تعریف
“سازمانهای غیردولتی” یا Nongovernment organisations) NGOs) پدیدهای است مربوط به دوران جدید از زندگی شهرنشینی که بر اساس ضرورتها و برای حل مسائل مختلف زندگی اجتماعی شکل گرفتهاند.
سازمانهای غیردولتی به انجمنها، موسسهها، بنیادها، شرکتهای غیرانتفاعی و یا هر شخصیت حقوقی دیگر اطلاق میشود که به موجب نظام حقوقی جزئی از بخش دولتی محسوب نمیشوند و فعالیت منفعتطلبانه ندارند.
مهمترین مشخصههای سازمان غیردولتی:
۱ ـ غیردولتی است.
۲ ـ بدون سود است. چنانچه در این سازمانها سودی عاید شود، نمیتوان آن را تحت عنوان سود توزیع کرد.
۳ ـ مستقل است.
۴ ـ متکی بر کار داوطلبانه اعضا است.
۵ ـ فعالیت آن با رویکرد به منافع همگانی است.
۶ ـ بصورت رسمی شکل میگیرد.
اگر دولتها اقدام به تشکیل موسسه هائی بکنند که به لحاظ حقوقی موسسه های دولتی محسوب نمیشوند ولی بجهت اینکه تابع و تحت تاثیر حوزه قدرت هستند، در قلمرو سازمانهای غیردولتی نمی گنجند.
نقش چندگانه سازمانهای غیردولتی
سازمانهای غیردولتی دارای نقش چندگانه در جامعه هستند:
ـ برای تحقق خواستهای مردم، دولت را تحت فشار قرار میدهند.
ـ بعنوان ابزار مشارکت مردم، دولت را در اجرای امور یاری مینمایند.
ـ زمینه را برای دمکراسی مشارکتی و کاهش نقش دولت در جامعه فراهم میسازد.
عملکرد سازمانهای غیردولتی
سازمانهای غیردولتی دارای عملکردهای متعددی هستند که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود:
ـ سازماندهی مبارزه مدنی مردم برای احقاق حقوق شهروندی
ـ اعمال فشار به دولت برای تأمین مطالبات گروههای مختلف اجتماعی
ـ زمینهسازی برای رشد فرهنگ دمکراتیک و فرهنگ مشارکت
ـ مشارکت در اداره امور کشور
ـ کمک به حل معضلات کشور و تلاش برای رفع نابسامانیها، فقرزدائی و…
ـ بهرهگیری از طرحها و نظرات کارشناسانه بدون صرف هزینه و بودجه
ـ بهرهگیری بدون هزینه از نیروهای فکری و فیزیکی مردم جهت پیشبرد و ترقی کشور
سازمانهای غیردولتی در ایران
شکلگیری سازمانهای غیردولتی در ایران در اساس به سالهای بعد از ۷۶ برمیگردد. با تغییر فضای سیاسی کشور و طرح جامعه مدنی، زمینه برای شکلگیری سازمانهای غیردولتی فراهم آمد. در طی این سالها سازمانهای غیردولتی سریعاً گسترش یافتند، بگونهای که هم اکنون سازمانهای غیردولتی در شهرهای کوچک و برخی روستاها حضور دارند.
آمارها ارائه شده نشان از وجود حدود ۲۵۰۰ سازمان غیردولتی در کشور ما دارد. میتوان گفت که ۸۵ درصد سازمانهای غیردولتی بعد از سال ۷۶ شکل گرفتهاند. بعنوان نمونه میتوان به سازمانهای غیردولتی زیست محیطی اشاره کرد. تعداد این سازمانها طی سالهای ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۰ از ۳۰ سازمان به بیش از ۲۰۰ سازمان افزایش یافت.
با این وجود رقم سازمانهای غیردولتی در ایران در مقایسه با میزان آن در سطح جهان فوقالعاده پائین است. رقم سازمانهای غیردولتی در سطح جهان به سه میلیون رسیده است. یعنی برای هر دو هزار نفر یک سازمان غیردولتی وجود دارد(جمعیت جهان ۶ میلیارد در نظر گرفته شده است). در حالیکه در ایران به ازای ۲۵ هزار نفر یک سازمان غیردولتی وجود دارد.
