همه ما بطور روزمره صدها وظیفه شناختی را اجرا میکنیم بدون آنکه غالباً از تلاشی که درگیر در امر اجرای آن است، آگاه باشیم. وظایفی که شکلهای مختلفی را در بر میگیرند، از به خاطر سپردن نام افراد گرفته تا تشخیص رنگها یا محاسبه زمان بروی ساعت مچی. مشاهده عملکرد مغز با استفاد از دستگاه تصویر برداری تشدید مغناطیسی کارکردی(اف ام آر آی) نشان میدهد که کدام مناطق مغزی در اجرای کدام وظایف فعالیت دارند. اطلاعاتی که تایید کننده دانستههایی است که محققان سالهاست از آن آگاهی دارند، اینکه عملکرد ذهنی انسان متشکل از بسیاری از انواع متفاوت توانایی های شناختی میباشد.
تواناییهای ذهنی در طول زندگی دچار تغییر میشوند، در ابتدا در نتیجه بلوغ مغز و در مراحل بعد بخاطر پیری سلولهای مغزی و میلیاردها ارتباط پیچیده بین سلولی.با پیر شدن انسان، حرکت ها و رفلکسها کندتر شده و توانایی شنوایی و بینایی ضعیفتر میشود. تا سال ۱۹۹۰ بیشتر مؤسسات تحقیقی، توانایی شناختی افراد کمتر از ۸۰ سال را مد نظر داشتند. اما تحقیقات رو به رشد امروزی ، در برگیرنده گروه رو به افزایش افراد بالای ۸۰ سال میباشد و به ما در رابطه با شناخت تغییرات شناختی در سنین بالا یاری رسانده است. در تحقیقاتی که این اواخر انجام شد، محققان به دنبال پاسخ به این پرسش بر آمدند که چه زمانی اوج عملکرد شناختی میباشد؟ نتیجه این پژوهش پیدا کردن شواهد ی بود مبنی بر اینکه تنوع قابل توجهی در اوج و کاهش توانایی شناختی در سنین مختلف به چشم میخورد.
تغییرات شناختی با افزایش سن
تواناییهای شناختی خاص، میزان محدودی از کاهش را با بالا رفتن سنّ از خود نشان میدهند، اگر چه نه در همه، که دربسیاری از افراد سالم.هر چند که اختلاف بین جوانان و سالخوردگان در برخی عرصههای شناختی در زیر توضیح داده شده، کاهش توانایی به معنی اختلال در فعالیتهای روزمره نمی باشد. این تغییرات بسیار پیچیده هستند. از جمله معمولترین تغییرات ، کند شدن عملکرد شناختی میباشد. برای مثال در روند انجام وظایف نوشتاری ، در آزمایشی از افراد خواسته شد تا در سریعترین زمان ممکن اعداد را با سمبلها جایگزین کنند، در نتیجه گروهی که سنشان زیر ۲۰ سال قرار داشت، توانستند این کار را بطور میانگین ۷۵ درصد سریعتر ازگروه افراد ۷۵ ساله انجام دهند. کندی مرتبط با بالا رفتن سنّ را به هم چنین میتوان در عرصه وظایف خاص توجهی مشاهده کرد، به مانند تلاش برای بخاطر سپردن شمارهٔ تلفن به هنگامی که فردی تلفن را سریعا خاموش میکند. در همه جای دنیا، کندی شناختی به عنوان عامل تاثیر گذار در درصد بالای تصادفات مربوط به افراد مسن به حساب میاید.
بالا رفتن سنّ باعث تاثیر منفی بروی حواس و توجه میشود، مخصوصا در مواردی که انجام وظایف چند کاره مورد نظر باشد،در مواردی که از یک وظیفه به وظیفه دیگری نقل مکان میکنیم. بطور مثال افراد مسن دشواری بیشتری در توجه و تمرکز به خطوط متعدد جادهها یا دقت به اینکه آیا کسی بنا دارد در تقاطعی شلوغ گام نهد، دارند. پردازش سریع اطلاعات و تقسیم موثر توجه و تمرکز از مجموعه تواناییهای شناختی هستند که در سنین جوانی به اوج میرسند. چه خوب است که دانشجویان و دانش آموزان فنی و حرفهای در سنینی که مغز در بهر ه وری بهینه بسر میبرد، به تحصیل اشتغال دارند.
