پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۲۱:۴۹

پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۲۱:۴۹

ناک‌دان شدن سه‌شنبه، ناک‌اوت شدن جمعه!
حال پیش‌بینی می‌شود که جلیلی گل خورده در مناظره‌ی اول و ناک‌دان شده در مناظره‌ی دوم، و در عمل شکست خورده در منظر افکار عمومی، در انتخابات روز جمعه عاقبتی...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: عیسی سحرخیز
نویسنده: عیسی سحرخیز
در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرده و نمی‌کنیم!
این انتخابات به مانند هر انتخابات دیگر در نظام‌های سرمایه‌داری به این معناست که تنها زمانی به مردم «حق انتخاب» داده می‌شود که از میان ستمگران یکی را «انتخاب» کنند...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ۹ زن چپ محبوس در اوین
نویسنده: ۹ زن چپ محبوس در اوین
بیانیه «همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات» پیرامون نتایج انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم
«همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات در ایران» که انتخابات در مرحله نخست را تحریم کرده بود، کماکان معتقد است که حل مشکلات کشور در ارتقاء حرکت‌های اعتراضی به سطح ابرجنبش سراسری...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
در دور دوم انتخابات، با رای " نه" به جلیلی شرکت می‌کنیم!
اگر در دور اول "نه" به شرکت در انتخابات، شاکله نظام ونظارت استصوابی را هدف قرار داد و در همه ارکان نظام و در دل و جان مردم تاثیر خود...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
حزب دمکراتیک مردم ایران: نه به جلیلی!
در دور دوم انتخابات، دو نامزدی که در برابر هم قرار می‌گیرند، هر چند در وفاداری به نظام جمهوری اسلامی و ولی فقیه مشترک‌اند، اما به لحاظ اهداف، گرایشات، تعلق...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
چرا به پزشکیان رأی می دهم!
در ارتباط با چرایی عدم استقبال توده‌ها در مشارکت انتخاباتی دلایل متعددی را می‌توان شمرد ولی بدون شک تمامیت‌طلبی، اقتدارگرایی و قشریت دخیل در هستۀ مرکزی قدرت سیاسی نقش مهمی...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: محمود کرد
نویسنده: محمود کرد
باز هم انتخابات، باز هم دفاع از منافع ملی، هم استراتژی هم تاکتیک!
عدم شرکت در این دوره می‌تواند تاکید مجددی باشد بر یک اقدام ثابت شده. اما اگر بپذیریم که چینش و مهندسی این‌چنینی انتخابات با همهٔ اهدافی که به دنبال داشته...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سهراب ایران
نویسنده: سهراب ایران

ضرورت تشکیل اندیشکده های چپ ایران

چکیده:
در این مقاله در ابتدا اشاره ای کوتاه به ویژگی های دوران حاضر می شود. سپس توضیحی فشرده درباره اندیشکده ها و جایگاه شان در حال حاضر ارائه می شود. در ادامه به وضع اندیشکده ها در ایران پرداخته شده و در پایان ضرورت تشکیل اندیشکده های چپ ایران، مانع های موجود بر سر راه آنها و برخی راهکارها برای بحث مطرح می شوند.

در چه عصری زندگی می کنیم؟

معمولا رسم است که یک برهه از تاریخ را به وسیله مهم ترین پدیده، دستاورد و یا روند اجتماعی در این برهه خصلت نمایی می کنند -مانند عصر حجر، عصر مفرغ، عصر انقلاب صنعتی، عصر اتم … به عصری که در آن به سر می بریم نیز تا کنون عنوان های متفاوتی داده شده است، نظیر عصر انقلاب انفورماتیک، عصر جهانی شدن، عصر هوش مصنوعی و … آنچه در میان اکثر این عنوان ها برای عصر حاضر مشترک و برجسته است، نقش دانش و فنآوری است. علت این امر را در پیشرفت های شگفت آور دانش در یک سده اخیر باید جست. برخی از دانشمندان بر این باورند که حجم دستاوردهای علمی جامعه بشری در یک سده گذشته برابر با حجم تحولات در مجموعه تاریخ شناخته شده بشر از ابتدا تا به آغاز سده بیستم است.

