جمعه ۷ دی ۱۴۰۳ - ۰۸:۲۸

جمعه ۷ دی ۱۴۰۳ - ۰۸:۲۸

خطر سرمایه‌داری غربگرا در ایران: از خیانت نخبگان تا تشدید بحران معیشتی و نارضایتی اجتماعی...
در شرایطی که ایران به‌شدت زیر فشارهای خارجی، به‌ویژه از جانب آمریکا و اروپا، قرار گرفته است، و از سوی دیگر با پیامدهای سقوط متحدان منطقه‌ای همچون بشار اسد و...
۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سایت ۱۰ مهر
نویسنده: سایت ۱۰ مهر
فلسفه کانت؛ تئوری انقلاب فرانسه شد...
سوسیالیست ها فلسفه کانت را ایده آلیستی، ذهنی،و آگنوستیکی-لاادری می نامند. کانت مدعی بود که مقوله های زمان و مکان، اشکال واقعیت عینی نیستند بلکه نظر و بینش فردی و...
۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: آرام بختیاری
نویسنده: آرام بختیاری
ادای احترام به غلامحسین ساعدی-۲۹ دسامبر پرلاشز پاریس!
اخیرا ویدیویی در شبکه های اجتماعی منتشر شده است که در آن یکی از عناصر سلطنت طلب به مقبره شخصیت برجسته ادبی و سیاسی ایران غلامحسین ساعدی در پرلاشز پاریس...
۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سردبير ماه
نویسنده: سردبير ماه
صدای لمپنیسم در پوشش سلطنت طلبی...
این افراد، که ظاهراً توانایی ورود به بحثی مستدل و منطقی با منتقدان را ندارند، سعی دارند به جای پرداختن به گفتگوی سالم و تبادل نظر سازنده، با توسل به...
۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
چپ، آزادی و عدالت در تاریخ معاصر ایران!
در این بخشِ پایانی، ابتدا مروری کوتاه بر تاریخ چپ ایرانی دارم، از سال‌های آستانه‌ی جنگ اول جهانی تا امروز و سپس تلاش می‌کنم تا در پرتو نکات مطرح شده...
۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: علیرضا بهتوئی
نویسنده: علیرضا بهتوئی
ضرورت چپ وجمهوری خواهی...
برای جریان چپی که می خواهد برای دغدغه های عمومی نسبت به وضعیت وخیم شکاف طبقاتی سیاستهای خصوصی سازی و کاهش نقش دولت در جوامع بازاری معاصر که نولیبرالیسم آنرا...
۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: جابر حسینی
نویسنده: جابر حسینی
چله ی زمستان
یلدا، شبِ قشنگ/ شبِ خاطره ها، و دوران زمان/ دوران دریائی دل،/ و دوستی ها و رفاقت ها
۱ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوە داد
نویسنده: کاوە داد

نباید شعارهای ملت را بنفع سلطنت مصادره یا تحریف کرد

تا آنجایی که بنده خبر دارم و از بقیه دوستان نیز تفحص نموده ام؛ مردم زاهدان یا چابهار یا هیچکدام از شهرهای استان سیستان و بلوچستان در طی دو هفته گذشته هیچگونه شعاری در حمایت از نظام پادشاهی و یا رژیم گذشته نداده اند. زیرا پدران آنها هرگز خیری از رژیم گذشته ندیده بودند تا در قرن بیست و یکم در حسرت و فراق دوران به اصطلاح طلایی ماقبل "امام" و "انقلاب" احساس دلتنگی بکنند.