بطور مشابه، توانایی نگه داشتن همزمان بخشهایی از اطلاعات در ذهن ، از دیگر موردی است که در سنین ۱۸ تا ۲۰ به اوج میرسد، و پس از آن روند رشد را از دست میدهد. به مانند محاسبه میزان انعام در یک رستوران، که در آن از مهارت پردازش اطلاعات ،که بنام “حافظه کاری” شناخته میشود ،استفاده میگردد. برای امتحان حافظه کاری افراد ، غألبا خوا سته میشود تا کلمه یا عددی بر عکس خوانده شود. انجام چنین کاری نیازمند حافظه کاری میباشد چرا که اعداد یا حروف میبایست که در ذهن فرد برای مدت زمانی نگه داشته شود تا به تنظیم مجدد برسد.
هر چند که کاهش حافظه برای بسیاری از انسانها در طول زمان اتفاق میفتد، اما علت اصلی این نزول بر میگردد به نوع حافظه افراد.برای یادآوری اتفاق یا اطلاعاتی جدید، مغز بایستی که اطلاعات را ثبت ، ذخیره و به هنگام نیاز بازیابی کند.توانایی به یاد آوردن اطلاعات به مانند مطالب خواندنی، در سنین پائین به اوج میرسد ،اما در ادامه راه ،تدریجا و بخصوص در سنین بالا ی ۴۰ سال به کاری چالش برانگیز تبدیل میشود، به ویژه در مورد مطالب بصری.مطالعات نشان میدهد که با رسیدن به سنّ ۷۰سالگی، ۳۰ دقیقه پس از شنیدن اطلاعاتی که برای اولین بار شنیده میشود میزان بخاطرآوردن مطالب معادل حدود ۷۵ درصد مقداری است که توسط یک فرد ۱۸ ساله به یاد آورده میشود. برای افراد در رده سنی بالا، تشخیص اطلاعات و نکات یک موضوع مشخص آسانتر میباشد تا به خاطر سپردن یک مطلب بدون در دست داشتن نشانه های لازم، توانایی که غالباً در تمام زندگی حفظ میشود. به عبارتی، افراد مسن معمولا کمتر از افراد جوان اطلاعات جدید را به خاطر میآورند، اما در تشخیص زمینه موضوع مورد بحث به خوبی دیگر گروههای سنی عمل می کنند.
توانایی های زبانی در دوران کودکی رشد ی سریع را طی کرده و در دوره بزرگسالی بخوبی حفظ میشود.به جز یک استثنا : بخاطر آوردن نام افراد یا کلماتی خاص در طول مکالمه معمولا برای افراد بالای سن ۷۰ کاری دشوار به حساب میاید. هرچند این شکل از پیدا کردن کلمات در برگیرنده حافظه میباشد، مشکل بر میگردد به دسترسی به کلمات، حتی اگر این کلمات در دانش یا فرهنگ لغت فرد وجود داشته باشد. گاهی اوقات این مشکل به شکل تجربه “نوک زبانم بود” در میاید، فرد حس نزدیکی به یادآوری کلمه را دارد و ممکن است حتی بداند که با چه حرفی آغاز میشود.اگر شخص دیگری کلمه یا نام را ذکر کند، فرد میتواند آنرا به راحتی تشخیص دهد.این مشکل مخصوصا آزاردهنده است چرا که تلاش مضاعف برای تحمیل بخاطر آوردن کلمات معمولا کمکی نمیکند. و به هنگام فعالیت ذهنی دیگری،همان کلمه احتمالا به ذهن خطور میکند.
توانایی ادراکی بصری، وعمدتا توانایی درک رابطه فواصل نیز با بالا رفتن سنّ کاهش پیدا میکند. به ویژه پس از سنّ ۸۰ سالگی.این ضعف موجب ایجاد مشکل در امور رانندگی میگردد ،به مانند تشخیص فاصله تا لبه پیاده رو ،یا تخمین میزان لازم گرداندن فرمان برای پارک کردن موازی.توانایی مرور بصری نیز ضعیف میشود ،به نحوی که برای مثال تشخیص جابجایی یک شی در میان دیگر اشیا سختتر میشود.
عملکرد اجرائی اشاره دارد به مهارت هایی سطح بالا، همچون اندیشیدن در مورد یک موضوع، تصمیم گیری مناسب ،و برنامه ریزی و اجرای اقدامات متناسب.افراد مسن ظاهرا دردرک مسائل کندتر عمل کرده ودر صورت تغییر شرایط، از آمادگی کمتری برای تغییر استراتژی بهره مندند.
