پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۷

پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۷

در سوگ رفیق سیروس ماوایی
ما یاد و خاطرۀ رفیق سیروس ماوایی را که سراسر زندگی‌اش با کوشش و تلاش در راه بهروزی مردم همراه بود، گرامی می‌داریم و با قدردانی از مهربانی، استواری، صبوری...
۴ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
یک‌سالگی کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»
کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» که در بهمن‌ماه سال ۱۴۰۲ از زندان‌های ایران شروع شد، به‌زودی یک ساله می‌شود. در آستانه یک سالگی کارزار ... اعتصابیون دست‌کم ۳۴ زندان به...
۴ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
کابینه ۳۴۰ میلیاردر دلاری دونالد ترامپ، کابینه‌ای برای میلیاردها
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب آمریکا، با انتخاب میلیاردرها و میلیونرهای برجسته برای پست‌های کلیدی دولت خود، در حال تشکیل یکی از ثروتمندترین کابینه‌های تاریخ ایالات متحده است. مجموع دارایی اعضای...
۳ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: بهرام رحمانی
نویسنده: بهرام رحمانی
ترامپ در کاخ سفید: این یک توطئه علیه آمریکا است؟
نگاهی به کتاب «توطئه علیه آمریکا» نوشته فیلیپ راث: روایتی از داستان یک آمریکای موازی، آمریکایی که در آن به جای روزولت، چارلز لیندبرگ خلبان مشهور حامی نازیسم به قدرت...
۳ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: نیما رفیعی
نویسنده: نیما رفیعی
اعلام رهبری دوران گذار با تکیه به قدرت های خارجی منافی آزادی و حاکمیت ملی ایرانیان است
با انتخاب مجدد دونالد ترامپ به عنوان رئيس جمهور آمریکا و سرکارآمدن دولت وی، سرنگونی رژيم مستبد بشار اسد و تضعیف نيروهای نیابتی جمهوری اسلامی ایران در غزه و لبنان و...
۳ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
حاکمیت و اسلام رساله ای دستگاه قضایی
نفی استقلال قوه قضاییه و نیز اعمال نفوذ و دخالت مستمر این قوه در امر قانونگذاری و بطور کلی تمرکز قوای سه گانه در دست یک فرد بر پایه اصل...
۳ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: عباد عموزاد
نویسنده: عباد عموزاد
شناختها و تجارب بالقوه و بالفعل ما چگونه رشد می کنند
ما انسانها از طرفی با واقعیات درونی خود و از طرفی دیگر با واقعیات بیرونی از خود که به اجتماع و محیط زیست تعلق دارند سر و کار داریم...چرا تجارب...
۳ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: اکبر دهقانی ناژوانی
نویسنده: اکبر دهقانی ناژوانی

نامه به یک رفیق

... باز هم صریحتر، صورت اول میگوید: "سرمایه داری حرف آخر تاریخ نیست". صورت دوم میگوید: "در برنامه حزبی فراتر از این نمیتوان و نباید گفت که سرمایه داری میتواند حرف آخر تاریخ نباشد و ما میکوشیم که نباشد."

