سه روز دیگر مسابقه نهائی انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران برگزار می شود. برگزاری انتخابات در ایران، قبل از آنکه شبیه یک انتخابات آزاد و سالم، صرفنظر از تمام کمی ها و کاستی های امر انتخابات، باشد، بیشتر به مسابقات ورزشی، بخصوص به مسابقه فوتبال بین دو تیم منتخب دو باشگاه شباهت دارد.
امروزه کمتر انسان کم و بیش مطلعی را می توان یافت که این واقعیت را انکار کند که نظام سرمایه داری امپریالیستی در روند تکاملی خود تمام ارزشها و دستاوردهای بشری، حتی ورزش را نیز مورد تعرض قرار داده و از روزنه دید منافع سرمایه دار آن را به یک نوع افیون جدید بسیار خطرناک برعلیه جامعه بشری تبدیل کرده است.
به چه دلیل می توان مسابقات فوتبال را افیون جدید نامید؟ جواب روشن و فشرده این سؤال این است که دولتهای سرمایه داران قبل از صرف هزینه برای تأمین امکانات کار، تحصیل، مسکن، بهداشت و درمان و دیگر نیازمندیها و ضروریات زندگی مردم جامعه، بمنظور کسب سود بی رنج و «بی دردسر» هزینه های سرسام آوری را برای احداث و تجهیز استادیومها و میادین ورزشی صرف می کند. همان استادیومها و میادین ورزشی، بلا استثناء در خدمت تأمین منافع صاحبان باشگاهها، نظیر گوسنسکی صهیونیست، که صرفا از طریق دزدیدن میلیاردها ثروت مردم شوروی یک شبه باشگاه چلسی را خرید، قرار داده می شود. بدین ترتیب که با تبلیغات گسترده دهها و گاها صدها هزار مردم را از پرداختن به مصایب و مشکلات اجتماعی باز داشته، برای تماشای مسابقه بین دو تیم به استادیومها و یا میادین ورزشی می کشانند. هر تیمی برای نشان دادن توان و برتری خود، دروازه حریف را مورد حمله قرار می دهد. تماشاگران که حاضر نیست برای حل مشکلات زندگی خود و جامعه چنین جانفشانی کنند، تحت تأثیر تبلیغات رسانه ها و بازی دو تیم، معمولا به دو گروه طرفدار تیمها تقسیم می شوند و بعد از هو و هورا کشیدنهای بلاانقطاع در طول بازی، صرفنظر از گلهای خورده یا زده، در پایان بازیها در کوچه و خیابانهای شهرها ساعاتی به جان همدیگر می افتند، و جنگ مغلوبه در می گیرد. نهایتا، بلوا با مداخله پلیس فیصله می یابد.
حاصل نهائی مسابقه:
۱- نهایتا هر کسی اعم از بازیگران (تیم برنده و بازنده) صاحب باشگاه و تماشاچیان(حامیان تیمها) به دنبال کار و زندگی، حساب و کتاب خود می رود.
٢- میلیونها پول مردم به صندوق صاحبان باشگاهها سرازیر می شود. یعنی، اینها، برندگان واقعی مسابقه هستند.
٣- گروههای تماشاگران- علاوه بر صرف هزینه، مضروب و مجروح، گروهی عصبی و گروه دیگر؛ خرسند از نتیجه مسابقه به خانه های خود میروند. اینها بازندگان واقعی هستند.
چرا انتخابات بطور کلی، انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران بخصوص، درست شبیه مسابقه فوتبال بین دو تیم منتخب دو باشگاه است؟ انتخابات ریاست جمهوری ایران بین دو تیم اصلاح طلبان و اصولگرایان حکومتی منتخب شورای نگهبان قانون اساسی بعد از یک دوره رقابت برگزار می شود. در طول دوره رقابت، دو تیم رقیب در برابر چشمان مردم دروازه های همدیگر توپ باران می کنند. هر بازیگری تلاش می کند برتری و حقانیت خود را ثابت نماید. جامعه تقسیم می شود. گروهی به حمایت از اصلاح طالبان و گروهی دیگر که حقوق شهروندیشان در همان ابتدای کار،بوسیله شورای نگهبان زیر پا گذاشته شده است، به طرفداری از اصولگرایان هو و هورا می کشند. به حوادث پس از پایان مناظره های تلویزیونی کاندیدهای رژیم توجه کنید! درست مثل حوادث پایان مسابقات فوتبال، طرفداران دو طرف به خیابانها می ریزند و الخ. نکته جالب توجه دیگر در این مسابقات انتخاباتی این است که رسانه های امپریالیسم غرب، بویژه تلویزیونهای صدای آمریکا و بی. بی. سی بریتانیا نیز در حمایت از اصلاح طلبان حکومتی، ضمن دفاع علنی از «مظلومیت» آقای هاشمی رفسنجانی بعنوان نماینده شاخص نئولیبرالیسم در ایران، بر آتش تنور مسابقه می دمند.
