چندی پیش در مطلبی با عنوان “انتخابات ریاست جمهوری دفاع از منافع ملی هم استرتژی هم تاکتیک” با ترسیم اوضاع سیاسی و صف بندیهای موجود به طرح این موضوع پرداخته بودم که روند اوضاع سیاسی و توازن و مناسبات قوا به گونه ای است که نیروهای سیاسی موظفند به خاطر پیچیدگی شرایط و تغییرات معنی دار در شرف وقوع این لحظه سیاسی، از هرگونه اظهار نظر قطعی زود هنگام در مورد مشارکت یا عدم مشارکت پرهیز کرده و با رصد دقیق تحولات از تاکتیک موثر ( تحریم یا مشارکت) دفاع نمایند.
از میان افرادی که تحریم انتخابات را بطور قطعی در برنامه سیاسی خود پذیرفته بودند دوست نادیده سهراب مبشری در مطلبی عنوان کرده بودند که که دموکراسی خواهان باید بپذیرند که برخی از همفکران آنان تاکتیک تحریم و برخی دیگر مشارکت را بر خواهند گزید و درخواست منطقی ایشان این بود که علیرغم اختلافاتی که دوستان دموکراسی خواه در اتخاذ تاکتیکهای مورد نظر خویش دارند مشترکات فراوان را فراموش نکنند و سیاست ورزی را به اتهام زنی و کینه جویی تبدیل ننمایند.
متاسفانه شاهد بودیم که اینگونه هشدارها از جانب طرفین خصوصا دوستان خواهان تحریم مورد بی مهری و کم توجهی گاها آزاردهنده قرار گرفت. نکاتی را در مورد اوضاع کنونی و نحوه برخورد نیروهای دموکراسی خواه متذکر می شوم.
نکته اول
اکتر نیروهای دموکراسی خواه که در این انتخابات شرکت کردند انتظار معجزه از کاندیدای پیروز نداشته و ندارند. نکته کلیدی اتخاذ این سیاست وضع بحرانی کشور و خطراتی که منافع ملی را تهدید مینماید بوده که به هزار و یک دلیل طرح گشته محوری ترین گزینه موثر برای دفاع از منافع ملی که پیش شرط مهم و اساسی گذار به دموکراسی در ایران می باشد طرد افراط گرایی بوده است.
نکته دوم
برخی دوستان خواهان مشارکت از اینکه حاکمیت از حضور مردم برای مشروعیت خویش بهره خواهد جست طفره می رفتند ، اما همانطور که در مطلب انتخابات ریاست جمهوری… عنوان شده بود،هزینه و فایده شرکت در انتخابات در برآورد کلی آن میبایست مد نظر نیروهای سیاسی قرار گیرد. به عبارت دیگر هزینه ای که مشارکت کنندگان پرداخت می نمایند، اگر برای حاکمیت برگ برنده ای باشد که بوده اما فایده این شرکت منافع عمده ای برای مشارکت کنندگان در پی داشت که در وزن کشی این معادله تا به امروز کفه ترازو به نفع مشارکت کنندگان سنگین تر بوده است .
نکته سوم
بعضی از دوستان که موضع تحریم را درست می دانستند معتقدند که شرکت کنندگان، خیابان و ساکنین کوچه اختر و زندانیان سیاسی و… را فراموش کرده و با خیانت به خون ندا و سهراب و … در این خیانت سهیم گشته اند.سئوال ما از این دوستان که در صداقت این عزیزان در مورد این دغدغه ها هیچگونه تردیدی نداریم این است: ما شرکت کردیم و قبل از انکه جوهر انگشتان آلوده به این خیانت!! مورد اشاره خشک شود به همراه مردم به خیابان آمدیم، شعار آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر ساکنین کوچه اختر را سر دادیم و یاد ندا و سهراب و… را در سراسر ایران گرامی داشتیم. اگر نگرانی شما از بابت عقب نشینی و کم بها دادن به خیابان و دیگر خواسته های دموکراسی خواهی بوده که در سالهای اخیر بر اثر سرکوب و ارعاب گام هایی به عقب برداشته بود .کدام سیاست توانست با همه مختصات و شرایط خودویژه سیاسی در ایران، این خواستها و مطالبات را در عرصه اجتماعی به ظهور و احیای مجدد برساند؟ سیاست تحریم یا مشارکت؟
نکته چهارم
برخی از دوستان خواهان مشارکت با پیش کشیدن بحث انتخابات سال ٨۴ و عدم موفقیت کاندیدای اصلاح طلبان شرکت خود در انتخابات ٨۴ را درست ارزیابی کرده و همچنان به این طبل می کوبند که تحریم و عدم مشارکت نیروهای سیاسی باعث شکست اصلاح طلبان گردید. این موضوع دیگر نخ نما شده چرا که به اعتراف اکثریت اصلاح طلبان و کادرهای خودی آنان عدم اجماع آنان، عامل اصلی شکست آنان بوده ، چرا که مجموع آرا هاشمی، معین، کروبی و مهرعلیزاده در دور اول ١٧ میلیون بوده که این آرا در صورت اجماع میتوانست باعث پیروزی آنان گردد.