چون منقل اگرچه دود آهی داریم

بر طال ملک نه کارگاهی داریم

با ما سخنی ز شرح شمسیه مگوی

ما نیز ازین نمد کلاهی داریم

 

قیام ده روزه ملت ایران یکبار دیگر آز و حرص برخی از طمع ورزان حرفه ای را  به گونه وسوسه انگیزی به بیراهه کشاند تا از نمد قیام مردم کلاهی برای خود بدوزند. اگر چه اینبار خوشبختانه، شورای رهبری جنبش در پاریس و لندن تشکیل نشد تا موج سواری کنند. اما برخی ها به سنت دیرینه با ادعاهای صد من یه غاز از کاهی کوهی ساختند و داستانها بر وصف “مراد” خویش سفتند ، تا هژمونی خود را بر همگان غالب کنند. آن هم در شرایطی که بهترین جوانان ایران خطر کرده و به خیابانها آمدند تا با گفتن “نه بزرگ” به نظام ولایت فقیه نفی کلیت آن را فریاد بزنند. جوانان بلوچ نیز همانند بقیه هموطنان خود به خیابانها آمده و فریاد “آزادی، استقلال، جمهوری ایرانی” سردادند. زیرا این شعار غالب راهپیمایی ها در شهرهای مختلف کشور بود. اکنون هزاران تن از آن جوانان شجاع در شکنجه گاهای “فقیه سلطان” زجر می کشند. دور باد از ما تا قیام آنها را مصادره کرده و ادعا کنیم که آنها به رهبرانی چون “من” و “ما” احتیاج دارند. آن هم در شرایطی که وقتی آنها خودجوشانه به قیام برخاستند، ما غرب نشینان در خواب گران بودیم. اگرچه در موارد نادری برخی از معترضین در ابراز ضدیت با نظام مذهبی حاکم و آخوندها شعار “رضا شاه روحت شاد” را سر دادند و یا در یک جایی چند نفر فریاد زدند: “ولعیهد کجایی، به داد ما بیایی”؛ اما بیش از ۹۸ درصد معترضین خواهان “جمهوری ایرانی” بودند.  ذکر این حقیقت تلخ هرگز به معنای بی حرمتی به شخص شاهزاده رضا پهلوی (که برای او احترام قائلم) نیست. بلکه مخالفت با تحریف حقایق و فرهنگ نهادینه شده گزافه گویی و مداهنه در بین ما ایرانیان است.

 

ژورنالیسم متعهد:

 

یکی از وظایف اصلی و اصول بنیادین روزنامه نگاری، پرهیز از  مبالغه ارزان و اغراق گویی فراوان و هدفمند؛ و اهتمام در رعایت حقیقت و عدم دخل و تصرف و تحریف در انعکاس اخبار بدانگونه که رخ داده اند، می باشد. برای نمونه متاسفانه آقای دکتر نوری زاده در مصاحبه اخیر خود با شاهزاده رضا پهلوی، بر خلاف سیاق ژورنالیسم حرفه ای؛ و از ره “عزیزپنداری” معمولی و یا به رسم “خوش آمدگویی” اصول روزنامه نگاری را زیر پا گذاشتند، و یا حداق بر حسب “حکایت بر مزاج مستمع گوی، اگر خواهی که دارد با تو میلی”، ادعا کردند که مردم زاهدان در تجمعات خود برای سلطنت شعار داده اند. تا آنجایی که بنده خبر دارم و از بقیه دوستان نیز تفحص نموده ام؛ مردم زاهدان یا چابهار یا هیچکدام از شهرهای استان سیستان و بلوچستان در طی دو هفته گذشته هیچگونه شعاری در حمایت از نظام پادشاهی و یا رژیم گذشته نداده اند. زیرا پدران آنها هرگز خیری از رژیم گذشته  ندیده بودند تا در قرن بیست و یکم در حسرت و فراق دوران به اصطلاح طلایی ماقبل “امام” و “انقلاب” احساس دلتنگی بکنند. وانگهی شعارهای آنها در فضای مجازی موجود است که فریاد می زنند “جمهوری ایرانی”. حال چرا روزنامه نگار قدیمی مثل دکتر نوری زاده که اکنون صاحب تلویزیون و رسانه و امکانات فراوان هم هستند، حقیقت را در مقابل شاهزاده رضا پهلوی وارانه جلوه می دهند، خود داستانی است پر آب چشم در بستر فرهنگی ما ایرانیان. البته متاسفانه از این نوع “وارانه جلوه دادنها” و تحریف حقایق و تمجید سلایق محدود به این نمونه نیست و این داستان قدیمی سر دراز دارد.