توضیح رفیق عزیزم، نادر عصاره، چند روز پیش چند سؤال را در باره طرح سند “سیما و ارزشهای پایه ای سازمان”، منتشره  در نشریه کار-آنلاین، که تکمیل شده آن به کنگره ۱۲ سازمان ارائه خواهد شد، برای من نیز فرستاده بود و خواسته بود که به آنها پاسخ دهم. من قالب دیگری را برای اجابت به خواست او انتخاب کردم. حاصل کار در زیر آمده است. وقتی آن را برای آخرین بار برایش فرستادم، نوشت: “این دیگر مطلبی تنها خطاب به من نیست.” و تشویق کرد که منتشرش کنم. ——————————————– نادر عزیز با سلام  و امید شادمانی ات و ارج فراوان برای ابتکارت، برای آن که تا حدودی منظور شریف تو از این ابتکار را، که همانا “در مجموع کمک رساندن به بحث” است، برآورده کرده باشم، و در عین حال این نوشته را در تنگناهای “هزار و یک مشکل” به تأخیر نیانداخته باشم، نامه ای را که پس از انتشار [درونی و بیرونی] طرح سند «سیما و ارزشهای پایه ای سازمان» برای کمیسیون تنظیم کننده آن نوشتم، در زیر عیناً نقل می کنم.   رفقای عزیز کمیسیون اسناد با سلام و امید شادمانی تان به تعجیل میخواستم چند نکته و پیشنهاد را در ارتباط با پیشنویس سند “سیما و ارزشها …” با شما درمیان بگذارم: ۱- در پیشنویس آمده است: “سازمان ما … برای گذر تدریجی از سرمایهداری به سوسیالیسم دمکراتیک مبارزه میکند”. پیشنهاد میکنم به جای این جمله نوشته شود: “سازمان ما گزینۀ سوسیالیسم دموکراتیک را به جامعه پیشنهاد می کند و برنامۀ های خود را بر این هدف و برای گذار تدریجی به این هدف استوار میسازد”. ۲- برای من روشن نیست که آیا کمیسیون مرزبندی دوسویه ما (با کمونیسم و سوسیال دموکراسی) را در این سند تصریح خواهد کرد یا نه[۱]. پیشنهاد میکنم دو جمله به سند افزوده شوند. پیش از جمله قبلی این جمله: “آینده همانا نتیجه گزینه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است، که ما به آنها دست مییازیم. به نظر ما سرمایه داری می تواند گزینۀ نهائی نباشد.” و پس از آن یا در جای دیگری این جمله: “سوسیالیسم دموکراتیک ضامن … تناوب قدرت سیاسی و کارکرد سامانیافته بازار است”. ۳- در پیشنویس آمده است: “ما بر اجتماعی بودن انسان تاکید داریم و مطلق کردن فرد و فردگرائی را به معنی تهی کردن انسان از خصلت اجتماعی و ثانوی و فرعی شمردن جامعه تلقی می کنیم. مطلق کردن جمع به معنی تنزل فرد در حد جزء و تابع محض جمع، سلب شخصیت آن، نفی گوناگونی و تفاوت اندیشهها و تمایلات انسانی، کم بها دادن به حقوق و آزادیهای فردی و نافی رشد آزاد انسانها است”. پیشنهاد من این است که یا این جمله تماماً حذف شود و یا جمله زیر به جای آن نوشته شود: “ما تلاش هر انسان را برای نیل به سعادت، مبتنی بر تعبیری که او از سعادت دارد، تصدیق می کنیم. همزمان بر اجتماعی بودن انسان تاکید داریم و مطلق کردن فرد را به معنای تهی کردن انسان از خصلت اجتماعی اش میدانیم. در توازن میان فردیت و “جمع”یت انسان، ما بر آنیم که نهایتاً هر کس مسئول کردار خویش است”. ۴- همین جا پیشنهاد میکنم این جمله حذف شود: “به باور ما تکامل آزاد هر فرد شرط تکامل آزاد همگان است”. البته این جمله را در توصیف جامعۀ ایدهآل ما می توان آورد، اما من اصلاً پیشنهادی دایر بر این که ما از جامعۀ ایدهآل مان هم بنویسیم، ندارم. ۵- پیشنهاد می کنم ساختار کلی سند چنین باشد: ۱) ارزشهای پایه ای سازمان، ۲) خطوط اصلی سیمای جامعۀ الترناتیو از نظر