آزادى در انتخاب مذهب و عقیده حقى بشرى است. اما ایرانیانى که تغییر مذهب داده و از اسلام به دینى دیگر، براى نمونه به مسیحیت، گرویدهاند، از این حق محرومند. سازمانهاى مدافع حقوق بشر گزارش مىدهند که موارد بسیارى دیده شده که تغییرمذهب دادگان را تهدید، دستگیر و شکنجه کرده یا حتى به قتل رساندهاند.
سازمانهاى حقوق بشر و کلیساها برآورد مىکنند که در آلمان حدود ۶۰۰۰ نفر وجود دارند که از اسلام به مسیحیت گرویدهاند. حدس مىزنند که بیش از نیمى از این عده ایرانى باشند. کشیش آلمانى کوتسنر Kutzner سنگ صبور مسیحیان ایرانى در آلمان است. او مىداند که براى کسى که ایرانى است تصمیم به تغییر مذهب تصمیم بسیار سختى است. مىگوید: ”طبق دیدگاهى که ما در اروپا به آن عادت کردهایم هر فردى مىتواند خود تصمیم بگیرد که آیا مىخواهد این دین را قبول کند یا دین دیگرى را یا اصلا بىدین باشد. طبیعى است که چنین چیزى از دیدگاه اسلام طور دیگرى است، چون از دیدگاه اسلام دین و سیاست، حوزه عمومى و خصوصى بسیار بیش از آنچه ما در اروپا به آن خو گرفتهایم در هم ادغام شده است.“
در ایران هم کسانى هستند که از اسلام به دینى دیگر گرویدهاند. اکثریت این عده مسیحى شدهاند. کسى نمىداند که چه تعداد تغییر مذهب داده در ایران به سر مىبرند. چون این افراد تغییر مذهب خود را از چشم حکومت جمهورى اسلامى پنهان مىکنند. هم در قرآن و هم در قوانین شرع خروج از اسلام و ایمان آوردن به دینى دیگر ممنوع است. کسانى که با وجود این در ایران به دینى دیگر مىگروند، در سکوت و خفا با دین خود زندگىمىکنند. حتى نمىتوانند به دوستان و خانوادهشان در این باره چیزى بگویند. بابک حدود ۱۴ سال پیش در ایران مسیحى شد. پس از آن همیشه در ترس به سر مىبرد. بابک مىگوید: ”من تحت نظر بودم، هم در اداره هم بیرون از اداره. روزى که از کلیسا بیرون آمدم، مرا تعقیب کردند. در اداره من تقریبا بایکوت شده بودم. حتى دیگران با من تماس نمىگرفتند به خاطر اینکه نکند براى آنها مشکلى پیش بیاید. مشکلى پیدا کردم که دیگر واقعا نمىتوانستم آنجا بمانم. فکر مىکنم اگر مانده بودم، الان اصلا وجود نداشتم.“
کسانى که مسیحى شدهاند تنها به صورت بسیار محدود مىتوانند به آداب و مناسک دین جدیدشان عمل کنند. حدود ۳۰۰ هزار مسیحى در ایران زندگى مىکنند که کلیساهاى خود را دارند. اما تازه مسیحى شدگان نمىتوانند به این کلیساها بروند. فقط مىتوانند در کلیساهاى مخفى زیرزمینى، به اصطلاح اجتماعهاى خانگى، جمع شوند که اغلب منزل یکى از مسیحىشدگان است. طبق آمار سازمانهاى حقوق بشر در این میان حدود ۱۰۰ اجتماع خانگى مسیحى در ایران وجود دارد. در این اجتماعها در باره انجیل گفتگو مىکنند، عبادت مىکنند و سرودهاى مذهبى به زبان فارسى مىخوانند.
اکثر کسانى که عضو اجتماع مسیحیان کلن هستند، تازه در آلمان غسل تعمید یافته و مسیحى شدهاند. خانوادههاى بسیارى از آنان در ایران از تغییر دین آنان آگاه نیستند. با وجود آنکه وضعیت تغییر مذهب دادگان ایرانى در آلمان بسیار راحتتر است تا وضعیت تغییر مذهب دادگان در ایران، آنها هم مجبورند پیشداوریها و تهدیدهاى مسلمانان متعصب در آلمان را تحمل کنند.
