پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۲۱:۵۳

پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۲۱:۵۳

ناک‌دان شدن سه‌شنبه، ناک‌اوت شدن جمعه!
حال پیش‌بینی می‌شود که جلیلی گل خورده در مناظره‌ی اول و ناک‌دان شده در مناظره‌ی دوم، و در عمل شکست خورده در منظر افکار عمومی، در انتخابات روز جمعه عاقبتی...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: عیسی سحرخیز
نویسنده: عیسی سحرخیز
در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرده و نمی‌کنیم!
این انتخابات به مانند هر انتخابات دیگر در نظام‌های سرمایه‌داری به این معناست که تنها زمانی به مردم «حق انتخاب» داده می‌شود که از میان ستمگران یکی را «انتخاب» کنند...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ۹ زن چپ محبوس در اوین
نویسنده: ۹ زن چپ محبوس در اوین
بیانیه «همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات» پیرامون نتایج انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم
«همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات در ایران» که انتخابات در مرحله نخست را تحریم کرده بود، کماکان معتقد است که حل مشکلات کشور در ارتقاء حرکت‌های اعتراضی به سطح ابرجنبش سراسری...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
در دور دوم انتخابات، با رای " نه" به جلیلی شرکت می‌کنیم!
اگر در دور اول "نه" به شرکت در انتخابات، شاکله نظام ونظارت استصوابی را هدف قرار داد و در همه ارکان نظام و در دل و جان مردم تاثیر خود...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
حزب دمکراتیک مردم ایران: نه به جلیلی!
در دور دوم انتخابات، دو نامزدی که در برابر هم قرار می‌گیرند، هر چند در وفاداری به نظام جمهوری اسلامی و ولی فقیه مشترک‌اند، اما به لحاظ اهداف، گرایشات، تعلق...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
چرا به پزشکیان رأی می دهم!
در ارتباط با چرایی عدم استقبال توده‌ها در مشارکت انتخاباتی دلایل متعددی را می‌توان شمرد ولی بدون شک تمامیت‌طلبی، اقتدارگرایی و قشریت دخیل در هستۀ مرکزی قدرت سیاسی نقش مهمی...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: محمود کرد
نویسنده: محمود کرد
باز هم انتخابات، باز هم دفاع از منافع ملی، هم استراتژی هم تاکتیک!
عدم شرکت در این دوره می‌تواند تاکید مجددی باشد بر یک اقدام ثابت شده. اما اگر بپذیریم که چینش و مهندسی این‌چنینی انتخابات با همهٔ اهدافی که به دنبال داشته...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سهراب ایران
نویسنده: سهراب ایران

سند پیشنهادی

ما به سوسياليسمی دمکراتيک به عنوان جامعهاى بر پايه دمکراسی اجتماعی و مشارکتی، ژرفش و گسترش پيوسته دمکراسی و حداکثر مشارکت مردم در اداره جامعه و در تصميمگيریهای اقتصادی، جامعهای با سازماندهی دمکراتيک اقتصاد و توزيع قدرت، ثروت، فرصتها و اطلاعات برای همگان، جامعهاى همبسته، آشتىجو و جامعهای که در آن تکامل آزاد هر فرد شرط تکامل آزاد همگان است، باورمنديم.