ما، ۳) خطوط اصلی سیمای جامعۀ جهانی آلترناتیو از نظر ما. (منظور من از آلترناتیو ابداً “ایدهآل” نیست، بلکه “در خلال ۲۰ سال آینده” یا “یک نسل” است. به تصریح یا حداقل به تلویح هم باید برای خواننده روشن باشد که هر نسل می تواند انتخاب خودش را داشته باشد). ارزشهای پایه ای سازمان: حرمت انسان، برابری و همبستگی خطوط اصلی سیمای جامعۀ الترناتیو: آزادی و دموکراسی، کار، آموزش، سلامت، عدالت، ایمن، متجانس، توسعه پایدار، سکولار. خطوط اصلی سیمای جامعۀ جهانی آلترناتیو از نظر ما: صلح، همبستگی، محیط زیست، سازمان ملل ۶- ترسیم خطوط فوق بدون این که صحبت از مالیات و بازار شود، تداعی تداوم برنامه ای “نفت محور” است. پیشنهاد میکنم در جائی (مثلاً در توضیح عدالت به عنوان یکی از خطوط اصلی سیمای جامعۀ آلترناتیو) این جمله بیاید:”تنظیم سیستم مالیاتی مناسب، به مثابه یکی از ابزارهای پایه ای بازتوزیع ثروت”. ۷- پیشنهاد می کنم این جمله افزوده شود: “در نگاهی تاریخی و وسیع عدالت، توسعه و پاسداشت محیط زیست آماجهای جمعپذیر و سازگار با هم اند. در برنامه های تقویمی اما انتخابی از این میان میتواند الزامی گردد. انتخاب مقدم ما ؟؟؟ است”. ۸- در سند آمده است: “سازمان … به دمکراسی بر پایه راى و انتخاب آزادانه مردم در تعیین دولت … پایبند است”. (در حاشیه: چرا فقط دولت؟) پیشنهاد می کنم اولاً قید “پارلمانی” پس از دمکراسی آورده شود و ثانیاً موضوع گسترش و ژرفش به دموکراسی مستقیم و مشارکتی نه تنها در چارچوب مناسبات جهانی بلکه مقدمتاً ایرانی تصریح شود. مثلاً بلافاصله پس از همین جمله نقل شده (با افزودن قید پارلمانی به آن) این جمله اضافه شود: “ما مدافع گسترش دموکراسی در اشکال مشارکتی و مستقیم به موازات دموکراسی پارلمانی هستیم”. ۹- پیشنهاد می کنم در بخش مربوط به دموکراسی بر “حق دموکراتیک نظارت بر اقتصاد در ابعاد خرد و کلان” تصریح شود. ۱۰- فرمولاسیونهای زیر نیازمند تدقیق اند: – “انتخاب اجتماعی ما … خواستههای دمکراتیک طبقه متوسط جدید است. – آزادى فردی و حقوق بشر آماجهاى مقدم برنامه سازمان ما هستند. – از عدم دخالت دولت در زندگی خصوصی دفاع میکنیم. – جامعه مدنی را نه به عنوان ابزار جامعه سیاسی برای کسب قدرت (مگر چنین برداشتی هست؟)، بلکه بمثابه یکی از مؤلفههای اصلی برپا دارنده و استحکام بخش دمکراسی و عامل قوام بخشیدن به نیروی دفاع جامعه از خود در مقابل دولت و قدرتهای اقتدارگرای ملی و فراملی میدانیم. پیروز باشید علی پورنقوی ۱۱ مارس ۲۰۱۱   توجه داری که برای من نکات زیر، با توضیحات اضافی که در هر مورد خواهم آورد، دارای اهمیت بوده اند (شماره گذاریهای زیر منطبق بر شماره گذاری پیشنهادهای داده شده به کمیسیون اند. بنابراین هر نکته در زیر توضیح بیشتر نکته همشماره با آن در نامه من به کمیسیون است): ۱-          ما در کلیترین دیدگاههای حزبیمان یا هنوز وفاداری به ماتریالیسم تاریخی را تصریح میکنیم و یا باور به آن را از زمره مشخصههای حزبی به حساب نمیآوریم. در صورت نخست از “گذار تدریجی به سوسیالیسم دموکراتیک” خواهیم نوشت. گویا بحثی بر سر گذار نیست، آن چه هست بر سر تدریجی یا مسالمتآمیز بودن و از این قبیل مشخصههای گذار است. اما در صورت دوم سوسیالیسم دموکراتیک یک انتخاب فهمیده میشود که به جامعه معرفی میشود تا نیروی سازنده آن فراهم آید. بدیهی است در این حالت انتخاب دیگری توسط جامعه