حوزههای فعالیت سازمانهای غیردولتی
سازمانهای غیردولتی عمدتاً در حوزههای محیط زیست، جوانان، کودکان، زنان، خیریه، امداد و بهداشت، حقوق بشر و آسیبهای اجتماعی در ایران فعالند.
وضعیت فعلی سازمانهای غیردولتی
ـ تعدای از سازمانهای غیردولتی در مرحله نوباوگی قرار دارند.
ـ تعدادی در مرحله رشد سرِیع قرار دارند.
ـ تعداد قابل توجهی نیز دچار افول و مرگ زودرس سازمانی هستند.
نوع سازمانهای غیردولتی
سه گروه در ایران در قالب سازمانهای غیردولتی فعالیت میکنند:
گروه اول ـ موسسههای خیریه
این گروه ریشه در بافت مذهبی و سنتی کشور دارند. در این گروه انسانهای خیری فعالیت میکنند که با هدف خیرات و صواب و یاریرسانی به ایتام، زنان سرپرست خانوار و…. شکل گرفتهاند.
گروه دوم ـ سازمانهای غیردولتی زرد
این گروه عمدتاً توسط مدیران، همسران مدیران، دوستان و بستگان آنها از سال ۷۶ باینسو بوجود آمدهاند. این گروه از مواهب بودجههای دولتی بهرهمندند. تشکیل این گروه از سازمانها به مکانیسمی تبدیل شدهاند که بودجههای دولتی وارد این قلمرو میشوند و زمینه را برای پولشوئی این افراد فراهم میآورند. دولت این گروهها را بعنوان سازمانهای غیردولتی که بر سیاستگذاری دولت نظارت دارند، به مجامع بینالمللی گزارش میدهد. این گروه اغلب بصورت هیئت امنائی اداره میشوند، بازرس ندارند و ملزم به شفاف سازی امور مالی و گزارشدهی نیستند. آنها تمایل به عضوگیری فراگیر ندارند.
گروه سوم ـ سازمانهای غیردولتی واقعی
این گروه سازمانهای غیردولتی واقعی بوده و از بطن جامعه برخاسته، غیردولتی و مستقل هستند. این گروه میکوشند که از محل حق عضویت اعضا و کمکهای مردمی (از طریق برپائی نمایشگاهها، کنسرتها، بازارچهها و …) برای پیشبرد اهداف خود هزینه کنند. این گروه سعی میکند اصول دمکراتیک (بهرهگیری از خرد جمعی، انتقادپذیری و…) را رعایت کنند. آنها انتخابات آزاد دارند، بازرس، منتخب مجمع عمومی است، گزارش مالی شفاف ارائه میدهند و درها بر روی مراجعهکنندگان باز است. این گروه در حال پویائی و بالندگی هستند، بیش از پیش در عمل صیقل میخورند و به پیش میروند. در این تشکلها صاحبان افکار و اندیشههای متفاوت در کنار هم قرار میگیرند و اهداف مشترکی را پیش میبرند.
تقسیم بندی سازمانهای غیردولتی
بیشترین سازمانهای غیردولتی متعلق به جوانان، زنان، محیط زیست و امور خیریه است. آمارها حاکی از وجود ۱۱۰۰ سازمان غیردولتی دارد. محیط زیست حدود ۲۰۰ سازمان و زنان حدود ۳۳۰ سازمان را دربر میگیرند. سازمانهای غیردولتی زنان در امور خیریه، محیط زیست، فقرزدائی، ارائه سرویس و خدمات به فارغالتحصیلان دانشگاهی زن، ورزش زنان، تنظیم خانواده، کشاورزی زنان، روابط بینالملل، کودک و نوجوانان، آموزش و تحقیقات حقوق زنان، بهداشت روانی و جسمی، اقلیتهای مذهبی، نشریات، توسعه پایدار، حمایت از کارگران زن، مشاوره، زن و خانواده، باشگاههای دختران روستائی و … فعالیت میکنند.
