در پی پلمپ آموزشگاه خیریه وحدت در روز شنبه ۱۸ مهرماه در شهرستان کرج، دانش آموزان این آموزشگاه درنامه ای به دادستان دادسرای ویژه رسیدگی به جرایم کارکنان دولت، خواستار تعقیب کیفری سید علی یزدی خواه رئیس سازمان آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران شدند.
این مقام آموزش و پرورش توسط نامه ای قدام به وضع قانون جدید و مصلحت اندیشی بیش از نص قانون نموده و ابراز داشته که آذر فریزی موسس آموزشگاه علمی وحدت منتسب به فرقه دراویش نعمت اللهی بوده و فعالیت آموزشگاه به دلیل مغایر بودن با قوانین به صلاح منطقه و سازمان نمی باشد. یزدیخواه که این نامه را به دستور مقامات امنیتی شهرستان و با هماهنگیهای قبلی با علی فرهادی دادستان عمومی و انقلاب کرج و قاضی صمدی و اسماعیلی از عوامل وزارت اطلاعات در دادگستری کرج صادر نموده است.
دانش آموزان امضاء کننده در نامه خود به فصل دهم قانون مجازات اسلامی اشاره و اتهام انتسابی به سید علی یزدیخواه را سلب آزادی تحصیل مصرح در قانون اساسی و سوء استفاده از مقام و موقعیت شغلی در تعرض به حقوق قانونی و شرعی خود دانستهاند .
دانش آموزان در این نامه می نویسند : اکثر ما از وضع مالی خوبی برخوردار نیستیم، تا آنجا که از عهده مخارج زندگی بر نمی آییم و آنچنان در زحمت افتاده ایم که حتی هزینه تحصیل ما و خواهر،
برادرهایمان نیز بسیار مشکل شده است. برای ما و خیلی دیگر از دوستانمان، پیشرفت در درسها و ورود به دانشگاه، آن هم با دست خالی آرزویی بزرگ است ولی با ورود به آموزشگاه خیریه وحدت که
بدون هیچ هزینه ای عاشقانه ما را در یادگیری دروس دبیرستان یاری می دادند، ستاره امیدی در دلمان روشن بود که به دست شما خاموش شد. ما دراین روزهای آغازین سال جدید تحصیلی هدیه خود را از مسوولین آموزشی و قضایی شهرمان دریافت کردیم. آرزو می کنیم روزی فرزندان و وابستگان آمرین و عاملین پلمپ آموزشگاه خیریه وحدت، طعم تلخ فقر وعدم تمکن مالی برای ادامه تحصیل و آموختن علم و دانش را بچشند و این هدیه!! نیز نصیب آنها شود تا درد امروز ما را احساس کنید.
در ادامه این نامه آمده است که: شما مسوولین پاسخ به داد چه کسی داده اید که رنج آن را چند دانش آموز بی بضاعت و فقیر باید تحمل کنند؟ چه کسی با بستن یک آموزشگاه خیریه به حق و حقوق خود می رسد؟ شما بهتر از ما می دانید که فرا گرفتن علم و دانش فریضه است و بزرگان دین بر آن تاکید کرده اند تا جایی که حضرت محمّد (ص) یکی از شرایط آزادی اسرای جنگ را آموختن علم به مسلمین قرار دادند! این آموزشگاه مدتهاست که با مجوز قانونی فعالیت می نماید، اگر به هر دلیل نگاه شما به ما، نگاه به اسیر هم باشد، آیا برخورد شما با روش پیامبر خدا همخوانی دارد! آیا فکر نکردید که با بستن آموزشگاه، عده ای مسلمان ضعیف را به اسارت جهل گرفتار می کنید؟ فکر نکردید اگر امثال ما نتوانند به دانشگاه بروند و ادامه تحصیل دهند در فردایی نه چندان دور به چه مصائبی دچار شده و حتی به فساد و تباهی کشیده خواهند شد؟ آیا می توانید در روز قیامت یا در قیامت وجدان خویش خود را بی گناه بدانید؟
همه می دانند که بستن این آموزشگاه تنها بدان دلیل است که موسس و معلمان آموزشگاه از دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی هستند و مخالفت با دراویش دلیل بستن آموزشگاه شده است. فعالیت مسلمانان شیعه در کرج را برخلاف مصالح سازمان آموزش و پرورش می دانید و بهره مندی خانم آذر فریزی از چشمه ولایت مرتضوی را بر نمی تابید و خواستار انحلال آموزشگاه تحت مدیریت ایشان هستید هرچند که موفق به پلمپ آن از طریق گزارش خلاف واقع به دادستان کرج شده اید، اما ای کاش، نگاه علمای اعلام دین مبین اسلام به حقیقت تصوف و عرفان و ارادت آنان به این مکتب را مرور می کردید تا بدانید که آنها هم هرچه دارند از مکتب درویشی است. اما در کمال تأسف امروز مشاهده می شود که عده ای به عنوان مأمور نظام اسلامی!!، اصل درویشی و گرایش عرفانی پیروان این سلسله را غیرقانونی و فضولتاً آن را برخلاف مصلحت کشور و جرم می دانند و آنها را از مزایای امت اسلامی محروم می دارند و حتی امر خیر آنها را نیز برنمی تابند!!
قانون اساسی و موازین شرعی و مقررات جامعه جهانی حق تحصیل را برای ما محترم دانسته و شما امروز متعرض آن شده اید. ای کاش پرونده آموزشگاه وحدت را روی میزنمی گذاشتید و چنان اظهارنظری خلاف شرع و قانون نمی نمودید. البته از طرفی هم به شما حق می دهیم چون شاید نمی توانید مقابل برخی مقاومت کنید و عقل حکم می کند که جانب احتیاط را نگه دارید اما وجدان شما چگونه حکم می کند؟
اگر بخواهید ما را از نگرانی نجات دهید و ان شاءالله بر خدا توکل کنید، خدا راهی برای شما قرار می دهد. پس، خویش را بیش ازاین سرگردان مدارید و با درایت و سعه صدر، دستور ادامه فعالیت قانونی آموزشگاه خیریه وحدت را صادرکنید. از شما عاجزانه تقاضا می کنیم مشکل ما را درک کنید. گرفتن معلم خصوصی و ثبت نام در کلاسهای تقویتی هزینه هنگفتی دارد که در توان ما نیست و تنگ دستی امید و امان از ما گرفته است. سردی سرما را در بی آتشی و عطش گرما را در بی آبی تاب آورده ایم و اکنون تشنه و محتاج لطف شماییم.