خانم طیبە سیاوشی عضو فراکسیون زنان مجلس طی مصاحبەای کە “خبرگزاری مهر” در سیزدهم مرداد با وی انجام دادە است، خبر از نافرجام ماندن تلاشهای فراکسیونهای زنان و امید برای قرار دادن وزیر زن در کابینە روحانی دادە است.
این خبرگزاری بە نقل از خانم سیاوشی نوشتە است،:” در حال حاضر تنها معاونت امور زنان و خانواده به زنان سپردهشده و خبری از وزیر زن نیست.”
عدم معرفی وزیر زن توسط روحانی نظر بە وعدەهای روحانی در تبلیغات انتخاباتیاش، ظاهراً آن گروە از زنان را کە بە این وعدەها دل بستە و آن را جدی گرفتە بودند غافلگیر و نامید نمودە و واکنش بسیاری از آنها را کە به همین منظور از هیچ کوششی برای ترغیب زنان بە شرکت در انتخابات و رای دادن بە روحانی فروگزاری ننمودند بر انگیختە است.
آنطور کە از گفتەهای خانم سیاوشی، برمیآید حتی ممکن است تعداد معاونان زن در کابینە نسبت بە کابینە قبلی روحانی تقلیل پیدا کند. قبل از آن نیز خانم ملاوردی کە شایعە وزارتش در کابینە پررنگ شدە بود برخلاف انتظار بسیاری بە جای ترفیع در کابینە دوازدهم موقعیتش تقلیل پیدا کرد و جایش را خانم ابتکار کە دیدگاە های بالنسبه محافظە کارانە تری بویژە در مورد حقوق زنان دارد گرفت.
ظاهراً عمدەترین دلیل این خلف وعدە روحانی، مخالفت “بخش سنتی جامعە” با انتخاب وزیر زن عنوان شدە است. اما اولاً کە این ادعا نظر بە رشد جامعە ایران آنقدر گستردە نیست کە مانع انتخاب وزیر زن شود، کما این کە مانع از وزیر نشدن خانم مریم بهروزی در دولت احمدینژاد نشد، ثانیاً بە فرض این کە این ادعا درست بودە باشد، چرا روحانی وعدە انجامش را داد؟ آیا او بە یکبارە بعد از انتخابات مخالفت بخش سنتی را کشف کرد؟ چە نام دیگری جز فریبکاری، برای گرفتن رأی بخشی از نیمی از جامعە میتوان نهاد؟ تردیدی نیست اگر روحانی آن شعارها، را کە داد نمیداد و نمیگفت: “چگونه میشود زنان و نیمی از جامعە را نادیدە گرفت” نمیتوانست انتخاب شود. پیروزی او در انتخابات بیش از همە مدیون رأی زنانی است کە این شعارها را باور کردند و با مشارکت و رأی دادن بە او، وی را بە کاخ ریاست جمهوری فرستادند. زنان این بار نیز قربانی زدوبند در هرم قدرت شدند و کسی این ادعا را باور نمیکند.
اما این تنها زنان نیستند کە در این انتخابات نیز بازندە و غافلگیر شدند، بیشتر کسانی کە از روی حسن نیت و دل بستن بە وعدەهای مشابە و انتقادات روحانی از “٣٨ سال اعدام و سرکوب” بە وی رأی دادند این روزها و پس از مشاهدە رفتار روحانی از او مأیوس و ناامید شدەاند. حداقل آنهایی کە فریب ترفندهای تبلیغاتی روحانی و سایر کاندیداهای نظام را نخوردند و حاضر نشدند از یک سوراخ دو بار گزیدە شوند و در انتخابات شرکت نکردند میدانستند کە عملی کردن آن همە وعدە های وسوسە انگیز، ولو این کە از روی حسن نیت باشد، کە نبود، تا زمانی کە ساختارهای حقوقی و حقیقی نظام فقاهتی دست نخوردە سرجایشان هستند و حرف آخر را درنهایت همچنان رهبر میزند کە زد، ممکن نیست.
همانطورهم کە دیدیم، پس از چند هفتە منازعات کلامی بین رهبر و روحانی، کابینە و سیاست نتیجە همان شد کە رهبر میخواست وهمە دیدند و شنیدند کە همە چیز بە خیروخوشی بە سود نظام تمام شد و چە سوء استفادە هایی کە از رأی مردم و آنهایی کە در واشنگتن و برلین بە قول ظریف ١٠ ساعت در نوبت رأی دادن صف کشیدە بودند از طرف مسئولین نظام نشد.
حاصل این انتخابات شاید تنها افزودە شدن یک تجربە تلخ دیگر بر تجربیات پیشین باشد. امید است کە این تجربە بە ما کمک کند و دفعە دیگر بە دام و دامهای مشابە کە امنیتیهای حکومتی و کارکشتە در گستراند آنها تبحر بیمانندی دارند نیفتیم. انتخابات این بار دو بار و بامهارت بسیار مهندسی شد، یکبار توسط خامنەای و بار دیگری توسط روحانی و افراد پیرامونش. یقیناً اگر جنبشهای مدنی و اجتماعی منجملە جنبش پرظرفیت و محروم زنان بە جای شرکت در چنین انتخاباتی و دل بستن بە وعدەهایی جناحهای حاکم از بیرون و بە شکل مستقلانە و همکاری باهم برای پیشبرد مطالباتشان تلاش میکردند دست آوردهای بیشتری بە دست میآوردند. اکنون نیز راە مؤثر تغییر، رها کردن بالا، آوردن فشار از پائین و بازگشت بە خیابان است.