ریشه افشانده به خاک
پنجه افکنده بر افرای بلند
رفته تا اوج تمنا، بالا
شاد و آزاد
گل آورده در آغوش بهار
نازک آرا گل نیلوفر من!
مار خنیاگر باد از کینه
سخت پیچیده بر این باکره ی نازک و ترد
خون شادی ز تنش می نوشد
در فرو کوفتنش
می کوشد!
مرغ پردغدغه ی شب
اما
نه نفیری ش به دل، زین بیداد
نه ستوهیش ز دل سنگی باد
رخ نهان کرده و
خاموش،
فرو بسته نگاه!