حاصل نهائی انتخابات
۱- در خاتمه انتخابات همه شرکت کنندگان، اعم از ولی فقیه (صاحب باشگاه) انتخاب شوندگان (بازی کنان برنده و بازنده) و انتخاب کنندگان (تماشاچیان حامی تیمها) صرفنظر از همه وعده ها، مطالبات و خواستها دنبال کار و زندگی خود می روند.
٢- انتخاب شونده از هر تیمی که باشد، کمر خود را برای خدمت به رژیم ولایت مطلقه فقیه سفت می کند. برای اجرای فرامین بانک جهانی و صندوق بین المللی پول آماده می شود. یعنی برنده نهائی بازی، ولی فقیه است.
٣- گروههای مردم (تماشاچیان)، علاوه بر صرف وقت، انرژی و امکانات خود، گروهی آزرده و رنجور، گروهی دیگر شاداب و خندان به خانه های خود می روند. عده ای به امید و عده ای دیگردر عالم تخیلات خود می گذرانند که در نهایت، هیچ چیزی عاید هیچیک از طرفین نمی شود. اینها هم بازندگان اصلی این مسابقه به حساب می آیند.
در بررسی حیله گریهای مشاطه های نظام ارتجاعی سرمایه داری، بوضوح دیده می شود که حامیان این نظام برای جلوگیری از مشارکت مردم در تعیین سرنوشت جامعه ای که در آن زندگی می کنند، از تمام متدها و راهکارهای ضد انسانی از جمله از افیونی بنام موهومات و خرافه پرستی بهره بر می گیرند، و در تاریخ معاصر با توجه به رشد فکری و عقلی در میان جوامع انسانی و کهنه شدن افیون موهومات و خرافات، مسابقات ورزشی و انتخابات را به افیون جدیدی برای دور ساختن مردم از مشارکت در تعیین سرنوشت خود و کشورش بکار گرفته است. بدین ترتیب هر چهار سال یکبار مردم را با انتخابات سرگرم می کنند، و در نهایت فقط به حاکمیت نامشروع سرمایه داران صورت قانونی داده و پایه های آن را تحکیم می بخشند.
با این وصف نیروهای مترقی، آزادیخواه، تحول طلب، بویژه نیروهای چپ بحکم عقلانیت و خرد خود، نباید به حمایت از این و یا آن تیم داخل تماشاچیان شده و خود را در مباحثات بی سرانجام و بی نتیجه درگیر سازند، که حاصلی جز تحکیم پایه های اریکه قدرت رژیم ولایت فقیه، رژیم موهومات و خرافات، رژیم جرم و جنایت در پی نخواهد داشت. بلکه برعکس باید بمنظور توضیح و افشای سی سال سیاست ویرانگرانه رژیم و ناتوانیهای آن در اجرای وعده های انتخاباتی کاندیدها و هدایت مدبرانه کشور، گام در میدان مبارزه انتخاباتی گذاشته، ماهیت و نتیجه زیانبار حمایت انسانهای کار و زحمت، زنان، دانشجویان، معلمان و دیگر گروهها و اقشار اجتماعی را روشن سازند. گروههای انسانی را از رو در روی هم قرار گرفتن بخاطر این و یا آن کاندید مورد تأئید شورای نگهبان بر حذر دارند. زیرا، همین امر اخذ تأئیدیه از شورای نگهبان به منزله نقض آشکار حقوق شهروندی انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان است. و در نهایت به سازماندهی و تشکل یابی گروههای مختلف اجتماعی در تشکلهای سیاسی، صنفی، سندیکائی و مدنی، حول محورهای مطالبات و خواستهای اساسی و ایجاد شرایط انقلابی کمک نمایند. نیروهای مترقی نباید فراموش کنند که در طول سی سال حاکمیت رژیم اسلامی، جناحهای مختلف آن، اعم از اصلاح طلبان و اصولگرایان، امتحان خود را پس داده اند. اختلاف آنها نه بر سر منافع مردم و مملکت، بلکه، فقط و فقط بر سر میزان حق السهم از تصاحب و «مال خودیها سازی» ثروتهای عمومی متعلق به مردم ایران است.