پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۲۱:۵۰

پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۲۱:۵۰

ناک‌دان شدن سه‌شنبه، ناک‌اوت شدن جمعه!
حال پیش‌بینی می‌شود که جلیلی گل خورده در مناظره‌ی اول و ناک‌دان شده در مناظره‌ی دوم، و در عمل شکست خورده در منظر افکار عمومی، در انتخابات روز جمعه عاقبتی...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: عیسی سحرخیز
نویسنده: عیسی سحرخیز
در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرده و نمی‌کنیم!
این انتخابات به مانند هر انتخابات دیگر در نظام‌های سرمایه‌داری به این معناست که تنها زمانی به مردم «حق انتخاب» داده می‌شود که از میان ستمگران یکی را «انتخاب» کنند...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ۹ زن چپ محبوس در اوین
نویسنده: ۹ زن چپ محبوس در اوین
بیانیه «همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات» پیرامون نتایج انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم
«همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات در ایران» که انتخابات در مرحله نخست را تحریم کرده بود، کماکان معتقد است که حل مشکلات کشور در ارتقاء حرکت‌های اعتراضی به سطح ابرجنبش سراسری...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
در دور دوم انتخابات، با رای " نه" به جلیلی شرکت می‌کنیم!
اگر در دور اول "نه" به شرکت در انتخابات، شاکله نظام ونظارت استصوابی را هدف قرار داد و در همه ارکان نظام و در دل و جان مردم تاثیر خود...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
حزب دمکراتیک مردم ایران: نه به جلیلی!
در دور دوم انتخابات، دو نامزدی که در برابر هم قرار می‌گیرند، هر چند در وفاداری به نظام جمهوری اسلامی و ولی فقیه مشترک‌اند، اما به لحاظ اهداف، گرایشات، تعلق...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
چرا به پزشکیان رأی می دهم!
در ارتباط با چرایی عدم استقبال توده‌ها در مشارکت انتخاباتی دلایل متعددی را می‌توان شمرد ولی بدون شک تمامیت‌طلبی، اقتدارگرایی و قشریت دخیل در هستۀ مرکزی قدرت سیاسی نقش مهمی...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: محمود کرد
نویسنده: محمود کرد
باز هم انتخابات، باز هم دفاع از منافع ملی، هم استراتژی هم تاکتیک!
عدم شرکت در این دوره می‌تواند تاکید مجددی باشد بر یک اقدام ثابت شده. اما اگر بپذیریم که چینش و مهندسی این‌چنینی انتخابات با همهٔ اهدافی که به دنبال داشته...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سهراب ایران
نویسنده: سهراب ایران

مثلث شفاف «رفراندم ، قانون، جامعه»

حکومت در مدت کمتراز یک هفته سایت را در ایران مسدود کرد و تمام راه ها ی رسیدن به آن را فیلتر گذاشت و بست و با توجه به اینکه در اولین قدم ، همانطوری که اولیت امضا کنندگان هم گفتند ، طرح یک گفتمان مطرح بود و در اولین روند ، ظرف سه ماه مقدار امضایی هم که از داخل و خارج از کشور جمع شده رقم قابل ملاحظه ای بود و گردانندگان سایت نشان دادند که 70 درصد از داخل ایران هستند و 30 درصد از خارج از کشور و پیش از 300-400 مقاله خوب و جدی طرفدار و یا علیه این طرح نوشته شد.