کميسيون تدوين اسناد پايه ای به کنگره دوازدهم سازمان

  توضیح! بخشی از سند “سیما، ارزشها و نگاه سازمان فدائیان خلق ایران ( اکثریت)” چند هفته قبل منتشر شد. اکنون متن کامل آن انتشار مییابد. کمسیون تدوین اسناد پایهای سازمان پیشنهادها و نقدهای دریافتی از درون و بیرون سازمان پیرامون متن انتشار یافته را مورد توجه و بررسی قرار داد و تغییراتی در آن وارد نمود و مطالبی را به آن اضافه کرد. در نقدهای صورت گرفته نسبت به بخش اول سند، به کمبود برخی موضوعات در سند اشاره شده بود. کمیسیون در کار مجدد این کمبودها را برطرف کرده است. ولی لازم به تذکر است که این سند در پیشانی برنامه سازمان خواهد آمد. در برنامه به مسائلی نظیر “ملی ـ قومی” به طور مفصل پرداخته شده است و لذا احتیاجی به تکرار آنها در این سند وجود نداشت. برنامه در کنگره یازده سازمان مورد بحث و گفتگو قرار گرفته و کلیات آن تصویب شده است.   کمیسیون تدوین اسناد پایهای سازمان ۱۲ آوریل ۲۰۱۱   —————————————   سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)، مدافع صلح، آزادی، دمکراسی، حقوق بشر، عدالت اجتماعی، برابری، همبستگی اجتماعی، برابر حقوقی زن و مرد، توسعه، حفظ محیط زیست، توزیع دمکراتیک قدرت، ثروت، فرصتها و اطلاعات است و برای فراهم آوردن شرایط زندگی انسانی برای همه شهروندان ایران و گذر تدریجی از سرمایهداری به سوسیالیسم دمکراتیک مبارزه میکند. سازمان ما بر تامین هماهنگی و توازن میان آزادی، برابری، دمکراسی، توسعه و حفظ محیط زیست تاکید دارد. ما مخالف تبعیض طبقاتی، جنسیتی، ملی ـ قومی، نژادی و مذهبى هستیم و علیه آنها مبارزه مىکنیم.   زیستگاه و میدان عمل اجتماعی ما، جهان سرمایه داری و جامعه سرمایهداری ایران است که در آن مبارزه طبقاتی امری است عینى و واقعى. ما در مبارزهاى که هم اکنون در نظام سرمایهدارى جهانى میان کار و سرمایه در جریان است، در جانب کار قرار داریم. دفاع از حقوق صنفی و سیاسی و مطالبات کارگران و زحمتکشان و خواستههای دمکراتیک طبقه متوسط جدید جانمایه برنامه ما است. ما خود را سازمان چپ دمکرات و سوسیالیست میدانیم.   ما جنبشهاى جدید اجتماعى دارای خصلتهای دمکراتیک و ترقیخواهانه (جنبشهاى صلح، فمینیستى، زیست محیطى، دمکراتیک، ضدسلاحهای هستهای، حقوق بشر، حفظ هویت و جنبشهای اجتماعی فراملی…..) را پدیده دگرگونساز و عرصه مناسب برای حضور و شرکت فعال انسانها و گروههای مختلف اجتماعی در حیات سیاسی و اجتماعی میدانیم و در جانب آنها قرار داریم.   ما مدافع منافع ملی و همبستگى جهانی هستیم، علیه سلطهطلبى کشورهاى قدرتمند جهانی و جهانیسازی تحت رهبری بازار مالی بین المللی و شرکتهای فراملی مبارزه میکنیم و در روند جهانی شدن خود را جزو صفوف مبارزان آزادیخواه و عدالتپژوه برای ساختن “جهانی دیگر” میدانیم.   آزادی آزادى فردی و حقوق بشر آماجهاى مقدم برنامه سازمان ما هستند. از نظر ما همه مردم در اندیشه و اعتقاد ـ اعم از اعتقاد سیاسى، فلسفى، مذهبى، علمى و غیره ـ در بیان، نوشتن و دفاع از اندیشهها و باورهاى خود آزاد هستند. ما از حوزه عمومی و جامعه مدنی در برابر اقتدار دولت، از حکومت قانون، دولت مشروط، منتخب و مقید به حقوق بشر و از عدم دخالت دولت در زندگی خصوصی دفاع میکنیم.   