علی کشتگر میگوید مبارزه ما بر علیه شاه ایستادن در جبهه شر و سمت باطل تاریخ است .با این نگاه می توان گفت امثال پرویز ثابتی و دوستانش هم در سمت درست و در جبهه خیر تاریخ ایستاده بودند!
قصد من در اینجا نقد و بررسی نظرات آقای کشتگر و همفکران او نیست زیرا معتقدم قصه این غصه داستان درازی دارد و از حوصله این یادداشت خارج است. وقتی به نوشته و اظهار نظر این دوستان مراجعه می کنیم هیچ موضوع معرفتی و تئوریک قابل توجه نمی بینیم جز خستگی و افسردگی .
به نظر من مهاجرت اجباری و طولانی این دوستان را خسته و افسرده کرده است در این راه سخت و دشوار خستگی و افسردگی حق طبیعی این دوستان است و نمی شود از آنها ایرادی گرفت. افسردگی بلای جان هر اندیشه است .راه سخت است و جانفرسا. چون راه آینده را گشاده نمی بینیم مدام با گذشته درگیر هستیم و از خود می پرسیم آیا زمان قضاوت نهایی فرا رسیده است؟
ما امروز در نیمه راه هستیم و تا به آخر راه، که گذر از استبداد نرسیده باشیم قضاوت ما از گذشته زود هنگام است. هنوز حکم تاریخ در مورد ما موقتی است. راه زیادی پیش روی ماست. ما باید هر لحظه به گذشته مراجعه کنیم و آنرا نقد و بررسی کنیم و برای گشودن راه اینده از گذشته بیاموزیم تا راه را گم نکنیم. نباید سختی راه ما را افسرده و از راه طی شده پشیمان کند .
انقلاب کبیر فرانسه در سال ۱۷۸۹ شروع شد. در دسامبر ۱۹۷۴ به اعلامیه حقوق بشر منتهی شد. در فاصله بین انقلاب و صدور حقوق اعلامیه بشر فجایع بیشماری رخداد ولی هیچ کدام از این اتفاقها نتوانست عظمت انقلاب فرانسه را زیر سئوال ببرد. هنوز هم که هنوز است تاثیر آن انقلاب با ماست .
هیچ پدیده ی تاریخی در عصر جدید در ایران وجود ندارد که از استبداد تاثیر نگرفته باشد. تمام پدیده های تاریخی را باید در ظرف استبداد ایرانی بررسی کرد. بدون شناخت استبداد شرقی نمی توان در مورد رخداد های تاریخی قضاوت کرد .
استبداد شرقی دیو هزار سر و مانند سرطانی است که در تمام رگ و پی ما نفوذ کرده. شیخ و شاه ستونهای اصلی و نماد این دیو هزار سر هستند. انقلاب بهمن یکی از این ستونها را متزلزل کرد ولی نتوانست هر دو ستون را نشانه گیرد. ما در نیمه راه هستیم. بعد از یکصد سال مبارزه و درد و رنج اکنون افق ها ی نو بر روی ما گشوده شده. این گشایش ثمره مبارزه جان فرسای گذشته است. بعد از انقلاب بهمن بود که ما عمق و سر سختی استبداد را شناختیم و فهمیدیم که گذر از استبداد چه را ه سخت و پر پیچ خمی است. ما آموخته ایم که مدام باید از خود بپرسیم در گذر از استبداد در کدام جبهه قرار گیریم. استبداد شناسی چراغ راه اینده ماست. سنگر آزادی و استبداد معیار شناخت ما از همه نیروهای سیاسی است. ما در گذشته با تمام افت و خیزهایی که داشتیم همیشه سعی کردیم در مقابل جبهه دیکتاتوری ایستادگی کنیم نه همراهی با او، راه گذر از استبداد نه برگشت به گذشته، بلکه گشودن راه اینده است.
1 Comment
اقای گشتگر بیش از چهل سال قبل با این استدلال که جنبش چپ ایران باید «مستقل» باشد انشعابی را کلید زد . اما به تدریج درک خود را از مفهوم «استقلال» نشان داد و آن چیزی نیست جز: تبری جستن از مواضع ضد دیکتاتوری سابقش و آستان بوسی محافل راست سرمایه داری جهانی با ماسک گول زننده دموکراسی و حقوق بشر.