نکته : دو دوستی نادیده ؛ یکی از نشریه ای آمریکایی و دیگری از رادیو ملی و خبر گزاری ژاپن ، آرام و منطقی تماس گرفتند و خواهان مطلبی بود ند درباره رفراندم و نیز گزارشی می خواستند و صدایی جهت انتشار؛ و در این هنگام هم از عراق ، کردهای همزبانانم نیز گفتند که در باره موضوع رفراندم تا به امروز سخنی به میان نیاورده اند و اگر می شود گفت و گوی تازه تری ارایه شود ….
مانده بودم در برابر این محبت و یقین پرمهر دوستانم ، چه کنم ، از آنجا که در این ” خلوت گزیده ” در این یک سال ، نوشتم و خواندم و باز گفتم سخن دیگران را ، اما حال وقت سفر بیامد و قصد ترک ماوا گفتن؛ به هر روی، دل نشکستم و پرسشهای آنان را هم جمع کردم و در کنار دغدغه های خودم نهادم و با آقای ” محسن سازگارا ” تماس گرفتم و او هم بنا به لطف همیشگی اش پذیرفت تا این سخن و پیام دوستانه اش را – بنا به مساعدت و همیاری دوستان جوان در ترجمه پیام ایشان به چند زبان – به هموطنانش و دیگر نوع بنی آدم ، در جای جای گیتی برساند و به یادگار بماند.
این گفت و گوی صمیمانه و بی پرده ، در آغاز نیم شب روز شنبه ۸ اسفند ماه – ۲۶ فبریه ۲۰۰۵ – ضبط شده است و متاسفانه ترجمه آن – خصوصا به ژاپنی و کردی – یک هفته و اندی به طول کشید و پس از تنظیم و تصحیح لازم در روز ۱۰ مارس ، متن فارسی آن با بازبینی جناب سازگارا ، جهت انتشار در اختیار سایت ها قرار می گیرد.
—————————————————————————————————-

۱. پس از اعلام فراخوان ملی رفراندم ، بسیاری از منتقدین گفتند که مفهوم آن واضح و شفاف نیست ، حالا عقیده شما در این باره چیست ؟

سازگارا : من البته نمی دانم آنهایی که می گویند متن شفاف نیست ، مراد و منظور انها کدام بخش از فراخوان است اما این نکته کلی را می توانم بگویم و آن این است که این متن صرفا یک فراخوان است برای امضا کردن یک درخواست برای برگزاری رفراندم در ایران .
طبیعی است در چنین متنی یک صفحه ای ، که شما می خواهید مردم را دعوت کنید که روی اینترنت این درخواست را امضا کنند ، قرار نیست که همه حرفها ی دنیا را بزنیم و همه رئوس یک قانون اساسی را در آن بنویسیم و قرار نیست که در آن تمام اظهار نظرها را مطرح کنیم و اتفاقا معتقدم که در حد یک درخواست، این متن بسیار شفاف است و خیلی روشن مطرح کرده است که قانون اساسی فعلی چرا اشکال دارد و ما در کلی ترین مفاهیم خواهان چه نوع قانونی هستیم و راه رسیدن به آن چرا از یک رفراندم می گذرد . بنابراین فکر می کنم که تهیه کنند گان متن فراخوان و طراحان اولیه تا جایی که توانسته اند یک متن بسیار دقیق و شفاف مطرح کرده اند وبرای امضا کردن در اینترنت و سایت شصت میلیون ، در اختیار مردم گذاشته اند. 

۲. پس منظور و مقصود شما از فراخوان رفراندم ملی ، در واقع آگاهانیدن مردم بود و یا یک چیزی را به عنوان جانشین تصمیم مردم مطرح کردن ؟ زیرا تا جایی که من از سخنان شما برداشت کرده ام ، مقصودتان نوعی آگاهی دادن به مردم بوده است ؛ درست است ؟ 

سازگارا : نخیر، هیچکدام ! در بالای متن فراخوان نوشته شده ،” فراخوان ملی برای درخواست برگزاری رفراندم”. یعنی فراخواندن مردم برای اینکه آن در خواست را امضا کنند. در خواستی که به نهادهای بین المللی ارایه بشود و گفته بشود که مردم ایران ، دیگر گزینه ای ندارند جز آنکه در یک رفزاندم و حرکت دمکراتیک بتوانند به قانون اساسی فعلی ” آره و یا نه ” بگویند و انتخابات آزاد مجلس موسسانی برگزار بشود تا بتوانند قانون اساسی جدیدی به وجود بیاورند. 