این پیشرفت چشمگیر علم و دانش بطور عمده بر اثر الزامات مناسبات سرمایه داری به دست آمده است. مناسبات سرمایه داری به منظور کسب سود هر چه بیشتر فاصله دانش و اقتصاد را در سده گذشته بطور فزاینده ای کوتاه کرده است. همراه با گسترش فزاینده شیوه تولید سرمایه داری به دورترین نقطه های جامعه، دانش و فنآوری نیز به این مکان ها رسوخ یافته و ابزار تولید را بگونه ای انقلابی دگرگون کرده اند. یکی از پیامدهای مهم مدرن شدن ابزار تولید، تخصصی شدن کارها، جزءکاری و تقسیم کار فزاینده است. سرمایه داران و کارگزاران شان خیلی زود ظرفیت این تقسیم کار و کار تخصصی برای سودافزایی را تشخیص داده و از آن بهره گیری کردند. برای نمونه اوایل سال ۱۷۲۰ در گزارشی با عنوان «مزایای تجارت هند شرقی» به این نکته اشاره شده که «هر چه بیشتر یک کار پرتنوع دسته بندی و بین صنعتگرانِ جزءکارِ گوناگون تقسیم شود، ضرورتا می بایست بهتر و سریع تر انجام گیرد، با اتلاف وقت و کار کمتر». [i] از آن زمان که مارکس در نگارش «کاپیتال» بر مساله تقسیم و تخصصی شدن کار بمثابه ویژگی تولید صنعتی انگشت نهاده بود، زمان بسیاری گذشته و تا کنون تحولات شگرفی در شیوه و سازمان تولید سرمایه داری رخ داده است. روند رسوخ دانش در این مناسبات، تخصصی شدن کارها و تقسیم کار را به چنان درجه ای از تکامل رسانده که امروزه کارشناسان و دانشمندان به جزء جدایی ناپذیر نیروهای مولده تبدیل شده اند. اینک همه موسسه های بزرگ اقتصادی و اکثر شرکت های متوسط در کشورهای پیشرفته سرمایه داری، در رقابت برای حفظ جایگاه خود در بازارهای جهانی شده، صاحب مرکزهای پژوهشی و ستادهای کارشناسی اند. روند تخصصی شدن امور علاوه بر پهنه زیربنایی در این کشورها، در پهنه روبنایی، از جمله در نهادهای حکومتی، رسانه ها و جامعه مدنی نیز به درجه های مختلف پیش رفته است. پدید آمدن اندیشکده ها از سده ۱۹ و رشد شتابان آنان در سده بیستم انعکاسی از این واقعیت است. 

اندیشکده چیست؟ چه نقش و کارکردی دارد؟
در زبان فارسی واژه های «اندیشکده»، «اتاق فکری» و «کارگاه اندیشه سازی» بعنوان همسان برای مفهوم انگلیسی Think Tank به کار برده شده که البته در سالیان اخیر بیشتر از واژه اندیشکده استفاده شده است. از اندیشکده، پیشینه و ریشه آن، تعریف های نزدیک به هم، اما ناواحدی در دست است.

فرهنگ نامه بریتانیکا اندیشکده را به صورت زیر تعریف کرده است:

«اندیشکده، موسسه، بنگاه یا گروهی است که برای پژوهش میان رشته ای از راه کاربست دانش تخصصی و فعال کردن شبکه ها، با هدف ارائه خدمات مشورتی در زمینه مسایل و فرآورده های سیاسی، سازماندهی شده است… مفهوم اندیشکده اولین بار در واژگان تخصصی نظامی در جریان جنگ دوم جهانی در مورد مکان مطمئنی به کار برده شد که در آنجا برنامه ها و استراتژی ها مورد بحث قرار می گرفتند. معنای آن اما در سال های دهه ۱۹۶۰ [میلادی]، هنگامی که ایالات متحد این مفهوم را برای سازمان های خصوصی عام المنفعه در پژوهش امور سیاست به کار برد، شروع به تغییر کرد.»[ii]

ولی در بسیاری از تعریف ها بر این نکته اتفاق نظر وجود دارد که اندیشکده به موسسه ای گفته می شود که با پژوهش و ارائه طرح های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و استراتژی های درخور، در شکل دهی به افکار عمومی و یا گروه های اجتماعی و نیز مشورت دهی به افراد، گروه ها یا دیگر نهادها یاری می رساند. 