شبکه سازمانهای غیردولتی
رشد کمی و کیفی سازمانهای غیردولتی، موضوع ارتباط و همکاری را در دستور کار آنها قرار داده است. در این ارتباط موضوع شبکه و شبکهسازی در سازمانهای غیردولتی مورد توجه قرار گرفته است. اولین شبکه سازمانهای غیردولتی زنان در سال ۷۴ در ارتباط با کنفرانس پکن شکل گرفت. دومین شبکه توسط سازمانهای غیردولتی زیست محیط در سال ۷۸ تشکیل شد. سومین شبکه در سال ۸۱ توسط سازمانهای غیردولتی جوانان بنام شبکه ملی تشکلهای غیردولتی جوانان بوجود آمد که پیش از ۱۰۰۰ سازمان غیردولتی جوانان را در بر میگیرد و فراگیرترین شبکه سازمانهای غیردولتی است. قبلاً فعالیِت این شبکه بصورت کار نیمهدولتی صورت میگرفت و در واقع سازمان ملی جوانان بر فعالیتهای انجام شده نظارت داشت و نسبت به تغییر آئیننامهها و نظام نامهها حق رأی داشت ولی در نشست اردیبهشت امسال در نظام شبکه تغییر ساختاری صورت گرفت و اساسنامه آن بر پایه سازمان مستقل تدوین گردید.
میزان تأثیرگذاری سازمانهای غیردولتی
سازمانهای غیردولتی در عرصه کارشان تأثیرات مثبتی داشتهاند ولی آنها هنوز نتوانستهاند جایگاه خاصی را در مطبوعات کشور بخود اختصاص دهند و هنوز تبدیل به جنبشی نشدهاند که در دولت و مجلس صدایشان پژواک داشته باشد.
قاعدتاً سازمانهای غیردولتی میبایست در تصمیمسازیها، تصمیمگیریها، نظارت و اجرای پروژهها و برنامهها در ارتباط با دولت مشارکت داشته باشند. ولی آنها فاقد چنین موقعیتی هستند، بویژه اینکه مدیران کشور یا این پدیده را نمیشناسند و یا اهمیت چندانی برای آنها قائل نِستند.
چالشهای فراروی سازمانهای غیردولتی
نگاه امنیتی ـ سیاسی حکومت به سازمانهای غیردولتی
مهمترین و جان سختترین مانع در مقابل سازمانهای غیردولتی، نگاه امنیتی ـ سیاسی حکومت نسبت به نهادهای مدنی از جمله سازمانهای غیردولتی است. در ایران حکومت هیچگاه نسبت به سازمانیابی گروههای مختلف اجتماعی و نهادهای مستقل اجتماعی که بخشی از قدرت را در اختیار داشته باشد، نظر مثبتی نداشت. حکومت یا به سرکوب این نهادها روی آورده و یا تشکل زرد و وابسته را شکل داده است. حکومتگران به تشکلهای نظیر سندیکاها، اتحادیههای صنفی و حتی شرکتهای تعاونی نگاه امنیتی ـ سیاسی دارند. بعنوان نمونه میتوان به شرکت تعاونی صیادی که بیش از ۴۰ سال پیش در شمال کشور تشکیل گردید، اشاره کرد. از همان زمان قاعده این بوده که مقامات امنیتی محلی نسبت به عضویت افراد در هیئت مدیره ، باید استعلام کنند.
هم اکنون طبق آئیننامه انتخابات هیئت مدیره اتحادیههای صنفی، صلاحیت نامزدهای عضویت در هیئت مدیره و بازرسی باید به تأئید هیئتی متشکل از نمایندگان وزارتخانههای کار، کشور و بازرگانی برسد. یعنی اعضای هیئت مدیره یک نهاد مستقل را، باید دولت تعیین صلاحیت کند.
