در ضرب المثلی سیاسی آمده که انقلاب کار یک حزب نیست، و نخواهد بود. در سال ۱۹۳۶ میلادی در اسپانیا یک سازمان آنارشیستی زنان بنام “زنان آزاد” تشکیل شد. پایه گذاراران آن زنانی بودند که در جنگ داخلی اسپانیا علیه فاشیسم و برای یک انقلاب اجتماعی مبارزه کرده بودند. برنامه این سازمان بر اساس نظرات اما گلدمن، آنارشیست روس بود و او خود تحت تاثیر نظرات باکونبن بود که مرد و زن را برابر می دانست.
در سال ۱۹۳۱ اشتغال زنان در اسپانیا به ۹% می رسید. بعد از اعلان جمهوری در اسپانیا در این سال، رفرمهای قانونی و حق رای برای زنان اعلان شد. در سال ۱۹۳۶ نخستین بار آنارشیستها وارد مجلس شدند، و یک زن آنارشیست وزیر تامین اجتماعی و بهداشت این کشور شد. خلاف نظر انسنبرگر، شاعر آلمانی زمان حال، حاکمیت آنارشیستها در اسپانیا ۳ سال دوام آورد و فقط شامل یک تایستان کوتاه نبود.
یکی از پایه گذاران این سازمان آنارشیستی زنان آزاد، یک خانم ژورنالیست بنام لوسیا سائونیل بود. در کنگره سال ۱۹۳۷ این سازمان اعلان نمود که آن بر اساس فدرالی سازماندهی خواهد شد. ۱۵۰ گروه تشکیل دهنده این سازمان تا سال ۱۹۳۶ حدود بیست هزار نفر عضو داشتند. بعد از پیروزی فرانکو در سال ۱۹۳۹ این سازمان ممنوع شد، و تا سال مرگ او ۱۹۷۷ نتوانست فعالیت نماید. دو هدف این سازمان آزادی خود و انجام یک انقلاب اجتماعی با کمک مردان بود. در سال ۱۹۳۷ این سازمان به تاسیس سندیکای زنان بخش حمل و نقل و صنایع غذایی پرداخت.
در ضرب المثل دیگری آمده که آدم دو بار یک انقلاب را انجام نمی دهد. در آغاز مبارزه اجتماعی در اسپانیا در حالیکه زنان آنارشیست شعار ضد مالکیت خصوصی می دادند، خودشان هنوز در مالکیت مردان، صاحبکاران و زمینداران بودند. تا زمان تاسیس سازمان “آزادی زنان”، جنبش آنارشیستی نتوانسته بود آنان را علاقمند به تشکل و مبارزه نماید. غالبا تا آنزمان پاتق مردان، قهوه خانه و پاتق زنان، کلیسای کاتولیک بود.
گرچه عده ای از زنان بورژوایی نیز در این سازمان بودند، آن سازمان خود را سازمان زنان کارگر می دانست و از فمنیسم بورژوایی فاصله گرفت و خود را بخشی از جنبش آنارشیستی می دانست. برای مردها آزادی زنان فقط در چهارچوب آزادی طبقه کارگر؛ زن و مرد ممکن بود. مردها می گفتند که برابری زن و مرد بعد از پیروزی انقلاب اجتماعی بوجود می آید، و تاسیس سازمان خاص زنان، نیروی انقلاب را ضعیف می کند.
زن ها می گفتند که انقلاب باید با نابود کردن نظام مردسالار همراه باشد، و اتوریته مردان نباید روی دولت و انقلاب تکرار شود. زنها می خواستند که نیرویی فمنیستی در یک جنبش انقلابی با اهدافی برنامه ای باشند. زنان بایستی بر اثر تجربه عملی به ضرورت انقلاب اجتماعی ایمان بیاورند. در سازمان زنان آزاد اسپانیا، کار عملی همیشه هدفی مهم بود.
نه در کمون پاریس در سال ۱۸۷۱ و نه در انقلاب روس در سال ۱۹۱۷-۱۹۰۵ آنارشیستها نتوانستند قدرت را بدست آورند، ولی در انقلاب اسپانیا آنان حدود سه سال دولت را در دست داشتند. از طریق فرستاده باکونین، آنارشیسم در سال ۱۸۶۸ وارد اسپانیا شده بود.
در سال ۱۸۷۳ در اسپانیا اعلان جمهوری گردید. در سال ۱۸۸۱ آزادی برای فعالیت آنارشیستها تضمین شد، ولی در سال ۱۸۷۴ با بازگشت سلطنت، آنها دوباره تحت تعقیب قرارگرفتند ولی چون بطور غیرمرکزی سازماندهی شده بودند، پلیس نتوانست آنان را نابود کند.
رقیب آنارشیستها همیشه سوسیالیستها بودند. گرچه سوسیال دمکراتها سازشی میان کمونیسم و کاپیتالیسم بودند، ولی حکومت جمهوری در نظر آنارشیستها مرحله ای برای رسیدن به انقلاب اجتماعی بود. در سال ۱۹۳۶ روزنامه پراودا نوشت در اسپانیا مانند شوروی باید مبارزه اجتماعی را از وجود آنارشیستها و تروتسکیستها پاکسازی نمود.
زنان آنارشیست – فمنیست فکر نمی کردند که آزادی طبقه کارگر بطور خودکار موجب آزادی زنان نیز می گردد. دلیل اصلی اوضاع ناراضی زنان وابستگی اقتصادی آنان به مردان بود. زنها در جامعه طبقاتی نمی توانند از استعدادهای خود حداکثر استفاده بنمایند چون با آنان رفتاری نابرابر می شود. تشدید وابستگی اقتصادی زنان به مردان از طریق کار در کارخانه، مسئولیت تربیت کودک، و وابستگی های سنتی دیگر افزایش می یافت.
از جمله اهداف سازمان “زنان آزاد” اسپانیا آن بود که آنها را به مبارزه اجتماعی دعوت کند. سازمان آزادی زنان ضرورتی بود برای آزادی اجتماعی عمومی.
این سازمان آنارشیستی بعنوان سازمانی کارگری فمنیستی با جنبش فمنیستی بورژوایی مرزبندی داشت. در نظر آنان استقلال اقتصادی زنان مهم بود. توصیه آنان این بود که بخشی از پروسه انقلاب شوند، در تولید شرکت کنند، کارسیاسی بنمایند و در زمان فرانکو و خفقان در مبارزه مسلحانه شرکت نمایند.
هدف سیاسی آنان یک کمونیسم آنارشیستی بود. آنارشیسم آنان مخالف مردهای قهوه خانه ای و زنان کلیسایی، دولت اتوریته و مذهب کاتولیک بود. در رفرمهای خیرخواهانه آنان تشکیل مهد کودک، ایجاد آشپزخانه های سیار برای فقرا و آموزش یک شغل و پیشه مهم بود.