کاملاً متصور تلقی میشود. باز هم صریحتر: صورت اول میگوید: “سرمایهداری حرف آخر تاریخ نیست”. صورت دوم میگوید: “در برنامه حزبی فراتر از این نمیتوان و نباید گفت که سرمایه داری میتواند حرف آخر تاریخ نباشد و ما میکوشیم که نباشد.” ۲-          “تو زمانی کمونیست بودهای. اکنون شکست آن دیدگاهها برایت محرز شده است و دیگر نه باور، نه جرأت و نه توان دفاع از آنها را نداری. خجالت هم میکشی بگویی “سوسیال دموکراسی حقانیت داشته است”. پس “سوسیالیسم دموکراتیک” را دستمایه ای کردهای تا پس آن، این واقعیت را که یک “سوسیال دموکرات شرمنده”ای بپوشانی. “سوسیالیسم دموکراتیک” ساختۀ اذهانی است که جرأت اعتراف به شکست در برابر سوسیال دموکراسی را ندارند.” من استدلال بالا را با همین خشونت زبان شنیدهام. با این بخش از استدلال که  “شکست دیدگاههای کمونیسم برایت محرز شده است” موافقم. اما وقتی به “سوسیال دموکراسی واقعاً موجود” از سوئی و از سوی دیگر مثلاً به کتاب “سوسیال دموکراسی چیست؟”[۲]، که در آن تصریح میشود: “… این بدان معناست که غیرممکن است از «سرمایه داری» خلاص شویم” (ص. ۷۳) روبرو میشوم، مجاب میشوم مانیفستی که بر پایه “سرمایهداری میتواند گزینۀ نهائی نباشد” بنا گردد، مانیفستی ساختگی برای استتار شرم نخواهد بود؛ بلکه مانیفستی واقعی حاصل از هر دو تجربه سوسیال دموکراسی و کمونیسم خواهد بود. ۲ مکرر   مرزبندی با “سوسیال دموکراسی واقعاً موجود” همانا پایانپذیر دانستن سرمایه داری است. باید بلافاصله اضافه کنم که این فکر مستعد درغلتیدن به بدترین ارادهگرائی است. اما مرزبندی با کمونیسم، خاصه امروزه روز، کارش سادهتر است: ضمانت امکان تناوب قدرت سیاسی؛ یعنی این که قدرت سیاسی بتواند دست به دست شود. در حدودی که من احزاب کمونیست، یعنی وفادار به مواضع مارکسیست – لنینیستی، را تعقیب میکنم، متوجه شدهام که نفی ضمانت تناوب قدرت برای آنها گره درشتی است. تصریح این امکان و به خصوص ضمانت این امکان هم یعنی نفی دیکتاتوری پرولتاریا. به نظر من این حساسترین موضوع مورد اختلاف بین سوسالیسم دموکراتیک و کمونیسم است (چنان که میبینی در پرانتز: زیرا موضوع آن قدرت سیاسی است). این که تکلیف بازار چه میشود، یا حتی مسئلۀ مالکیت خصوصی، … اینها نسبت به موضوع نخست واقعاً فرعی اند. ۳-          به نظر من نسبت بین فردیت و “جمع”یت انسان یکی از پیچیده ترین موضوعات مطالعات فلسفی – اجتماعی است. ترجیح من این است که یک سند حزبی در این باره اظهار نظری نکند. دقت داری که اظهار نظر سند در مورد تقدم یا تأخر فردیت یا “جمع”یت بلافاصله پس از پاراگرافی است که با جمله “آزادى فردی و حقوق بشر آماجهاى مقدم برنامه سازمان ما هستند” آغاز میشود.  نیازی هم به گفتن نیست که آزادی فردی و حقوق بشر همانا مبتنی بر تقدم فردیت اند. از این رو انسجام طرح ایجاب می کند که وقتی از آزادی فردی و حقوق بشر به مثابه آماجهای مقدم سخن گفته شد، دیگر در نقد “تلقی از خصلت اجتماعی انسان و ثانوی و فرعی شمردن جامعه” گفته نشود و یا در صورت نیاز به ترسیم توازنی از مناسبات بین فردیت و “جمع”یت، جوهر “حقوق بشری” این رابطه یعنی “تصدیق تلاش انسانها برای نیل به سعادت، مبتنی بر تعبیری که هر انسان از سعادت دارد”، و نیز مسئولیت نهائی هر فرد نسبت به انتخابهایش تصریح شوند. ۴-          جملاتی از قبیل “به باور ما تکامل آزاد هر فرد شرط تکامل آزاد همگان