سپاە پاسداران، برآمدە از انقلاب بهمن و بعنوان نیروی نظامی ـ ایدئولوژیک جمهوری اسلامی عمل می کند. تشکیل سپاە اگرچە منجر بە انحلال ارتش بعنوان نیروی رسمی دفاع از کشور نشد، اما نقش ویژەای کە بە این نیروی نظامی ـ ایدئولوژیکی دادەشد و بویژە دخالت آن در امور سیاسی کشور و سهم شیری کە از اقتصاد کشور برد، بتدریج آن را از یک نیروی ویژە کە وظیفەاش دفاع از موجودیت جمهوری اسلامی در مقابل دشمنان خارجی و داخلی اش بود، بە بخش مهمی از ماهیت سیاسی نظام نیز تبدیل کرد، چنانکە حال نمی شود نظام سیاسی جمهوری اسلامی را بدون وجود سپاە پاسداران اساسا متصور شد.
پس سپاە پاسداران یک نیروی متعارف نظامی برای مقابلە با تهدیدات خارجی نیست. این نیرو بخش مهمی از وسیلە و پروژە صدور انقلاب بە خارج کشور و نیز مقابلە با تهدیدات داخلی است کە ایدئولوگهای آن تحت نفوذ نرم می خوانند.
جمهوری اسلامی هیچگاە بە یک رژیم عرفی، بدون انحلال سپاە در داخل نیروهای متعارف نظامی، تبدیل نخواهدشد. سپاهی کە اطلاعات ویژە خود را دارد و مستقیما علیە نیروهای مخالف سیاسی و دگراندیش وارد عمل می شود یک سازمان عریض و طویل امنیتی است کە حتی دولتها را در آخرین تعریف نیز تحت اختیار و کنترل دارد.
سپاە پاسداران بعلت نقش ویژەای کە در نفوذ منطقەای جمهوری اسلامی ایفاء می کند، از طرف ایالات متحدە در زمان ترامپ وارد لیست تروریستی شد، امری کە حال در دور جدید احیای مذاکرات برجام بە مورد گرهی گفتوگوها تبدیل شدە و بە نظر می رسد بدون حل آن امکان احیای برجام وجود ندارد.
بی گمان نمی توان از تحریمهائی کە منجر بە تشدید بحران منفی در یک کشور و مناسبات بین المللی می شود، دفاع کرد؛ اما تا سپاە پاسداران باقی باشد نیز امکان عرفی سازی جامعە و سیاست در ایران امکان ناپذیر است و بنابراین بحرانها ادامە خواهند داشت، بحرانهائی کە دود برخاستە از آن اساسا بە چشم مردم کشور می رود.
جمهوری اسلامی اگر واقعا در فکر بیرون کشیدن کشور از فشار تحریمها هست باید در زمینە ساختاری چارەای بیاندیشد. باید سپاە در ارتش منحل شود و نقش ارگانهای امنیتی آن برچیدەشدە و بە نهادهای دولتی منتقل شود. با وجود سپاە پاسدارانی کە فراتر از ارگانهای عرفی یک دولت متعارف در همە زمینەهای نظامی، اقتصادی، امنیتی و سیاسی عمل می کند، نمی توان نە مناسبات را با جهان خارج عادی کرد و نە پروژە ورود کشور بە پیشرفت و ترقی را رقم زد. سپاە همراە بیت رهبری، کشور را گروگان پیشبرد برنامەهای ایدئولوژیکی خود قرار دادەاند. و سادەاندیشی است کە اگر تصور کنیم با چنین شرایطی، کشور دوبارە در مسیر احیای مناسبات بشیوە سابق با جهان خارج خواهدافتاد.