سه شنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۲:۰۰

سه شنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۲:۰۰

تقی رحمانی؛ استعفای ظریف و افزایش فشار تندروها؛ پزشکیان چه باید بکند؟
تقی رحمانی نویسنده و کنشگر مدنی به تحلیل استیضاح همتی و استعفای ظریف و افزایش فشار تندروها می‌پردازد؛ پزشکیان در این شرایط چه تصمیمی باید بگیرد؟
۱۴ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: تقی رحمانی
نویسنده: تقی رحمانی
استعفای ظریف تبعیضی جدید بر تبعیضات گذشته!
در جمهوری اسلامی، قوانین تبعیض‌آمیز کم نیستند و سال‌هاست که علیه این قوانین مبارزه صورت می‌گیرد. اکنون، افزوده شدن تبعیضی جدید بر تبعیضات گذشته نگران‌کننده است. تأسف‌بارتر آنکه برخی ایرانیان...
۱۳ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: مرتضی صادقی
نویسنده: مرتضی صادقی
اتفاقی تاریخی برای سینمای ایران؛ «زیر سایه سرو» دریافت اسکار بهترین انیمیشن کوتاه
ساعاتی پیش برندگان نودو هفتمین اسکار اعلام شدند و حسین ملایمی و شیرین سوهانی دو کارگردان ایرانی فیلم «زیر سایه سرو» برای دریافت اسکار بهترین انیمیشن کوتاه روی صحنه رفتند....
۱۳ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: گزارش
نویسنده: گزارش
سایه فقر کالری بر سر‌خانوار
در سال‌های گذشته عواملی مانند تحریم‌های اقتصادی و تورم‌های بالا و مزمن موجب شده قدرت اقتصادی ایرانیان کاهش یابد. با تداوم نابسامانی‌های اقتصاد کلان، نرخ فقر و شکاف فقر نیز...
۱۳ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: دنیای اقتصاد
نویسنده: دنیای اقتصاد
اسب کهر را بنگر
هيچ نمی‌گويد. درست هفتاد سالش که شد؛ آلزایمری شد. دوستانی که هر هفته به یک گوشه از دیار و بلندی‌های اطراف شهر و روستا می‌رفتند؛ متعجب شدند. حتی گالش‌مردانِ مراتعِ...
۱۲ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
مراحل مختلف گذار به دموکراسی: ایران در کجای کار است؟
با تلاش رادیکال‌های حکومتی برای یک‌دست‌سازی‌ها، اکنون جامعه‌ی ایران آگاه است که قدرت واقعی در دست کدام ارگان‌هاست و پدید آورنده‌ی وضع اسف‌بار جامعه چه کسانی هستند. مردم به رسانه‌های...
۱۲ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: علیرضا بهتوئی
نویسنده: علیرضا بهتوئی
پیام «آپو» چه پاسخی خواهد گرفت؟
این فراخوان اوجالان، ...بطور فشرده تاکید بر این چند محور می‌نهد: مبارزه‌ی کُرد برای رهایی‌ از تبعیض ملی، حقانیت داشته و بر حق بوده است؛ شکل مبارزه‌ی انتخابی – مقاومت...
۱۲ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی

نامه ای از حامد روحی نژاد، زندانی سیاسی محکوم به اعدام

حامد روحی نژاد، زندانی جوان و بیماری است که حداقل 40 روز پیش از آغاز انتخابات توسط نیروهای امنیتی به اتهامات واهی بازداشت شد.

این زندانی با بروز اعتراضات گسترده مردمی پس از انتخابات در ایران از سوی دستگاه امنیتی انتخاب و با وعده و تهدید مجبور می شود نمایشی را در مقام مجرم در دادگاه های حوادث پس از انتخابات ایفا کند که نهایتاً منجر به صدور حکم اعدام برای وی می شود. رنجنامه نامبرده پیشتر منتشر شد و اکنون آخرین نامه این زندانی که به شرح درد و آلام خود می پردازد عینا در پی می آید:

 

به مناسب ۸ آبان، روز تولدم که مقارن است با ولادت امام رضا و تقدیم به یکی از هم سلولی ها

بعد از حدود ۴۰ روز که هیچ خبری از چاردیواری هولناک انفرادی نداشتم نگهبان به دنبالم آمد و من با ترس و لرز به خاطر اینکه مبادا مجدداً باید برای سناریوی بازجویی بروم و دوباره همان تهدیدها و وعده های دروغین بازجو برایم تکرار شود قدم های نگهبان را می شمردم و تپش قلبم هر آن بیشتر و بیشتر می شد، صدای قدم ها با صدای بازشدن در قطع شد و نگهبان مطابق معمول گفت چشم بندت را بزن و بیا.