 

عبور بی بازگشت از گذشته:

 

یکی از خصیصه های بارز قیام ده روزه دی، عبور ملت از  مولفه “گزینه بد و بدتر” و انتخاب بین چاه و چاله اصولگرا و اصلاح طلب بود. همگان اذعان دارند که ملت ایران در بهمن سال ۵۷ از چاله نظام پادشاهی به سیه چال بزرگ جمهوری اسلامی فرود آمد. عده ای نیز تبلیغ می کنند که ملت ایران به اشتباه خود پی برده است و می خواهد برای خلاصی از شکنجه گاه های وحشتناک نظام قرون وسطایی جمهوری اسلامی به “نوازشگاهای گذشته ساواک” پناه ببرد تا جبران مکافات شود. غافل از اینکه زندان مخوف و بدنام اوین در دوران رژیم گذشته بنا شده بود و در آن دوران نیز مشتریان بل الاجبار و بی پناه فراوانی داشت. چهل سال نوسان بین انتخاب بد و بدتر در نظام جمهوری اسلامی  و کم حافظه ای ملت ایران مرا بر آن وا می دارد تا نقلی از متون دوزخ بیاورم. می گویند از اوصاف جهنم پس از گرزهای آتشین و شعله های مداوم آذر که معصیت کاران پیوسته در آن می سوزند و پس از خاکستر شدن دوباره زنده می شوند یکی هم مراتب و درجات آن است که به گناهکاران بزرگ اختصاص می یابد. از جمله طبقه هفتمین جهنم بنام تابوت که جای مخربین و بدعتگذاران است؛ و در آن عقربی به نام عقرب جراره و ماری به اسم مار غاشیه می باشد که تا هفتصد سر برای او معلوم کرده اند. اما با این همه، عقربهای آن چنان الیم و وحشتناک می باشد که جهنمیان از ترس آنها به مار غاشیه پناه می آورند.

 

آینده ایران، پادشاهی یا جمهوری؟:

 

بنده نیز برای شخصیت محترمی مثل شاهزاده رضا پهلوی احترام فراوانی قائلم و او را یک سرمایه برای اپوزیسیون می دانم. در نتیجه  هیچگونه مشکلی با شخصیت بسیار فرهیخته و آزادیخواه ایشان ندارم. بنده هیچگونه مشکلی خاص و غیرقابل حل نیز با نظام “پادشاهی پارلمانی” ندارم. زیرا بین سه تا چهار دهه تحت سایه نظام “پادشاهی پارلمانی” در بریتانیا زندگی کرده ام، بدون آنکه فشار خونم بالا برود و یا حتی در قبال نهادهای قانونگزاری ضد دمکراتیک و فئودالی نظیر مجلس عیان بریتانیا ذره ای از خوابم را از دست داده باشم. اما هراس من از مشکل فرهنگی ما ایرانیان است که “قدیسیت” ویژه ای برای حاکم یا سلطان قائل هستیم. و از طریق تملق و قرابت به سلطان و حاکم و رانت خواری سیاسی ـ اقتصادی می خواهند نان را به نرخ روز بخورند ـ آنهم بضرر دیگران. در تاریخ ایرانی پادشاهانی بسیاری بوده اند که “دیکتاتور” از مادر نزاده بودند. اما متاسفانه حلقه های مختلف چاپلوسان و درباریان و “آتش به اختیاران” فرمان به گوش متملق و فرصت طلب آنها را به مستبد تبدیل کردند. در سال ۲۰۰۸ میلادی (قریب به ده سال پیش) در مقاله ای بنام “زمینه یابی علل ناکامی اپوزیسیون در بستر تاریخ فرهنگ استبدادی وسنتی ایران” به تفصیل به بررسی این موضوع پرداختم؛ و نوشتم که داریوش اول به نقل از کتبیه بیستون می گوید: “خدای بزرگ اهورامزدا است که داریوش را شاه کرد. اهورامزدا این سرزمین را به من ارزانی فرمود و مرا شاه نمود و من شاه هستم به خواست اهورامزدا.” وی در کتیبه اش در شوش نیز یزدانی بودن “فرّ” خویش را تکرار می کند و می گوید آنچه را که من کردم به خواست اهورامزدا بود. حال این سخنان حاکم ایران در ۲۵ قرن پیش را با سخنان حاکم فعلی (خامنه ای) در قرن بیست و یکم مقایسه کنید. چه چیزی تغییر کرده است؟ او اگر “فر” یزدان و یا سایه الله بود، این دیگری آیت الله و نماینده خدا است. نظامی می گوید: “نزد خرد، شاهی و پیغمبری / چون دو نگین است در انگشتری”. “گفته ی آنهاست که آزاده اند / کاین دو ز یک اصل و نسب زاده اند”. فردوسی نیز می گوید: ” چنان دان که شاهی و پیغمبری / دو گوهر بود در یک انگشتری”.