مردى مىگوید: ”مثلا مىتواند مرا حرام بداند، مىتواند از بالا به من نگاه کند.“ زنى از فشارهایى که متحمل مىشود سخن مىگوید: ”همیشه مورد سرزنش واقع مىشویم که چطورى توانستیم از دین کامل اسلام برگردیم به مسیحیت. با همه افرادى که دور و برمان هستند مشکل پیدا مىکنیم. مىگویند مىدانید که چقدر شما کافر هستید و از دین کامل اسلام برگشتید؟“ مردى دیگر در باره تهدیدهایى که شنیده است تعریف مىکند: ”من حتى از طریق تلفن تهدید شدم. از طریق تلفن زنگ مىزدند. خیلى فحش مىدادند. به این صورت که: تو مرتد هستى. تو مسلمان بودى و مسیحى شدى. دینت را فروختى. عذاب جهنم را دارى، ولى قبل از این عذاب این دنیا را هم ما به تو مىچشانیم.“
امروزه در ایران دیگر دادگاهى حکم اعدام براى تغییر مذهب دادگان صادر نمىکند. اغلب این مسلمانان متعصب هستند که چنین حکمى را اجرا مىکنند. یا پیش مىآید که اعضاى خانواده تصمیم به قتل کسى مىگیرند که به زعم آنان ننگ خانواده است. در آلمان هم که آزادى مذهب وجود دارد، چنین مواردى پیش آمده است. یکى از اعضاى جامعه بینالمللى حقوق بشر در فرانکفورت مىگوید که دادستانى نمىتواند مدارک روشنى براى پیدا کردن قاتل بدست بیاورد. او مىافزاید: ”متاسفانه در آلمان موارد قتل کسانى که تغییر مذهب دادهاند هم وجود دارد، از ایرانیان هم کسانى هستند که به قتل رسیدهاند. کسى نمىداند که چند نفر را کشتهاند، چون مثل موارد قتلهاى ناموسى این نوع قتلها را هم مخفى مىکنند، این طور جلوه مىدهند که اینها قتل نبودهاند، بلکه مرگ افراد بر اثر تصادف ماشین یا حادثهاى در خانه اتفاق افتاده است. کسانى هستند که مىگویند در سال حدود پنج قتل از این نوع در آلمان اتفاق مىافتند.“
تغییرمذهب دادگان، با وجود ترسى که مسلمانان متعصب در آلمان در دل آنان ایجاد مىکنند، بر عقیده خود پابرجا مىمانند. آنان از مسلمانان مىخواهند که ایمان آنها به دینى دیگر را به عنوان امرى خصوصى به رسمیت بشناسند.
مسلمانان میانهرو در اروپا با مجبور کردن اشخاص به اعتقاد به اسلام مخالفاند. شوراى مرکزى مسلمانان که مهمترین نماینده مسلمانان در آلمان است، اعلام کرده است که به اصل آزادى مذهب پایبند است. براى منیر عزاوى که عضو این نهاد است مجبور کردن اشخاص به اینکه به اسلام ایمان داشته باشند با روح زمان همخوانى ندارد. عزاوى مىگوید: ”در واقع در سنت اسلام به گفتهها و نوشتههایى برمىخوریم که آزادى مذهب را جایز نمىدانند. اما این طورى است که آدم باید این همه را در متنش ببیند. در زمان محمد پیامبر اسلام این امکان وجود نداشت که بشود دین خود را عوض کرد. اگر کسى در آن زمان دینش را تغییر مىداد به معناى این بود که اصول پایهاى جامعه را به طور کامل رد کرده است. اما امروزه این طور نیست. امروز ما در وضعیت کاملا متفاوتى زندگى مىکنیم و دیگر باید این امکان وجود داشته باشد که بتوان آزادانه دین اسلام را قبول یا رد کرد.“
اما این طرز فکر را بعضى از مسلمانان در آلمان و بخصوص بسیارى از حکومتهاى اسلامى نمىپذیرند. براى اینها کسى که به عنوان مسلمان به دنیا مىآید باید تا پایان عمر مسلمان بماند. در ایران از زمان روى کار آمدن دولت محمود احمدىنژاد وضعیت براى تغییرمذهبدادگان بدتر شده است. به گزارش سازمانهاى مدافع حقوق بشر احمدىنژاد به ادارات محلى در سراسر ایران دستور داده است که به شدت علیه اجتماعهاى خانگى مسیحى شدگان عمل کنند. فعالان حقوق بشر مىگویند که در ماههاى اخیر بارها تغییرمذهبدادگان را آزار داده، دستگیر کرده و کتک زدهاند. زندگى براى این گروه در ایران خطرناکتر شده است.