جمعه ۷ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۴۲

جمعه ۷ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۴۲

فلسفه کانت؛ تئوری انقلاب فرانسه شد...
سوسیالیست ها فلسفه کانت را ایده آلیستی، ذهنی،و آگنوستیکی-لاادری می نامند. کانت مدعی بود که مقوله های زمان و مکان، اشکال واقعیت عینی نیستند بلکه نظر و بینش فردی و...
۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: آرام بختیاری
نویسنده: آرام بختیاری
ادای احترام به غلامحسین ساعدی-۲۹ دسامبر پرلاشز پاریس!
اخیرا ویدیویی در شبکه های اجتماعی منتشر شده است که در آن یکی از عناصر سلطنت طلب به مقبره شخصیت برجسته ادبی و سیاسی ایران غلامحسین ساعدی در پرلاشز پاریس...
۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سردبير ماه
نویسنده: سردبير ماه
صدای لمپنیسم در پوشش سلطنت طلبی...
این افراد، که ظاهراً توانایی ورود به بحثی مستدل و منطقی با منتقدان را ندارند، سعی دارند به جای پرداختن به گفتگوی سالم و تبادل نظر سازنده، با توسل به...
۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
چپ، آزادی و عدالت در تاریخ معاصر ایران!
در این بخشِ پایانی، ابتدا مروری کوتاه بر تاریخ چپ ایرانی دارم، از سال‌های آستانه‌ی جنگ اول جهانی تا امروز و سپس تلاش می‌کنم تا در پرتو نکات مطرح شده...
۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: علیرضا بهتوئی
نویسنده: علیرضا بهتوئی
ضرورت چپ وجمهوری خواهی...
برای جریان چپی که می خواهد برای دغدغه های عمومی نسبت به وضعیت وخیم شکاف طبقاتی سیاستهای خصوصی سازی و کاهش نقش دولت در جوامع بازاری معاصر که نولیبرالیسم آنرا...
۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: جابر حسینی
نویسنده: جابر حسینی
چله ی زمستان
یلدا، شبِ قشنگ/ شبِ خاطره ها، و دوران زمان/ دوران دریائی دل،/ و دوستی ها و رفاقت ها
۱ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوە داد
نویسنده: کاوە داد
ماشین اعدام و سرکوب را متوقف و زندانیان سیاسی را آزاد کنید
حکومت جمهوری اسلامی،در این شرایط که در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مسائل منطقه ای با نا کامی روبرو شده و به شدت در بن بست و بحران...
۳۰ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: جبهه ملی ایران
نویسنده: جبهه ملی ایران

مانیفست روشنگری فلسفه کانت

کانت، قدی کوتاه، مغزی بزرگ .
کانت نظریه اخلاق خود را آزاد ازمعیارهای دینی تعریف نمود. او پایه گذاراخلاقی است که ماورای دین و نرم های اخلاقی قراردارد و تنها روی منطق عقل گرایی بناشده است. وی می گفت که تمام مفاهیم اخلاقی، جا و منبع خود را درعقل دارند. درنظر کانت گرچه ادیان گوناگونی وجود دارند، ولی تنها یک نوع اخلاق وجوددارد