 

با عنایت به برهان مستدل فوق و با توجه به این حقیقت که “امامت” و “سلطنت” هر دو موروثی و مادام العمر هستند، باید گفت که در مملکت ما قدرت بین دو نگین (سلطنت و مذهب) در انگشتری استبداد که ریشه ای تاریخی و طولانی در کشور ما دارد، جابجا شده است. جابجایی مجدد قدرت سیاسی از نگین مذهب به نگین سلطنت تکرار معکوس اما تلخ و اسفبار تاریخ ما خواهد بود. زیرا علیرغم دمکرات منشی و فرهیختگی و آزادگی شخصیتی مانند شاهزاده رضا پهلوی، متاسفانه فرهنگ ما یک فرهنگ استبداد پرور بوده و است. مضاف بر اینکه در کشور ما سلطنت هرگز سرنگون نشد، بلکه تغییر شکل داد. و جمهوری نیز هرگز به مملکت ما نیامد، تا مدعیان ادعا کنند “ملت جمهوری را هم تجربه کرده است”. البته شاید عده ای ایراد بگیرند که هدف آنها نه استقرار سلطنت بلکه نظام “پادشاهی پارلمانی” است. باید گفت که اسم یا واژه ها چندان مهم نیستند، یا وگرنه اسم رسمی  سیستم فعلی حاکم بر ایران “جمهوری اسلامی” است و نه حکومت ولایت فقیه.

 

گزینه عقلانی ما باید نگین سوم یعنی “مردم” یا “جمهور” باشد که بتوانند هر چهار سال به چهار سال، اگر خوششان نیامد، نگین و انگشتر را یکجا عوض کنند. فرهنگ استبداد پرور ایرانی با فرهنگ ژاپن و بریتانیا و هلند و اسکاندیناویا زمین تا آسمان فرق می کند. متاسفانه فرهنگ ما ایرانیان این قابلیت و ظرفیت را دارد تا هر نوع حاکم دائمی (هر چقدر خوب و محترم و انسان و آزادمنش) تحت هر عنوانی نظیر حاکم، پادشاه، سلطان، ولی فقیه، خلیفه و غیره را تبدیل به یک مستبد بکند که توسط انسانهای حقیری احاطه شده است تا بر مردم “حکم” براند. در نتیجه هراس من نه از شخص شاهزاده رضا پهلوی، که از فرهنگ ملت ایران است. و من در عرض بیش از نیم قرن عمر خویش این فرهنگ ایرانی را در داخل ایران و حتی در بین ایرانیان مقیم غرب دیده و تجربه کرده ام. در نهایت تنها گزینه عقلانی برای یک ایران آزاد و دمکراتیک، جمهوری سکولار و دمکراتیک ایرانی است. و نه تجویز از چاه در آمدن، و به چاله ما قبلی فرورفتن. این وظیفه همه ما است تا با روشنگری و فرهنگ سازی و به چالش کشیدن فرهنگ “مداهنه”، و فرایند بازاندیشی تاریخی، بستر فرهنگی اجتماعی لازمه را برای کاشتن و آبیاری نهال آزادی و دمکراسی در کشورمان آماده کنیم. صد البته با احترام به حق دمکراتیک دیگران در ترویج اندیشه و خواسته های خویش.

