آقای دوشوکی ضمن تشکر از شما بخاطر شرکت در این مصاحبە، روز جهانی کارگر پیش روست و بهمین مناسبت بە شما کە مسایل بلوچستان را با جدیت و پیوستە پیگیری می کنید رجوع کردیم تا روایت شما از وضعیت کارگران در بلوچستان را هم بشنویم.
تبعیضات قومی تا چه حد بر رنج و مشکلات کارگران و محرومان بلوچستان افزوده است؟
تبعیضات و ناروایی های قومی و مذهبی تاثیرات بسیاری عمیقی بر عملکرد نهادهای اجتماعی و اقتصادی در بلوچستان گذاشته است. اول اینکه سیاست محرومیت زایی عامدانه باعث عدم توسعه صنعتی و تولیدی بلوچستان گشته که نتیجتا باعث عدم رشد طبقه کارگر و طبقه کارآفرین و سرمایه دار شده است. دولت و نهادهای حکومتی بزرگترین کارفرما در استان می باشند. علیرغم اینکه بیش از ٧٠ درصد مردم در استان بلوچ و اهل سنت هستند، و دهها هزار نفر فارغ التحصیل دانشگاهی بیکار هستند، فقط حدود دو درصد از مدیران ارشد و حدود سه درصد از مدیران میانه دولتی و نهادهای اقتصادی در استان بلوچ و سنی مذهب می باشند و این در حالی است که مشارکت بلوچها در مدیریت کشور در صفوف مختلف و در خارج از استان صفر می باشد.
در حالی که بلوچ ها در کشورهای همسایه و حتی کشورهای عربی در رده های بالای حکومتی، از رئیس جمهور و نخست وزیر گرفته تا وزیر و معاون وزیر مشارکت فعال دارند. متاسفانه این نگاه تبعیض آمیز در مورد کارگران و سیاست جذب گزینشی نیروی کار بلوچ در استان سیستان و بلوچستان هم صحت دارد.
طبق گزارش ایلنا، محمدرضا پشنگ ریگی نماینده خاش، نصرتآباد و میرجاوه شرایط اشتغال در استان سیستان و بلوچستان را در حد “صفر” توصیف کرد و گفت : صنعت در استان سیستان و بلوچستان رونقی ندارد و جوانان و تحصیل کردههای این استان عمدتا بیکارند به گونهای که نرخ بیکاری در سیستان و بلوچستان بالای ۴۰ درصد است. بعد از این سخنان ریگی توسط شورای نگهبان رد صلاحت شد.
تعداد بیکاران و وضعیت اشتغال و میزان کم و کیف سرمایه گزاری و ایجاد اشتغال چگونە است؟
ابتدا باید عرض کنم که بلوچستان با قرار داشتن بر روی کمربند بسیار غنی فلزی و معدنی جهان که از یوگسلاوی تا پاکستان ادامه دارد دارای ذخایر غنی از فلزات و کانسارهای معدنی از قبیل طلا، نقره، کرومیت، مس، منگنز، سرب و روی، قلع، تنگستن و همچنین عناصر و کانسارهای غیرفلزی نظیر تالک، منیزیت، گل سفید و سنگهای ساختمانی و تزئینی بویژه گرانیت می باشد و حتی وجود بزرگترین منابع عظیم نفت و گاز در سواحل بلوچستان نیز مورد تایید مسئولین جمهوری اسلامی قرار گرفته است. در نتیجه از نظر منابع طبیعی و معدنی، و کشاورزی و شیلات، سرزمینی است بسیار غنی. اما همانگونه که اشاره کردم وضعیت کار و وضعیت تبعیض در ایجاد اشتغالزایی محدود بسیار اسف انگیز است. بعنوان مثال در بندر چابهار که دولت همواره از آن بعنوان نگین توسعه جنوب شرق کشور یاد می کند، تبعیض بیداد می کند. در پروژه های مختلف نظیر راه آهن و پتروشیمی و غیره نیروی کار غیربومی و شیعه بر کارگران بلوچ علنا