کانت، مخلص روسو، دوستدار اپیکور، راهنمای اینشتین
امانوئل کانت، نخستین نماینده فلسفه کلاسیک آلمانی، خالق مهمترین مانیفست روشنگری اروپایی در بیش ازدوقرن پیش است. اوبین سالهای ۱۸۰۴-۱۷۲۴ میلادی درشرقی ترین نقطه دولت پروس در روسیه امروزی بدنیا آمد وهیچگاه شهرمحل تولد خودراترک ننمود؛ گرچه دردانشگاه جغرافیای جهانی درس میداد! اوتاکنون پرخواننده ترین فیلسوف غرب بوده است. ازطریق او روشنگری آلمان به نقطه اوج خودرسید. لنین می نویسد که مشخصه فلسفه کانت، کوشش اوبرای آشتی ایده آلیسم وماتریالیسم بود. مورخین چپ، اخلاق هومانیستی اورا صوری ومجازی نامیدند، گرچه تئوری تشکیل جهان وی دیالکتیکی- ماتریالیستی است. هیچ کس پیش ازاو آن چنان عمیق درباره توانایی و تحقیق پیرامون شناخت انسان کوشش ننمود.
بیوگرافی نویسان درباره کانت می نویسند که درازی قدش فقط ۱۵۰ سانتیمتر بود و جثه ای غالبا بیمار داشت. اوفرزند چهارم دریک خانواده ۱۳ نفری بود و پدرش درشهر کونیگزبرگ، زین ساز و جل دوز بود. کانت دردانشگاه، ریاضیات وعلوم تجربی تحصیل کرده بود و پیش ازاشتغال به رشته فلسفه، چندین کتاب درباره علوم تجربی، ریاضیات وعلم منطق نوشت. علاقه اوبه فیزیک مدرن موجب استفاده از ریاضیات وعلوم تجربی درکارها یش گردید. وی می گفت که وظیفه عمومی دولت تربیت شهروندان برای درک آزادی است. درزمان کانت، سرزمین آلمان زیرنفوذ امیران، حاکمان، شاهزاده گان، ونیمه فئودال ها بود. کانت درسال ۱۷۵۶ استادمنطق ومتافیزیک دردانشگاه شهرکونیگزبرگ گردید.
آثارفلسفی تاریخی کانت دررابطه باآثارروشنگرانه متفکری بنام “هردر” خوشبینانه و ترقی خواهانه تر بودند. کانت ضد راسیونالیسم بی رنگ “وولف” و ضد شک گرایی هیوم کوشش نمود. وی فلسفه انتقادی خود را با تحول کوپرنیکی درعلم نجوم مقایسه می کرد وآنرایک انقلاب فکری نامید؛ چون درکشف کوپرنیک گفته شد که درحالی که سیارات ثابت هستند، انسان درروی کره متحرک و گردون به آنان می نگرد ونه بر عکس. ازتفکرفلسفی کانت نیروهای روشنگری گوناگونی سرچشمه گرفتند. وی می گفت که روشنگری میان مردم زمانی ممکن است که آزادی، کالایی عمومی ومورداستفاده عقل گردد. کانت گرچه طرفدارانقلاب فرانسه درسال ۱۷۹۵ بود ولی درآلمان پروسی، رفرم و اصلاحات راتوصیه میکرد. به سبب فعالیتهای ضدمسیحی اش، شورای سلطنتی دولت پروس درسال ۱۷۹۶ به وی اخطار نمود که دست ازفعالیت های ضد دینی بردارد و گرنه به سیاهچال می افتد.
درآغازقرن ۱۹ ، فلسفه انتقادی، مکتب حاکم درمنطق زبان آلمانی بود، وبعدهازیرشعار “بازگشت به کانت”، شکل تئوری شناخت بخودگرفت. کانت درآغازکوشید تا واسطه ای میان طرفداران لایبنیتس و طرفداران دکارت گردد. دکارتی ها با تکیه بر بورژوازی نوپا، ازموضعی ماتریالیستی به فعالیت علیه مذهبیون مدرسی و اسکولاستیک پرداختند. غیرازتاثیر روی ادبیات، بدون شناخت فلسفه کانت، درک آثار ادبی شیلر، شاعرمعروف آلمانی، غیرممکن است. کانت بعدها روی متفکران دیگری مانند نیچه، هگل، شوپنهاور، شلینگ، فیشته، و هایدگر نیزاثرگذاشت. اومی گفت که شناخت قوانین طبیعی باکمک علوم تجربی تنها با تکیه برنظرات نیوتن ممکن است. نظرات کانت درباره مقوله های زمان ومکان مقدمات تئوری نسبیت اینشتین شدند. ازنظرسیاسی کانت جنگ را محکوم می کرد و آنرا خلاف عقل عملی انسان میدانست. او آن زمان ایالات متحده آمریکا را بهترین سیستم فدرال درمقابل اروپای شاه نشین و حاکم گرا، می دانست. تضادهای عقل انتقادگرای کانت موجب دیالکتیک درکار فیشته، شلینگ و هگل گردید. موسی مندلسن، کانت را نماینده متافیزیک عقل گرای روشنگری نامید که همچون آسیابانی به خرد کردن ومخلوط نمودن همه نظرات می پردازد. کانت می گفت که روسو خوشبینی، ترقی خواهی، اخلاقگرایی وروشنگری انتقادی را به او آموخته است. او پیرامون پیچیدگی نوشته هایش می گفت: متخصصان باید آثاراورابرای مردم عامه قابل فهم نمایند. هاینه به انتقاد ازآثارکانت می گفت مقلدان بی سواد اوباعث این خرافات شدند که اگر متفکری ساده وعامه فهم بنویسد، فیلسوف محسوب نمیشود. کانت، آموزگار آزادی و پایه گذار فلسفه اخلاق براساس عقل محض است. فریدل دررابطه باآثار کانت می نویسد که انسان بعنوان موجودی شناختمند، قانونگذارجهان خارجی است و بعنوان موجودی اخلاقگرا، قانونگذاری برای رفتار وکردار خود می باشد.
