجباری درگیر شده اند. همچنین مساله درگیری با حجاب اجباری اختصاص به غیر مذهبی ها نداشته و قبل آن شاهد کمپین”من محجبه ام و مخالف حجاب اجباری هستم” بودیم. قبل از آن هم دو رویداد برآمد سیاسی جنبش زنان در ایران، دختران انقلاب و تظاهرات ٨ مارس ۵٧ در اعتراض به بحث اجباری شدن حجاب بوده است. در این خصوص چه تحلیلی دارید؟
- خیلی متشکر از صحبت های جذاب شما خانم جدیری، استفاده کردم.
- در سخنرانی تان به مقولات فمنیستی/ضد سرمایه داری چون (نظام سرمایه داری، استثمار زنان، صنعت مد، حق زن بر کنترل بدن خود، ابزارهای زیبایی) – تئوری زنان (فمنیستی) در مقابل عملگرایی صرف، مطرح شد.
- ولی آیا گسلی به نظر نمی رسد؟ علیرغم اینکه جنبش خیابان کنونی (زن، زندگی، آزادی)، در وحله اول مطالبه گری “حجاب اجباری” را بخوبی دنبال می کرد، آیا در شعار های کنونی هیچ نماد یا وجهه ضد-سرمایه داری را منعکس کرده؟
- در راستای بحث اخیر آقای زرافشان، آیا جنبش در شکل نهیلیستی اش، نسبت به دیسکورس راست مدرن، آسیب پذیر نمی شود؟ در حقیقت، در شعر “برای” شارمین حاجی پور، به مفهوم “اقتصاد دستوری” اشاره می شود- این مفهومی است که نئولیبرال ها منتقد نظارت بر سرمایه هستند، را بکار می برند؟ آیا نقد مفهومی باید شکل بگیرد؟ متشکر
- با وجود اینکه هنوز تشکل و سازماندهی لازم برای تغییر رژیم نداریم ضمن اینکه این سیستم باید تغییر ساختاری داشته باشد و کل حاکمیت باید تغییر کند ، در شرایط فعلی چرا طرح هر مطالبه ای از جمله مطالبه آزادی زندانیان سیاسی ، یا انحلال گشت ارشاد یا لغو حجاب اجباری -از نظر برخی تقلیل مطالبات مردم قلمداد می شود ؟ مگر عقب راندن حاکمیت و مجبور کردن آن به تن دادن به این مطالبات به جنبش مردمی علیه حاکمیت کمک نخواهد کرد ؟
- فکر نمیکنید که تلویزیون هایی مانند ایران اینترنشنال که توسط عربستان سعودی فاند و حمایت و هدایت می شود ، تلاش نمیکند که این میوه جنبش قبل از رسیدن و بلوغ آن توسط سلطنت طلبان طرفداران سیستم سرمایه داری چیده شود ؟
- یکی از دوستانی که به اصطلاح چپ هم بوده می گوید نقش تلویزیون ایران اینترنشنال همان نقش نشریه پراودا در جنبش مردم اتحاد جماهیر شوروی است!! شما در این مورد این نظر خطرناک چه فکر می کنید ؟
- در ادامهی پاسخ شما به پرسش سوم: مبارزه برای آزادی یکی از بندهای مانیفست کمونیسته و کلبیمسلکی با خط سوسیالیستی اصیل همخوانی نداره. اما با توجه به اینکه از جنبشهای مزدبگیران انتظار اعتصاب وجود داره و البته برای پیشروی نیاز به دخیلشدن جنبش کارگری اجتنابناپذیره، و ورود به اعتصاب نیازمند هدف و برنامهی مشخصه؛ گویی تنشی به وجود میاد بین بیبرنامگی خیابان- که حاصل سالها برخورد پلیسی با تشکلیابیه- و تشکلهای موجود که مویرگی حضور دارند و توان به حرکت درآوردن مزدبگیران رو دارند اما به برنامه و هدف مشخص برای پیروزی وابسته هستند.
- شما چنین تنشی رو تشخیص میدید؟ و اگر بله راه برونرفت پیشنهادیتون چیه؟
- درود آیا موافق این نظریه هستید که هر انقلابی در جهان اشگال خاص خود را دارد و فقط نوع آن در دسته بندی انقلابات قابل تحلیل و ارزیابی است ؟
- مردم تحلیل خودشان را دارند ولی تحقیقات روانشناسی نشان می دهد که میتوان ادراک مردم را رنگ کرد فقط نیاز به ا مکانات و سرمایه بیشتر است – خطر این است که در مواردی مردم ممکن است متوجه هم نشوند که چطور و چقدر این رسانه ها روی آنها و این جنبش تاثیر منفی دارند –
- گاه داشتن تئوری با فقدان تئوریک یکی است . اگر تئوری برپایه درستی بنا نشده باشد هرچند که ظاهر علمی هم داشته باشد و یا مدعی متدولوژی مارکسی هم باشد ولی در تحلیل مشخص از شرایط مشخص با توجیه همان متدولوژی دچار خطای فاحش باشد با نداشتن تئوری تفاوتی نخواهد داشت مثل آنچه که در دهه اول انقلاب به خمینی و حواریون آن در دستگاه حاکمه (خط امام) عنوان ضد امپریالیست داده میشد . پس داشتن تئوری در صورتی نقش درستی را ایفا می کند که منطبق با واقعیات موجود در صدد تغییر وآن باشد آیا در چنین شرایطی این انطباق را امکان پذیر میدانید ؟ در صورت مثبت بودن جواب ، چگونه این امر را شدنی میدانید ؟
- یک زمان اکثریت و حزب توده چون مجبور شدند که بپذیرند بیشتر مردم طرفدار خمینی هستند خود را مجبور به حمایت از خمینی دیدند – حالا هم این رسانه ها آنچنان نقشی پیدا کرده اند که موجب شده حتی نیروهای چپ هم اعتماد به نفس خود را از دست بدهند و خیال کنند باید به دنبال آنها بیفتند – شما این خطر را احساس نمی کنید ؟
- چرا حتی شعار بسیار مهم ” زندانی سیاسی آزاد باید گردد ” که میتواند موجب آزادی رهبران نهادها و تشکلات مدنی/ صنفی سیاسی شود هم با کمک نیروهای سیاسی برجسته نمی شوند ؟ و در تظاهرات خارج و داخل کشور هم حتی انقدر این شعار طنین افکن نبوده ؟ به نظر شما آیا تلاش شومی نمی شود برای اینکه جنبش مطالبه ای جز اینکه دیگر باید آمریکا کمک کند از شر این رژیم رها شویم نداشته باشد؟
- چرا حتی شعار بسیار مهم ” زندانی سیاسی آزاد باید گردد ” که میتواند موجب آزادی رهبران نهادها و تشکلات مدنی/ صنفی سیاسی شود هم با کمک نیروهای سیاسی برجسته نمی شوند ؟ و در تظاهرات خارج و داخل کشور هم حتی انقدر این شعار طنین افکن نبوده ؟ به نظر شما آیا تلاش شومی نمی شود برای اینکه جنبش مطالبه ای جز اینکه دیگر باید آمریکا کمک کند از شر این رژیم رها شویم نداشته باشد؟