برتری دارند. چابهار زادگاه من است. بیش از نیم قرن پبش که من در آنجا به دنیا آمدم، روستایی بیش نبود. اما امروز تبدیل به یک بندر نسبتا بزرگ و به اصطلاح به دروازه اقیانوسی کشور تبدیل شده است، به استثناء یک بلوچ سنی اثنی عشری، همه مدیران ارشد دولتی و اقتصادی چابهار غیر بلوچ و غیر بومی هستند. و بومی های اصیل چابهار تبدیل به “سرخ پوستان اقلیت” یا اقلیت گم شده در حاشیه ها پنهان شده اند. بلوچ های تحصیل کرده دانشگاهی و کاردان در استان خود مجبور هستند برای امرار معاش “گازوئیل کشی” و کشاورزی بکنند، در حالی که غیربومی ها با تحصیلاتی حتی پایین تر از بلوچها شغل های مدیریتی را تصاحب می کنند. در پروژه راه آهن حتی کارگران غیر بومی به کارگران بلوچ برتری دارند. این نوع تبعیضات نهادینه شده بر علیه کارگر و کافرمای بلوچ اعمال می شود. بر طبق گفته نماینده مجلس نرخ بیکاری در بلوچستان بیش از ۴٠ درصد است. متاسفانه سرمایه گزاران هم به دلایل سیاسی امنیت سرمایه گزاری ندارند. اگر یک کارفرما و یا سرمایه گزار بلوچ به خواسته های نهاد های امنیتی و نظامی در استان تمکین نکند، به احتمال زیاد به جرم اینکه سرمایه خود را از طریق قاچاق مواد مخدر بدست آورده دستگیر و زندانی می شود. در نتیجه حتی کارفرمایان بلوچ هم ناچارند سیاست های استخدامی جذب نیروی کار را با نهادهای حکومتی هماهنگ بکنند. به همین دلیل بلوچ ها نسبت به سرمایه گزاری با وسواس بالایی حساسیت دارند. چون فشارها و دستگیری ها و توقیف اموال و سرمایه های بلوچهای قربانی را به چشم دیده اند.
بدین ترتیب دولت و شرکت های غیر بومی وابسته به “اختلاس گران حکومتی” و آقازاده ها و وزرایی مانند وزیر صنعت، معدن و تجارت در چابهار فعال هستند. این وضع نابسامان تا بدانجایی پیش رفته است که چند ماه پیش خود نعمت زاده بعنوان وزیر و نماینده دولت به چابهار آمد و پروژه های مختلف شرکت های متعدد خصوصی خود و فرزندانش را افتتاح نمود. یعنی فقط آنهایی سرمایه گزاری می کنند که امنیت سیاسی اقتصادی از درون نظام را دارا هستند و به بانک ها و منابع مالی و مراکز تصمیم گیری کشور دسترسی کامل دارند. بر طبق خبر خبرگزاری کار ایران (ایلنا) کارگران بلوچ ایرانی ناچارند برای یافتن کار و امرار معاش به مناطق دیگر مثل عسلویه و یا رفسنجان مهاجرت کنند. در آنجا نیز با آنها مثل “کارگران مهاجر افغانی” رفتار می شود. به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا هدایت الله میرمرادزهی نماینده مردم سراوان در مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با عصر هامون با اشاره به نامه بیش از ۲۰۰ کارگر بلوچ شاغل در منطقه آزاد تجاری – صنعتی عسلویه خطاب به رئیس جمهور در اعتراض به شرایط ناعادلانه کاری شان گفت: کارگرانی که چندی پیش در عسلویه مشغول به کار بودند به دلایلی نامعلوم از کار تعدیل و حق و حقوقشان پرداخت نشده است. این در حالی است که در چابهار کارگر غیر بومی بصورت گزینشی استخدام می شود.
