شنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۴ - ۱۷:۲۸

شنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۴ - ۱۷:۲۸

تأملی پیرامون نسبتِ ضدامپریالیسم؛ آزادی و عدالت اجتماعی در گفتمان چپ
سیاوش قائنی: کارزار چپ‌ستیزی در ایران تنها یک رقابت سیاسی ساده نیست؛ بلکه جنگی تمام‌عیار علیه حافظه، عدالت و امید جامعه است. هر نسل تازه‌ای که در راه عدالت و...
۱۷ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
به یاد دکتر سعید فراروی
فرخ نگهدار: سعید همزمان یک رکن موثر تشکل‌های مدنی‌ ایرانیان مقیم بریتانیا بود. سال‌ها برای تدوین و نشر منظم مجله علمی فرهنگی برانوش زحمت کشید. در اواخر دهه ۹۰ میلادی...
۱۷ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: فرخ نگهدار
نویسنده: فرخ نگهدار
بازدارندگی هسته‌ای؛ امنیت یا انزوا؟ | آیا ایران باید به سمت ساخت سلاح هسته‌ای برود؟ گفتگوی ملیحه محمدی و فرخ نگهدار
در این گفت‌وگوی چالشی از وحید فرخنده در برنامه «کلیدواژه» ملیحه محمدی و فرخ نگهدار درباره موضوعی حساس و سرنوشت‌ساز بحث می‌کنند: 🔹 آیا بازدارندگی هسته‌ای می‌تواند امنیت واقعی برای...
۱۷ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: وحید افراخته «کلیدواژه»
نویسنده: وحید افراخته «کلیدواژه»
فقر در ایران؛ آینه‌ای از نابرابری و تورم ساختاری
شهناز قراگزلو: گزارش تازه بانک جهانی نشان می‌دهد که فقر در ایران روندی ساختاری و فزاینده پیدا کرده است. ترکیب تورم مزمن، نابرابری درآمد، بحران منابع طبیعی و محدودیت‌های مالی...
۱۷ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
پیروزی چشم‌گیر زُهران مَم‌دانی، نشانهٔ توان‌مندی چپ شهری در قلب سرمایه‌داری
هر چند انتخاب مَم‌دانی جشن بزرگی برای چپ است، اما هم‌زمان آغاز آزمونی بزرگ نیز است. ساختار سرمایه تلاش خواهد کرد رادیکالیسم او را «مدنی» و عدالت‌خواهی‌اش را در پوشش...
۱۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
ماری کوری؛ الگویی بی‌همتا در دانش و خدمت به بشریت
گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت): نگاهی به جایزه نوبل نشان می‌دهد که این افتخار بزرگ، که در آغاز با هدف پاسداشت خدمت واقعی به بشریت بنیان نهاده...
۱۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
پانزدهمین تحلیل، گفتگوی ویژه | «بازداشت صاحب‌نظران چپ»؛ «مسئله کرد(۲)؛ تعاریف و راه‌حل‌ها» | عباس ولی، امید اقدمی، فرخ نگهدار
در پانزدهمین تحلیل هفته، گفت‌وگویی ویژه با حضور عباس ولی، امید اقدمی و فرخ نگهدار برگزار می‌شود. در این برنامه، مهم‌ترین مسائل سیاسی و قومی روز مورد بررسی و تبادل‌نظر...
۱۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ

سایه می ماند. تا همیشه، برای همه ایرانیان

سایه یک عمر را در سایه آلما نفس کشیده بود و با رفتنش نگران حالش بودم. به نیم سال هم نکشید که به هوای سیب بهشتی پای از زمین بر کشید. اما تا زمان هست، سایه سایه بر سر سرزمین ایران گسترده است. درست مثل حافظ. و به همانقدر بی بدیل. سایه اعجاز قرن بود. رازی بود که سر به مهر، دست کم برای من. چگونه این «گهری کز صدف کون و مکان بیرون بود» هر دم از امواج دریای بی کرانه مهر مردمش شراب عشق می نوشد، و تو نمی یابی کسی را از او با کینه در دل؛ حتی شکنجه گرانش، آنان که به ظن «خیانت»، به زنجیرش کشیدند

 

سایه یک عمر را در سایه آلما نفس کشیده بود و با رفتنش نگران حالش بودم. به نیم سال هم نکشید که به هوای سیب بهشتی پای از زمین بر کشید. اما تا زمان هست، سایه سایه بر سر سرزمین ایران گسترده است. درست مثل حافظ. و به همانقدر بی بدیل. 

سایه اعجاز قرن بود. رازی بود که سر به مهر، دست کم برای من. چگونه این «گهری کز صدف کون و مکان بیرون بود»  هر دم از امواج دریای بی کرانه مهر مردمش شراب عشق می نوشد، و تو نمی یابی کسی را از او با کینه در دل؛ حتی شکنجه گرانش، آنان که به ظن «خیانت»، به زنجیرش کشیدند. 

