الف : پیشینه محافظه کاری در ایران
محافظه کارای در ایران نیز قدمت و پیشینه دیرینه دارد . زیرا تاریخ ایران ، تاریخ پیچیده ای است . در ایران انواع و اقسام محافظه کاری وجود داشته و نمی توان گفت که همانند انگلستان که محافظه کاران همان لیبرال دموکراتها هستند ، محافظه کاری در ایران نیز چنین وضعیتی دارد . در ایران محافظه کاری وضعیت ژلاتینی دارد ، از چپ گرای محافظه کار داریم تا راستگرای محافظه کار،لیبرال محافظه کار داریم تا ناسیونالیسم محافظه کار . لیکن تمام اضلاع و گرایشات مزبور زیر مجموعه جناح اصولگرا قلمداد میگردند . در ایران اصولگرایی مترادف محافظه کاری است . مفهوم اصولگرایی به حفاظت از تغییر صورت گرفته در قالب انقلاب اسلامی معنا شده است . اندیشه انقلابی که با اصول بعضا ” پارادوکسیکال ” و نا مشخص ، همانطور که هنوز مشخص نیست اصلاح طلبی چیست ؟ و چه چیزی و تا چه حد باید اصلاح گردد . بنابر این قابل جمع نیستند . پس ما نمیتوانیم جمع کثیری از اصولگرایان را محافظه کار بنامیم . لیکن نمی توانیم منکر حضور محافظه کاری در جبهه اصولگرایان بشویم . همان طوری که نمی توانیم خیلی از اصلاح طلبان را محافظه کار ننامیم . بنابر این هنوز مرز بندی مشخصی بین دیوار اصولگرایان و اصلاح طلبان صورت نگرفته است.
ب: بازتاب محافظه کاری در یران
محافظه کاری در ایران علیرغم نقش خاص فرهنگی، اجتماعی و سیاسی از جایگاه اجتماعی درخور برخوردار نبوده است. محافظه کاری در ایران به یک فحش سیاسی میماند تا یک شناسنامه سیاسی، بیشتر با انگ و برچسب نظری – سیاسی است که رادیکال ها بر پیشانی منتقدان خود مینشانند. تلقی عمومی اینگونه در ذهن شکل میگیرد که محافظه کاری یعنی تند روی خشکه مذهبی، مخالفت با رفرم و اصلاح. این تلقی واژه محافظه کاری را تا بدانجا کشانیده تا در این مرز و بوم و اقلیم سیاسی کسی جرئت نکند با شهامت و گردن برافراشته اعلام کند : آری، آری، من محافظه کارم.
ج: تعیین تکلیف در قبال محافظه کاران اصولگرا :
در این مبحث به چه باید کرد نسبت به این واژه پر معنا و برخورداراز هواداران اش در بدنه اجتماعی میرسیم . حال وقت آن رسیده تا بدور از هیاهوها به تبیین برای تجدید نظر در رویکرد به محافظه کاران دل مشغول داریم . مشخص کردن هویت سیاسی و تشکلها ، با هدف ائتلاف در مبارزات مسالمت آمیز همه و همه میتوانند در خدمت تعامل بین بخشی از دو جناح عمده رژیم ایران فعالیت سیاسی را کارآمد میکند . زیرا فعالیت با جمع اندک همفکر و همگن بهتر از فعالیت با جماعت بیشمار ، ولی غیر همفکر و ناهمگن است . پس باید کوشید تا جناح های موجود در حاکمیت ایران از وضعیت ژلاتینی خارج نمود و این جز با تعیین و تبیین مرزبندی میسر نخواهد شد .
د: اصولگرایان ایران و تاثیر پذیری از محافظه کاران کلاسیک
چند سال پیش و در روزگاران نه چندان پایدار ۷۶ و بعد از خرداد ماه ” عسکر اولادی ” لیدر هئیت موتلفه اسلامی ایران در هفته نامه ” شما ” ارگان هئیت موتلفه و هم اکنون حزب موتلفه در منازعه اصلاح طلبان ابراز کرد که در شرایط سرمستی و سرور پیروزی در آن هیاهو گم شد . اما پژواک موضع به گوش آنانی که در سودای بازگشت به روزهای خوش قدرت بودند رسید . ” عسگر اولادی ” عنوان کرد : ما از هر اصلاح طلبی ، اصلاح طلب تریم . اما ما آنچه را که پیشینیان اصلاح کرده بودند را نیز حفظ میکنیم تا گام بعدی را برای اصلاحات برداریم . نکته ظریف اینجاست که این لیدر اصولگرا این موضع را از اندیشه های ” ادموند برک ” عاریت گرفته است .همین باور به تغییر و اصلاحات بسیار اندک و جزیی توانست بر موج حرکت عظیم مردمی ۲ خرداد غلبه نماید . و در یک حرکت آرام مسالمت جویانه اصلاح طلبان را از دو قوه مقننه و مجریه به عقب نشینی وادارد . اینک در آستانه انتخابات مجلس نهم و بدنبال آن انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری قرار داریم . شواهد امر نشان از آن دارد که اصولگرایان متکی به روش محافظه کاری عزم جدی بر حفظ موقعیت برتر خویش در قوه مجریه و مقننه و همچنین شوراهای شهر و روستا را دارند . آیا در انتخابات پارلمانی دوره نهم ، محافظه کاران عرصه پارلمان را به رقیب واگذار میکنند
ادامه دارد