در تحقیقاتی شناخته شده در رابطه با روند تصمیم گیری ، حدود یک سوم افراد مسن ،در مقایسه با افراد میان سال ،عملکرد ضعیفی داشتند.وظیفه ای که در این آزمایش و در رابطه با دسترسی به پروسه تصمیم گیری انجام شد، بر اساس قمار آیووا بود)وظیفه قمار آیووا یا (IGT) یک کار روانی- فکری برای شبیه سازی تصمیم گیری در زندگی واقعی میباشد (.
از هر شرکت کننده خواسته شد تا هر دفعه کارتی را از چهار دسته کارت انتخاب کنند.برخی از کارتها پاداش (به شکل پول) به همراه داشت، و برخی دیگر جریمه.هدف به دست آوردن حد اکثر پاداش بود.انتخاب دسته کارتها بر اساس حدس بود، و پاسخ انتخاب در جا مشخص میشد.نکته خاص در این بود که دسته کارتها ترکیبهای مختلفی از دو نوع کارتهای پاداشی و جریمه ای را در بر میگرفت. در دو دسته از کارتها ، انتخابها پاداش و جریمه ای نسبتا پایین به همراه داشتند، و انتخاب از این دسته کارتها در دراز مدت و در نهایت برد به همراه داشت. در حالیکه دو دسته دیگر کارتها ، هم پاداش و هم مجازات بالایی به همراه داشت و بنابر این در دراز مدت ضرر به همراه داشت.
در دراز مدت و در طی این مطالعات شرکتکنندگان جوان تمایل پیدا کردند به تغییر مسیر عملکردشان ، به نوعی که آنها دیگر کار تها را از همه دسته های ممکن انتخاب نکردند- و به دسته کارتهایی روی آوردندکه در نهایت برد به همراه داشتند.اما بخشی از شرکت کنندگان مسن ، به انتخاب کردن از همه دسته کارتها ادامه داد، که در نتیجه موجب باخت آنها شد.همین گروه شرکت کنندگان مسن در آزمایشی دیگر توسط تبلیغات فریبنده را حتتر گول خوردند.
یافتههای مطالعاتی از این دست توضیح احتمالی بدست میدهد در این بار که چرا ریسک به تله افتادن افراد مسن در موارد کلاه برداری بالاتر است.با این حال برای بسیاری از افراد پا به سنّ،دشواری در روند تفکر به مشکلات و انعطاف روحی شاید تا سنّ ۸۰ سالگی قابل ملاحضه نباشد.
خوشبینی شناختی
تواناییهای دیگر شناختی با بالا رفتن سنّ کاهش کمتری را به همراه دارد.زبان و فرهنگ لغات به خوبی در طول عمر حفظ میشوند.در واقع فرهنگ لغات تا سنین میانی رو به رشد میباشد.یاد آوردن اطلاعات عمومی کسب شده در سنین جوانی و مهارتهای آمو ختنی به مانند ریاضی که در سنین متوسط به اوج میرسد نیز در مقابل کاهش توانایی شناختی سنین بالا مقاوم هستند. در کل ، اینگونه مهارتهای شناختی که در مقابل تاثیرات بالا رفتن منفی سن مقاوم هستند ، به کمک نیروی تجربه تقویت میشوند ، از جمله در شرایطی که نیازمند وجود استدلال و قضاوت میباشد.برای مثال، اگر پرسیده شوند که چرا بسیاری از مواد غذایی باید پخته شوند ، اکثر بزرگسالان با تکیه بر تجربه یک عمر زندگی مشکلی در پاسخ ندارند. علاوه بر این ، افراد مسن اغلب دارای یک دید کلی بهتر از موقعیتی خاص،یا در کی بهتر از جمله تاثیر شرایط خاص،در مقایسه با جوانان هستند،چرا که تجربه زندگی بیشتری دارند.
عملیات شناختی تو ضیحی در بالا در انزوا عمل نمیکنند.مهارتهای چند گانه شناختی همچون حافظه،توجه، و استدلال در انجام وظایف روزمره دخیل هستند.برخی از این فعالیتها نیازمند ترکیبی از مهارتهای شناختی میباشد.در میان این فعالیتها ، رفتار اجتماعی زندگی روزمره مورد استفاده به همگام خرید ، سوار شدن اتوبوس یا قطار، ارتباط با همسایگان یا کمک به دوستان میباشد.در واقع مهارتهای اجتماعی بشدت به توانایی شناختی وابستگی دارد تا برداشت صحیحی از دیگران به دست دهد.