ما بر اجتماعی بودن انسان تاکید داریم و مطلق کردن فرد و فردگرائی را به معنی تهی کردن انسان از خصلت اجتماعی و ثانوی و فرعی شمردن جامعه تلقی میکنیم. مطلق کردن جمع به معنی تنزل فرد در حد جزء و تابع محض جمع، سلب شخصیت آن، نفی گوناگونی و تفاوت اندیشهها و تمایلات انسانی، کم بهاء دادن به حقوق و آزادیهای فردی و نافی رشد آزاد انسانها است. ما به عنوان جریان چپ، بر هماهنگی موزون و متعادل میان جامعه و فرد در راستای رشد آزادانه انسان و جامعه تاکید داریم.   برابری برابری و به طور مشخص عدالت اجتماعی، شاخصترین ارزش نیروی چپ به حساب می آید. ما در راستای برابری، بر توزیع قدرت، ثروت، فرصتها و اطلاعات تاکید داریم. تنظیم سیستم مالیاتی مناسب، یکی از ابزارهای پایهای بازتوزیع ثروت به حساب میآید.   لازم است بین برابری و آزادی پیوند تنگاتنگ ایجاد گردد. از نظر ما لیبرالیسم اقتصادی، نئولیبرالیسم و نئوکنسرواتیسم به تشدید نابرابری و شکاف طبقاتی منجر گشته و کم بها دادن به آزادی و مطلق کردن برابری، زمینه را برای حکومتهای استبدادی، توتالیتر و پوپولیسم باز میکند.   برابری، بدون تامین برابر حقوقی زن و مرد مفهومى ندارد. سازمان ما در راه تحقق برابری از جمله برابرحقوقی زن و مرد مبارزه میکند.   از میان برداشتن هر گونه نابرابری ملی ـ قومی از جمله شروط ضرور گذار به دموکراسی و توسعه است. تامین یکپارچگی کشور و همبستگی بین مردم، در گرو تامین و تضمین برابر حقوقی همه مولفههای ملی ـ قومی تشکیل دهنده آن است.   دمکراسی ما دمکراسی را مناسبترین ساختار سیاسی، راه و شیوه سامان دادن به جامعه و شیوه اداره امور زندگی و جامعه بشری در عرصههای گوناگون میدانیم و آنرا الگوئی مناسبت برای ساختار سیاسی و اداره کشورها میشناسیم. دمکراسی، محصول قرنها تلاش فکری و عملی بشر و بیش از همه حاصل جنبشهای آزادیخواهانه، روشنگرانه و مبارزات کارگران، زنان و روشنفکران است. سازمان ما مخالف هر گونه استبداد و دیکتاتوری است، حاکمیت و قدرت را ناشى از اراده مردم مىداند و به دمکراسی بر پایه راى و انتخاب آزادانه مردم در تعیین دولت، به محدودیت زمانى قدرت، به تناوب و انتقال قانونى و مسالمتآمیز آن، به حزبیت و نظام چندحزبى پایبند است.   ما خواهان دمکراتیزه شدن مناسبات جهانی میان ملل و دولتها، جهانی شدن دمکراسی و خواهان گسترش و ژرفش دمکراسی نمایندگی در جهت دمکراسی مشارکتی، مستقیم و اجتماعی هستیم. ما مدافع دمکراتیزاسیون نهادهای جامعه و روابط میان آنها بوده و برگذار جامعه تودهای به جامعه مدنی و بر شکل گیری نهادهای مدنی و تقویت حوزه عمومی تاکید داریم. ما جامعه مدنی را نه به عنوان ابزار جامعه سیاسی برای کسب قدرت، بلکه بمثابه یکی از مولفههای اصلی برپا دارنده و استحکام بخش دمکراسی و عامل قوام بخشیدن به نیروی دفاع جامعه از خود در مقابل دولت و قدرتهای اقتدارگرای ملی و فراملی میدانیم.   از نظر ما سازمانیابی دمکراتیک جامعه، تشکلیابی طبقات و گروههای مختلف اجتماعی، شکل گیری سازمانهای غیردولتی و تشکلهای مستقل صنفی، فرهنگی و هنری توسط شهروندان برای سازماندهی امور زندگی و کار مبارزه مدنی مردم، احقاق حقوق شهروندی، اعمال فشار به دولت برای تأمین مطالبات گروههای مختلف اجتماعی، برای رشد فرهنگ دمکراتیک، دمکراتیزه کردن جامعه و مشارکت در اداره امور کشور، امری است ضرور.   