نظر مازیار رازی در مورد آینده کارگران در ایران
مازیار رازی (زینپس مازیار)، به عنوان یک تحلیلگر مارکسیست انقلابی (هوادار تروتسکی)، درباره وضعیت و آینده کارگران در ایران نظرات خاصی دارد. او معتقد است که امروزه موضوع مهم و مطرح در جنبش کارگری ایران «عمیقتر شدن بحرانهای سیاسی در درون این جنبش، و مشخصاً در مرکز آن، شرکت نفت و پتروشیمی خوزستان» است. مازیار از اعتصابات پراکنده و تجمعات نهچندان مکرر کارگران، معبری ساخته و بحثهایی را درباره یافتن چشمانداز آینده گشوده است،تا برای تعیین گام بعدی مبارزه، راهکارهای مربوطه پیدا شود.
از نظر او «امروز این بحثها برای خروج از وضعیت کنونی در میان محافل کارگری جریان دارد» و این مسئله بسیار مهم و حیاتی تلقی میشود. مازیار تأکید دارد که بحرانهای اقتصادی که از ویژگیهای همیشگی رژیم جمهوری اسلامی بودهاند، اکنون به مرحله بحرانهای سیاسی وارد شدهاند و کارگران در مرکز این مبارزات قرار گرفتهاند و پرچمدار تحولات نوین نیز خواهند شد.
مازیار معتقد است که امروز نیز نیروهای انقلابی در مرکز مبارزات کارگران نفت خوزستان حضور دارند. چرا؟ زیرا «کارگران نفت خوزستان در بهمن ۱۳۵۷ با بستن شیرهای نفت، نظام شاهنشاهی را سرنگون کردند.» از نظر مازیار، چون کارگران صنعت نفت در بهمن ۵۷ پرچمدار مبارزه بودند، در وضعیت بحرانی کنونی نیز قابلیت آن را دارند که بار دیگر موتور انقلاب ایران شوند. به همین خاطر نوشته است: «ما امروزه میبینیم که اعتصابات و اعتراضات تقریباً به صورت هرروزه ادامه دارد. بیانیه صادر میکنند. تجمعات و اعتصابات روزانه هست. ما تاکنون شاهد این درجه از مبارزات و در این اشکال نبودهایم. تقریباً میتوان گفت این اولین بار است که ما شاهد چنین شدت و عمقی از اعتراضات سیاسی ـ کارگری هستیم که به نظر ما ناشی از حرکتهای تودهای در یکیدو سال اخیر است.»
قابل تأمل اینکه مازیار درباره وضعیت کنونی کارگران در شرایط بحرانی فعلی ایران، سه بینش عمده را عنوان میکند و میافزاید این سه بینش همواره در میان جنبش کارگری وجود داشته و امروز هم جریان دارد.
او بینش اول را چنین تبیین میکند که: «ما باید در انتظار ظهور شوراهای کارگری باشیم، نیازی به بحث درباره فعالیتهای سندیکالیستی و فعالیتهای بهاصطلاح دموکراتیک تودهها در شرایط حاضر وجود ندارد و ما در آن مداخلهای نمیکنیم، اینها اصولاً فایدهای ندارند و غیره.» ترجمان این بینش چنین است که حاملان آن در رؤیاهای خود شرایطی را مجسم میکنند که بهزودی انقلاب خواهد شد، شوراهای کارگری مخفی به قدرت میرسند و سایر تحولات نیز رخ خواهد داد.
مازیار تصریح میکند که چنین تفکری امروز در ایران وجود دارد که به نام حرکت «لغو کارِ مزدی» شناخته میشود و شعار «کار مزدی را لغو کنیم، بعد همه مسائل حل میشود» را تبلیغ میکند. این بینش در طی چهلوچند سال گذشته نتوانسته کوچکترین ارتباطی با پیشتازان کارگری و فعالیتهای آنان برقرار کند. این بینش راه و روش امتناع را برگزیده است؛ یعنی وقتی سندیکاهای کارگری شکل میگیرند و حرکت هایی دموکراتیک صورت میگیرد، حاملان این بینش از مداخله در آن امتناع میکنند و میگویند: «چیزی که ما میخواهیم شوراها و جنبشهای وسیع کارگری ضدسرمایهداری هستند، نه اینها. اینها جریانات خردهبورژوا هستند و هیچ ارتباطی به کارگران ندارند.» در واقع، این جریان همیشه در کنار جنبش کارگری وجود داشته، اما هرگز نتوانسته است خود را چندان مطرح کند و امروز هم مطرح نیست.
