اخیرا مصطفی هجری در سخنانی در نشست کنگرە ملیتهای ایران فدرال، گفت کە “در این مدت و با این برنامه که حزب دمکرات در پیش گرفت، به دنیا نشان داد و به جمهوری اسلامی نشان داد که علیرغم تبلیغات جمهوری اسلامی، ایران آن جزیرهی آرامش نیست که این سرمایهگذاریها در آنجا شروع به کار کنند.”
با این سخنان، دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران نشان می دهد کە کماکان از همان دید سنتی انقلابیون دهەهای پیش پیروی می کند کە شرایط سرنگونی و تحول در یک کشور را از طریق تشدید وخامت وضعیت کشور و زندگی مردم می بیند. انقلابیونی کە دیدگاە اثباتی ندارند و خانە خود را اساسا بر ویرانەها می خواهند برپا کنند. این نگاە بە نوعی با نگاە آن دستە از شیعیان معتقد بە ‘مهدی’ هم، همخوانی دارد کە معتقدند وضعیت آنچنان باید فاجعەبار شود تا شرایط برای آمدن ‘مهدی’ مهیا شود!
در نگاە افرادی مانند آقای هجری، اقتصاد تنها مال رژیم هاست، و ربطی بە زندگی مردم ندارد. آنان می گویند چونکە وضعیت مردم بد است و امیدی بە بهبود آن نیست، پس بگذار بدتر شود، و بی گمان این بدتر شدن از عمر رژیمهای سرکوبگر می کاهد! در این نگاە آنان هرگونە بهبود اقتصادی را بە نفع رژیم و بە زیان مردم می بینند! آنان متوجە نیستند کە فقر بیشتر، فرهنگ کمتر می آورد و از این منظر، شرایط برای انقلابیون باز بدتر و بدتر می شود.
لنین در نوشتەهای خود (و از جملە همە مارکسیستها)، بحران اقتصادی را شرط اساسی و بنیانی انقلاب می دانند، اما در همان حال هیچ مارکسیستی، خود در پروژە وخامت بیشتر شرایط اقتصادی مشارکت نمی کند. هیچ مارکسیستی خواهان فشار اقتصادی کشورها بر کشور خود نیست. در دید آنان، شرایط بد اقتصادی نتیجە بحران سرمایەداری و نیز ناکارآمدیهای رژیم های در قدرت است، نە اینکە حزب کمونیستها خود بە عاملی برای تشدید این ناکارآمدی تبدیل شود (زمانی فعالان کارگری، شکستن ماشینهای تولید را شکلی از مبارزە می دانستند، امری کە مارکس با آن بە مقابلە برخاست).
تصور و دیدگاە آقای هجری کە یک کوپی برداری ناشیانە و سادەانگارانە از سنت و از عقاید مارکسیستهاست، این مسئلە را فراموش می کند کە اقتصاد قبل از آنکە بە دولتها ربط داشتە باشد و آنان از آن استفادە ببرند، ربط مستقیم بە زندگی مردم دارد، و بنابراین هرگونە تغییر و تحول مثبت در آن مستقیما و قبل از هر چیز بە نفع مردم و کشور است.
متاسفانە آقای هجری با این سخنان خود، از سنت و حتی دیدگاە خود دکتر قاسملو هم دور می شود کە از جملە همیشە احزاب کرد عراقی را در لشکرکشی همراە سپاهیان کشورهای دیگر بە سرزمین خود مورد نقد قرار می داد، و از این منظر خط قرمزها و پرنسیپهای محکمی داشت. اما این موضع ایشان نشان می دهد کە وی بیش از پیش بە سنت احزاب کردی در کردستان عراق نزدیک و نزدیکتر می شود کە در آن یک پراگماتیزم خشن همیشە مورد توجە قرار گرفتە است، پراگماتیزمی کە در آن فلسفە حفظ قدرت و موقعیت احزاب، رکن اساسیست و بقیە مسائل، فرعی و تابعی از آن!
با این حساب و با مراجعە بە سخنان خود آقای هجری معلوم می شود کە یکی از اهداف ‘راسان’، بدتر کردن وضعیت اقتصادی ایران و مردم از طریق پشیمان کردن شرکت های خارجی در سرمایە گذاری در کشور است (البتە معلوم نیست کە ایجاد ناامنی بیشتر در یک بخش محدود کشور و آن هم تنها در کردستان کە همیشە از سرمایەگذاری دولتیان هم محروم بودە است، چگونە می تواند آنچنان فضا را در کل ایران ناامن کند کە هدف آقای هجری متحقق شود!). او شاید هنوز در نوستالژی آن دورانی ست کە در آن در روستاهای کردستان هنوز نە برق وجود داشت، نە جادە آسفالت، نە موبیل و نە مدرسە. روستاهائی بشدت سنتی کە بهترین شرایط را برای جولە نظامی داشتند!
تحول در کشور، حذف استبداد و گسترش آزادیها و بە یمن آن تحقق حقوق اساسی مردم کردستان، نە از طریق ایجاد دشواریهای بیشتر برای مردم، بلکە از طریق کمک بە گسترش فضاهای مدنی (کە اقتصاد بنیان اساسی آن است)، امکان پذیر است.
آقای هجری دوران تغییر کردە است، لطفا اینرا دریابید!