۳. به گمانم در اول آذر ماه بود – یعنی ۲۱ نوامبر – که مساله رفراندم منتشر شد و سایت آن هم راه اندازی شد ؛ با وجودی که تا کنون وارد چهارمین ماه از گدشت این موضوع می شویم و تاکنون هم شاید حدود تقریبی ۳۵۰۰۰ نفر آن طرح را امضا کردند و البته در گفتارهایی آمد که گویا مساله تعداد امضا مهم نیست و…، اما شما اعلام کردید که مراحل رفراندم دارای ۴ گام هست ، آیا الان پس از گذشت این زمان می شود بفرمایید که برای ادامه روند رفراندم چه برنامه ای دارید ؟
{ در حالی که جمعیت تقریبی ایران ۷۰ میلیون نفر است و نزدیک به ۴ میلیون نفر از ایرانیان هم مقیم خارج از کشورند و به عبارتی در ازا هر ۲۰۰۰ نفر ، یک امضا جمع شده است }

سازگارا : من فکر می کنم که با توجه به اینکه مطابق پیش بینی اولیه ما ، حکومت در مدت کمتراز یک هفته سایت را در ایران مسدود کرد و تمام راه ها ی رسیدن به آن را فیلتر گذاشت و بست و با توجه به اینکه در اولین قدم ، همانطوری که اولیت امضا کنندگان هم گفتند ، طرح یک گفتمان مطرح بود و در اولین روند ، ظرف سه ماه مقدار امضایی هم که از داخل و خارج از کشور جمع شده – البته با توجه به اینکه از هفته دوم در داخل مشور فقط از طریق ایمیل امضاها ارسال شده است – اما رقم قابل ملاحظه ای بود و گردانندگان سایت نشان دادند که ۷۰ درصد از داخل ایران هستند و ۳۰ درصد از خارج از کشور و پیش از ۳۰۰-۴۰۰ مقاله خوب و جدی طرفدار و یا علیه این طرح نوشته شده و حدود ۲۰۰ مصاحبه جدی و خوب در مطبوعات و رسانه های همه دنیا راجع به آن اعلام شد و بیش از ۳۰۰ نفراز شخصیت حقیقی و حقوقی حمایت و پشتیبانی خود را اعلام کردند و به نظرم این سرمایه بسیار بزرگ و خوبی است که در فاصله کمتر از ۳ ماه به دست آمد و در دوره عمق و وسعت دادن به رفراندم یا تعمیق مساله گفتمان رفراندم مطرح شده است و موفقیت آمیز بوده و این دوره البته و هنوز به پایان نرسیده است و بحث هایی مانند نقد قانون اساسی فعلی ، بررسی مبانی یک قانون اساسی دمکراتیک و راه کار بررسی خود راه کار رفراندم در مقایسه با دیگر راه کارهای رقیب ، مانند انتخابات آزاد ریاست جمهوری – که بعضی ها مطرح کردند و امثالهم – هنوز جا دارد که در خصوص آن بحث بشود و در این مرحله البته هنوز به قدر کافی روی آن کار شده است و اما به نظرم در قدم بعدی که مرحله و قدم سازماندهی است ، یعنی مطرح شدن درخارج از کشور ، البته به دلیل باز بودن فضا ، تا مکانیزم هایی که – الان هر چند پیشنهادهای خاصی هم مطرح شده – کمیته های پیگیری که به وجود آمده اند و باید بتوانند تشکل ها را بین خودشان به وجود بیاورند که اولین قدم های آن هم برداشته شده است و البته در داخل ایران هم بنا به شرایط خاص موجود ، این کار به شکل دیگری در حال انجام هست و بنابراین این مرحله سازماندهی ، مرحله بعدی است که باید اتفاق بیافتد و اولین قدم هایش به طرح توسعه هایی غنی کردن سازماندهی ها مطرح شده و بعد از آن در واقع می توانیم در فاز ۴ ، یعنی مقاومت نافرمانی مدنی نزدیک تر می شویم و اکسویون های غیر خشونت آمیز آن و دمکراتیک فکر کنیم که از کارهای کوچک طبعا شروع می شود ، تا در انتها که به هدف نهایی که به برگزاری رفراندم است ، ختم بشود .
و این مسیر حساس ترین بخش آن در مرحله مقاومت شکل می گیرد و اما به اعتقاد من ، مهم ترین قسمت همین تئوری طرح گفتمان است و هر چه عمیق تر کردن باشد ، کار ما را در مراحل بعدی چه سازماندهی و چه مقاومت مدنی ساده تر می کند.

