ایران کشورى است با تنوع ملیتهاى گوناگون. این ملیتها سالهاى سال است که در کنار همدیگر در کشور واحدى نام ایران زندگى کردهاند. همواره تنها فشارهاى حکومتى آنها را به هیجان و حرکت آزادیخواهى و حقطلبانه واداشته است. آنجا که زبان و فرهنگ آنها مورد هجوم وتحقیر و توهین قرار گرفته است و حقوق اقتصادى وسیاسى آنها پایمال گشته است، به اعتراض برخاستهاند. ملیتهاى ایران که سالها در کنار هم بودهاند متاسفانه از حقوق موجود بهطور برابر برخوردار نبودهاند. آنها نتوانستهاند از زبان مادرى و آزادى پوشاک و سخن گفتن و حق استفاده از پستهاى حکومتى و امکانهاى اقتصادى برابر برخوردار گردند. در روزگاران مختلف، حکام بر اساس مصالح خود این ملیتها را شامل حال سرکوب خود قرار دادهاند. انواع واقسام فشارهاى سیاسى و اقتصادى و فرهنگى به این ملیتها وارد شده است.
یکى از حربههاى جدید و قدیم حکام در برابر ملیتهاى مختلف مارک زدن به حقخواهى آنها بوده است و آنها را تجزیهطلب خواندهاند، همانطور که مبارزان دگراندیش را خرابکار و. .. نامیدهاند وبه این وسیله امکان سرکوب آنها را فراهم آوردهاند. این حربههاى تبلیغاتى تنها جنبه سرکوب داشته است. در صورتىکه ملیتهاى ایران به کرات خواهان مذاکره و همواره خواستار صلح بودهاند ولی حاکمان به آنها حمله کردهاند.
یکى دیگر از حربههاى حکومتیان پایین آوردن پرستیژ و ارزشهاى کمیتى و کیفیتى ملیتها بوده است. آنها و فرهنگ آنها را تا حد امکان به پایینترین سطح موجود کشیدهاند تا حقوق آنها را راحتتر پایمال کنند. آنها اولا از به رسمیت شناختن آنها ابا داشته و زمانى که مجبور به پذیرش این ملیتها شدهاند، به آنها واژههاى اقلیت، قومى دادهاند. آنها از این واژهها تنها درجهت کم نشان دادن این ملیتها، ضعیف انگاشتن آنها استفاده کردهاند. آنها زمانى مشابه همین در موارد دیگر عمل کردهاند، نمونهاى در بالا آمد ونمونه دیگر اینکه مثلا در زندانهایشان منکر وجود زندانى سیاسى بودهاند. تشابهها بسیار است. اما نکتهء مهمى که اینها مىخواهند از آن استفاده کنند، همانا پوشاندن این مهم است که در ایران ملیتهاى مختلفى وجود دارند. آنها حتى زمانى که به مناطق ملى هجوم سیاسى ونظامى مىبرند، سعى مىکنند که به ملت آنطور توجیه کنند که به جنگ بیگانگان که مىخواهند کشور ایران را تجزیه کنند مىروند. آنها با این وسیله امکان بسیج فرهنگى، سیاسى، نظامى واقتصادى برعلیه این ملیتها را فراهم مىآورند.
اما همگان باید خوب بدانند که ملیتهاى ایران همگى خواهان در کنار هم بودن هستند و آنها در امکانهاى مختلف این را به زبانهاى مختلف بیان کردهاند. آنها فقط خواهان تأمین حقوق خود در چهارچوب ایران هستند. آنها خواهان به رسمیت شناخته شدن خود هستند و برخوردارى ازحقوق خود. اما حکومتهاى مستبد که مىخواهند همه امور را تنها از زاویه نگاه خود ببینند و تعیینکننده همه امورباشند، از این هراس دارند که ملیتهاى ایران مستقل از آنها در امور خود عمل کنند، چون آنها به آزادى و فرهنگ آزاد زیستن باور ندارند وهمانا استبداد است که شیرازهء عمل و تفکرشان را تشکیل مىدهد. بر این اساس آنها در مقابل هرگونه حقخواهى ملیتها به انواع و اقسام شگردها روى مىآورند تا از دادن حق آنها خوددارى کنند.
ملیتهاى ایران خود را تعریف نمىکنند، آنها تعریفى دارند که بسان بسیارى از واقعیتهاى جارى زندگى بشرى مستقل مىباشد و احتیاجى به بازتعریف ندارند. این ملیتها در ایران وجود داشتهاند و مىخواهند در ایران باشند، اما نه زیر سایه ظلم هیچ جبارى. آنها مىخواهند در موطن خود آزاد زندگى کنند و آزادى هم حق هر انسانى است. حکومتها نمىتوانند با علم کردن چندین دسته تندرو که عملا برعلیه منافع ملیتها هستند، کل آن ملیتها که همواره خواهان صلح ومسالمت و همزیستى هستند را نفى و یا کوچک کنند. شوینیستها و تندروان در همهء ملیتها وجود دارند، که وجود ملیت دیگر را نفى و یا آنها را ناچیز مىدانند. اما این شوینیستها موقت و زودگذر هستند و نمىتوانند راه صلح و حقخواهى ملیتها را سد کنند. قدرت آنها محدود است، پس حکومتها هم نمىتوانند ازآنها براى سرکوب حقخواهى مسالمتجویانه ملیتها استفاده بهینه بکنند. همانا این بخش اصلى ملیتها هستند که سرانجام به حق خود که متشکل از زندگى انسانى و حقوق انسانى است، خواهند رسید.
جان کلام این که مبارزه ملیتها در ایران به شکل سیاسى آن همواره تا زمانى که حق برابر ملیتهاى ایران فراهم نشود، ادامه خواهد داشت. انواع و اقسام مارک زدنها و کوچک شماردن این ملیتها هم کارآیى طولانى نخواهد داشت. اگر بر ملیتى ناروا حکم رانده شود، زمانى این ناروایى به ضد خود تبدیل خواهد شد. پس همانا بهترین راه همانا نگرش اصولى به ملیتها و گردن نهادن به حقوق برابر آنها مىباشدو انرژى را نباید صرف به کاربردن واژههایى برد که درواقعیت وجود ندارند. در ایران ملیتهاى گوناگون حى وحاضر وجود دارند، مگر اینکه آنها را محو کرد و اینهم به گواهى تاریخ امرى ناشدنى است و تنها راه همانا به رسمیت شناختن این ملیتها و دادن حقوق آنها است تا بتوان به راحتى همگى در کشور ایران که کشور همهء ملیتهاى ایران است، زندگى را بگذرانند.
سه شنبه ۱۴ آذرماه ۱۳۸۵