کانت درکتاب مهم اش یعنی ” نقد عقل محض” خودرا با متافیزیک و مسائل شناخت سرگرم نمود. او می گفت که هیچ چیز عقلی بدون اینکه قبلا ازطریق قوای حسی درک شده باشد، وجودندارد؛ چون قوانین طبیعی وابسته به ذهن قضاوت کننده هستند وآن عقل ما است که به طبیعت، قوانین اش را نسبت می دهد و یا معرفی می نماید، وشناخت هایی وجود دارند که برپایه تجربه انسان نیستند چون در انسان غریزا قوای شناخت خاصی وجود دارد. اوآنرا عقل محض نامید، یعنی شناختی که ماورای تجربیات انسان هستند. کانت می نویسد که نه شناخت انسان براساس اشیاء است بلکه اشیاء خود را با شناخت انسان تطبیق می دهند. این نظررا او تحول کوپرنیکی فلسفه خود نامید و آن را به انسانی تشبیه نمود که روی کره چرخان وگردان به ستاره هایی ثابت درکائنات می نگرد، قبل از کوپرنیک فکر می کردند انسان درجای ثابتی ایستاده و سیارات به دوراو می چرخند. کانت همچنین ادامه می دهد که بینش ها و مفاهیم به تنهایی شناخت نیستند، بلکه فقط چیزهایی که متکی به تجربه باشند، می توانند موضوع شناخت باشند. اشاره کانت به غریزی بودن بخشی از پروسه شناخت انسان، امروزه بخش مهمی از تئوری شناخت است. کانت حتی شناختی که خودرا بااخلاق، زیبایی، تاریخ و غیره سرگرم کند، متافیزیکی می دانست. اوپایه گذارمقدمات متافیزیکی تئوری شناخت است، که مرزهای شناخت رادر تجربه دنبال میکند. درجواب چگونه انسان به شناخت می رسد، کانت میگفت که باید عقلگرایی و تجربه گرایی راباهم ترکیب نمود. او مدعی بود که انسان دراصل قادر به شناخت خود نیز نیست. امروزه اشاره می شود ازآنجایی که کانت مرزهای محدود شناخت رانشان داد، درهایی برای عقیده دینی باز نمود .
کانت نظریه اخلاق خود را آزاد ازمعیارهای دینی تعریف نمود. او پایه گذاراخلاقی است که ماورای دین و نرم های اخلاقی قراردارد و تنها روی منطق عقل گرایی بناشده است. وی می گفت که تمام مفاهیم اخلاقی، جا و منبع خود را درعقل دارند. درنظر کانت گرچه ادیان گوناگونی وجود دارند، ولی تنها یک نوع اخلاق وجوددارد. او مسیحیت راازنظر اخلاقی آن زمان کامل ترین دین می دانست. وی می نویسد که قوانین اخلاق، انسان را وادارمی کنند که خلاف تمایلا تش تنها بخاطر انجام وظیفه، عمل کند.
کانت در کتاب “نقدنیروی قضاوت” درسال ۱۷۹۰ به بحث پیرامون احساس، طبیعت و زیبا شناسی پرداخت. اوتجربه زیبا شناسی را به سبب وحدتی از عقل واحساس می دانست و می گفت که هیچ چیز طبیعتا زشت ویا زیبا نیست بلکه احساسات انسان است که آنرا زشت و یا زیبا درک می کنند و در زیبایی، کیفیت مهم است و در متعالی بودن، کمیت، یعنی نیرو، عظمت، وشکوه؛ و زیبایی موجب علاقه وتمایل میشود، و متعالی بودن باعث تعجب، احترام، و توجه. پیش ازاو فلسفه دگماتیک میخواست تادر زیبایی یک عنصر عینی بیابد ولی کانت تقدم را به عنصر ذهنی و شخصی داد.
کانت همیشه علاقه خاصی به موضوعات متافیزیک فلسفه زمان خودداشت. اودرسال ۱۷۸۱ درکتاب “نقدعقل محض” خود را با اصول متافیزیک فلسفه نظری و عملی، سرگرم نمود. متافیزیک مورد نظر کانت، علم و دانش و منبع و مرزهای عقل انسان رامورد بحث قرارداد. او می گفت نه وجود خدا را می توان ثابت نمود ونه می توان آنرا نفی کرد. درنظراو متافیزیک بعنوان علم الاشیاء غیرممکن است. وی می گفت که سه پرسش مهم متافیزیک درباره خدا، آزادی، و ابدیت، را عقل نمی تواند جواب بدهد، چون آنان ورای تجربه عینی انسان هستند. عقل انسانی همیشه کوشیده است تا ازمرزهای تجربه بگذرد وخالق ایده هایی باشد که ورای تجربه هستند و چون عقل درباره وجود خدا نمی تواند پاسخی روشن بدهد و جوابی به سئوال آیا روح ابدی است، وآیا آزادی اراده وجود دارد؟ متافیزیک سنتی اهمیت و شورخود را ازدست داده است.
اهمیت جهانی فلسفه کانت درطرح ۴ پرسش زیراست:
امکان چه دانشی برای انسان وجوددارد؟
ماچه وظایفی داریم؟
چه امیدهایی میتوان داشت؟
انسان کیست یا چیست ؟
در نظرکانت، جواب پرسش اول را متافیزیک و جواب پرسش دوم را اخلاق، و جواب پرسش سوم را دین، و جواب پرسش چهارم را، باید سه جواب دیگر پاسخگو باشند.
درنظرکانت طبیعت وحدتی است ازتمام ظواهر که بصورت قانونمندی تنظیم شده است و تمام بینش ها و نظرهای تجربی ما در چهارچوب مکان وزمان بوجود می آیند و عقل شامل فرم های شناخت است، که فرمهای بینشی مکان وزمان هستند. ارسطو فرم های تفکررا مقوله نامید. مفاهیم زبانی ما در باره خیر و شر و یا خوب و بد، متکی به تجربه نیستند، بلکه بینش های ما اززمان و مکان هستند، و یا وابسته به آنان می باشند. امروزه مورخین تاریخ فلسفه، کانت را معمار واستاد عقل محض و استاد ساختمانی عظیم ازتفکر می دانند. آنان می گویند که نمی توان بخش هایی ازآن ساختمان راجدا نمود و مورد نقد قرارداد. توضیح دیگرآن که مجموعه آثار ۲۳ جلدی کانت درسال ۱۹۵۵ منتشرگردید.

تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد, ۱۳۸۸ ۰:۳۰ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

به پیشواز شب چلّه – پایداری در پیروزی نور و آزادی بر ظلمت و استبداد!

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) از این که نخستین پیام خود پس از انتخابش را هم زمان با شب یلدا، پایان جان‌سختی شب و جشن آغاز بازگشت نور بر زندگی و طبیعت راهی خانه‌های هم‌میهنان خود می‌نماید، خرسند است. ما این هم‌زمانی امیدآفرین را ادامهٔ  راهی می‌دانیم که دیری‌‌است در همراهی با مردم سرزمین‌مان در پیکار دیرینه‌شان با شب و ظلمت و در پیوند با آزادی و نور، برگزیده‌ایم.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

رئیس جمهور پزشکیان، وعده‌هایش و انتظارات مردم…

قراین، شواهد و تحولات جاری در کشور حاکی ازآن است که در صورت مخالفت مسئولان نظام و افراطیون با خواست مردم و درک نادرست از تحولات داخلی، منطقه‌ای و جهانی، جامعه درگیر حوادث و اتفاقات بسیار ناگوار خواهد شد. با این چشم‌انداز از تحولات پیش رو ضروری است تا سازمان‌ها، احزاب، نهادهای مدنی و تشکل های صنفی- سیاسی، با ارزیابی از تحولات ناشی ازحوادث و اتفاقات احتمالی، برای ایفای رسالت تاریخی خود همراه و همسو شوند.

مطالعه »
بیانیه ها

به پیشواز شب چلّه – پایداری در پیروزی نور و آزادی بر ظلمت و استبداد!

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) از این که نخستین پیام خود پس از انتخابش را هم زمان با شب یلدا، پایان جان‌سختی شب و جشن آغاز بازگشت نور بر زندگی و طبیعت راهی خانه‌های هم‌میهنان خود می‌نماید، خرسند است. ما این هم‌زمانی امیدآفرین را ادامهٔ  راهی می‌دانیم که دیری‌‌است در همراهی با مردم سرزمین‌مان در پیکار دیرینه‌شان با شب و ظلمت و در پیوند با آزادی و نور، برگزیده‌ایم.

مطالعه »
پيام ها
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

فلسفه کانت؛ تئوری انقلاب فرانسه شد…

ادای احترام به غلامحسین ساعدی-۲۹ دسامبر پرلاشز پاریس!

صدای لمپنیسم در پوشش سلطنت طلبی…

چپ، آزادی و عدالت در تاریخ معاصر ایران!

ضرورت چپ وجمهوری خواهی…

چله ی زمستان