این امر حتی در مورد خیریهها که رایجترین و سنتیترین نهادهای مدنی هستند، مشاهده میشود. سازمان بهزیستی که یکی از متولیان امور مربوط به بنگاههای خیریه است، اساسنامهای را که در اختیار متقاضیان ایجاد چنین موسساتی میگذارد، به قدری سختگیرانه است که اصلا به هیچ شکل قابل توجیه نیست. سازمان بهزیستی بعنوان بخشی از دولت در اساسنامه بنگاههای خیریه دخالت میکند و حتی آن قدر سلب اختیار و سلب امنیت میکند که در واقع امکان هیچگونه فعالیت را باقی نمیگذارد.
فقدان قانون ناظر بر فعالیت سازمانهای غیردولتی
فقدان قانون ناظر بر فعالیت سازمانهای غیردولتی مشکل جدی این تشکلها است. هنوز قانونی در مورد فعالیت سازمانهای غیردولتی به تصویب مجلس شورا نرسیده است. دفتر مطالعات و تحقیقات سیاسی وزارت کشور چند سال قبل پیشنویسی را تهیه کرد که در روزنامهها منتشر شد. در عین حال مرکز پژوهشهای مجلس شورا با مشورت با برخی سازمانهای غیردولتی و حقوقدانان اقدام به تدوین پیشنویس در این خصوص کرد. اما این اقدامات به نتیجه معین نرسید. پیشنویس وزارت کشور گرچه در برخی عرصهها برای سازمانهای غیردولتی راهگشا بود ولی حاوی اشکالات جدی بود، از جمله در مسئله نظارت دولت بر فعالیت سازمانهای غیردولتی.
تا کنون تنها بر پایه بخشنامهای که توسط شورای عالی اداری در اسفند ماه سال ۷۸ صادر شده است، با سازمانهای غیردولتی برخورد میشود.
مسائل مالی
تأمین مالی یکی دیگر از مشکلات سازمانهای غیردولتی است. در اکثر کشورها، سازمانهای غیردولتی از پرداخت مالیات معاف هستند و در پارهای از آنها از جمله آلمان، افراد و موسسات میتوانند بخشی از مالیات خود را به سازمانهای غیردولتی پرداخت نمایند. اما در ایران وضع بگونه دیگری است. سازمانهای غیردولتی مجبور به پرداخت مالیات بر درآمد هستند. بعنوان مثال وزارت اقتصاد و دارائی از ۴۲ میلیون دریافتی جبهه سبز بابت حق عضویت اعضا، ۱۰ میلیون ریال مالیات مطالبه میکند.
گرچه دولت بودجهای را برای کمک به سازمانهای غیردولتی در اختیار برخی از وزارتخانهها قرار میدهد، ولی این کمکها همچنان که گفته شد، در اختیار سازمانهای غیردولتی زرد و یا در خدمت وابسته کردن تشکلها به دولت قرار میگیرند.
بهرهگیری از کمکهای فراملی و خارجی
مشکل دیگر سازمانهای غیردولتی عدم امکان بهرهگیری از کمکهای فراملی و خارجی است. در حالی که سازمانهای غیردولتی هند و پاکستان به بهترین وجه از اعتبارات بینالمللی و خارجی استفاده میکنند، سازمانهای غیردولتی ایرانی جرئت نزدیک شدن به موضوع را ندارند.
سازمانهای غیردولتی امروزه بعنوان مجاری سرمایه و فنآوری از کشورهای پیشرفته و ثروتمند به داخل کشورهای در حال توسعه عمل میکنند. اینگونه سازمانها با برخورداری از امکانات ارتباطی و نفوذ قوی در دولتهای توسعه یافته، نقش قابل ملاحظهای را در افزایش کمکهای خارجی به کشورهای در حال توسعه دارند، بگونهای که در حال حاضر نیمی از کمکهای خارجی دولتهای ثروتمند از طریق سازمانهای غیردولتی به کشورهای در حال توسعه وارد میشود.
مشکلات درونی
سازمانهای غیردولتی با مشکلات زیادی مواجه هستند که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود:
ـ نداشتن هدف مشخص
بسیاری از سازمانهای غیردولتی پس از مدتی فعالیت، آرام آرام از بستر اهداف تعیین شده در اساسنامه خویش فاصله گرفته و به حوزههای دیگر برای ادامه کاری روی میآورند.