هر ایرانی با هر دین وآیینی، از هر قوم و قبیله، از گدا تا پادشا، با حافظ می نشیند و راز دل می گشاید و مدد می خواهد. این کار از عهده فردوسی و سعدی و مولوی و خیام و دیگران ساخته نیست. فال حافظ اعجاز گونه است. و هوشنگ ابتهاج نیز، همراز و همنیشین فقط این گروه یا آن گروه نیست. او همان حافظ عصر ماست؛ نه فقط در زیبایی ورز دادن واژه ها، در چند لایگی و غنای در معنا و در وسعت دید، بلکه بیکرانگی و مشتاقانش. ندیدم و نشنیدم که سایه بخواند و او را درآمیخته با خود – و خود را درآمیخته در او – نیابد. و پر شگفت تر آن که با هر گام زمان آغوش شعر سایه به روی طیف گسترده تری از مردم گشوده شد. با هر گام زمان، شعر هوشنگ ابتهاج، به ایرانیان نشان داد که چگونه همزیستی سنت و تجدد نه تنها ممکن و ضرور، که تا کجا زیباست.  

امسال شعر سایه هشتاد ساله شد. هرکس این کارنامه پربار، از آغاز تا پایان، فقط یک سایه می بینی. سایه رنگ عوض نکرد. سایه به هوس شهرت بیشتر، یا افزودن بر قدرت و ثروت و مقام، هرگز زبان به سخن نگشود. سایه در تمام عمر بر همان عهدی ماند که در آغاز نوجوانی با رفقای خود بسته بود. او از آغاز همراه و همراز و هموند حزب توده ایران شد. او هرگز و هیچ گاه به عهدی که با زنده یاد مرتضی کیوان بسته بود پشت نکرد. وجود سایه می گفت «مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم، هواداران کویش را چو جان خویشتن دانم». برگ برگ زندگی او مشحون است از وفاداری بی خدشه بود به آرمان سوسیالیسم؛ آرمانی که در آغاز راه برگزید. کس نشنید از زبان سایه شرمساری و سرافکندگی را. هرگز و هیچگاه. 

زمانی از او پرسیدم آیا فروپاشی اتحاد شوروی خدشه ای در افکار شما پدید نیاورده. او نسخه ای از شعر به تازگی سروده اش را از طاقچه برداشت و خواند:

امروز نه آغاز و نه فرجام جهان است.

ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است.

گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری.

دانی که رسیدن هنر گام زمان است. 

و تکرار کرد: «ناکامی اولین تلاش، انقلاب اکتبر – در مقابل عظمت و بغرنجی برپایی جهانی عاری از ستم و استثمار و جنگ – اصلا اتفاق غریبی نیست».

افزون بر نقش بی تکرار هوشنگ ابتهاج در غنای شعر و ادب پارسی، هم در قالب های کهن و هم در قالب های نو، او برای من، نماد پایداری و پیگیری در راه آرمان، نماد هوش و ذکاوت و نماد صداقت با خویشتن خود بود. اما ورای همه این ها او سرمشقی بود برای نسل ما و نسل های بعدی که چگونه دل ها از کینه ها بزدائیم و امید به برپایی پل های ارتباط میان «خود» و «دیگری» را زمین نگذاریم. او تا آنجا شفاف بود که کسی را ندیدم که در طول زمان دریابد در شناخت سایه اشتباه کرده است. از سایه هم نشنیدم بگوید در فهم کس یا کسانی اشتباه کرده است. ابتهاج یکی از تیز هوش ترین، خردمندترین، و در عین حال پر امیدترین کسانی بود که من از نزدیک می شناختم. ذهنش در دهمین دهه حیات نیز جلای جوانی داشت و لحظه های وجودش سرشار از شعله های سرکش امید. دیدار با سایه همیشه این پرسش را برایم زنده می کرد که تیز هوشی و خردمندی و خودباوری تا کجا آفریدگار امید است؟ 

سایه کسی بود که در تمام این دهه های دشوار قدرت آن را داشت که ایرانیان را، از هر رنگی و عقیدتی، از پیر و برنا، از زن و مرد، زیر یک سقف کنار هم بنشاند. در دیماه  ۸۸ ، که سایه به میزبانی انجمن سخن به لندن آمده بود، ایرانیان، از هر نحله ای، به دیدارش آمدند. در سالن جمعیت موج می زد. وقتی ارغوانش را می خواند، جمعیت زار زار می گریست. و من بار دیگر در اسفند  ۹۷ در شهر کلن، وقتی به همت بنیاد دیوان، ایرانیان از دور و نزدیک، به شوق دیدار سایه، گرد هم آمده بودند، باز دیدم که وقتی سایه با آرامی و متانت همیشگی ارغوانش را می خواند، جمعیت در سکوت می گریست. 