۳. یکی از سوالهای اساسی مطرح شده این است که آیا رفراندم برای تغییر حکومت است و یا تغییر قانون اساسی و یا هدف دیگری در نظر دارید و از طرفی عملی شدن این امر قبل از حکومت است و یا بعد از حکومت فعلی ایران ممکن است و اصولا دیدگاه شما نسبت به این امر چه چیزی هست ؟ چون در هیاهوی این سه ماه ، هدف و دیدگاه اصلی افراد اولیه کم رنگ و یا گم شد و الان می خواهم که درباره این مساله دوباره از شما بپرسم که هدف اصلی شما از مطرح کردن این مساله چه بود ؟

سازگارا : بله همانطور که شما اشاره کردید ، نکته ای هست که باید به آن اشاره کنم و آن هم این است که در تب و تاب معمولا جای کار عاقلانه تنگ می شود و الان هم می بینم که بعضی ها می گویند که تب رفراندم خوابید و یا فروکش کرد و من نمی دانم که این افراد ، با طرح این مسایل چه دیدگاه و منظوری دارند ؟
اما از نظر شخصی من ، در شرایط تب آلود کار دمکراتیک نمی شود کرد و اگر هم تبی بوده است ، چه بهتر که این تب بریده شده باشد و درجه حرارت طبیعی رفراندم پدیدار شده باشد و بشود با طمانینه و آرامش و مبتنی بر عقل و عقلانیت حرکت کرد .
و این نکته را هم که شما می فرمایید ، فکر کنم متن خود رفراندم بسیار روشن است و دعوت به رفراندمی است که در طی آن مردم برای انتخابات آزاد مجلس موسسان ” آری یا نه ” بگویند و این کار منجر به تدوین یک قانون اساسی جدید بشود و یک قانون نو هم طبعی است که ساختار نظام موجود را تغییر می دهد و نهادهای دیگری شکل می گیرد و بنابراین این حرفها به زبان دیگر هم معادل این است که شما تغییرات بنیادی و تولد نوینی را برای نظام شکل می دهید و البته من نمی خواهم که الان خیلی وارد این مباحث بشوم و جزییات را مطرح کنم.
اما به نظرم طرح اینگونه مسایل که ” باید نوشت ، جمهوری اسلامی ، آری یا نه ؟ ” و یا ” رفراندم بعد از فروپاشی و یا قبل از فروپاشی ” و…اصولا حرفهای درخور و موجهی نیست و بنابراین یک نظام حکومتی- در ساختار حقوقی – چیزی است که نهادهایی را تعریف کرده و بر اساس آنها ، افراد خاصی و برخی ها مسولیت آنها را بر عهده دارند و طبیعی است که شما آن ساختار را تغییر بدهید ، ساختار دیگری به وجود می آید که نظام دیگری است و چیزی عجیب و غریب هم نیست و این سوالها هم که آیا مثلا ” نظام جمهوری اسلامی هست و یا نیست که این رفراندم برگزار می شود ” ، به نظر من این قبیل سوالها پرسشهای انحرافی است و چون شما امکان ندارد کهبه آن مقدار از فشار به حکومت برسید برای تن دادن به رفراندم ، مگر آنکه قبل از آن در فاز مقاومت مدنی ، بسیج بزرگی از نیروهای مردم اتفاق افتاده باشد و در این حالت اگر چنین نیروهایی ایجاد شده باشد ، طبیعی است که در واقع به نوعی مردم وضعیت فعلی را ابتدا خاق کرده اند و در کوچه و خیابان حومت را خلع ؛ و طبعا بعد از ان رفراندم اتفاق می افتد….
البته اینجا جای تفسیر و توضیح بیشتر نیست و لی اصولا پروژه هایی هست – که من خودم ۲ سال پیش آنها را نوشتم و مطرح کردم – مبنی بر این که رهبری در سیاست ها یکلان و رهبری حکومت و یا شخص رهبر هم علاوه بر قاون اساسی باید به رفراندم گذاشته شود و اصولا در نظامهایی مانند نظام ما ، چه شما بگویید که سیاست های کلان رهبری و یا خود رهبر و یا خود عملکرد رهبری به رفراندم آری و نه مردم گذاشته بشود و چه بگویید که خود نظام و یا قاون اساسی به رفراندم آری و نه مردم گذاشته بشود و… و حتی پافشاری کنید که در یک انتخابات آزاد که خارج از رفتار قانون اساسی فعلی و شورای نگهبان ، مردم بتوانند یک نفر را آزادانه به عنوان رییس جمهور انتخاب کنند و بگویند ایشان رییس جمهور ماست و البته ممکن است که مختصری در نتایج ، اختلافات باشد ، اما مطمئنا در عمل اتفاقی که خواهد افتاد این است که ایجاد فشار لازم برای تحقق بخشیدن به هر کدام از این اهداف که عرض کردم ، معادل است با مقدار فشاری که علنا یک نظام را می تواند به پایین بکشد و ساختار نوینی را به وجود بیاورد و لذا – در واقع امر – به هر زبان دیگری بگویید ، این گزینه ها و پروژه ها معادل هم در خواهد آمد و اما گزینه قانون اساسی که برای فراخوان دعوت شده از مردم که در خواست را امضا کنند ، از این حیث از همه گزینه ها بهتر است ؛ چون مرکز حقوقی دارد و هم در سطح بین المللی قابل طرح است و هم در داخل ایران منطق خاص خودش را دارد و بنابراین کمترین خطر را متوجه مطرح کنندگانش خواهد داشت و هم اینکه اصولا جای هیچ شک و شبه ای و احیانا بدفهمی ها هم در آن راه ندارد.
و لذا به نظر من هیچ گزینه ای از این پروژه ها ؛ که در عمل هم همگی معمولی هستند و هیچ تفاوتی با هم ندارند ، بهتر از رفراندم نیست و در شرایط فعلی ما ، عاقلانه ترین راه و درست ترین و دست یافتنی ترین گزینه است .