از آنجا که مفهوم اندیشکده در طول تاریخ دگرگون شده است، بر سر تعیین پیشینه دقیق آن اتفاق نظر وجود ندارد. برخی پیشینه اندیشکده ها را به «آکادمی» افلاطون نسبت می دهند.[iii] فرهنگ نامه بریتانیکا پیشینه اندیشکده را به جامعه سوسیالیستی فابینیست ها در سال ۱۸۸۴ متصل می کند.[iv] منبع دیگر، ایجاد موسسه « Royal United Services» در سال ۱۸۳۱ توسط دوک ولینگتون انگلیسی را پیش درآمد ایجاد اندیشکده ها برمی شمرد.[v] اما آنچه که با قاطعیت می توان گفت آن است که براساس سندهای موجود بخش مهم اندیشکده ها در جهان، از نیمه دوم سده بیستم شروع به کار کرده اند. گفته می شود که اصطلاح «اندیشکده» در جریان جنگ دوم جهانی بوجود آمده است. منظور اتاق های مصون از شنودی بوده است که در آن کارشناسان به طراحی طرح های استراتژیک نظامی می پرداخته اند؛ به عبارتی مکانی محفوظ برای کار فکری که چون تانک محکم و ضربه ناپذیر بوده است. نخست در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی بوده که این اصطلاح به موسسه های پژوهشی کاربردی در خارج از محدوده سیاست امنیتی نیز اطلاق شده است.[vi] همسان این اصطلاح در زبان فارسی، یعنی واژه اندیشکده بیشتر با موضوع و کارکرد امروزی چنین موسسه هایی همخوانی دارد. 

در حال حاضر برآورد می شود که ۸۲۴۸ اندیشکده در سراسر جهان وجود دارند. اروپا با ۲۲۱۹ واحد یعنی حدود ۲۷ درصد در جایگاه نخست قرار دارد؛ آمریکای شمالی با  2058 واحد (یعنی ۲۵ درصد) در مقام دوم که از این تعداد ۱۸۷۱ واحد از این اندیشکده ها، تنها در ایالات متحد است (یعنی حدود ۲۳ درصد).

تصویر زیر پراکندگی جغرافیایی اندیشکده ها را در سال ۲۰۱۹ نشان می دهد.[vii] 

دانشگاه پنسیلوانیا که از سال ۲۰۰۶ بطور سالانه نتیجه پژوهش های خود درباره اندیشکده ها را منتشر می کند، به رده بندی این اندیشکده ها در گستره های مختلف می پردازد. جدول زیر بیست اندیشکده برتر جهان در سال ۲۰۱۹ نشان می دهد که توسط نگارنده با سال بنیادگذاری تکمیل شده است.[viii]

سال بنیادگذاری

کشور

اندیشکده

رتبه

۱۹۱۰

ایالات متحد آمریکا

Carnegie Endowment for International Peace

۱

۲۰۰۲

بلژیک

Bruegel

۲

۱۹۷۴

فرانسه

French Institute of International Relations (IFRI)

۳

۱۹۶۲

ایالات متحد آمریکا

Center for Strategic and International Studies (CSIS)

۴

۱۹۴۴

برزیل

Fundação Getulio Vargas (FGV)

۵

۱۹۲۰

بریتانیا

Chatham House

۶

۱۹۵۸

بریتانیا

International Institute for Strategic Studies (IISS)

