بعد از جنبش اعتراضی ۹۶ و ۹۸ تحلیل اکثر جریانها بالاخص جریانهای خواهان فروپاشی و سرنگونی بر این بستر جاری بود که چنین اعتراضاتی تداوم خواهد یافت و همچنین مشوق چنین اعتراضاتی بودند، اما اعتراضات مطالبات آب در تابستان اخیر در خوزستان و اعتراضات مطالباتی کارگری اخیر به اصلاح قانون کار و در راستای حذف حداقل مزد به کارگاههای ده نفره و صنایع روستایی و همچنین اعتراضات مطالباتی «حق آبه» کشاورزان و محیط زیستی به نشت و یا نشست زمین، دارای خصلت های اعتراضات ۹۶ و ۹۸ نبود. جا دارد که زمینه ها بستر چنین حرکاتی مورد بررسی قرار گیرد.
در طی حدود ۱۵ سال اخیر در تشکلات صنفی – دولتی کارگری و روستایی که عمدتا زیر نفوذ سیاست نظام قرار داشتند تا خواستهای مطالباتی مثل شورای اسلامی کارگران و یا تشکلات مطالباتی کشاورزان که عمدتا زیر نفوذ بسیج روستایی بودند، به سمت توجه به خواستهای مطالباتی صنفی، سمتگیری کردند، و اعتراضات مطالباتی در جریان کارگران علیه اصلاح قانون کار مجلس و اعتراض مطالباتی اصفهان عمدتا توسط چنین نهادهایی هدایت شد و عمدتا راه نفوذ و با تماس را هم با اپوزیسیون برانداز خارج بست، از این جهت کمتر مورد توجه در فضای مجازی قرار گرفت.
فرانرفتن از خصلت مطالباتی و مدنی و گستردەگی پایه اجتماعی موجب آن شد که این اعتراضات در مطبوعات و رسانەهای داخلی از جمله صدا و سیما انعکاس پیدا کند و مورد حمایت مسیولین دولتی و استانداری و نهادهای مسیول قرار گیرد. نیروهای امنیتی در آن دخالت نکنند و تا حدودی مطالبات با قول جبران خسارت به نتیجه برسد.
پایه اجتماعی اعتراضات اصفهان کشاورزان، نهادهای محیط زیستی و همچنین کارگران صنایع پر مصرف آب مثل فولاد و ذوب آهن (به دلیل حفظ امنیت کاری) و همچنین شهروندان اصفهانی که زاینده رود را پر آب و زیبا می خواستند، بود.
تجربه اموزی از جنبش اعتراضی ۹۶ و ۹۸ و انتخاب جای مناسب مثل بستر زاینده رود که حرکتهای غیرقابل کنترل مثل آسیب رساندن به شیشه ها و… تجربه گرانبهایی بود که اعتراض مطالباتی اصفهان را تا حدودی به نتیجه رساند.