است” یا فلسفی اند، یا آرزو و یا شعار. من مجاب شدهام که دامنۀ هر یک از این سه معنا در دیدگاههای ما باید به یک نسل محدود شود. دقیقتر بگویم کلاً دامنه سند “سیما و …” باید به یک دورۀ ۲۰ – ۲۵ ساله محدود شود. لطفاً نگاه مجددی به پاراگراف نخست طرح سند “سیما و …” بیانداز! میبینی سخن، به درستی، از بسیاری موارد میشود که ارزشها یا مطالبات دو-سه نسل اخیر بشریت اند: توزیع دموکراتیک اطلاعات، توسعه پایدار و حفظ محیط زیست، حقوق بشر، … جالب هم این که میتوان دید که هر یک یا چندتائی از اینها همزاد و همزمان یکی از این سه نسل بوده است. توزیع دموکراتیک اطلاعات آخرین آنهاست، با عمری ۲۰ ساله و اساساً ناشی از ورود به “دوران اطلاعات”. پیشتر از آن حفظ محیط زیست، با عمری ۴۰ ساله و باز هم پیشتر حقوق بشر، که عمری ۶۰ ساله دارد. راستش با این سرعت سرسامآور رویدادها ۲۰ – ۲۵سال هم زیاد مینماید. در طرح سند “سیما و ارزشهای پایه ای سازمان” از احترام به حیوانات صحبتی نمیشود (این را به انتقاد از طرح سند نمیگویم؛ برای توضیح بیشتر نظرم میگویم). این در حالی است که امروزه در جامعه های پیشرفته احترام به حیوانات جای شاخص سیاسی پیدا کرده است. احتمالا اطلاع داری که از ۵ سال پیش در هلند “حزب مدافع حیوانات” ایجاد شده، که تاکنون در دو دورۀ انتخابات مجلس هلند شرکت داشته و توانسته نمایندگانی را به مجلس اعزام کند[۳]. در حالی که تا چندی پیش موضوع احترام به حیوانات ابداً چنین مقامی نداشت. میخواهم بگویم کاملاً قابل پیشبینی است که آن چه در هلند شاهد آن بوده ایم، ابداً به هلند محدود نماند و در آینده نزدیک در کشورهای دیگری نیز شاهد جریانات مشابهی باشیم؛ بدیهی است مقدمتاً در کشورهائی که مشکل نان و احترام به انسان در آنها حل شده است. زاویه دیگری که بد نیست همین جا طرحش کنم این است که سند ما باید “داد بزند” به جریانی تعلق دارد که به حق “انتخاب و تجدید انتخاب نسلی” احترام میگذارد؛ نه در صدد کسب قدرت نیمقرنی است و نه، مثلاً همچون آقای خمینی، تنها در رقابت سیاسی برای کسب قدرت و در زمان چنین رقابتی  است که بر این حق صحه میگذارد. این که خواننده در سند پایه ای ما تصریح چنین حقی را ببیند، بسیار خوب است و اگر بدون تصریح آن هم خود به این نتیجه برسد که این حزبی است که به حق مذکور واقف است و به آن احترام میگذارد، عالی است. به نظر من تأمین این وضوح در سند از جمله مستلزم پرهیز از “دورپردازی” است. ۵-          طرح سند “سیما و …” در نگارش انتشاریافته “کم ساختار” است. چارچوبی از آن در ذهن خواننده، یا من، بجا نمیماند. بیشتر حفظ کردنی است تا فهمیدنی. بنابراین نکته ۵ در نامه ام به کمیسیون در اصل پیشنهادی برای یک ساختار جمع و جور برای سند بوده است. از این اصل که بگذریم، به نظر من هم ارزشهای پایه ای ما هنوز همان شعار انقلاب فرانسه (آزادی، برابری، برادری) است با قدری دستکاری. اگر در نظر بگیریم که آزادی خود منبعث از یک ارزش پایه ای تر، یعنی حرمت انسانی، است و حرمت انیانی حقوق بشر را هم شامل می شود، و نیز این که برادری “مردانه و قوم و قبیله ای” است، آن گاه شأن “حرمت انسان، برابری و همبستگی” به عنوان ارزشهای پایه ای ما روشن می شود. در بارۀ آن چه زیر عناوین “خطوط اصلی سیمای جامعۀ آلترناتیو” و “خطوط اصلی سیمای جامعۀ جهانی آلترناتیو” آورده ام راستش هشداری را، به خودم نیز، واجبتر از هر