ذکر این نکته ضروری است که در انتخابات اخیر هم در صورتی که آقایان عارف و روحانی به اجماع نمی رسیدند تاکتیک عدم مشارکت به عنوان تاکتیک درست سیاسی حتی از سوی محافظه کارترین نیروهای دموکراسی خواه و اصلاح طلب انتخاب می شد.
نکته پنجم
به دوستانی که میفرمایند منتظرند تا تبریک گویی به خلق قهرمان فروکش کند تا حرفهای خود را بزنند عرض می کنم: دوستان عزیز سیاست شرکت در این انتخابات مهندسی شده فقط اگر برای عقب راندن افراط گرایی و دمیدن نفسی به جنبش اجتماعی فروکش کرده بر اثر فشار و سرکوب و… بوده باشد تا حدودی به نتایج مورد نظر رسیده است. اینکه شما عزیزان منتظرید نیروهای سیاسی باز گشته به قدرت در ادامه راه مواضع راست روانه ای اتخاذ کنند، تا اعلامیه های شما عزیزان بر مبنای استدلال طلایی کی بود کی بود من نبودم برای خلق قهرمان منتشر شود، متاسفانه نشان دهنده عدم درک مناسب شما دوستان از شرایط سیاسی و پایه های نظری ما و اکثریت مردم ایران می باشد چرا که ما نه روحانی، نه هاشمی و نه خاتمی و … را نماد دموکراسی خواهی ندانسته و نمی دانیم، اینکه شرایط سیاسی و فشار مطالبات مردم و حضورشان در صحنه، برای عمیق تر کردن شکاف های درون حکومت و بلوک های اصلی قدرت بتواند این افراد را به مانند آقایان موسوی و کروبی در صف مردم و در کنار آنان نگه دارد به عوامل گوناگون طرح شده و هم چنین درایت نیروهای مرجع سیاسی خارج از قدرت و حاکمیت که ما و شما دوستان عزیز هم میتوانیم از جمله آنان باشیم وابسته است.
افراط گرایان در حکومت آرزو داشتند ما عمدتا هیزم تنور این انتخابات مهندسی شده باشیم. اعتدال گرایان و عقل گرایان حکومتی و رانده شده از قدرت، به همراه دموکراسی خواهان و تحول طلبان و مدافعان منافع ملی، اما تلاش نمودند تا قدرت را وادار نمایند که بپذیرند در همین انتخابات مهندسی شده نان خود را (با همه کاستی ها و نواقصش که خمیر آن هم از فیلتر اقتدارگرایان مجبور به پذیرش شده باشد ) به این تنور بچسبانند. آینده نشان خواهد داد که روزنه امید ایجاد شده به سرانجام بهبود منافع ملت منجر خواهد شد یا گرایش به راست به قدرت رسیدگان بر اثر منافع باندی و فشار اقتدار گرایان و بهمراه آن چپ و راست زدنهای غیر متعارف دموکراسی خواهان سرنوشت دیگری برای منافع ملی به همراه خواهد داشت .
ما سعی خواهیم کرد در همه شرایط با حضور عملی در عرصه سیاسی و اجتماعی و مبارزات مردم در زمانی که توانایی ارائه آلترناتیو بدیل نداریم بر خلاف بعضی از دوستان که رسما اعلام نمودند وقتی آلترناتیو ندارند خود را آلوده نکرده و وجدان آرام ! خود را حفظ مینمایند، از آن سیاستی بطور مشروط دفاع نماییم که منافع ملی را از آسیبهای مخرب مصون دارد.
نکته ششم
برخی از دوستان که موضع شرکت در انتخابات را برگزیده اند، لطف کرده از تکرار استدلال « دیدید ما گفتیم» دست برداشته و نیروی خود را بجای صرف نمودن برای مدال دادن به خود و برخوردهای تخریبی و اهانت آمیز با مخالفین شرکت در انتخابات، به تحکیم و انسجام جبهه دموکراسی خواهی اختصاص دهند، و فراموش نکنند که دموکراسی خواهان داخل کشور که استخوان در گلو و خار در چشم به عنوان سنگ زیرین آسیاب در مبارزات عملی مردم شریک هستند به هیچ گرایشی چه مخالف چه موافق که با شیوه های تخریبی و اهانت آمیز، تسویه حسابهای شخصی و پرنسیبی را جایگزین موضع سیاسی موثر نمایند بی توجه نخواهند بود.
نکته هفتم
بخشی از دوستان هم که بعد از اتخاذ موضع تحریم و اعلام نتایج پذیرفتند شرکت در انتخابات تاکتیک صحیح لحظه بوده و با شجاعت این موضع را اعلام کردند. فراموش نکنند که قرار نیست، با نشستن بین دو صندلی منتظر بمانند تا اگر نتایج مطلوب حاصل شد به درستی مواضع خود افتخار کنند و اگر هم اوضاع و رهبران به قدرت رسیده به راست چرخیدند صندلی چپ را برای همراهی با عزیزانی که آماده اتخاذ مواضع کی بود کی بود من نبودم میباشند را انتخاب نمایند.