۷

۱۹۷۳

ایالات متحد آمریکا

Heritage Foundation

۸

۱۹۸۱

ایالات متحد آمریکا

Peterson Institute for International Economics (PIIE)

۹

۱۹۶۸

ایالات متحد آمریکا

Wilson Center, FKA Woodrow Wilson International Center for Scholars

۱۰

۲۰۰۳

ایالات متحد آمریکا

Center for American Progress (CAP)

۱۱

۱۹۴۸

ایالات متحد آمریکا

RAND Corporation

۱۲

۱۹۵۹

ژاپن

Japan Institute of International Affairs (JIIA)

۱۳

۱۹۷۴

کانادا

Fraser Institute

۱۴

۱۹۵۵

جمهوری فدرال آلمان

Konrad Adenauer Foundation (KAS)

۱۵

۱۹۲۱

ایالات متحد آمریکا

Council on Foreign Relations (CFR)

۱۶

۱۹۲۵

جمهوری فدرال آلمان

Friedrich Ebert Foundation (FES)

۱۷

۱۹۶۵

چین

China Institutes of Contemporary International Relations (CICIR)

۱۸

۱۹۷۱

جمهوری کره

Korea Development Institute (KDI)

۱۹

۱۹۷۷

ایالات متحد آمریکا

Cato Institute

۲۰

جدول شماره ۱

منبعی دیگر ۴۵ واحد از بهترین اندیشکده ها در زمینه مسایل سیاست خارجی و امنیتی را برشمرده است.[ix]

امروزه به دلیل تنوع اندیشکده ها، دسته بندی آنها به منظور بررسی و مقایسه آنها ضروری شده است. «برنامه اندیشکده و جوامع مدنی دانشگاه پنسیلوانیا»، که از معتبرترین نهادهای پژوهش گر درباره اندیشکده ها است، دسته بندی زیر را درباره اندیشکده ها ارائه می دهد[x]:

تعریف

دسته‌بندی

استقلال چشمگیر از هر گروه وابسته و تأمین‌کننده مالی و مستقل در عملکرد و تأمین مالی از حکومت

مستقل

مستقل از حکومت ولی تحت کنترل گروه‌های وابسته، تأمین‌کننده مالی و یا موسسات طرف قرارداد که بخش بزرگی از تأمین مالی را فراهم می‌کنند و تأثیر زیادی بر عملکرد اندیشکده دارند.

شبه مستقل

بخشی از ساختار رسمی حکومت

وابسته به حکومت

منحصراً از کمک‌های مالی و قراردادهای حکومتی تأمین مالی می‌شوند ولی بخشی از ساختار رسمی حکومت نیستند

شبه حکومتی

مرکز پژوهش‌های سیاسی در یک دانشگاه

وابسته به دانشگاه

به‌صورت رسمی وابسته به یک حزب سیاسی هستند

وابسته به احزاب سیاسی

سازمان پژوهش سیاست‌گذاری عمومی انتفاعی وابسته به یک شرکت، یا منحصراً بر مبنای انتفاع فعالیت می‌کند.

شرکتی (سودمحور)

 

جدول شماره ۲

البته دسته بندی های دیگر و شکل های مختلطی نیز وجود دارد که محور بحث این مقاله نبوده و جای پرداختن به آن ها در این مختصر نیست.

اندیشکده ها در ایران
اندیشکده پدیده تقریبا نوینی در ایران به شمار می آید. در مقایسه با اروپا و ایالات متحد آمریکا، چنین نهادی در ایران نوپا است. متاسفانه موفق به یافتن پژوهشی درباره تاریخ و پیشینه اندیشکده ها در ایران نشده ام. از روی برخی شاهدها و کارکردها می توان نهادهای اندک شماری مانند «سازمان برنامه و بودجه» در زمان سلطنت پهلوی را بعنوان پیش نمونه ای از اندیشکده ها در ایران تلقی کرد. ولی با توجه به داده های موجود، می توان گفت که پدیده اندیشکده به مفهوم و با کارکرد امروزی آن از میانه دهه ۶۰ شمسی به بعد در ایران رشد کرده است. بر اساس آمارهای «برنامه اندیشکده و جوامع مدنی دانشگاه پنسیلوانیا»، در حال حاضر ۶۴ اندیشکده در ایران وجود دارد و کشور ما از لحاظ شمار اندیشکده ها در جایگاه بیست و چهارم قرار می گیرد.

