رفیق نیری، محور بحث سومین کنفرانس حضوری پروژهی وحدت چپ، نقاط اختلاف و اشتراک منشورها بود. روند کنفرانس تا این لحظه را چگونه دیدید و به طور کلی فکر میکنید پروژه به چه سمتی دارد میرود؟
در این مدت نسبتاً طولانی که من با این پروژه همکاری میکردم، زمانی به این نتیجه رسیدم که این پروژه نمیتواند پیش برود و واقعیت این است که شرکتم در این کنفرانس هم به این دلیل بود که حداقل با خودم تعیین تکلیفی کرده باشم، چون احساس میکردم نمیتوانیم جلو برویم. در منشوری هم که نادر عصاره زحمتاش را کشیده بود، اختلافنظرهای ریشهای وجود دارد و به همین دلیل کمی ناامید بودم. اما با دو بحث آخر نشست دیروز (شنبه ۸ نوامبر) تمام ارزیابیهایام تغییر کرد؛ یکی سخنرانی بهزاد کریمی بود که به درستی روی نقاط واقعی اشتراک تاکید داشت و اینکه چگونه میتوان در این جهت حرکت کرد. و دیگری سخنرانی مصطفی مدنی بود (که بر لزوم وجود چندصدایی در یک حزب مدرن تاکید داشت و نه تکصدایی ). من فکر میکنم اگر با این نوع نگاه پیش برویم، میتوانیم گام بعدی را برداریم و درجا نزنیم. خطر در درجا زدن است.
همانطور که گفتید، رفیق بهزاد کریمی بر روی نقاط اشتراک تاکید کردند و نگاهی هم که از سوی رفیق مصطفی مدنی طرح شد، حرکت به سوی چندصدایی در تشکل آیندهی چپ بود و نه تکصدایی. که میتوان گفت سازمان اکثریت و همینطور اتحاد فداییان چنین شرایطی را سالهاست که تجربه کردهاند. به این ترتیب، شما فکر میکنید که پروژهی وحدت چپ هم در این مسیر دارد پیش میرود و یا اگر در این مسیر پیش برود موفق خواهد بود؟
به نظر من، اگر دیدگاهی که چه توسط مصطفی و چه توسط بهزاد مطرح شده، بتواند به صورت یک فرمولبندی چند صفحهای نوشته و ارائه بشود، ما را میتواند به جلو برود. من خودم را با این دیدگاه کاملاً نزدیک میبینم و قبولش دارم.
رفیق نیری، با توجه به اینکه امیدتان نسبت به پروژه اکنون بسیار بیشتر از قبل است، آیندهی آن را چگونه میبینید؟
من آرزوی موفقیت میکنم و آرزو میکنم این گامی که برداشتهایم، به جلو برود. چون من نگران آیندگان هستم که به ما چه خواهند گفت. ما وظیفهی خیلی سنگینی داریم، ما فقط نیامدهایم که جانمان را در اینجا حفظ کنیم. ما آمده بودیم ایدهای که همیشه با ما هست و خواهد بود را دنبال کنیم. این است که آرزوی من موفقیت این پروژه است.
چپ