ـ فقدان برنامه و راهبرد مدون شده
برخی از سازمانهای غیردولتی فاقد برنامهای دقیق، نوشته شده، زمانبندی شده و جامع برای رسیدن به اهداف آن می باشند.
ـ نبود عملکرد حرفهای
گاه سازمانهای غیردولتی حرفهای عمل نمیکنند. منظور از حرفهای عمل کردن، وجود روابط رسمی بین افراد در حین کار، انجام تمامی کارها و تعهدات در زمان تعیین شده است.
سازمانهای غیردولتی بینالمللی
سازمانهای غیردولتی در سطح بینالمللی نقش انکارناپذیری در تدوین برخی پیمانهای بینالمللی نظیر “پیمان منع شکنجه و مجازات تحقیرآمیز” و ” پیماننامه کودک” داشتهاند. آنها با ارائه پیشنویس پیماننامه، طرح اصلاحیه، حضور در مذاکرات مربوطه و پیشبرد بحثها دوشادوش نمایندگان دولتها، اعمال فشار به نمایندگان دولتها برای رعایت حقوق فردی و نهایتاً اعمال نفوذ برای پیِوستن به پیماننامهها و اجرای دقیق مفاد آنها، از پیشتازان تقویت ابزارهای حقوقی بینالمللی هستند.
در سه دهه اخیر گسترش سازمانهای غیردولتی از شتاب کمنظیری برخوردار گردیده است. بطور مثال در پاریس بیش از ۱۱۰۰، در بروکسل حدود ۱۰۰۰، در لندن حدود ۹۰۰، در نیویورک حدود ۷۰۰، در رم حدود ۵۰۰، در ژنو حدود ۴۰۰، در کپنهاک حدود ۲۰۰ سازمان بینالمللی (صرفنظر از سازمانهای غیردولتی داخلی) فعالیت میکنند.
تخمِن زده میشود که در خلال دهه ۹۰ میلادی تعداد سازمانهای غیردولتی به بیش از ۲۶۰۰۰ عدد رسیده است.
میتوان گفت که ساختارهای سیاسی جهان نیز از سازمانهای غیردولتی تأثیرات جدی پذیرفته است. در دهههای قبل سیستهای جهانی را فقط دولتها ترسیم میکردند. اما امروز انحصار را سازمانهای غیردولتی شکسته و بعنوان مولفه جدید وارد موازنه قدرت در سطح بینالمللی شدهاند. برخی از این سازمانها منابع مالی مهم و ساختار مدیریت هم حجم یک شرکت چندملیتی و پوشش خبری هم اندازه دولتها را در اختیار دارند. بعنوان نمونه: تعداد اعضای صندوق جهانی طبیعت نسبت به اواسط دهه ۸۰ میلادی تا کنون با رقم ۵ میلیون نفر دو برابر شده است. این سازمان دارای ۳۳۰۰ پرسنل است و بودجه سالانه آن بیش از ۳۵۰ میلیون دلار می باشد. صلح سبز دارای حدود ۳ میلیون عضو و ۱۱۴۰ کارمند است. عفو بینالملل دارای یک میلیون عضو در ۱۶۲ کشور جهان است. دوستان زمین دارای یک میلیون عضو در ۵۸ کشور جهان می باشد.
برای آگاهی از نقش سازمانهای غیردولتی به برخی موارد اشاره میشود:
ـ آنها بانک جهانی را وادار کردهاند تا در سیاستهای پرداخت خود به کشورهای در حال توسعه بازنگری کنند.
ـ آنها کمک کردند تا پست کمیساریای عالی حقوق بشر در سازمان ملل متحد ایجاد شود.
ـ در سال ۱۹۹۹ برخی از کشورهای ثروتمند از جمله بریتانیا را وادار کردند تا طلبهای خود را به ۴۱ کشور فقِر دنیا ببخشند.