و در هر دو شب من در عالم خیال سایه را دیدم که زیر سایه درخت ارغوان آرمیده بود. و آن سو ترک، گره در ابرو فکندگانی را دیدم که تاب دیدن سنگی بر گور دگر اندیشان را هم ندارند؛ آنان که حتی نگذاشته اند نام جانباختگان آرمیده در خاوران بر سنگ نبشته شود. و همه پتک بر دست، بر پیکر کلمات ارغوان می کوفتند. ارغوان با سایه جاودانه شد؛ چنان تنومند و بلند که از باد و باران نیابد گزند. فردای آن روز، من و همسرم، صبا همراه با رفیق و همرزم گرامی فرهاد فرجاد، به دعوت آسیا، به دیدار سایه شتافتیم. آلمای عزیز در بستر بیماری بود و زیر چادر اکسیژن. 

در نیمه های گپ و گفت بودیم که از سایه اجازه ضبط خواستم. بی گفتگو موافقت کرد. حدود ۳۸ دقیقه ضبط کردم. و اکنون برای اول بار آن را، بدون هر گونه ادیت و یا حذف ضمیمه این یادداشت کرده ام. شاید که این گفتگوی بی پیرایه به تائید دیگری باشد بر شناختی باشد که جامعه ایرانی از شخصیت و نگاه زنده یاد هوشنگ ابتهاج در ذهن دارد. یادش و میراث گرانقدرش تا همیشه ماندگار است. 

برای یلدا و آسیا و کاوه و کیوان، و برای همه عزیزانشان، توان تحمل این فراغ سنگین را آرزو دارم. به مردم گوهر شناس میهنم، و به همه فارسی زبانان در چارگوشه جهان، این فقدان بزرگ را تسلیت می گویم. 

استفاده از تمام یا بخشی از فیلم ضمیمه فقط در شبکه های اجتماعی مجاز است: 

 

https://youtu.be/ofOcPEOf2xQ

 

 

تاریخ انتشار : ۲۰ مرداد, ۱۴۰۱ ۸:۲۵ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

زُهران مَمْ‌دانی: صدای بلند «سوسیالیسم دموکراتیک» در سیاست مترقی چپ ماوراءبحار

گودرز اقتداری: زُهران بدون ترس از مارک یهود ستیزی در شهری‌که به جرات محل سکونت بیشترین تعداد و متمول‌ترین یهودیان آمریکاست، پرچم مبارزه با نسل‌کشی نتانیاهو و دولت صهیونیست اسراییل را بلند کرد و با استقبال جوانان یهودی و سایر اقشار مترقی یهودی نیویورک علیرغم عدم حمایت حزب دموکرات پشت کومو نماینده اصلی نسل دموکرات های سنتی را بخاک مالید. تنها اباما بود که نه بعنوان اعلام حمایت حزبی بلکه فقط با پیام ارزوی پیروزی چند روز قبل از انتخابات به او تلفن کرد.

مطالعه »

هیچ انقلابی از تلویزیون پخش نخواهد شد!

گودرز اقتداری: اکنون رییس جمهور ترامپ با حمایت اخلاقی که کمیته نروژی صلح نوبل به رهبر جدید اپوزیسیون ونزوئلا هدیه کرد، نیروی دریایی ایالات متحده را به دریای کارائیب گسیل داشته و حلقه محاصره نظامی حول تنها کشور نفت‌خیز منطقه را تنگ کرده است. در جهان یک قطبی قاره آمریکا نیروهای نظامی ایالات متحده بدنبال پا پس کشیدن اتحاد جماهیر شوروی از کوبا در ۱۹۶۳ هفت دهه است که رقیبی ندارند.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
WP Twitter Auto Publish Powered By : XYZScripts.com
آخرین مطالب

تأملی پیرامون نسبتِ ضدامپریالیسم؛ آزادی و عدالت اجتماعی در گفتمان چپ

به یاد دکتر سعید فراروی

بازدارندگی هسته‌ای؛ امنیت یا انزوا؟ | آیا ایران باید به سمت ساخت سلاح هسته‌ای برود؟ گفتگوی ملیحه محمدی و فرخ نگهدار

فقر در ایران؛ آینه‌ای از نابرابری و تورم ساختاری

پیروزی چشم‌گیر زُهران مَم‌دانی، نشانهٔ توان‌مندی چپ شهری در قلب سرمایه‌داری

ماری کوری؛ الگویی بی‌همتا در دانش و خدمت به بشریت