 

عبدالستار دوشوکی

مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن

جمعه ۲۲ دی ۱۳۹۶

doshoki@gmail.com

 

 

۱ ـ https://www.youtube.com/watch?v=0cu2xaVqSHU&t=1717s

۲ ـ http://www.asre-nou.net/php/view.php?objnr=1495

 

 

 

 

 

تاریخ انتشار : ۲۲ دی, ۱۳۹۶ ۸:۳۸ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

به پیشواز شب چلّه – پایداری در پیروزی نور و آزادی بر ظلمت و استبداد!

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) از این که نخستین پیام خود پس از انتخابش را هم زمان با شب یلدا، پایان جان‌سختی شب و جشن آغاز بازگشت نور بر زندگی و طبیعت راهی خانه‌های هم‌میهنان خود می‌نماید، خرسند است. ما این هم‌زمانی امیدآفرین را ادامهٔ  راهی می‌دانیم که دیری‌‌است در همراهی با مردم سرزمین‌مان در پیکار دیرینه‌شان با شب و ظلمت و در پیوند با آزادی و نور، برگزیده‌ایم.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

رئیس جمهور پزشکیان، وعده‌هایش و انتظارات مردم…

قراین، شواهد و تحولات جاری در کشور حاکی ازآن است که در صورت مخالفت مسئولان نظام و افراطیون با خواست مردم و درک نادرست از تحولات داخلی، منطقه‌ای و جهانی، جامعه درگیر حوادث و اتفاقات بسیار ناگوار خواهد شد. با این چشم‌انداز از تحولات پیش رو ضروری است تا سازمان‌ها، احزاب، نهادهای مدنی و تشکل های صنفی- سیاسی، با ارزیابی از تحولات ناشی ازحوادث و اتفاقات احتمالی، برای ایفای رسالت تاریخی خود همراه و همسو شوند.

مطالعه »
بیانیه ها

به پیشواز شب چلّه – پایداری در پیروزی نور و آزادی بر ظلمت و استبداد!

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) از این که نخستین پیام خود پس از انتخابش را هم زمان با شب یلدا، پایان جان‌سختی شب و جشن آغاز بازگشت نور بر زندگی و طبیعت راهی خانه‌های هم‌میهنان خود می‌نماید، خرسند است. ما این هم‌زمانی امیدآفرین را ادامهٔ  راهی می‌دانیم که دیری‌‌است در همراهی با مردم سرزمین‌مان در پیکار دیرینه‌شان با شب و ظلمت و در پیوند با آزادی و نور، برگزیده‌ایم.

مطالعه »
پيام ها
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

خطر سرمایه‌داری غربگرا در ایران: از خیانت نخبگان تا تشدید بحران معیشتی و نارضایتی اجتماعی…

فلسفه کانت؛ تئوری انقلاب فرانسه شد…

ادای احترام به غلامحسین ساعدی-۲۹ دسامبر پرلاشز پاریس!

صدای لمپنیسم در پوشش سلطنت طلبی…

چپ، آزادی و عدالت در تاریخ معاصر ایران!

ضرورت چپ وجمهوری خواهی…