یعقوب جدگال نماینده چابهار در مجلس در گفت و گو با خبرنگار بلوچ پرس در مورد تعطیلی کامل کارخانه بافت بلوچ در ایرانشهر اظهار نگرانی کرد و گفت: متاسفانه مسئولین استانی و کشوری دولت قبل بیشتر به واردات روی آورد بوده اند، محصولات بی کیفیت چینی بدون نظارت وارد استان و کشور می کردند که این امر باعث تعطیلی صنایع داخلی شده بود.جدگال ادامه داد: کارخانه بافت بلوچ ایرانشهر یکی از بزرگترین واحدهای نساجی کشور است و نقش مهمی در زمینه اشتغال یکی از جوانترین شهر کشور را دارد، جوانان ایرانشهری نگران و پریشان تعطیلی تدریجی کارخانه بافت بلوچ ایرانشهر هستند. در ابتدای انقلاب کارخانه بافت بلوچ بیش از دوهزار کارگر داشت. اکنون کمتر از دویست کارگر با حقوق معوقه در آنجا مشغول به کار هستند. جدگال در پایان تصریح کرد: استخدام های تقلبی و پارتی بازی دولت قبل در جنوب استان از جمله در اداره کل بنادر و دریانوردی استان، شبکه بهداشت و درمان چابهار، دربیمارستان امام علی (ع) شهرستان چابهار، کنارک و ایرانشهر،نیروگاه بخار ایرانشهر، شرکت پالایش و پخش فرآورده های نفتی شهرستان چابهار موجب دلسردی جوانان بومی شده بود. یعقوب جدگال نماینده چابهار بعد از این سخنان توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شد. کاشانی نماینده زاهدان و اربابی نماینده ایرانشهر نیز که به معضل بیکاری در بلوچستان اعتراض و انتقاد کرده بودند، هر دو نوسط شورای نگهبان رد صلاحیت شدند.
متاسفانه اوضاع اقتصادی در استان سیر قهقرایی دارد. شهرک پررونق صنعتی در جاده زاهدان میرجاوه، تبدیل به خرابه ای متروکه شده است. از ۴۵٠ نفر کارگر سرد خانه بزرگ خرمای مکران در شهرستان ایرانشهر، فقط ١٢ کارگر باقی مانده اند. این افول فراگیر دامنگیر بسیاری از واحدهای تولیدی از جمله کارخانه های آرد وسیمان در استان شده است و داستانی است پر آب چشم. زیرا دهها هزار نفر ناچار شدند به شغل کاذب “گازوئیل فروشی” روی بیاورند که بسی پر مخاطره است.
نقش بازدارنده فضای امنیتی در سرمایه گزاری و اشتغال چیست؟ این استدلال “امنیتی” چقدر صحت دارد؟
اولا دو تعریف یا برداشت کاملا متفاوت می توان از “فضای امنیتی” داشت. اول درگیری های گروه های مسلح بلوچ مثل جندالله در گذشته یا جیش العدل و جیش النصر در زمان جاری با نیروهای امنیتی در مناطق مرزی. و معنی متفاوت دوم آن در مورد گسترش فضای رعب و وحشت امنیتی توسط ارگان های متعدد نظامی و اطلاعاتی رژیم بر علیه مردم می باشد. در طی ١۵ سال گذشته هیچکدام از گروهای مسلح و خشونتگرای بلوچ بر علیه هیچ سرمایه دار و یا کارفرما و یا پروژه اشتغالزایی عملیاتی انجام نداده اند. هم اکنون هم سرمایه گزاران از تهران و بقیه کلان شهرها برای سرمایه گزاری در مناطقی مثل چابهار هجوم آورده اند، چون دولت حداکثر امکانات را در اختیار آنها می گزارد و از طرف گروه های مسلح بلوچ هم هیچگونه مزاحمتی برای آنها ایجاد نشده است. پس سوال اینجاست، اگر امنیت برای غیر بومی ها است، چرا برای بومیان بلوچ سنی مذهب نیست؟ از هموطنان تقاضا می کنم برای درک این مطلب به صفحه اخبار استان سیستان و بلوچستان در خبرگزاریی مثل فارس یا مهر یا ایسنا و سایت های وابسته به نهاد های امنیتی استان سری بزنند و خبرهای بسیار مضحک، اما در حین حال غم انگیز نظیر اینگونه اخبار را بوفور ببینند. “دستگیری سه راس قاچاق گوسفند در محور ایرانشهر ـ خاش”. “کشف محموله سیصد کیلویی آرد قاچاق”. “توقیف سه نفر شتر قاچاق”.
شاید به نظر خوانندگان محترم نشریه کار آنلاین طرح اینگونه اخبار ارتباط چندانی با سوال در مورد امنیت و سرمایه گزاری ندارد. اتفاقا برای مردم بلوچ خیلی هم ربط دارد. چون یک بلوچ حتی اجازی جابجایی سه راس گوسفند و چند صد کیلو آرد و برنج را بدون هماهنگی با مقامات امنیتی و یا دادن رشوه های کلان به مامورین امنیتی در جاده ها ندارد. در چنین فضایی سرمایه گزاری امکانپذیر نیست.