البته حکومتگران ایران، درباره جایگاه ایران، مانند همه موردهای دیگر، صرفا به گزافه گویی می پردازند، که از واقعیت عینی بسیار دور است. از جمله مدیرکل تشکل‌های اسلامی سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی گفته است:‌ «با وجود حدود ۶ هزار و ۸۵۰ اندیشکده در دنیا، ایران اسلامی با ۶۰ اندیشکده رتبه ۱۸را دارد».[xi] در میان این ۶۴ موسسه، نهادهایی شبیه «مرکز تحقیقات و مطالعات استراتژیک مجمع جهانی حضرت علی اصغر(ع)» نیز کم نیستند، که به جای آن که نقش اندیشکده را بازی کنند، بیشتر نقش یک «نان دانی» برای گروهی از رانت خواران حکومتی را دارند و کارشان بیشتر فعالیت در زمینه تبلیغاتی و امنیتی است.

فهرست  ناقصی از اندیشکده های کشورمان را در نشریه «جامعه اندیشکده های ایران»[xii] و ویکی پدیا به زبان فارسی[xiii] می توان یافت. متاسفانه به دلیل وضعیت سیاسی در ایران، بخش عمده اندیشکده ها در کشورمان وابسته به حکومت اند. گونه های دیگر اندیشکده ها -که درجدول شماره ۲ برشمرده شده اند- به دلیل اختناق و سرکوب شدید، نمی توانند به وجود بیایند. پیش شرط کار موفقیت آمیز اندیشکده ها آزادی اندیشه و بیان است. در دولت تمامیت گرای جمهوری اسلامی با ساختار دین سالارانه ولایت فقیهی، که هیچ اندیشه ای را خارج از چارچوب تنگ ایدئولوژیک اش برنمی تابد، اندیشکده ها تنها به ابزاری برای تایید نظریه «رهبر» و «ولی فقیه» بدل می شوند.

متاسفانه نیروهای اپوزیسیون خارج از کشور نیز که زیر ضربه مستقیم حکومت قرار ندارند، با مقوله اندیشکده بیگانه اند. به جز نیروی طرفدار سلطنت که نهادی به نام «پروژه ققنوس ایران» را ایجاد کرده[xiv]، نیروهای وابسته به طیف بورژوازی ملی ایران -از نوع مذهبی (ملی-مذهبی ها) و غیرمذهبی (مانند جبهه ملی)- و نیروهای طیف چپ فاقد هرگونه اندیشکده ای هستند.

ضرورت ایجاد اندیشکده های چپ در ایران
نگاهی به تاریخ معاصر ایران نشان می دهد که حزب های چپ و کمونیست، در مرحله های مختلف تاریخی با ایجاد شعبه های مختلف در تشکیلات خود و یا انتشار نشریه های تئوریک، ساختارها و نهادهایی ایجاد کرده اند که کارکرد اندیشکده ای داشته، بدون آن که نام اندیشکده بر آن نهاده و یا با این مقوله آشنایی داشته باشند. این ساختارها و نهادها به دلیل آن که زیرمجموعه ای از تشکیلات سازمان ها و حزب های موجود بوده اند، بنا به دلیل های زیر پایدار نبوده اند:

  1. مجاز نبودن در طرح اندیشه ها و تئوری هایی که با برنامه و یا خط مشی حزبی-سازمانی همخوانی نداشته است و در نتیجه رنج بردن از محدودیت های نظری
  2. صدمه دیدن از تلاطم های زندگی درون حزبی-سازمانی، به ویژه با تغییرات در مشی سیاسی-نظری و یا تغییرات تشکیلاتی
  3. پرهیز و کناره گیری افراد مستقل و نیروهای سیاسی دیگر از این ساختارها و نهادها به دلیل چسبندگی شدید حزبی-سازمانی شان