هر چند که درک خوبی از بیشتر تغییرات شناختی که معمولا با بالا رفتن سنّ اتفاق میفتد داریم، اما درک محدودی وجود دارد از تغییرات وابسته به سن در “شناخت اجتماعی” که در طول تعاملات اجتماعی به کار گرفته میشود.رفتار اجتماعی متکی است بر ترکیبی از عوامل شناختی و عاطفی ، و تاثیرات بالا رفتن سنّ بر این عوامل چند وجهی میباشند.برای مثال تاثیر اجتماعی- تاثیر فردی دیگر که تازه ملاقات کردید- از عوامل زیادی همچون ظاهر فیزیکی، کیفیت صدا ، حالت صورت و رفتار فرد شکل میگیرد.هر چند که افراد مسن توانایی پردازش اطلاعات محدودتر ی را دارند، برداشت اولیه آنها معمولا درستتر به نظر میرسد.
بسیاری از ما ، مخصوصا بالا رفتن سن ، تجربه ملاقات شخصی جدید و دقیقهای دیرتر ناتوان در به یاد آوردن نام فرد را از سر گذرنده ایم.و هر چند این بیشتر در چار چوب ضعف حافظه بررسی میشود ، ولی در واقع ناتوانی است در توجه به نام دیگران ، چرا که فرد بر اثر تعاملات اجتماعی گسترده حواسش پرت شده ، و بدین خاطر نام فرد به شکل مؤثر ثبت نشده است.)روش موثر در اینجا تکرار مکرر بلند نام جدید به محض شنیدن است و سپس در دقایق اولیه تکرار آرام و چند باره آن برای خودتان.(
در این شرایط ، کاهش در سرعت پردازش اطلاعات مربوط به بالا رفتن سنّ ظاهراً منجر به نقصی در افراد مسن میشود.بطور مشابه، محدودیت مرتبط با بالا رفتن سنّ در عملکرد شناختی، به هنگامی که فرد در وضعیت نا آشنایی قرار دارد و نیاز است به پردازش سریع اطلاعات یا مواردی که موجب حواس پرتی میشود را نادیده بگیرد، تداخل ایجاد میکند.در نتیجه و بطور میانگین افراد مسن ، در مقایسه با جوانتر ها ، میزان کمتری از اطلاعات را در نظر گرفته و به هنگام قرار گرفتن در شرایط نا آ شنا از استراتژی تصمیم گیری کمتر موثر ی استفاده میکنند.
دیدگاهی پذیرفته شده در مطالعات مربوط به شناخت اجتماعی بیان میکند که محدودیت افراد مسن در میزان و دقت پردازش اطلاعات ، غالباً به کمک تجربه اجتماعی مضاعف و اطلاعات عمومی جبران میشود.بنابر این در شرایط مشابه، افراد گروه میان سال و مسن، در مقایسه با جوانان گرایش به تفسیر دقیقتر ی از رفتار دیگران دارند و دانش و تجربه آنها کمک میکند به متمرکز کردن توجه و نتیجه کار را کارآمدتر میکند.تجربه یک عمر زندگی در شرایط اجتماعی مختلف میتواند در روند تصمیم گیری تاثیر بگذرد ، چیزی که گاهی از آن به عنوان عقل نام برده میشود.
تفاوتهای فردی در پیری
برای بسیاری از افراد ، کاهش توانایی شناختی یا اجتماعی مرتبط به مسن شدن ، مواردی است جزئی و متاثر از عوامل متعدد.یکی از عوامل به نام ذخیره شناختی شناخته میشود. در مورد کسانی که در جوانی باهوشتر بودهاند یا نگهداری بهتری از هوش خود را به کمک آموزش ، شغل یا فعالیتهای تحریکی مهارت های شناختی انجام میدهند، توانایی های شناختی با بالا رفتن سنّ بهتر حفظ میشود، در مقایسه با کسانی که کمتر به این موارد توجه داشته اند. تحقیقاتی جدید در کشور اسکاتلند انجام شد که در آن هوش افراد در سنین ۱۱ و سپس ۵۰ سال دیرتر دوباره مورد آزمایش قرار گرفت ، نتیجه اینکه بالاترین میزان هوشی افراد در رده سنی بالا معادل سنّ ۱۱ سالگی همان فرد بوده است.حدس دانشمندان این است که خوش شانسی در داشتن ژن های مناسب بخش عمدهای از این مزیت را رقم میزنند، هر چند که اطلاعات دقیقی در مورد اینکه دقیقا چه ژنهایی در این امر دخیل هستند، وجود ندارد.
