شواهد و گزارشات تاکنون منتشر شده، از پیروزى چشمگیر زنان در انتخابات و حضور گسترده آنان در شوراهاى دور سوم شهرها و روستاها حکایت مىکنند. بهطور مثال در شوراهاى شهرهاى شیراز، اراک، زنجان، همدان، اردبیل نفر اول منتخبین زن هستند در ارومیه نفرات اول و دوم و سوم، در قزوین نفرات اول تا پنجم، در اهواز و خرم آباد نفر دوم منتخبین زن هستند
سومین دور انتخابات شوراهاى شهر و روستا شامل نکات با اهمیت و قابل بررسى چندى است. این نکات نه فقط به لحاظ سیاسى که از جنبه ویژگىهاى جامعهشناختى و روانشناختى مردم ایران قابل اعتناست. رفتارهاى انتخاباتى مردم، آراء ریخته شده به صندوقها، نتایج انتخابات، چهرههاى کاندید شده، پوسترها و شعارهاى انتخاباتى در شهرها و روستاها و بسیارى نمادهاى دیگر اطلاعات قابل اعتناِیى را در بردارند که بهواسطه آنان مىتوان به شناخت تغییر و تحول روحیه و رفتار مردم در رابطه با مسائل سیاسى و اجتماعى روز مره برد.
یکى از این موارد رفتارهاى انتخاباتى زنان و نیز نگرش جامعه نسبت به حضور زنان در عرصه فعالیتهاى اجتماعى بهطور عام و مدیریت شهرها و روستاها بهطور خاص است.
با شروع تبلیغات براى انتخابات شوراهاى شهر و روستا، فهرستها و پوسترهاى انتخاباتى خبر از حضور نسبتا فراوان زنان در رقابتهاى انتخاباتى مىدادند. دستهاى از این زنان به عنوان نامزدهاى احزاب سیاسى و تعدادى به عنوان نیروهاى مستقل یا کاندیداهاى منفرد از صافىهاى شوراى نگهبان عبور کرده و به میدان انتخابات وارد شدند. حضور کمابیش چشمگیر کاندیداهاى منفرد از سویى نشاندهنده ناتوانى احزاب و سازمانهاى سیاسى از ارائه یک برنامه مناسب براى جذب بیشتر نیروهاى مستقل حکایت مىکند و از سویى دیگر مىتواند تا حدى ناشى از عدم انگیزه سیاسى کاندیداها و ملاحظات قسما فامیلى و قومى و قبیلهاى آنان براى حضور در شوراها باشد.
در این میان مىتوان به زنانى که دغدغههاى آنها عمدتا ارتقاء موقعیتهاى فردى و اجتماعى باشد، اشاره کرد. زنانى از اقشار میانى، مدرن، تحصیلکرده، کمابیش جوانتر از سنین میانسالى که تلاش و مشارکت در شوراها را به سود ایجاد تغییرات هر چقدر کوچک در زندگى خود و فرزندان و محیط اجتماعى ارزیابى کردهاند و بهرغم حضور سلطه ى کما بیش مداوم سنت هاى پدرسالارانه در قانون، جامعه و خانواده اما از تلاش در جهت گشودن پنجرههاى جدید و یافتن شیوههاى تازه و کمهزینهتر براى نیل به خواستههاى خود حاموش نماندهاند.
روز برگزارى انتخابات و روزهاى بعدتر، بسیارى از رسانههاى داخلى و خارجى از شرکت گسترده زنان ایران در انتخابات شوراهاى شهر و روستا خبردادند، گرچه بسیارى از مردم به خصوص در شهرهاى بزرگ از شرکت در انتخابات روى برگرداندند. چرا که یا نتیجه انتخابات را از پیش تعیینشده مى دانستنند و یا اساسا باورى به تاثیر نقش مدیریتى شوراهاى شهر در زندگى روزمرهاشان نداشته و ندارند.
تاکنون بهطور دقیق اعلام نشده است که چند در صد از پنج هزار نفر عضو شوراهاى شهرها و ۱۱۴ هزار نفرى که به شوراهاى روستا ها مىروند زن هستند. اما شواهد و گزارشات تاکنون منتشر شده، از پیروزى چشمگیر زنان در انتخابات و حضور گسترده آنان در شوراهاى دور سوم شهرها و روستاها حکایت مىکنند. بهطور مثال در شوراهاى شهرهاى شیراز، اراک، زنجان، همدان، اردبیل نفر اول منتخبین زن هستند در ارومیه نفرات اول و دوم و سوم، در قزوین نفرات اول تا پنجم، در اهواز و خرم آباد نفر دوم منتخبین زن هستند.
فارغ از اینکه زنان منتخب در شوراهاى شهر به کدام یک از جناحهاى سیاسى موجود (اصلاحطلبان و یا محافظهکاران) وابستهاند و یا اینکه مستقل و فاقد علائق و منافع خاص سیاسى باشند، حضور و پیروزى قابل اعتناى زنان در انتخابات شوراها یکى از نکات بارز این انتخابات است. این پیروزى از یک سو علامت تغییر و تحول نگرش جامعه ایران نسبت به فعالیت زنان در محیط هاى اجتماعى و فضاهاى خارج از خانه را در بردارد. و از سوى دیگر فرصتى است براى زنان تا با قرار گرفتن در جایگاههاى مدیریت شهرها و روستاها، هر چه بیشتر تابوها و کلیشههاى ذهنى ضد زن، برآمده از سنت و مذهب را به عقب رانند. این حضور میمون و خجسته است چرا که در مجموع شانس حضور و مشارکت گستردهتر زنان در عرصههاى اجتماعى را مهیاتر مىسازد.