——–

آقای سازگارا قبل از ادامه پرسشهای خودم ، حالا اگر اجازه بفر مایید فعلا پرسشهای دوستانم را از شما بپرسم :

۴. ( سوال خانم راشل فریمن ) موقعیت کنونی اپوزیسیون ایرانی چگونه است و تا چه اندازه قدرتمند است ؟ 

سازگارا : اپوزیسیون نیرویی است که باید سه خصلت را داشته باشد تا بتواند مورد توجه مردم قرار بگیرد . این سه مشخصه عبارتند از : تئوری ، سازمان و کارد و رهبریت
اگر این سه مشخصه در نیرویی جمع شده باشد و بتواند تئوری اش مورد قبول مردم باشد و سازمانش لیاقتش را نشان بدهد و رهبرانش مورد اعتماد مردم باشند ، آنگاه پشتوانه مردمی را خواهد داشت و طبعا هرچه پشتوانه مردمی قوی تر باشد ، اپوزیسیون نیرومند تر خواهد بود . در شرایط فعلی آنچه که به مردم باز می گردد به صورت نارضایتی از وضعیت موجود و حتی در حجم بزرگی به صورت نفرت نسبت به اوضاع کنونی وجود دارد . اما آنچه که به نیروهای سیاسی اپوزیسیون باز می گردد ، ضعفهای جدی دارد که باید مرتفع بشود . در حوزه تئوری من فکر میکنم که بحث قانون اساسی جدید و راه کار رفراندم قدم مثبتی است که اپوزیسیون را صاحب تئوری روشنی کرده است . اما هنوز زود است که بتوان اعتماد مردم را جلب کرد. نکته دیگری که لازم است ، مساله سازمان و کادر است که تصور می کنم جنبش رفراندم بتواند در مرحله سازماندهی ، این مشکل را حل کند .مساله سوم، رهبری است که این جنبش باید در جریان عمل و یا کار بتواند به مردم معرفی کند. 
کسی نمی تواند خود را به طور پیش ساخته رهبر یک جنبش قلمداد و معرفی کند و توقع هم داشته باشد که مردم او را قبول کنند . مطمئن باشید که این مهم در عمل شکل خواهد گرفت ، اما شخصا بر این اعتقادم که با توجه به مقدار نارضایتی مردم از یک سو و زمینه های محکم از لحاظ تئوریک از دیگر سو که برای اپوزیسیون فراهم شده و لیاقتی که در نیروهای سیاسی ما مشاهده می شود، به فاصله کوتاهی ، به خصوص وقتی که وارد فاز مقاومت مدنی بشویم ،اپوزیسیون میتواند قدرتمند درصحنه حضوریابد. 