داشتن دوستان و لذت بردن از فعالیتهای مشترک در این رابطه به نظر مفید میرسد. مطالعات متعددی نشان میدهند که سطحی از تعامل اجتماعی ، به مانند شبکه روابط اجتماعی یا میزان دید و بازدید، باعث رشد سلامت شناختی شده و ریسک فراموشی را پائین میآورد. به هم چنین ثابت شده که داشتن هدفی برای زندگی ربط پیدا میکند به کاهش ریسک ابتلا به بیماری آلزایمر. همه این عوامل کمک میکنند به توضیح تنوعی که حفظ سلامت شناختی در سنین بالا قابل مشاهده است.
پیری مغز عادی
سالها پیش تصور عمومی بر این بود که مرگ سلولهای مغز یا نورون ها، سلولهایی که سیگنالها را در در داخل مغز انتقال میدهند، بخشی مشترک از پیری میباشد. اکنون میدانیم که برای اثبات این نظر شواهد کمی وجود دارند. با این حال، مغز بطور کل با بالا رفتن سنّ به سمت کوچک شدن پیش میرود و به نظر میرسد برخی از تغییرات موجبات این کاهش در اندازه را فراهم میاورد. هر نورون دارای یک بدنه سلولی میباشد، و تعدادی فرایند به نام دندریت که برای دریافت سیگنال ها در جهات بسیاری و به سمت دیگر نورون ها گسترده میشوند. به مانند درختی با شاخههای بسیار. به هنگام پیری اندازه و پیچیدگی این آرایش درختی کاهش پیدا میکند، که باعث کم شدن ارتباطات بین سلولها میشود.هر نورون دارای یک آکسون میباشد که سیگنالها را به سلول دیگر انتقال میدهد، این آکسون ها باعث ایجاد ماده سفید در مغز میشود.آسیب به ماده سفید بر اثر بالا رفتن سنّ به کوچک شدن اندازه مغز کمک میکند. این و دیگر تغییرات ساختاری مغز مرتبط با افزایش سن به تفاوت عملکرد وظایف شناختی در سنین مختلف ارتباط پیدا میکند. برای مثال تخریب مواد سفید در بخش پیشین مغز ربط دارد به کندی پردازش اطلاعات و دشواری در یادآوری اطلاعات.
تعدادی دیگر از تغییرات ساختاری و شیمیایی در مغز که با بالا رفتن سنّ پیش میاید تا به هنوز کامل درک نشده است.یکی از این موارد تولید قطعه پروتینی کوچک سلول های عصبی است به نام بتا آمیلوید ، که به شکل دانهها یی با اندازهای مختلف تجمع پیدا میکند.بلوک متراکم و یا “پلاگ” از این مصالح ، از ویژگی های مغز بیماران مبتلا به آلزایمر میباشد و به میزان کمتر نیز در افراد مسن دارای اختلال در توانایی شناختی دیده میشود. در بیماران مبتلا به بیماری آلزایمر به هم چنین نوعی غیر طبیعی از پروتئین نورونی به نام تاو در داخل سلولهای مغز ایجاد میشود. شواهد ی مشترک از چندین مطالعه در این رابطه مطرح میکند که پلاگ آمیلوید موجب تجمع غیر عادی تاو هایی میشود،که باعث از دست رفتن نورونها میشود، موردی که با زوال عقل مرتبط دانسته شده. از آنجاییکه برخی از افراد مسن دارای مقادیر زیادی از پلاگ آمیلوید بتا به نظر میرسد که عملکرد شناختی عادی داشته باشند، رابطه بین این دو مورد هنوز کامل درک نشده است. این امکان وجود دارد که برخی افراد دارای عامل محافظتی باشند. اطلاعات بیشتری از مطالعات گسترده نیاز است تا بدانیم که آیا انباشت پلاگ آمیلوید بتا در افراد دارای توانایی شناختی سالم دلیلی است بر کاهش توانایی شناختی و در نهیات بیماری آلزایمر، اگر که این فرد عمر طولانی داشته باشد.