سرکوب وحشیانه معنوی و فیزیکی نیروهای چپ در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی باعث نابودی ساختارهای تشکیلاتی -که کارکرد اندیشکده ای داشتند- در حزب ها و سازمان های چپ شد؛ آن هم درست در مقطع حساسی که:

  • سرمایه داری جهانی دست به تهاجم نولیبرالی خود زده بود
  • اردوگاه «سوسیالیسم واقعا موجود» از هم فروپاشیده بود
  • موج نوین انقلاب علمی و فنی جهان را درهم می نوردید.

این نکته که در «پیشخوان» حزب ها و سازمان های چپ کشورمان، کتاب ها یا اثرهای پژوهشی درباره سه تحول اساسی اقتصادی-اجتماعی پیشگفته و پیامدهای فلسفی آنها به چشم نمی خورد، حکایت از این واقعیت تلخ دارد. از این هم تلخ تر آن است که برخی از حزب ها و سازمان های چپ هنوز هم در تحلیل وضعیت اجتماعی-اقتصادی پیش و پس از انقلاب اسلامی و مسایل فلسفی-نظری مرتبط با آنها عمدتاً به کتاب ها و اثرهایی که پیش از انقلاب اسلامی نوشته شده اند، رجوع می کنند؛ گویی زمین لرزه های دهشتناک اجتماعی-اقتصادی از کنار این اثرها بدون هیچ تاثیری گذر کرده اند و گویی این نظریه ها حکم آیه های آسمانی را داشته و در برابر داده های جدید درباره مقطع زمانی پیدایش این اثرهای کهنه، مصون از اصلاح و بازنگری اند.

واقعیت این است که اگر نیروی چپ قصد دارد بعنوان یک نیروی اثرگذار اجتماعی مطرح باشد و بخواهد به هژمونی فرهنگی دست یابد، ناگزیر به طرح نظریه های متناسب با زمان و فراخور شرایط جامعه ایران است. شیوه سنتی نظریه پردازی توسط تشکیلات حزبی-سازمانی در دنیای امروز که مدیریت گستره های گوناگون زندگی اجتماعی-اقتصادی-سیاسی بسیار پیچیده شده و نظر کارشناسی نقش کلیدی بازی می کند، دیگر پاسخگو نیست. بدون اندیشکده های چپ، سیاستگذاری موثر و دوام داری ممکن نیست. برای ایجاد چنین اندیشکده هایی چیرگی بر مشکلات زیر اجتناب ناپذیر است:

  1. نبود آمادگی ذهنی: روشنگری درباره اهمیت اندیشکده ها و ترویج آگاهی ذهنی، در افکار عمومی نیروهای چپ و در درون حزب ها و سازمان های موجود ضروری است.
  2. دستگاه سرکوب پلیسی: بدیهی است که نظام دین سالار هر اقدام کوچکی در راستای اندیشکده های چپ را خطری جدی تلقی کرده و با تمام نیرو بر ضد آن وارد میدان خواهد شد. هشدارهای خامنه ای در رابطه با «هجمه فرهنگی» و کشتار روشنفکران ایران که به قتل های زنجیره ای معروف شد، همگی از جمله به این دلیل بوده و هست که رژیم از کار سازمان یافته اندیشگی که پیش شرط فعالیت جدی سازمان یافته برضد نظام ولایت فقیه است، هراس دارد و می کوشد آن را در نطفه خفه کند. خوشبختانه به برکت فن آوری های مدرن، امروزه می توان سازمان های متمرکز در فضای مجازی و نامتمرکز در دنیای فیزیکی ایجاد کرد که میزان آسیب پذیری آن پایین باشد. همچنین به برکت فن آوری های مدرن امکان ارتباط ناشناس و غیرمستقم با «مرکز» مجازی فراهم است.
  3. مشکل مالی: فعالیت های پژوهشی که نیازمند گردآوری داده های آماری یا پژوهش های میدانی و یا جلب همکاری کارشناسان گوناگون اند، بدون سرمایه مالی دشوار خواهند بود. با این حال کماکان بزرگ ترین سرمایه نیروهای چپ را اندیشه های جامعه گرایانه (سوسیالیستی) و مردمی تشکیل می دهند. یافتن کارشناسان داوطلب برای همکاری با اندیشکده های چپ دشوار ولی شدنی است. 