۵. ( سوال خانم راشل فریمن ) به طور کلی دیدگاه شما نسبت به جنبه ها حرکت و یا جنبش رفراندم چیست و شما تصور میکنید که تا چه اندازه قدرت و حمایت را در داخل و خارج از کشور دارد ؟ 

سازگارا : ببینید ! جنبش رفراندم در ابتدای راه قرار دارد و بعضی ها به غلط فکر کردند که بلافاصله بعد از اعلام یک فراخوان برای امضا یک درخواست ، گروهی از مردم و چند میلیون نفر باید به خیابان بیایند و به نفع رفراندم شعار بدهند . مطمئنا چنین چیزی نه در جامعه ایران ونه در هیچ جای جهان اتفاق نخواهد افتاد.
اما تا اینجای کار – در مدت سه ماه اولیه که حرکت با درخواستی ۸ نفره شروع شده – یه نظزم بسیار مثبت بوده است. همانطور که گفتم جمع آوری این تعداد امضا و این مقدار حمایت کننده و این حجم مصاحبه و مقاله و نوشته ، بی اغراق در تاریخ مبارزات مردمی معاصر ایران کم نظیر بوده است. 
نکته بعدی که دراین فراخوان رخداد مبارکی است ،اتحادی است که به وجودآمده است. تا اینجای کار نشان داد که یک راهکارروشن مثل رفراندوم می تواند گروه ها و نیروهای مختلف و متفاوت مخالف حکومت را در داخل و خارج از کشورمتحدسازد. از دانشجویان دفتر تحکیم تا زندانیان داخل زندان ، از آیت الله العظمی در قم تا فرزند شاه درآمریکا، از چریک فدایی تا حزب دمکرات کرذستان ، از جمهوری خواه تا سلطنت خواه ، از نیروهای ملی تا اسلامی ها و بسیاری از شخصیت ها و رجال سیاسی و فرهنگی منفرد ما در کنار هم خواسته روشن ومشخصی راصرفنظرازاختلافاتشان توانسته اندمطرح نمایند. تا اینجا ، این نکته دستاورد بسیار مثبت و درخشانی بوده است .
همیشه یک نقطه ضعف بسیار بزرگ ایرانی ها این بوده که به صورت گروهی نمی توانند کنار هم و دور یک میز بنشینند و کار کنند. به نظرم این فراخوان رفراندم نشان داد که وقتی یک حرفی مشخص و روشن باشد و پروژه ای قابل فهم و قابل دسترسی تعریف بشود ،می تواند گروه ها و گرایشها در جناح ها ی مختلف را با هم به توافق برساند ، بلکه وادار کند تا در کنار هم بنشینند و کمک کند به اینکه اختلافاتشان را در حول این پروژه کنار بگذارند و با هم یکسو بشوند . ضمن اینکه البته موازین فکری ایشان برای خودشان محترم است و نه تنها نباید از این افکار کنار بروند ، بلکه باید هر جریان و گروهی از موازین فکری و نقطه نظرات خود دفاع کند اما این بلوغ فکری را هم نشان بدهد که می تواند با حفظ گرایشهای سیاسی و فکری خودش حول یک پروژه مشخص دمکراتیک با دیگران متحد شود . به نظرم بزرگترین دستاورد سه ماه اخیر همین حادثه بوده و تا جایی هم که من دقت کردم در محافل سیاسی و دیپلماتیک بین المللی هم بسیار با احترام از این حرکت سیاسی نام برده شده است . می توانیم بگوییم که دنیا به احترام اپوزیسیون ایران ، کلاهش را برداشته و مطمئن باشید که افزایش احترام اپوزیسیون نزد ملت ایران ودر دنیا در گرو لیاقت آنها در صحنه سیاست امروز است .