با افزایش سن، شانس ابتلا به بیماریهای عروقی نیز برای بسیاری انسانها بالا میرود. فشار خون بالا، میزان بالای کلسترول، بالا رفتن چربی خون، چاقی و دیابت، شانس سکته مغزی و بیماری مواد سفید را افزایش میدهد. سالم نگاه داشتن مغز به کمک تغذیه خوب و فعالیت جسمی نکاتیست مهم در پائین آوردن ریسک کاهش توانایی های شناختی مرتبط با بیماریهای عروقی.یک تغذیه سالم در بر گیرنده میزان محدود قند و چربی اشباع شده مخصوصا چربی ترانس میباشد. دانشمندان به روشهای مختلف در حال تحقیق این هستند که چه نوع فعالیت های جسمی بروی مغز تاثیر میگذارد، از نگاه به تاثیر گذاری مولکولی مثبت قابل مشاهده بروی حیوانات به مانند تحریک عوامل رشد مغزی یا کاهش میزان استرس اکسیداتیو، تا زیانهای کم شدن مواد سفید در انسان.
یکی از عرصههای جدید در کارهای پژوهشی، استفاده از تکنیکهای پیشرفته در تصویر برداری و مطالعه تغییرات مغزی مرتبط با بالا رفتن سنّ میباشد. امروزه ممکن است تا به کمک اندازه گیری میزان مصرف اکسیژن (FMRI اسکن) یا قند( PET اسکن) فعالیت مغز را زیر نظر گرفت.حتی انجام کاری ساده، موجب فعالیت مناطق مختلف مغزی میشود ، و با مطالعه الگوهای مناطق فعال در زمان انجام وظایف شناختی، محققان میتوانند بدانند کدام شبکهها یا مناطق در انجام کدام وظایف دخیل هستند. در روند عادی افزایش سن ، تغییرا تی در الگو ها یا تحریکات شبکههای نورونی شکل میگیرد، که موجب فعالیت رو به رشد برخی مناطق و کاهش در دیگر مناطق میشود. مطالعات از این نکته پرده بر میدارد که هنگامی که فردی مسن وظیفه شناختی را، در سطحی برابر با یک جوان بالغ انجام میدهد، مناطق بیشتری از بخش پیشین مغز به کار میافتند، بدین معنی که که فعالیت بیشتر مغزی نیاز است تا فرد قادر به انجام وظیفه شناختی باشد.اما هنوز سوالات بسیاری باید توسط علم پاسخ داده شود تا به درک کاملی از تاثیرات مسن شدن بر عملکرد مغز برسیم.
اغراق در تاثیرات بالا رفتن سنّ؟
مشخص نیست که حد کاهش توانایی شناختی یک مغز سالم تا چه صرفاً نتیجه بالا رفتن سنّ میباشد. در روند مطالعات شناختی، امکان در بر گرفتن افراد مسن مبتلا به بیماریهای چون آلزایمر، زوال عقل ، عرو قی مغزی و یا دیگر بیماریهای مغزی شایع در افراد بالای ۷۰ سال ، که بیماریشان تشخیص داده نشده ، در مقایسه با جوانان و افراد میان سال ، وجود دارد.در مطالعه طولانی مدتی که اخیرا در رابطه با افراد مسن انجام شد ، وجود بیماریهای مغزی پس از فوت برخی از شرکت کنندگان و در مرحله کالبد شکافی معلوم شد.اگر بیماریهای مغزی افراد در شروع مطالعات تشخیص داده نشوند، میزان کاهش توانایی شناختی انداز گیری شده در طول مطالعات بطور قابل ملاحظهای افزایش پیدا میکند.
در سراسر دنیا محققان پیشرفتهای قابل ملاحظهای در درک عواملی که بروی سلامت شناختی و ریسکهای مرتبط با فراموشی دارند ،داشتهاند. بخاطر تاثیرات مخرب فردی ، خانوادگی و هزینههای اجتماعی بیماریهای چون آلزایمر ، این مساله برای محققان اولویت اول را پیدا کرده است.پیشرفتها ی بدست آوده رهنمو نی ست به درک عوامل ژنتیکی و محیطیدر این رابطه، اما هنوز بسیاری از موارد ناشناخته باقی مانده است.در حال حاضر تلاش زیادی در حال انجام است برای پیدا کردن درمانی جدید که منجر شود به توقف ، کند شدن یا پیشگیری آلزایمر ودیگر ناهنجاریهایی که موجب زوال عقل میگردد.فراهم کردن منابع مالی لازم برای کار تحقیقاتی ، میتواند به امر پیشرفت در کشف راهی بهتر برای کم کردن کاهش شناختی سنین بالا یاری رساند.
http://www.dana.org/Cerebrum/2015/Cognitive_Skills_and_the_Aging_Brain__…