مهمترین معضل کارگران بلوچستان چیست؟
بیشتر کارگران بلوچ پیمانکاری یا بعبارتی فصلی هستند. در نتیجه از مزایا و حقوق قانونی نظیر حق بیمه، حق مرخصی، حق سنوات، عیدی و پاداش، و حقوق دیگر محروم هستند. علاو بر آن بخش قابل توجه ای از کارگران بلوچ بیسواد هستند و از آگاهی صنفی و آشنایی نسبت به حقوق قانونی خود محروم می باشند. امکان حضور علنی سندیکاهای کارگری و فعالان حقوق کارگران به دلیل جو امنیتی استان عملی نیست. در نتیجه برای آن دسته از کارگران که می توانند کار پیدا کنند، علاوه بر تبعیض در محل کار (بعنوان مثال سرکارگرها غیربومی هستند)، نبود پشتوانه قانونی، و عدم آگاهی به حقوق صنفی و قانونی خویش جزو معضلات اصلی هستند. اما سه معضل دیگر نیز برای کارگران شدیدا آزار دهنده است. اول اینکه حقوق میانگین کارگران در بلوچستان نسبت به میانگین کشور بین ٣٠ تا ٣٧ درصد پایین تر است و دوم اینکه میزان مدت تعویق پرداخت حقوق کارگران در بلوچستان به نسبت میانگین کل کشور طولانی تر است. و سوم اینکه حتی محدود واحد های تولیدی که در شرایط فعلی در بلوچستان فعال هستند، در خطر تعطیلی قرار دارند. وانگهی کارگران در بسیاری از واحد های تولیدی و خدماتی نظیر شرکت پتروشیمی چابهار (متعلق به خانواده وزیر صنعت، معدن و تجارت) یا بافت بلوچ بدلیل عدم دریافت حقوق اعتصاب کرده اند و فعالین کارگری اخراج شده اند.
اگر شما جای مسئولین بودید برای رفع آن معضل و مشکلات مترتب بر آن چه می کردید. یعنی طرح بدیلی دارید؟
در این باره باید گفت که خانه از پای بست ویران است و مشکل کارگران ایران بخشی از مشکل بنیادین مردم ایران با نظام جمهوری اسلامی است که در همه عرصه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شکست مطلق خورده است. طبیعتا در این نظام ورشکسته نمی توان معضل کارگران را از بقیه معضلات درهم پیچیده کشور تفکیک نمود و حل کرد. امکان بوجود آوردن تغییرات در این نظام و یا رفع برخی از معضلات در این نظام وجود ندارد؛ زیرا معضل اصلی کل نظام است که باید تغییر بیابد. یا وگرنه پنچرگیری اتوموبیلی که موتور آن سالهاست از کار افتاده چه سود؟
بعنوان یک سیاست مدار برخاسته از یکی از محرومترین مناطق ایران، پیامتان به مناسبت روز کارگر سال ٩۵ برای عموم کارگران ایران و بطور ویژه برای کارگران بلوچستان چیست؟
جمهوری اسلامی توانسته بر اساس سیاست “تفرقه بینداز و حکومت کن” به حیات تبعیض گر و آلوده خویش ادامه بدهد. اتحاد و تلاش کارگران همه خلق های ایران از جمله خلق بلوچ برای احقاق حقوق طبقه خویش در کنار بقیه اقشار زحمت کش ملت ایران نظیر کارمندان، دهقانان، کشاورزان، معلمان، و غیره می تواند سرآغاز جنبش فراگیر جهت نفی تبعیض و استثمار و نابرابری و دیکتاتوری مذهبی باشد. کارگران بازوان سترگ و خلاق جامعه و نیروی پوینده آن برای رهایی از ظلم و ایجاد شکوفایی اقتصادی هستند. کارگران بلوچ می توانند در پیوند با بقیه کارگران ایران و قشرهای زحمتکش سراسر کشور حقوق حقه خویش را از حلقوم مشتی بی مصرف عوامفریب اما اختلاسگر ء میلیاردر بیرون بکشند. تا زمانی که این “اتحاد” و مبارزه آشتی ناپذیر برخاسته از آن آغاز نشود، سرنوشت کارگران ایران تغییر نخواهد کرد. روز کارگر بر همه کارگران و زحمتکشان مبارک باد. گرامی باد روز جهانی کارگر بر همه کارگران جهان