صلح صلح در مقیاس ملى و بینالمللى خواست بزرگ انسانها و لازمه فراهم آوردن شرایط زندگی انسانی برای همه شهروندان است. ما مخالف مسابقات تسلیحاتی هستیم، از خلع سلاح اتمی در سطح جهان و در منطقه خاورمیانه و از تلاش جهانی برای تامین صلح حمایت میکنیم و بر گفتگو و مذاکره برای حل مناقشات و اختلافات بین کشورها تاکید داریم.   تجدد، سکولاریسم و توسعه عقبماندگى و سنتگرایى، زمینهساز استبداد سیاسى، خرافهپرستی، تاریکاندیشی و فلاکت مردم است، ما مدافع تجدد و نوسازی همه جانبه و همگون فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مبتنی بر آزادی، دمکراسی، سکولاریسم، عدالت اجتماعی و حفظ محیط زیست هستیم و معتقدیم پیکار براى آزادی و برابری در پیوند تنگاتنگ با مبارزه براى نوسازى فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى قرار دارد. ما مدافع جدایى دین از دولت و مخالف دولت ایدئولوژیک هستیم.   دستیابی به جامعه مدرن و تحقق ارزشهای برشمرده در گرو غلبه بر توسعه نیافتگی و گذر به جامعه پیشرفته است. ما بر توسعه پایدار و انسانی تاکید داریم.   محیط زیست بر اثر رشد انفجارگونه جمعیت، رشد کنترل نشده شهرها و صنعت و بهرهبردارى غارتگرانه تولید سرمایهدارى از منابع طبیعى، استفاده از انرژی فسیلی، الگوی مصرفی موجود، شرایط حیات در کره زمین مورد مخاطره جدى قرار گرفته است. در حالیکه جهان و منابع موجود در آن، به نسل های آینده هم تعلق دارد. لازم است بهرهبردارى غارتگرانه از منابع طبیعى و تخریب محیط زیست متوقف شود، روش تولید و مصرف تغییر یابد و تکنولوژى سازگار با طبیعت و سرمایهگذاری در منابع انرژی پاک مثل باد، افتاب و امواج دریاها مورد استفاده قرار گیرد و از انتقال فعالیتها و فرآوردههاى مضر براى محیط زیست به کشورهاى در حال رشد جلوگیرى شود.   سرمایهداری سرمایهداری در مقایسه با قرن نوزدهم برای تداوم حیات و رشد خود، پذیرای تنظیم کنندههای مختلف اجتماعی و سیاسی شده است. این امر از یکسو براثر رشد سرمایهداری، تولید انبوه، نیاز به بازارهای جدید برای تولیدات سرمایهداری و کاربست تکنولوژی پیشرفته و از سوی دیگر در پرتو مبارزه جنبش سوسیالیستی و کارگری، جنبشهای دمکراتیک، مبارزات استقلال طلبانه، جنبش زنان و چالش اندیشمندان عملی شده است.   نظام سرمایهداری نظامی بحرانزا است و نمیتواند فراز و نشیبها و گسستهای اجتنابناپذیر در روند انباشت سرمایه را از میان بردارد. سرمایهداری انعطافپذیرترین، تطابق پذیرترین و جان سختترین شیوه تولیدی است که در تاریخ بشری پدید آمده است و پویائیاش تا کنون به آن اجازه داده است تا بحرانها را پشت سر بگذارد. دخالت دولت در اقتصاد یکی از راهحلهای عمده غلبه بر بحرانها بوده است.   