نکته هشتم
در سال ٨٩ دو مطلب با عناوین “سخنی با دوستان سازمان فدائیان اکثریت” و ” اوضاع کنونی و تحولات پیشرو” نگاشته شده بود که در اختیار بهروز خلیق عزیز می باشد .هرچند از نگارش این مطالب بیش از دوسال گذشته، ولی هردو مطلب و خصوصا مطلب اول یعنی سخنی با دوستان … اکثریت که در آن به بررسی و نقد مواضع سازمان و شرایط حاکم بر مناسبات دوستان پرداخته شده بود با روند تحولات حاکم بر مناسبات این سازمان در شرایط فعلی نیز مطابقت دارد .تقاضا دارم بهروز عزیز این مطلب را در اختیار مسئولین کار قرار دهد تا بعد از انتشار مورد قضاوت قرار گیرد.
نکته نهم
دوستان مسئول نشریه کار و اخبار روز توجه داشته باشید که در روزهای منتهی به انتخابات مقالات متعددی از دوستانی به چاپ رسانیده اید که سردرگمی و سطحی نگری درسیاست ورزی نویسندگان این گونه مطالب برای بسیاری از دموکراسی خواهان نمی تواست جز تعجب و سردرگمی ثمری در بر داشته باشد، اما خوشبختانه همانند سالهای ٧۶، ٨٠ و ٨٨ اکثریت نیروهای دموکراسی خواه داخل که هواداران سازمان هم بخشی از آنان بودند سیاست مشارکت مطالبه محور را تاکتیک مناسب دانسته و به آن عمل کردند.
علیرغم هشدارهایی که افرادی مانند احمد فرهادی و دیگران به طرق گوناگون برای مسئولان کار ارسال کرده و اعلام عدم شرکت را به عنوان موضع رسمی سازمان نادرست دانستند، متاسفانه بدون توجه به این توصیه ها موضع عدم مشارکت موضع رسمی سازمان اعلام شد.
اما خوشبختانه در روزهای پایانی مانده به انتخابات نوشته های دوستانی مانند آقای فرهادی و خصوصا چاپ مطلب گروه خرداد داخل کشور و چاپ موضع فرخ نگهدار در مورد شرکت در انتخابات به مثابه ضربه گیری، برای نارضایتی بخش وسیعی از دوستداران سازمان از موضع رسمی عدم شرکت سازمان عمل نمود.
دوستان عزیز ورود در میدان سیاست ورود به اتاق جراحی نیست که با پوشیدن لباس استریلیزه بتوان خود را از هر آلودگی مصون داشت .
نکته دهم
آن بخش از دوستانی که در فضای مجازی در زمان انتخابات سعی کردند که با نادرست ترین شیوه ها چه برای مشارکت چه برای عدم مشارکت از احساسات جوانانی که روابط عاطفی با این عزیزان دارند سو استفاده نمایند (تاکید دارم که از این جمله دو مورد این بخش از دوستان چه موافق و چه مخالف استفاده کنم) لطف کرده و در برخوردهای اینچنینی تجدید نظر نمایند.
نکته یازدهم
از دوستان مسئول کار و اخبار روز و … تقاضا دارم مواضع افرادی مانند تقی رحمانی، رضا علیجانی و فرخ نگهدار و … که دارای مبانی نظری تعریف شده ای هستند ( هرچند به بسیاری از نظرات این دوستان میتوان نقدهای اساسی وارد دانست) را به همراه نظرات مخالفین آنان را در یک ویژه نامه در سایتهای خود درج نمایند تا مورد استفاده دوستان دموکراسی خواه قرار گیرد.
نکته پایانی
نوام چامسکی از جمله شخصیتهای چپی است که بسیاری از مواضع ایشان از اقبال دموکراسی خواهان چپ برخوردار است اخیرا اعلام نموده که اوباما و بوش … باید در دادگاه جنایت جنگی محاکمه شوند، اما همین فرد در زمان انتخابات اخیر آمریکا در مصاحبه ای نظری به این مضمون اعلام نمود: من در ایالتی زندگی می کنم که آرای الکترال دموکراتها از قبل نشاندهنده پیروزیشان در این انتخابات است و من به کاندید حزب سبزها رای می دهم ولی اگر در ایالتی بودم که احتمال پیروزی کاندیدای جمهوری خواهان وجود داشت به اوباما رای می دادم.
در پایان مایلم مجددا تاکید نمایم که دفاع از منافع ملی پیش شرط اساسی گذار به دموکراسی در ایران می باشد مشترکات ما در پروسه گذار به دموکراسی بسیار بیشتر از اختلافات حتی معنی دار در انتخاب تاکتیک لحظه سیاسی می باشد. با حفظ پرنسیبپ های سیاسی و اخلاقی ضمن نقد نظرات همدیگر نشان دهیم که شاگردان موفقی در درس آموزی از تاریخ سیاست در ایران هستیم.