نکته دیگری مییابم؛ و آن پرهیز از غلتیدن به “جامعۀ ارزان” است. جامعۀ ارزان یک اصطلاح مندرآوردی است: نسبت دادن هر آن چه نیک و زیبا است، به جامعۀ آلترناتیو مورد نظرمان. این هشدار خاصه در مورد ما، که اولاً غفلتهای عظیمی را پشت سر گذاشته ایم و ثانیاً فراتر از اقتصاد و سیاستمان، اندیشه مان هم “نفت بنیاد” بوده است، اکیدتر است. منظورم از غفلتهای عظیم غفلت از دموکراسی، حقوق بشر، محیط زیست، برابرحقوقی همگان، با تأکید بر برابرحقوقی زن و مرد، در سیاستورزی گذشته مان است. این غفلتها ما را وسوسه میکنند، چنان که گفتم، همۀ خوبیها را به جامعۀ آلترناتیومان نسبت دهیم. اندیشۀ “نفت بنیاد” هم مانع میشود که پرسشی در بارۀ راههای تحقق این خوبیها پیش رویمان بگذاریم. انگار نه انگار که این خوبیها خرج دارند. نتیجه، تهدید به غفلتی بزرگتر از غفلتهای برشمرده است: غلتیدن به جامعۀ ارزان. جامعه ارزان هم همان جامعه “صلواتی” و “امام زمانی” است. با این هشدار میخواهم تصریح کنم که نگاهی انتقادی و موشکاف به آن ۱۰”خطوط اصلی سیمای جامعۀ آلترناتیو”، وقتی این خطوط بخواهند در متن یک برنامه دیده شوند، اکیداً ضرورت دارد. در برنامه است که هماهنگی یا ناهماهنگی میان این خطوط اصلی سیمای جامعه آلترناتیو، چه با یکدیگر و چه با امکانات جامعه برای تحقق آنها، عیان خواهد شد. در حاشیه بگویم که این پیشنهاد کمیسیون که سند “سیما و …” را بر پیشانی برنامه بگذارد، فکر بسیار مناسبی است. ۶-          پیشنهادهای ۶، ۸، ۹ و ۱۰ تقریباً شرحشان را با خودشان دارند. پیشنهاد ۶ با توضیحی هم که در بارۀ “جامعۀ ارزان” دادم و با توجه به این که برنامۀ ما نفت را ثروتی تلقی میکند که به آیندگان نیز تعلق دارد، روشنتر میشود. ۷-          بگذار نکته دیگری را از سیاست یا تحزب هلند برایت بگویم: هلند به شمول حزب سوسیال دموکرات ۳ تا حزب چپ دارد. یکی از آنها تأکیدش بر توسعه است، دیگری بر عدالت و سومی بر محیط زیست. به همین دلیل هم ۳ تایند. انگار که توسعه، که یکی از مشخصههایش تقسیم کار و تخصص فزاینده است، در این مورد هم عمل کرده باشد. منظورم تصریح این نکته است که اولاً واقف باشیم جمعپذیری و سازگاری این سه با هم مطلق نیستند و ثانیاً این که تأکید بر این یا آن مطالبه، می تواند این یا آن حزب را از ما بسازد. گفتم که “تحقق خوبیها خرج بردار است”! شاید این پرسش پیش آید که “پس معنای این ۳ علامت سؤال در عبارت “انتخاب مقدم ما ؟؟؟ است” چیست؛ تو که میگوئی تأکید بر این یا آن مطالبه میتواند این یا آن حزب را از ما بسازد. پس ابهام چرا؟” من انشعابی احتمالی در آینده را، که الزامات اکید عملی آن را مطلقاً ایجاب کنند، بر بالاکشیدن تفاوتی فعلاً بیاثر به سطح یک انتخاب دیدگاهی، هزاران بار ترجیح میدهم. فکر میکنم کوشش شریف سازمانهای تو و من در طریق وحدت، و چندوچون جدائی و راههای جدای طی شده ۳۰ ساله همگی مؤید این نکته باشند که تحزب مستلزم جستجوئی دائمی برای یافتن موضوعی جهت عمل مشترک است. سیاست در جامعۀ ما متأسفانه هنوز چندان بالغ و حرفه ای نشده است که انتخابی مقدم میان آن سه مطالبه را ایجاب کند. اما خوشبختانه چندان بالغ و حرفه ای شده است که وقوف به تناسب میان آن سه را، آری، دیگر ایجاب میکند.   میماند ابراز قدردانی مجدد بابت ابتکارت و بابت تشویقات، تا این سطور را تهیه کنم. به امید دیدار نزدیک در کنگره صمد ۱۲ آوریل ۲۰۱۱  