با وجود اینکه چهره سرمایهداری در مقایسه با قرن نوزدهم تغییر کرده است، اما همچنان شکاف میان کار و سرمایه و تعارض اساسی میان اجتماعی بودن تولید و تصرف خصوصی ارزش مازاد عملکرد دارد و ساختارها و سازکارهای اصلی آن همچون استثمار انسان از انسان، ارتش بیشمار بیکاران، تمرکز ثروت و سرمایه در سطح کشورها و جهان در دست اقلیتی کوچک، چیرگی بر کشورهای پیرامونی و غارتگری آنها پابرجا هستند. در چند دهه گذشته، سرمایهداری برای درهم شکستن نیروی کارگران متشکل، گسترش دامنه خصوصیسازی و پس گرفتن دستآوردهای جنبش کارگری، کاهش خدمات عمومی و برنامههای رفاهی گام برداشته است که به تشدید نابرابری در سطح جامعه انجامیده است. سرمایهداری با گسترش نابرابریهای اجتماعی در عرصه جهانی و ملی، بهرهبردارى غارتگرانه از منابع طبیعى، تولید و انباشت عظیم سلاحهای مخرب و با ایجاد نظام بینالمللی متکی بر قدرت نظامی و سرمایه مالی و گسترش مصرفگرائی، شرایط زندگی حیات در کره زمین را به مخاطره افکنده است. سرمایهداری قادر به و خواهان ایجاد هماهنگی و توازن بین آزادی، برابری، دمکراسی، رشد اقتصادی، حفظ محیط زیست و صلح درجهت تامین زندگی مطلوب و مناسب شان و حرمت انسان برای همه انسانها نیست.   ما مخالف و ناقد سرمایهداری هستیم و براین باوریم که نمیتوان سرمایهداری را آخرین فرماسیون اقتصادی ـ اجتماعی تلقی کرد. تاریخ پایان نیافته است و تلاش بشریت برای دستیابی به جامعه مطلوب ادامه دارد.   به نظر ما، بازار و سرمایهداری همذات نیستند و الغای بازار به معنی گذر به سوسیالیسم نیست. خطا است که دو شکل اقتصادی یعنی بازار و برنامه را به شکلبندی تاریخی نسبت دهیم و گذر از بازار به برنامه را به مثابه گذر از سرمایهداری به سوسیالیسم بدانیم. تجربه نشان داده است که برنامهریزی متمرکز در اقتصاد پیشرفته و با تنوع محصولات و نیازهای انسانی، از کارآمدی برخوردار نیست و به عامل بازدارنده رشد اقتصادی و نوآوری تبدیل میشود، هزینههای گزافی را بر اقتصاد تحمیل میکند و امکان پویائی اقتصادی را از بین میبرد. اقتصاد بدون نوآوری و پویائی، دچار رکود میگردد. اما بازار هم بدون کنترل اجتماعی به ویرانگری میانجامد و با تراکم ثروت در دست لایه نازکی از جامعه، زندگی گروههای وسیعی از مردم را به فلاکت سوق میدهد. سپردن سرنوشت جامعه به دست نامرئی بازار به مثابه تنها تنظیمکننده اقتصاد، دور از عقلانیت است. اقتصاد بازار کنترل نشده، یک فاجعه است و لازم است عنان گسیختگی بازار مهار گردد. اقتصاد عقلائی با نوعی ترکیب بازار و برنامه و نظارت دمکراتیک در ابعاد اقتصاد خرد و کلان همراه است.   سوسیالیسم دمکراتیک “سوسیالیسم قرن بیستم” با وجود دستآوردهای گرانبار و تاثیرات آن بر تحولات جهانی، به دلایل مختلف از جمله نگرش اقتصاد محور و طبقاتی دیدن انسان و تمام امور زندگی، عدم درک اهمیت و جایگاه آزادیهای فردی و اجتماعی و دمکراسی، عدم درک ضرورت ایجاد پیوند بین آزادی، دمکراسی و برابری، نتوانست به جامعه مطلوب راه یابد و از اینرو دولت توتالیتری و “سوسیالیسم دولتی و دستوری” به جای سوسیالیسم دمکراتیک شکل گرفت. این تجربه تاریخی، در ارائه الگوی سوسیالیسم دمکراتیک ناکام ماند و “سوسیالیسم دولتی و دستوری” پس از گذشت هفت دهه از حیات خود، فروپاشید. ناکامی این تجربه به معنی پایان مبارزه طبقاتی و مرگ آرمانها، جاودانگی نظام سرمایهداری و بیحاصل بودن تلاش سترگ انسانها برای رفع نابرابریها و ساختن جامعه دمکراتیک مبتنی بر آزادی، عدالت، همبستگی انسانها، صلح و حفط محیط زیست نیست.   