مازیار در تبیین بینش دوم نوشته است: «این بینش سندیکالیستیست و به معنای تشکیلات مبارزه روزمره طبقه کارگر برای بهبود شرایط اقتصادی و کاری است. اما مفهوم سیاسی این کلمه در واقع مترادف با مفهوم اصلاحطلبیست و خواهان حفظ مناسبات سرمایهداری و دولت مرتبط با آن میباشد.» او نوشته است: «ما این بینش را در اصلاحطلبهای درون رژیم هم دیدهایم. این جریان بحثهای نظری خود را از دو دهه پیش در میان کارگران آغاز کرده و معتقد است ما نباید امروز خود را درگیر کارهای غریب کنیم، باید از وضعیت موجود تمکین کنیم و درعینحال بکوشیم که آن را بهبود بخشیم، که در این صورت وضعیت قدمبهقدم بهتر خواهد شد.»
قابل تأمل است که در بینش دوم «افرادی هم پیدا شدهاند که با جمهوری اسلامی مماشات میکنند. نمونههای فراوانی داریم، مشخصاً در هفتتپه، کسانی مانند خنیفر و رضا رخشان که روزی جزو رهبران و سخنگوها بودند و امروز در خدمت رژیم هستند. این افراد برای کسب یکسری امتیاز برای کارگران و یک مشت رفرم، با رژیم همکاری میکنند.» مازیار معتقد است که در واقع، منافع طبقاتی این افراد تغییر کرده و مدتیست که به طبقه کارگر پشت کردهاند.
مازیار با نقد بینش اول و ناکارآمدی بینش دوم، بر بینش سوم تأکید دارد. او صراحتاً نوشته است: «ما از بینش سوم جانبداری میکنیم؛ بینشی که بر تشکیل هستههای مخفی تأکید میکند. این هستهها از کارگران پیشرو و سوسیالیست تشکیل میشود و وظیفه آماده سازی و تشکیل حزب مستقل کارگران را برعهده دارند.» از نگاه مازیار، هستههای مخفی کارگری با حرکت از آگاهی کنونی کارگران و طرح مطالبات انتقالی، جنبش کارگری را قدمبهقدم به سوی تعالی رهبری میکنند. به اعتقاد او، «حزب مستقل کارگری با تکیه بر شوراهای کارگری، مقدمات انتقال قدرت به شوراها را فراهم میکند.»
نقد نظر مازیار:
در اینجا بر بینش سوم که مورد توجه مازیار است تمرکز میکنم و پرسشی را مطرح میسازم: آیا در شرایط کنونی و با توجه به وضعیت عینی کارگران، چنین بینشی برای تشکیل هستههای مخفی، قابلیت لازم و توان اجرایی کافی دارد تا مورد استقبال کارگران قرار گیرد؟
اگرچه شرایط اقتصادی و اجتماعی نامساعد کارگران واقعیتی انکارناپذیر است، اما این وضعیت بهتنهایی منجر به بازگشت به روشهای سنتی مبارزه، به ویژه تشکیل هستههای مخفی، نمیشود. ضمن اینکه در تاریخ مبارزات کارگری ایران همواره خطرات امنیتی و نظارتهای شدید مانع جدی برای گسترش این هستهها بودهاند. احتمالاً مازیار هنوز به این پرسش نپرداخته که آیا کارگران ایران تمایلی برای پیوستن به هستههای مخفی کارگری دارند؟
رویکرد مازیار باید نشان دهد که آیا طیف متنوع و با مطالبات متفاوت کارگران، برای ایجاد هستههای مخفی قابلیت اجرایی دارند یا نه؟
ایشان باید بپذیرند که در بازه زمانی کنونی، ایجاد تشکیلات مخفی کارگری جذابیت و توان تهییج کارگران پیشرو را از دست داده است. همچنین، هرچند اعتراضات و اعتصابات کارگری سالهای اخیر در ایران نشاندهنده نارضایتی گسترده از وضعیت معیشتی و حقوقی هستند، اما اینکه فشارهای اقتصادی الزاماً به راهکارهای سازماندهی مخفیانه بینجامند، امری انتزاعیست و چالشهایی مانند نبود تمایل کافی کارگران پیشرو برای پیوستن به هستههای مخفی وجود دارد. افزون بر این، خطرات امنیتی میتوانند مانعی برای پیوستن گسترده کارگران به چنین هستههایی باشند.
