اینک سی و سه سال از قیام ۲۲ بهمن میگذرد، قیامی که در آن رژیم حاکم قدم به قدم دستاوردهای عظیم مردم را در انقلاب از آنها باز پس گرفت و ثمرات آنهمه قهرمانی و حماسه آفرینی توده های مردم را لگد مال کرد .
مردم ایران که آمالشان در انقلاب مشروطیت برآورده نشده بود در انقلاب سال ۱٣۵۷ نیز با شکست رویاهایشان مواجه گشتند. سنتگرایان اسلامی جهت ایجاد حاکمیت و برپایی حکومت مطلقه ولایت فقیه با ترور، سرکوب، شکنجه و کشتار، سالهای دردناکی را برای مردم ایران به ارمغان آوردند. امروزه با گذشت سی و سه سال از انقلاب این دردها همچنان باقی است.
سران مرتجع رژیم جمهوری اسلامی که زمانی برای فریب توده های مردم وعده رفاه و آزادی و خوشبختی را میدادند اکنون دیگر نزدیک به سی و سه سال است که تمام پرده ها را کنار زده اند و برای سرکوب مردم سراسر ایران فضای خفقان و ترور را برقرار نموده اند.
فشار و تهدید نویسندگان، روزنامه نگاران و هنرمندان و سانسور شدید بر آثار آن ها و هم چنین مطبوعات که از اولین ماه های تاسیس حکومت جهل و جنایت و سانسور اسلامی آغاز شده، هنوز هم ادامه دارد. هر روزنامه و نشریه ای که کوچک ترین انتقادی به حکومت مطرح کند و یا تلاش نماید مستقل از حکومت و جناح ها قعالیت داشته باشد، بلافاصله بسته می شود و دست اندرکاران آن نیز بی کار و یا محاکمه و جریمه و زندانی می شوند.
رژیم حاکم با توسل به دیکتاتوری تروریستی، عریان و عنان گسیخته حتی ابتدایی ترین حقوق مدنی و انسانی را از توده های مردم سلب نموده اند. ابعاد این اختناق و سرکوب به حدی رسیده که حتی زندگی خصوصی مردم نیز از مداخلات پلیسی و جاسوسی در امان نمانده است.
بیدادگری و خودکامگی رژیم به حدی رسیده است که اعتراض جهانیان را نسبت به کشتار و شکنجه و زندان و بی حقوقی مردم برانگیخته است. تمام ملیت های ساکن ایران، همه اقلیت های مذهبی و قومی نیز از حقوق اجتماعی، انسانی محروم شده اند و هر لحظه و هر ساعت در معرض ستمگریهای این رژیم قرار دارند. شرایط زندگی مادی توده های مردم نیز هیچگاه مانند امروز رقت بار و اسفناک نبوده است.
اما در مقابل این همه وحشی گری های حکومت اسلامی، جنبش های سیاسی و اجتماعی ایران اعم از جنبش کارگری، جنبش زنان، جنبش دانشجویی، جنبش انقلابی کردستان و آذربایجان و مردم تحت ستم و آزادی خواه سراسر ایران، به مبارزه خود در جهت سرنگونی حکومت اسلامی و برپایی یک جامعه آزادی و برابر و انسانی ادامه می دهند و مرعوب فضای پلیسی و رعب و وحشت حکومت نشده اند.
تاکنون نیز با جان فشانی و از خودگذشتگی و شهامت بی نظیر فعالین و هم چنین بسیاری از نویسندگان، هنرمندان و روزنامه نگاران جسور و پیشرو، تجارب ارزنده ای نصیب جامعه ایران شده است.
فراموش نمی کنیم که این تجارب مبارزاتی بسیار هم گران تمام شده اند و در راه آن ده ها هزار انسان توسط جوخه های مرگ حکومت اسلامی اعدام و یا ترور شده اند.
رژیم هر جنبش اعتراضی توده ها را بیرحمانه سرکوب نموده است، دهها هزار انقلابی را در زندانهای خود به بند کشیده ، هزاران انسان را به جوخه های اعدام سپرده است . به اعمال وحشیانه ترین شیوه های شکنجه ، رعب و هراس متوسل شده است اما اعتراض و مبارزه پیوسته تداوم داشته است و با همه این جنایات نتوانسته است روحیه انقلابی ، مبارزه جویانه ، مقاومت و ایستادگی را درمردم از بین ببرد.
در سطح بین المللی نیز حکومت اسلامی، به شدت منزوی است و به عنوان حکومتی که معیارها و قوانین دیپلماتیک را رعایت نمی کند با فشار رقبای خود روبرو است و مهم تر از همه سران این حکومت در نزد افکار عمومی مردم جهان، به عنوان تروریست و جانی و دشمنان سرسخت آزادی های فردی و اجتماعی معروف هستند.
تاکنون هر سال نهادهای بین المللی، از کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل تا کمیسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا، از تشکل های کارگری، زنان، مدافع حقوق کودکان، روزنامه نگاران بدون مرز، انجمن جهانی قلم تا امنستی و…، با صدور قطعنامه ها و ارسال نامه هایی به سران حکومت اسلامی، جنایات آن ها علیه بشریت را محکوم کرده اند و خواستار رعایت آزادی بیان، اندیشه، تشکل و هم چنین لغو اعدام و سنگسار و آزادی زندانیان سیاسی شده اند.
در خاتمه بدین مناسبت ما گروهی از هواداران سازمان فداییان خلق(اکثریت) و فعالین حقوق بشر در نروژ با انتشار فراخوانی در سی و سومین سالگرد انقلاب ۱٣۵۷ ، همه احزاب، گروهها، سازمانها و اشخاص آزادیخواه را فرا میخواند تا یک صدا بتوانیم در صفوفی نیرومند، آیندهای روشن را برای مردمی که در طول تاریخ خود در آرزوی آزادی بسر بردهاند، رقم بزنیم.
زنده باد آزادی
زنده باد مبارزه مردم ایران بر علیه رژیم آخوندی
مرگ بر دیکتاتور