به زبان رسانه ای امروزه می توان گفت که عذرا پاوند ، شاعر ، مترجم و منتقد آمریکایی ، یک طالبان در خدمت فاشیسم ایتالیایی بود . حدود شصت سال پیش ، در ماههای آخر جنگ جهانی دوم ، آمریکائیها پاوند را در ایتالیا دستگیر کردند و بیش از یکسال در قفس سیمی معروف به قفس گوریلها نگهداشتند . عکسهای سلول زندان موقت پاوند ، تماشاچی را بیاد قفس های بازداشتگاه امروزی اعضا طالبان در کنار جزیره کوبا می اندازند . سرودهای بیزان ، از جمله اشعار سالهای حبس پاوند هستند .
عذرا پاوند در آن سال به اتهام خیانت به وطن ، همکاری با دشمن ، و تبلیغات ضد صهیونیستی به سیزده سال زندان محکوم گردید ، ولی نویسندگانی چون همینگوی ، الیوت ، ویلیامز ، و جویس که اکثرا از شاگردان او بودند ، توانستند با واسطه گی خود ، زندان پاوند را تبدیل به اقامت در تیمارستان روانی ها نمایند .
برای شناخت تاریخ شعر نو کشورهای انگلیسی زبان ، باید با زندگی فرهنگی و اجتمایی پاوند و آثارش آشنا شد . او را میتوان نیمای شعر نو در کشورهای انگلیسی زبان نامید . پاوند نظریه پرداز شعرنو ،معروف به شعر تصوری است . او ورود شعرنو کشورهای آنگلوزاکسن به عصر مدرنیته اروپا را هدایت نمود .
پاوند در سال ۱۸۸۵ در خانواده ای متوسط در آمریکا بدنیا آمد و در سال ۱۹۷۲، بعد از سی سال مهاجرت در ایتالیا در گذشت . پدر و پدر بزرگش به دلیل علاقه مندی به موضوعات اقتصادی ، از اصلاحگرایان مالی و پولی و بانکی جامعه آمریکا در پایان قرن نوزده بودند. پاوند تحت تاثیر جنبش سیاسی-اقتصادی اوایل قرن بیستم ، به گروههای معترض اروپایی پیوست که ضد صهیونیسم جهانی و رباخواری یهودیان در سیستم بانکی بودند .
پاوند میگفت ، آمریکا به یک رنسانس فرهنگی نیاز دارد و رنسانس ، طوفانی نیست که در کتری آب روی دهد . هنرمند مانند کارگر ،تولیدکننده کالایی بنام ارزش فرهنگی است .
او طرفدار فلسفه نوافلاتونی ، افکار شرقی کنفوسیوس ، و جانبدار مکتب رواقیون بی خیال و خونسرد یونانی بود. پاوند مبلغ آثار ادبی-فلسفی کنفوسیوس ، متفکر چینی ، در اروپا نیز شد . جنگ جهانی اول سبب شد که پاوند به خطرافتادن هنر به علت بحران و مسایل اقتصادی را احساس کند . پاوند میگفت ، سرمایه داری ،شاعر و هنرمند را مجبور میکند که خود را با مقولاتی سرد و ملال آور مانند پول و اقتصاد سرگرم کند . او قادر بود لهجه های گوناگون بعضی از ایالات و سرحدات آنزمان آمریکا مانند : شهرستانیها ، مزرعه داران ، پشت کوهی ها، سیاهان ، یهودیها ، بازرگانان ، تجار نیویورکی و زنان بستونی را وارد ادبیات نماید.
پاوند میگفت ، شعر ساختمانی است از واژهها و ملودی موسیقی ، شعر نباید جوری باشد که خواننده احساس کند باید جدول یا معمایی را حل نماید ، شعر باید به زیبایی و سادگی نثر باشد و احتیاج به فرهنگ لغت نداشته باشد . شعر باید به سادگی نثر موپاساد و به سختی جملات استاندال باشد . تعداد اصول هنری و اخلاقی شاعر نباید بیشتر از انواع سلیقه هایش باشند .
پاوند غیر از کنفسیوس زیر تاثیر اشعار دانته نیز بود . او یکی از مبلغان شعر شرقی ، مخصوصا شعر چینی در اروپا گردید . پاوند با کمک دیگران ،در سال ۱۹۱۳ رابیندار تاگور ، شاعر هندی را نامزد دریافت جایزه ادبی نوبل نمود . پاوند را معلم ادبی : الیوت ، جویس ، همینگوی ، ویلیامز و گینزبزگ میدانند . غالب این افراد برنده جایزه ادبی نوبل شدند . به نقل از دوستان ، پاوند در تمام عمرش به شاعران جوان و اهل قلم مفلوک ،کمکهای مادی و معنوی شایانی نمود .
الیوت همیشه مطالعه اشعار پاوند را به شاعران جوان اروپایی توصیه میکرد ، او مینویسد : هرگاه که به بهترین اشعارم رجوع میکنم تاثیر هنری پاوند را در آنها می بینم .
پاوند همچون جویس در آثارش به مونتاژ واژهها و جملات دیگران می پرداخت . او میگفت : من کسی نیستم ، نام ام چیزی نیست ، فقط شاعری که برای دیدن آفتاب ، خودحاضر به غروب کردن ، باشد .
پاوند در طول عمر بلند خود همیشه علاقمند به مسایل اجتمایی ، و به رسم آن دوره ، مخصوصا علاقمند به موضوعات اقتصادی بود . او میگفت ، آمریکایی ها نباید گوشت دم توپ دمکراسی و یا فشنگ سلاح های صهیونیستی شوند .
بعد از دهها سال ،هنوز آمریکا برای قضاوت در باره پاوند به توافق نرسیده . هنوز سئوال میشود که پاوند یک نابغه ادبی ، یا بیمار روانی ، شارلاتان اجتمایی ، خائن یا وفادار به قانون میهن ، فاشیست ضد یهود یا دیوانه ، شاعر یا مونتاژکار بود؟ .
ویلیام کارلوس ویلیامز ، ادیب آمریکایی مینویسد : آشنایی با پاوند مانند این است که انسان با دو دوره ، قبل از میلاد و بعد از میلاد در ادبیات غرب ،آشنا شود .
نوستالژی گرایان رومانتیک امروزه میگویند ، پاوند از معلمی به شاعری و از آمریکا به اروپا پناه برد .