طبق خبری کە در رسانەها درج شدە، ایران و عربستان سعودی با میانجیگری چین برای از سرگیری روابط دوجانبه توافق کردهاند، و قرار است وزیران خارجهٔ دو کشور برای بازگشایی سفارتهایشان بهزودی با یکدیگر دیدار کنند. از طرف دیگر، در واکنش بە این خبر، ایالات متحدۀ آمریکا با لحنی محتاطانه از آن استقبال کرده و یک مقام ارشد شبهنظامیان حوثی هم گفته که عادیسازی روابط ایران و عربستان برای بازگشت امنیت به منطقه ضروری است. در بیانیهٔ سهجانبهٔ ایران، عربستان و چین از ابتکار شایستۀ شی جینپینگ، رئیس جمهوری خلق چین برای گفتوگو و حل اختلافات تهران و ریاض ستایش بەعمل آمدە است.
عادیسازی روابط ایران و عربستان خبر خوبی برای منطقە است. خبر خوب از این لحاظ کە منجر بە تنشزدایی، و پائین آمدن سطح اصطکاکها میان این دو کشور مهم منطقە میشود. تصمیم ریاض برای بستن سفارت خود در تهران کە متعاقب حملە تندروهای جمهوری اسلامی در دوران ریاست جمهوری روحانی صورت گرفت، جمهوری اسلامی را وارد فاز تشدید دشمنی، و نە رقابت، با یکی از مهمترین کشورهای منطقە کرد، کە به تدریج، هم منجر بە نزدیکی بیشتر کشورهای عربی بە اسرائیل و بستن پیمان صلح ابراهیم با آن شد، و هم برای اولین بار ترم نظامی ناتوی عربی را بر سر زبانها انداخت. ناتویی کە هدف آن تقابل با جمهوری اسلامی بود. واقعیت این است کە تشدید تنش میان این دو کشور، دست دولت ترامپ را برای بهرەبرداری از موقعیت پیشآمدە و فروش سلاحهای بیشتر بە این کشور نفتخیز حوزۀ خلیج فارس بازتر کرد.
سالها بود کە دولت عراق تلاش داشت برای نزدیک کردن ایران و عربستان بە همدیگر، با تدارک گفتگوهای مستمر میان نمایندگان این دو کشور در بغداد، بە دشمنی میان آنها خاتمە دهد و فصل دیگری از روابط میان آنها را رقم زند. امری کە منتج بە نتیجۀ مشخصی نشد؛ و سرانجام این دولت چین بود کە با توجە بە موقعیت برتر خود قادر بە انجام آن شد. دولت چین کە اخیراً قراردادهای مهمی با دولت عربستان منعقد کردە، با میانجیگری خود و در تلاش جهت عادیسازی روابط میان ریاض و تهران، در صدد تأمین امنیت لازم برای منافع خود در منطقە است کە اخیراً ابعاد بیسابقەای یافتە است.
عامل دیگر نزدیکی میان عربستان و ایران میتواند مواضع نسبتاً نزدیک هر دو کشور در مورد جنگ اوکراین و روابط با روسیە باشد کە آنها را در مجموعۀ دیگری تعریف میکند. دولت عربستان کە به شدت بە چین نزدیک شدە، و راە تقابل با روسیە در جنگ اوکراین را در پیش نگرفتە است، تهران را بە این نتیجە رسانیدە کە میتواند بە سیاست و دیپلماسی جدید ریاض بیشتر اعتماد کند. چرخش نسبی عربستان بە سمت روسیە و بازی میانی آن در بحران اوکراین، نگاە مثبتی در سران نظام ایجاد کردەاست.
اما آیا عادیسازی دوبارۀ روابط میان تهران و ریاض بە معنای حل مسائل عمدۀ میان این دو کشور، از جملە جنگ یمن و یا منازعۀ آنها بر سر نفوذ در عراق خواهد بود؟
تجربە نشان میدهد کە در دوران عادی روابط میان دو کشور هم، ما به طور مداوم شاهد تصادمات شدید میان آنها بودەایم. نمونۀ آن میتواند مسئلۀ حجاج ایرانی، و یا ادعای مالکیت کشورهای عربی بر سر جزایر تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی باشد. اما به هر حال بازگشایی سفارتها میتواند بە کاهش سطح تنشها کمک شایان توجهی کردە، و رقابت را از سطح دشمنی بە سطح دیپلماسی و سیاست رهنمون شود.
بیگمان در این میان نوع واکنش آمریکا هم جالب توجە است کە با احتیاط از آن استقبال کردە است؛ آمریکایی کە میداند نقش چین در عادیسازی روابط میان ایران و عربستان، به منزلۀ امتیازی بزرگ برای پکن و شکستی قابل توجە برای واشنگتن است. استقبال ایالات متحدە از عادیسازی روابط میان ریاض و تهران، پیش از هر چیز نشانۀ آن است کە دولت دموکراتها به طور کلی از کاهش تنشها در خاورمیانە استقبال میکند زیرا منجر بە تمرکز بیشتر آنها بر شرق دور و مسئلۀ جنگ اوکراین میشود. از طرف دیگر عربستان میتواند مفری برای تعدیل سیاستهای ایران در منطقە از جملە در زمینۀ غنیسازی شود کە دولت واشنگتن به شدت در پی آن است. عادیسازی روابط میان ایران و عربستان، همچنین میتواند منجر بە کاهش توجە تهران به سوی روسیە شدە و ایران را بیشتر ترغیب بە جستجوی منافع خود در جاهای دیگر کند.
در نهایت باید گفت کە علیرغم استقبال از بازگشایی سفارتها، باید در واکنش بە آن به شدت محتاط بود، زیرا کە هنوز تندروها در جمهوری اسلامی بیداراند و بر سیاست خارجی ایران به شدت تأثیرگذار. همچنین باید در نظر داشت کە عادیسازی روابط با عربستان در چهارچوب همان سیاست دولت سیزدهم صورت میگیرد کە رئیسی در نطقی از همان ابتداء بە آن اشارە کردە بود، اینکە در سیاست خارجی دولت او همسایەها نقش مهم و ویژەای دارند.
و میدانیم کە همین همسایەها با ایالات متحدە چە روابط خوبی دارند! بنا بر این این سئوال مطرح میشود کە آیا جمهوری اسلامی میتواند مکانیسمی را بیابد کە مناسبات با این کشورها را چنان متوازن نگە دارد کە دچار تنشهای خطرناکی کە در این هشت سال با آنها مواجە شدە، نشود؟
تجربە نشان میدهد کە متأسفانە خیر! فرازونشیبهای به شدت متغیر سیاست خارجی نظام مسلط بر ایران، پایانی ندارد؛ … بە این دلیل سادە کە غربستیزی در آن نهادینە شدە است.