———————–

[۱] لطفاً در نظر داشته باش که این طرح یک بخش دوم هم دارد که دیدگاهها را در مورد سرمایهداری و سوسیالیسم دموکراتیک به دست میدهد.
[۲] “سوسیال دموکراسی چیست؟ اندیشهها و چالشها”، اینگوار کارلسون و آن-ماری لیندگرن، ترجمه رضا طالبی، نشر باران، استکهلم، ۲۰۰۷
[۳] همین پریروز مجلس هلند به ابتکار “حزب مدافع حیوانات” و پس از مباحثات بسیار حاد تصویب کرد که حیوانات پیش از آن که ذبح شوند، باید بیهوش شوند، زیرا ذبح آنان در هوشیاری، موجب درد غیرضرور آنان است. می توانی اثرات این مصوبه را از جمله برای مسلمانان هلند، حدس بزنی.
تاریخ انتشار : ۲۴ فروردین, ۱۳۹۰ ۱:۱۸ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

در بزرگ‌داشت تحمیل آتش‌بس به اسراییل!

این آتش بس دست‌آوردی بزرگ برای مردم ستم‌دیدهٔ فلسطین و نتیجهٔ استقامت و مبارزات آنان، فشار نیروهای آزادی‌خواه و صلح‌دوست جهان و نیز نیروهای مترقّی و صلح‌دوست اسراییل است. تضمین پای‌بندی دولت اسراییل به قرارداد آتش‌بس موقّت نیاز به نظارت جهانی دارد. از یک سوی اسراییل می‌تواند از ساعات باقی‌مانده تا آغاز آتش‌بس برای ادامهٔ نسل‌کشی سوءاستفاده کند و از سوی دیگر پس از دست‌یابی به تبادل گروگان‌های اسراییلی، کشتار وحشیانهٔ خود را از سر بگیرد.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

به بهانه قتل علی رازینی و محمد مقیسه (ناصریان)، قضات بیدادگاه های جمهوری اسلامی

جنایت کاران و متجاوزان به حقوق اساسی مردم، فارغ از مقام و درجه‌ای که دارند، باید در دادگاه‌های علنی و با رعایت کامل قوانین و کنوانسیون‌های بین‌المللی و داخلی محاکمه و پاسخگو شوند. از همین منظر، هرگونه ترور و قتل‌های اراده‌گرایانه نیز باید به‌طور قاطع محکوم شود.

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

در بزرگ‌داشت تحمیل آتش‌بس به اسراییل!

این آتش بس دست‌آوردی بزرگ برای مردم ستم‌دیدهٔ فلسطین و نتیجهٔ استقامت و مبارزات آنان، فشار نیروهای آزادی‌خواه و صلح‌دوست جهان و نیز نیروهای مترقّی و صلح‌دوست اسراییل است. تضمین پای‌بندی دولت اسراییل به قرارداد آتش‌بس موقّت نیاز به نظارت جهانی دارد. از یک سوی اسراییل می‌تواند از ساعات باقی‌مانده تا آغاز آتش‌بس برای ادامهٔ نسل‌کشی سوءاستفاده کند و از سوی دیگر پس از دست‌یابی به تبادل گروگان‌های اسراییلی، کشتار وحشیانهٔ خود را از سر بگیرد.

مطالعه »
پيام ها

پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاش‌های مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند می‌داند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

در سوگ رفیق سیروس ماوایی

یک‌سالگی کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»

کابینه ۳۴۰ میلیاردر دلاری دونالد ترامپ، کابینه‌ای برای میلیاردها

ترامپ در کاخ سفید: این یک توطئه علیه آمریکا است؟

اعلام رهبری دوران گذار با تکیه به قدرت های خارجی منافی آزادی و حاکمیت ملی ایرانیان است

حاکمیت و اسلام رساله ای دستگاه قضایی