به باور ما سوسیالیسم نه امر اجتنابناپذیر و حتمی، بلکه امری است ارادی و آگاهانه که لازم است آن را از حیطه ضرورت تاریخی به عرصه فعالیت آزادانه انسان برای دستیابی به جامعه مطلوب برکشید. سوسیالیسم به مثابه یک فرایند آگاهانه نه از طریق انقلاب سوسیالیستی، بلکه با معماری اجتماعی سنجیده و تدریجی بر زمینه های ضرور تاریخاً فراهم آمده و با ایجاد و گسترش ارزشهای سوسیالیستی و مشارکت دمکراتیک و آزادانه نیروهای ذینفع در تحول سوسیالیستی و در سایه فرهنگ و تکنولوژی پیشرفته شکل میگیرد. به نظر ما میان افول سرمایهداری و سوسیالیسم خط فاصل مشخص و بارزی وجود ندارد. سوسیالیسم همانند سرمایهداری در دوران تکوین خود نه به طور ناگهانی بلکه به تدریج تبارز یافته و ارزشهای آن شکل میگیرد. دولت، احزاب چپ و شبکههای اجتماعی در تسریع و سمتدادن به این فرآیند نقش بازی میکنند.   سوسیالیسم به طور کلی با رابطه آمرانه و اقتدارگرایانه منافات دارد و بدون دمکراسی شدنی نیست. سوسیالیسم با دمکراسی در پیوند تنگاتنگ قرار دارد. سوسیالیسم صرفا به معنی سازماندهی اجتماعی نیست بلکه سازماندهی دمکراتیک جامعه نیز است.   ما به سوسیالیسمی دمکراتیک به عنوان جامعهاى بر پایه دمکراسی اجتماعی و مشارکتی، ژرفش و گسترش پیوسته دمکراسی و حداکثر مشارکت مردم در اداره جامعه و در تصمیمگیریهای اقتصادی، جامعهای با سازماندهی دمکراتیک اقتصاد و توزیع قدرت، ثروت، فرصتها و اطلاعات برای همگان، جامعهاى همبسته، آشتىجو و جامعهای که در آن تکامل آزاد هر فرد شرط تکامل آزاد همگان است، باورمندیم. از نظر ما سوسیالیسم دمکراتیک تبلور هماهنگ و همپیوند ارزشها و خواستهای آزادی، برابری، دمکراسی، رشد اقتصادی، حفظ محیط زیست و صلح برای تامین زندگی مطلوب و مناسب شان و حرمت انسانها است.   * * * * * برای ما ارزشهای پایهای و سوسیالیسم دمکراتیک، بیش از همه در ارائه برنامه برای گذار کشورمان ایران به کشور مدرن و توسعه یافته، در تحقق آزادی، دمکراسی، عدالت اجتماعی، تامین حقوق بشر، رفع تبعیض و حفظ محیط زیست و در پیریزی جامعه نیرومند، دولت مدرن، دمکراتیک و سکولار و فراهم آوردن زمینههای سوسیالیسم دمکراتیک تبلور میباید.   کشور ما با سابقه تاریخی، سنتهای دیرینه و میراثهای فرهنگی ارزشمند، با دارا بودن جمعیت جوان و با سواد، نیروی بالای تحصیل کرده و متخصص، موقعیت استراتژیک جغرافیائی ـ سیاسی، دارا بودن ساختار زیربنائی، ذخایر عظیم نفت و گاز، معادن غنی، دسترسی به دریاها و تنوع شرایط آب و هوا از یکسو و از سوی دیگر پشتوانه یک قرن و نیم مبارزه علیه استبداد و برای آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی، از شرایط و امکانات مساعدی برای غلبه بر استبداد مذهبی و عقبماندگی و گذر به کشور مدرن و دمکراتیک دارد. سازمان برای دستیابی به این هدف، برنامه خود را ارائه داده است.    

تاریخ انتشار : ۲۴ فروردین, ۱۳۹۰ ۶:۱۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

ناک‌دان شدن سه‌شنبه، ناک‌اوت شدن جمعه!

در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرده و نمی‌کنیم!

بیانیه «همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات» پیرامون نتایج انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم

در دور دوم انتخابات، با رای ” نه” به جلیلی شرکت می‌کنیم!

حزب دمکراتیک مردم ایران: نه به جلیلی!

چرا به پزشکیان رأی می دهم!