همیشه جنبش اعتراضات کارگری با خطرات امنیتی روبرو بوده و یکی از بزرگترین چالشها و موانع در مسیر تشکیل هستههای مخفی کارگری بهشمار میرود. این خطرات میتوانند شامل نظارتهای دولتی، رهگیری ارتباطات، نفوذ در گروهها و حتی پیامدهای قانونی برای اعضای هستهها باشند. از سوی دیگر، برخی از کارگران به دلیل ترس از این پیامدها، از مشارکت در چنین هستههایی خودداری میکنند.
نکته قابل توجه دیگر اینکه مقایسه وضعیت کنونی کارگران ایران با گذشته، به کارگران مبارز یادآور میشود که پیشتر طبقه کارگر چیزی برای از دست دادن نداشت، جز زنجیر اسارت؛ اما اکنون با تغییر شرایط زندگی، وابستگیهایی به رفاه مادی پیدا کردهاند که بهخاطر حفظ آن حاضر نیستند با روشهای پرهزینه مبارزه، آنها را به خطر بیندازند.
هنگامی که عنصر وابستگی کارگران به زندگی، با خطرات امنیتی روبرو میشود، بسیاری ممکن است اشتیاقی به پیوستن به هستههای مخفی نداشته باشند و تحقق مطالبات خود را از طریق اعتراضات آشکار دنبال کنند، چرا که مبارزه علنی، هزینه سیاسی کمتری دارد. امروزه کارگران ایران در مشاغل مختلف دارای منافع و مطالبات متفاوتی هستند. پیچیدگی وضعیت آنان باعث شده که بسیاری، مبارزه علنی را بر مخفی ترجیح دهند. همچنین ترس از نفوذ یا خیانت دیگران، باعث شده تا اعتماد کافی به کارآیی مبارزه مخفی وجود نداشته باشد.
کارگران ایران به دلیل فشارهای اقتصادی و نیاز به تأمین معیشت، زمان، انرژی یا تمایل کافی برای مشارکت در فعالیتهای سازماندهی ندارند. وقتی این فشارها با نبود انگیزه مبارزاتی و در عین حال حضور در شبکههای اجتماعی ترکیب شود، مشخص میگردد که تبلیغ الگوی تشکیلات سنتی، در شرایط کنونی نمیتواند کارگران را به راهاندازی هستههای مخفی ترغیب کند. همچنین در وضعیت فعلی، ایجاد انسجام و هماهنگی میان طیف وسیع کارگران دشوار شده است؛ چرا که تفاوتهای فرهنگی، زبانی و اجتماعی، از موانع عمده در مسیر متشکلسازی کارگران بهشمار میرود.
توضیح:
منابع مورد استفاده و نقل قول های من از مازیار رازی عمدتا از مقاله ( سه بینش در جنبش کارگری ایران ) نوشته شده در وبسایت آزادی بیان و نیز پادکست « در وضعیت کنونی پاسخ ما به کارگران چیست؟» از مازیار رازی در مورخه ۲/۲/۲۰۲۴ میباشد. لینک مربوطه ضمیمه شده است: https://www.azadi-b.com/?p=40012&utm_source=chatgpt.com
1 Comment
مسئله قابل تامل قبل از نسخه پیچیدن براای طبقه کارگر در حال حاضر مطالعه میدانی بر روی حیات اقتصادی و اجتماعی این طبقه و ارائه تصویری روشن از ماهیت جامعه شناختی و روانشناختی و جمعیت شناختی کنونی آن است.
برای مثال اکنون همانطور که منتقد محترم اشاره کرده اند منافع متفاوت و حقوقها و درآمد های متفاوت و تقسیمات عمدی صنعت نفت و تقسیمات اجتماعی متعاقب آن در صفوف کارگران از مسائل و موانع مهم هستند
ولی تاکید بر عوامل فرهنگی و اجتماعی و زبانی به عنوان موانع انسجام درست به نظر نمیرسند. این ادعا میتواند فقط یک فرضیه ب ای بررسی باشد