۶. ( سوال خانم راشل فریمن ) آنچه که غرب می تواند و یا دولت امریکا که برای حمایت از اپوزیسیون ایرانی و یا رفراندم انجام بدهد چیست ؟ 

سازگارا : ما از دنیای آزاد و دمکراتیک ، توقع دخالت در امور داخلی ایران را نداریم . تنها چیزی که می خواهیم این است که بر سر اصول تمدنی خودشان بایستند . از دمکراسی در ایران و حقوق بشر برای ملت ایران و صلح دوستی مردم ، حمایت کنند . جنبش رفراندم چون بر سه پایه دمکراسی ، حقوق بشر و صلح مبتنی است واین ها اصولی است که مورد قبول دنیای متمدن هم هست ، بنابراین ما از کشورهای متمدن و دمکرات و صلح دوست دنیا متوقع هستیم که مبتنی بر این سه پایه از حرکت مردم ایران حمایت و پشتیبانی کنند .
اما اینکه ” چه نوع پشتیبانی و حمایتی را به عمل بیاورند؟” ، طبعا لایه ها ی مختلفی دارد . مهم ترین لایه ، پشتیبانی ملت ها ی آزادیخواه است که این پشتیبانی در مقالات و نوشته ها منعکس می شود. توقع ما هم این است که روزنامه نگاران ، نویسندگان ، و دست اندرکاران رسانه ها و مطبوعات از این جنبش پشتیبانی کنند. 
لایه دیگر همان ” ان جی او ” ها و سازمانهای غیردولتی و مردمی هستند که در عرصه حقوق بشر و عرصه دمکراسی در دنیا فعالیت می کنند .این مراکز ، با وجهه ای بین المللی در نقاط مختلف دنیا ، به کار اشاعه دمکراسی و دفاع از حقوق شهروندی می پردازند و بنابراین چنین سازمانهایی می توانند به ما کمک کنند .
به خصوص ما در امر رفراندم ، خواهان این بودیم که نهادهای بین المللی نظارت بکنند و بنابراین بسیاری از این سازمانها امکانات و آمادگی لازم را دارند و می توانند اعلام آمادگی کنند که برای برگزاری یک رفراندم درایران نه تنها پشتیبانی کنند ، بلکه نظارت هم بکنند .
لایه سوم ، طبیعتا به دولت ها و حکومت ها برمی گردد.دولت های دمکراتیک می توانند مبتنی بر اصول تمدنی و پرنسیبهای دنیای جدید ، رفتارهای حاکمین فعلی حکومت ایران را محکوم کنند . رفتارها و اعمال ضد حقوق بشری و ضد انسانی آنها را محکوم کنند و اگررهبران ایران درگیری در تروریسم و خشونت داشته باشندو به نام مردم با فرهنگ و صلح دوست ایران دست به ترورزده باشند باید محکوم شوند. این محکوم کردن هم باید از حد حرف و شعار فراتر برود . بلکه مبتنی بر کنوانسیون های بین المللی و منشور ملل متحد ، منجر به ایجاد فشار و تحریم علیه حاکمین و بستن راه آن هاباشد برای تن دادن به خواست مردم ایران .
وقتی لغت تحریم را به کار می برم ، به هیچ وجه موافق تحریم مردم ایران و اعمال فشار به انها نیستم . بلکه تحریمی مشابه لیبی را خواستارم که متوجه رهبران حاکم فعلی در ایران بشود و اعتراف کشیدن از انها در سطح جهانی برای پاسخ گویی آنها نسبت به تروریسم و اعمال ضد حقوق بشری که تا کنون مرتکب شده اند . من فکر می کنم که تا این مقدارانتظار از جامعه بین المللی ، توقع زیادی نیست . بلکه امری است مبتنی بر اصول تمدنی دنیای جدید . در عصر جهانی شدن ، به هیچ وجه این امر ناقض استقلال مردم ایران هم نیست.
اینجا برای پرهیز و اجتناب از بدفهمی و سوتعبیر از سخنان و توضیحات من ، باید دوباره مطابق توضیحات قبلی ، بگویم که خط قرمز بنده و سایر دوستان در اپوزیسیون حکومت ، گرفتن کمک مالی از دولت هاست .چراکه این امر اصولا رابطه ما را تغییر شکل می دهد .