سراسیمه چشم بندم را زدم و با هزاران فکر جورواجور به دنبال نگهبان به راه افتادم، به سمتی حرکت می کرد که تا به حال به آنجا نرفته بودم، به ناگاه گفت رو به دیوار بایست، برای چند دقیقه که ثابت و مسکوت رو به دیوار ایستاده بودم صدای بازجو به گوش رسید که گفت بیا اینجا، رفتم و غافل از اینکه چه حادثه ناخوشایند دیگری قرار است اتفاق بیافتد، کارت تلفنی از جیبش درآورد و بعد شماره منزلمان را خواست، شماره را گرفت و سپس گوشی را به من داد، صدای خواهرم بود، یک الو گفتم و بغض چهل روزه ام شکست، گوشی را رها کردم و دست بر سر بر زمین نشستم، فریادهای بازجو که می گفت بلند شو وگرنه قطع می شود من را از جا بلند کرد و با هق هق با خواهرم صحبت کردم، صحبت نبود همه اش گریه بود، بعد از آن با مادرم حرف زدم. صدایش گویای همه چیز بود، ایکاش کسانی که این بلایا را بر سر مردم می آورند از چیزی به نام انسانیت باخبر بودن، گریه و ضجه مادرم تا ابد در گوشم نجوا خواهد کرد.

خیلی زود باید تلفن را قطع می کردم، با کراهت و از سر اجبار تلفن را قطع کردم و دوباره باید به همان دخمه باز می گشتم، وقتی به انفرادی برگشتم بعد از چند دقیقه دوباره نگهبان به سراغم آمد، گفت وسایلت را جمع کن باید بروی جایی دیگر. نمیدانستم چه پیش خواهد آمد و به کجا خواهم رفت، وسایلم را جمع کردم و با چشمبند به چشم به دنبال نگهبان راهی شدم، در مقابل سلولی ایستاد و در را باز کرد. گفت وارد شو و وارد شدم، وجود انسان دیگری در سلول قابل لمس بود، به جز آن دو نفر دیگر هم در سلول بودند، به هیچ عنوان باورکردنی نبود، شاید تا به آن روز هیچگاه از دیدن یک انسان تا به این حد خوشحال نشده بودم، نمیشد تصور کرد و لطفی بیکران از سوی خدا و البته سپاسی بی انتها به خاطر اینکه یک همبند و همنشین همچون تو را در مقابلم قرار داد که می توانستم دردهای ناگفته ام را با خیال آسوده برایت بگویم.

حال روی سخنم با توست که وقتی وارد سلول شدم با حرارت و گرمی به استقبالم آمدی و با روی گشاده و با چهره ات دنیایی از شادی را به من هدیه کردی و تو تنها کسی بودی که در طول بودنم در بازداشتگاه از تمام ناگفتنی ها برایت گفتم و تو نیز به گفته هایم گوش می دادی، برایت گفتم که چگونه به گونه ای وحشتناک مامورین وزارت اطلاعات به خانه ام حمله ور شدند و مرا به جرم هیچ دستگیر کردند و شبانه به بازداشتگاه آورند.

تنها جرمی که در پرونده ام بود خروج غیرقانونی از کشور بود که آن هم دلایل قانع کننده خود را داشت و برایت گفتم با اجازه وزارت اطلاعات به ایران بازگشتم، به یاد بیاور که با چشمانی اشک آلود به تو گفتم که زیر بار شکنجه های روحی و تهدیدهای وحشتناک هر آنچه را بازجویان از من می خواستند و برایم دیکته می کردند با کراهت تمام و در حالی که از نوشتن آنها لرزه بر اندامم می افتاد، نوشتم. آن هم نه به خاطر وعده های آنان در مورد بازگشت به دامان خانواده ام و نه به خاطر بازگشت به میان مردم و ادامه تحصیل در دانشگاه، بلکه فقط و فقط به خاطر اینکه زیر بار شکنجه های روحی بیماری ام عود نکند و بینایی و حس بدنم را از دست ندهم، هر چند که سرانجام چنین شد و من هم اکنون با صورتی چسبیده به ورق می توانم برایت بنویسم.

