دوستانی که از بیانیه نجات ایران حمایت کردهاند، به حق خرده میگیرند که اصلاح طلبان و تحول خواهان ایران باز به “تجارت حرف” مشغول شدهاند و راه گفتاردرمانی را پیش گرفتهاند، آن هم اغلب از نوع حرفهای تکراری پیشین که تنها در کاغذ کادویی جدید به جامعه هدیه شده است.
آنان معتقدند که خروج از این چرخهی ناقص و به ظاهر مسدود اصلاحات، با صدور بیانیه ناممکن است و به گامی عملی نیاز دارد، حتی محدود در حد استارت زدن و راه انداختن یک خودروی فرسوده و زنگ زده!
به گمان من، این حرف درست و به حقی است، چون حتی در حد مقدورات و بضاعت محدود کنونی هم امکان استارت زدن حرکتهای تحول خواهانه و اصلاح طلبانهی ساختاری وجود دارد و نیازی به هل دادنهای فرسایندهی کِسالت بار و زمان بَر نیست.
به نظر میرسد کار را میتوان از بند ۵ این بیانیهی ١٢ بندی آغاز کرد و از اعضای فراکسیون امید خواست که اگر در دور بعدی انتخابات، باز رای ملت را میخواهند- به ویژه بی ترس و بیم از خشم احمد جنتی و آرای آزادی ستیزانهی شورای نگهبان- خود پیش قدم شوند و استارت یک سری اصلاحات ساختاری را بزنند تا زمانی که فرصت برای برگزاری رفراندوم و تغییر اصول ضد دمکراتیک قانون اساسی فرا رسد.
دوستان در بند ۵ بیانیه نجات ایران، درست بر حساسیت «نظارت استصوابی» و ماهیت ضد ملی آن انگشت گذارده و بر ضرورت حذف آن تاکید کردهاند: «هرچند در بخشهای دیگر نیز به تبعات ویرانگر این اخلال نابجا در روند یک انتخابات آزاد اشاره کردیم، اما اهمیت این مساله به حدی است که باید به صورت ویژه بر آن تاکیدی دوباره داشت. دریچه تنگنظریهای نظارت استصوابی محصول یک عده یا گروه خاص نیست؛ به باور ما، از اساس بنیان و فلسفه چنین گزینشی زیر سوال است و هیچ تردیدی نیست که هرکس بر چنین بنیانی تکیه کند، دیر یا زود تمامی ارکان انتخابی کشور را از معنا تهی کرده، به رکود و فساد میکشاند. اگر امروز مجلس نمایندگان ما از حل بحرانهای ملی ناتوان است، اگر بسیاری از مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری ناامید هستند و اگر سرنوشت مجلس خبرگان، دچار چنان دور باطلی شده که جایگاهاش در سطح یک نهاد کاملا تشریفاتی و انتصابی تنزل یافته است، همه محصول رویه و بنیان غلطی است که با عنوان «نظارت استصوابی» بر پا شده است. از نظر ما، انتخابات کامل و آزاد تنها زمانی محقق میشود که تمامی ایرانیان بتوانند به یک اندازه در آن حق انتخاب کردن و فرصت انتخاب شدن داشته باشند.»
اهالی «خانه ملت»، اگر میخواهند نام نیکی از آنها در تاریخ به یادگار بماند، ضرورت دارد به این نکته اساسی توجه کنند که در شرایط موجود کشور، در عمل هیچ گونه اصلاح ساختاری در ایران ممکن نیست، مگر این که در گام اول از گردنه نظارت استصوابی عبور کرده باشیم.
ملت حق دارد که طلبکارانه از نمایندگانی که به مجلس روانه کرده است، قاطعانه بخواهد که از جای برخیزند و گامی بلند به پیش نهند و مسئولانه گره کوچکی از پیچیدگیهای حرکتهای اصلاح طلبانه ایران بردارند، تا راه برای برداشتن گامهای دیگر و انجام کارهای بزرگتر باز شود. البته این درخواست زیادی نیست، تنها بخشی از مطالبات مردم ایران است برای رسیدن به آزادی و بهروزی!