پایان سخن

ایجاد اندیشکده ها که بنابه سرشت شان نهادهای غیرمخفی اند، در شرایط اختناق بی شک چالشی دشوار پیش روی نیروهای سیاسی چپ به شمار می آیند. اما آیا به راستی در تاریخ معاصر ایران وظیفه ای پیش روی نیروهای چپ قرار داشته که دشوار و به ظاهر ناممکن نبوده باشد؟

منبع ها


[i]  امتیازات تجارت هند شرقی، لندن، ۱۷۲۰، ص ۷۱، برگرفته از «کاپیتال»، مارکس، جلد اول، ص ۳۵۹، زیر نویس شماره ۲۷، در مجموعه آثار مارکس و انگلس، جلد ۲۳، انتشارات دیتس، برلین ۱۹۶۲

[iv] در ویکی پدیا در تعریف جامعه فابین آمده است:

فابینیسم جنبش سوسیالیستی است که که در انگلستان پدید آمد. هواداران این جنبش در سال ۱۸۸۴ در جامعه فابین متشکل شدند و از سردمداران این جنبش، سیدنی و بئاتریس وب، جرج برنارد شاو، گراهام والاس و ه.ج.ولز بودند.فابینیسم یک جنبش مسالمت‌جو است و نام خود را از نام فابیوس، سردار رومی، گرفته‌است که با استراتژی صبورانه و جنگ و گریز، هانیبال سردار کارتاژی را شکست داد. به عقیده فابین‌ها، سوسیالیسم از طریق عکس‌العمل مسالمت‌جویانه و تدریجی جامعه در برابر مالکیت انحصاری و در نتیجه پیشرفت دموکراسی سیاسی و تطبیق اصول دموکراسی بر اقتصاد و توسعه مالکیت کلی و تغییر نظر نسبت به اخلاق اجتماعی و احساس مسئولیت در برابر منافع عمومی، پدید می‌آید. برناردشا و و دیگر فابین‌ها از تئوری ارزش مارکس انتقاد می‌کردند و و پیرو نظریه استوارت میل و هنری جورج بودند. بعد از تشکیل حزب کارگر جامعه فابین به آن پیوست اما موجودیت خود را از دست نداد و به صورت یک گروه روشنفکر برای تحقیق و تبلیغ در داخل حزب باقی ماند.

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85

[vi]   مارتین تونرت: اندیشکده ها در آلمان، مشاور بخش سیاسی؟ در نشریه: درباره سیاست و تاریخ معاصر، جلد ۵۱، مرکز فدرال در زمینه آموزش های سیاسی، ۲۰۰۳، ص ۳۰-۳۸.

[vii] McGann, James G., “2019 Global Go To Think Tank Index Report” (2020). TTCSP Global Go To Think TankIndex Reports. 17.

https://repository.upenn.edu/think_tanks/17

[viii]  بنگرید به منبع شماره ۷

[x] منبع شماره ۷، ص ۱۴

تاریخ انتشار : ۱۸ تیر, ۱۳۹۹ ۱۱:۱۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

ناک‌دان شدن سه‌شنبه، ناک‌اوت شدن جمعه!

در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرده و نمی‌کنیم!

بیانیه «همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات» پیرامون نتایج انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم

در دور دوم انتخابات، با رای ” نه” به جلیلی شرکت می‌کنیم!

حزب دمکراتیک مردم ایران: نه به جلیلی!

چرا به پزشکیان رأی می دهم!