و با دستی که با تمام قدرت قلم را می فشارد، تا که قلم از میان انگشتان سست حس سر نخورد و بدنی که روی پایی سوار است و برخی اوقات با برخورد با اجسام سخت نیز درد چندانی حس نمی کند، تو خود نیز بر این اعتقاد بودی که سلامت روحی و جسمی یگانه امانت و هدیه خداست که ما موظف به امانت داری در مورد نعمت های الهی هستیم و برایت گفتم همین است دلیل اعترافم به اقداماتی که هرگز روحمم از آنها کوچکترین خبری نداشت و همچنین به تو گفتم که هیچ چیز برایم هولناک تر از این نبود که تهدید این چنینی که خانواده ات را برای بازجویی به ۲۰۹ می اوریم عملی شود و خانواده ام نیز تحت اجبار و فشار برای حفظ جان من مقر به نادانسته هایی شوند که من خود تحت اجبار و شرایط خاص مجبور به نوشتن املای بازجو شده بودم.

تمام ناگفته هایم را برایت گفتم و تو می دانی که تمام اتهاماتی که به من مربوط نیست و برایم تراشیده اند همانها حلقه داری شده اند به دور گردنم و کنون نیز برایت می گویم که مدتی است که همان اندک توجهی که به بیماری ام می شد نیز وجود ندارد و بازگشت حواس بدن و بینایی ام پس از تجدید نظر در حکم ناعادلانه ای که بی هیچ گناهی برایم صادر کرده اند تنها آروزیم است. تا روز بازگشت به دامان جامعه و خانواده ام را جز با طلب صبر و آرامش از خدا نمی توانم تحمل کنم و البته با تمام وجودم از خدای خود سپاسگذارم که مرا در راهی قرار داد که دغدغه ای جز خدمت به خلقش نداشتم و اکنون نیز به جرم خدمت به مردم در این ناکجا آباد اسیرم و قرار است به همین جرم گرفتار چوبه دار شوم و برایم هیچ افتخاری بالاتر از این نیست که فدای هموطنانم شوم.

حامد روحی نژاد

زندان اوین

۸ آبان ۱۳۸۸

تاریخ انتشار : ۱۰ آبان, ۱۳۸۸ ۱۰:۲۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
ظریف

استعفای ظریف تبعیضی جدید بر تبعیضات گذشته!

در جمهوری اسلامی، قوانین تبعیض‌آمیز کم نیستند و سال‌هاست که علیه این قوانین مبارزه صورت می‌گیرد. اکنون، افزوده شدن تبعیضی جدید بر تبعیضات گذشته نگران‌کننده است. تأسف‌بارتر آنکه برخی ایرانیان لائیک و سکولار خارج از کشور بدون توجه به شیوه ارتجاعی عزل ظریف از …

مطالعه »
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

مطالعه »
پيام ها

مراسم بزرگ‌داشت پنجاه‌وچهارمین سالگرد جنبش فدایی!

روز جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳، به مناسبت پنجاه‌وچهارمین سالگرد بنیان‌گذاری جنبش فدایی، در نشستی در سامانۀ کلاب‌هاوس این روز تاریخی و نمادین جنبش فدایی را پاس می‌داریم و روند شکل‌گیری و تکامل این جنبش را به بحث و بررسی می‌نشینیم

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

تقی رحمانی؛ استعفای ظریف و افزایش فشار تندروها؛ پزشکیان چه باید بکند؟

استعفای ظریف تبعیضی جدید بر تبعیضات گذشته!

اتفاقی تاریخی برای سینمای ایران؛ «زیر سایه سرو» دریافت اسکار بهترین انیمیشن کوتاه

سایه فقر کالری بر سر‌خانوار

اسب کهر را بنگر

مراحل مختلف گذار به دموکراسی: ایران در کجای کار است؟