۷. ( سوال آقای احمد رسول ) کردها از شما پرسش و نقد داشتند که چرا راجع به نقش قومیت ها ی داخل ایران در رفراندم اشاره نشد و اما پرسش اصلی این است که شما تا چه اندازه به حقوق قومیت ها و نقش آنها اعتقاد دارید و تصور می کنید که چه کمکی از آنها ساخته است ؟ 

سازگارا : راجع به اینکه در متن فراخوان برای برگزاری رفراندم ، چرا به حقوق اقلیت ها اشاره ای نشده است ، من توضیحم را قبلا عرض کردم که در یک در خواست برای جمع آوری امضا ، شما توقع نداشته باشید که به همه چیز اشاره شود ؛ کما اینکه راجع به خیلی مسایل مانند حقوق زنان و ادیان هم چیزی نوشته نشده است و اساسا هم نقض غرض است اگر همه چیز را می نوشتیم . وانگهی در صلاحیت ماهم نبوده است .
اما از نظر شخص من ، اقوام مختلف ایرانی و اقلیت ها ی مختلف در سرزمین پهناور ایران – اعم از زبانی و نژادی و دینی – نه تنها باید حقوق مساوی با دیگر شهروندان ایرانی داشته باشند ، بلکه حفظ زبان و مذهب و دین و مشخصه ها ی دیگر آنها به عنوان میراث بشری ، از زمینه هایی است که بر ذمه دولت ها است.دولت هاباید بودجه ها یی تخصیص بدهند تا حتی المقدور نه تنها این موارد آسیب نبینند ، بلکه به عنوان میراث بشری نگهداری و حفظ هم بشوند .
در خصوص واگذاری قدرت به مردم هم ، من معتقدم که هر چه بیشتر در سراسر ایران ، به سمت تفویض اختیارات به واحد ها ی محلی حرکت کنیم ، مطمئنا به مردمی تر کردن و تعمیق دمکراسی، کمک بیشتری کرده ایم . اما اینکه نحوه عملی کردن آن چگونه باشد و چه نوع فدراسیون و یا حکومت فدراتیوی را باید تشکیل بدهیم ، بحث مفصلی است که از حوزه تخصص اینجانب بیرون است . 

۸. در لندن در یک جلسه ای با خبرنگاران اعلام کرده ا ید که می خواهید به ایران بازگردید ، با توجه به اینکه دوباره پرونده شما در دادگستری تهران جریان دارد ، آیا باز هم قصد دارید که بزودی به ایران بازگردید ؟

سازگارا : بله ! … من بحث رفراندم را ابتدا در داخل ایران مطرح کردم و دوبار هم بابت ان به زندان رفتم و هر دو بار هم روشن و مشخص از نظریه رفراندم برای تدوین یک قانون اساسی جدید ، در مقابل باز جوها دفاع کردم و مکتوب هم کردم و هنوز هم احتمالا در پرونده بنده موجود است ، به شرطی که از بین نبرده باشند .من اصولا تندترین حرفهای خودم را در وسط شهر تهران و در داخل زندان اوین زده ام . این چند صباحی هم که برای معالجه در خارج از کشور هستم ، سعی کرده ام کمتر مصاحبه بکنم و حرف تندی نزنم و حرفهای تندترم را ذخیره کرده ام برای بازگشتن به ایران و زمانی که معالجاتم تمام بشود – که البته هنوز دو جراحی دیگر در پیش دارم –پس ازاتمام معالجات طبیعتا به ایران باز خواهم گشت . دادگاه های غیر قانونی و خارج از ضوابط برای بنده تا الان یک سال حبس قطعی و با پیغام و پسغام تا ۸ سال حبس دیگر هم تدارک دیده اند . هیچکدام برای من کمترین ارزشی ندارد و همانطور که بارها گفته ام ، من یک مخالف دمکرات و غیر خشونت طلب هستم و حکومت هم باید چنین مخالفهایی را تحمل کند و اگر هم در بازگشت اقدام به دستگیری و زندان کردن من بکند، مجددا دست به اعتصاب غذا خواهم زد و اعتراض خودم را با اعتصاب غذا از درون زندان اعلام خواهم کرد . 

پایان بخش اول گفت و گو 

بخش : سياست
تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند, ۱۳۸۳ ۱:۴۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

ناک‌دان شدن سه‌شنبه، ناک‌اوت شدن جمعه!

در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرده و نمی‌کنیم!

بیانیه «همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات» پیرامون نتایج انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم

در دور دوم انتخابات، با رای ” نه” به جلیلی شرکت می‌کنیم!

حزب دمکراتیک مردم ایران: نه به جلیلی!

چرا به پزشکیان رأی می دهم!