پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۷

پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۷

سقوط تاریخی دستمزد در مقابل طلا
کارگر یک ماه کار می‌کند اما کل حقوقی که می‌گیرد، کمی بیشتر از قیمت یک گرم طلا در بازار و کمتر از ۱۵۰ دلار آمریکاست؛ حال قدرت خرید چنین دستمزدی...
۲۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: نسرین هزاره مقدم
نویسنده: نسرین هزاره مقدم
در چشم انداز سبزِ نگاه تو
می دانم، چه بیهوده می گذرد، روزگار سخت و دلگیر، در دالانی تنگ و سیاه، اما امید در شریانهای زندگی جاریست
۲۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: حسن جلالی
نویسنده: حسن جلالی
دفتر کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
دوستان و رفقای گرامی مطالبی که در این دفتر ملاحظه میکنید، بخشی از اسناد مصوب کنگره بیستم سازمان، به اضافه پیام ها و سخنرانی های مهمانان آن است که آماده...
۱۹ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: ‌دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: ‌دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
تأثیرات سیاست‌های ترامپ بر حقوق زنان و اقلیت‌ها
در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، بودجه ایالات متحده برای صندوق جمعیت سازمان ملل متحد، که از برنامه‌ریزی خانواده در سراسر جهان حمایت می‌کند، قطع شد. چنین تغییراتی در سیاست...
۱۹ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
توصیه‌هایی برای مقاومت در دوره‌‌ای تاریک
«وضع خوب نیست، اما ایده‌های خوبی برای مقاومت و مبارزه وجود دارند که آنها را می‌توانیم از تجربه‌های مردم آزادی‌خواه در ایران و جهان بیاموزیم. مجموعه‌ای از اصول ساده و...
۱۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: محمدرضا نیکفر
نویسنده: محمدرضا نیکفر
آیه‌های زمینی
چه روزگار تلخ و سیاهی، نان، نیروی شگفت رسالت را، مغلوب کرده بود، پیغمبران گرسنه و مفلوک، از وعده‌گاههای الهی گریختند، و بره‌های گمشدهٔ عیسی، دیگر صدای هی‌هی چوپانی را،...
۱۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: فروغ فرخزاد
نویسنده: فروغ فرخزاد
گرامی باد یاد جهان پهلوان تختی
هفدهم دی سالگرد درگذشت شخصیت ملی ما، جهان پهلوان، جوانمرد روزگار، غلامرضا تختی است. سازمان‌های جبهه ملی ایران در خارج از کشور و جبهه ملی ایران-اروپا ضمن گرامیداشت یاد او...
۱۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سازمان‌های جبهه ملی ایران در خارج از کشور
نویسنده: سازمان‌های جبهه ملی ایران در خارج از کشور

نگاهی به معنا وعلل “ازآن خود کردن” توسط جمهوری اسلامی

فیلم کوتاه ودیدنی مداح بیت رهبری، سعید حدادیان، که درحال نوحه خوانی ازطریق سرقت موبه موی ترانه وآهنگ هایده بنام "سلام به تویارقدیمی"است،یک باردیگرپدیده مصادره وازآن خودساختن درجمهوری اسلامی را برجسته کرده وبه شکل عریانی دربرابرما قرارمی دهد. مهرهئیت ثارالله برروی فیلم حک شده و مخاطب آن نیزدراصل ولی فقیه است

مصادره آهنگ هایده توسط مداح بیت رهبری!*

فیلم کوتاه ودیدنی مداح بیت رهبری، سعید حدادیان، که درحال نوحه خوانی ازطریق سرقت موبه موی ترانه وآهنگ هایده بنام “سلام به تویارقدیمی”است،یک باردیگرپدیده مصادره وازآن خودساختن درجمهوری اسلامی را برجسته کرده وبه شکل عریانی دربرابرما قرارمی دهد. مهرهئیت ثارالله برروی فیلم حک شده و مخاطب آن نیزدراصل ولی فقیه است ولابد سرمست ازخوش خدمتی مداح مزدورش درآراستن مجلس روضه خوانی اباعبداله بامنزلت ولی فقیه.

نمونه ناکام تلاش برای مصادره نماد ندا وهم چنین تصویرمونالیزا را ( درهمین وبسایت) قبلا دیده ایم وآهنگ هایده نیزنمونه دیگری مزید برآنهاست. تماشای این فیلم (که برای به نمایش گذاشتن این حقه بازی به نحو ابتکاری باصداوتصویرهایده همراه شده ومتن اشعارنیزرونمائی شده است)، یک باردیگرفرصتی را فراهم کرد که باهم نگاهی کوتاه واین بارازمنظری دیگربه این پدیده دیرپا وعلل برانگیزاننده آن درجمهوری اسلامی بیافکنیم:

درواقع چنین پدیده ای همزاد جمهوری اسلامی است که قدمتش به زمان پیدایش آن می رسد. یک موجودنابهنگام وناهمخوان با زمانه خویش، بناگزیرسترون بوده و فاقد برنامه اثباتی وروز آمداست. ازاین رو برآمدش موجب بروز تنش های نوظهوری می شود که برخاسته ازتضاد وناهمزمانی وی بامقتضات زمانه اش می باشد. وازهمین رووقتی به قدرت میرسد وانجام مسئولیت اداره یک کشوربردوشش می افتد آنهم درجهانی که دولت-ملتها بیش ازپیش بهم پیوند خورده و مسیرزوال تدریجی را می پیمایند،به ناچاربرخلاف ادعاهای کرکننده اش مبنی برحضوراصیل ودهان پرکن”تمدن اسلامی”،چون چیزمثبتی برای ارائه دادن و اداره جامعه درچنته ندارد باید ازهمان واقعیت های موجود ومخالف خود وام بگیرد. اما این وام گیری ویابهتراست بگوئیم سرقت ومصادره به شیوه خاص ومسأله برانگیزصورت می گیرد:هم بشیوه آمرانه وتوأم با نفی وحذف حاملین واقعی آن وهم دفرمه کردن و کوبیدن مهرواپسگرائی برآن ها. حاصل چنین برخوردی ازیکسو کپیه برداری وجذب واقعیت های موجود درخود است وسویه دیگرش ویرانگری وسرکوب ویامسخ کردنِ نه فقط واقعیت وجودی آن پدیده ها، بلکه هم چنین ویران کردن بخشی ازوجود خودو دست آموزهای خود نیزهست.چرا که جذب ولوآمرانه ویک جانبه،همانند عنوان جمهوری دریک جنبش ضدسلطنتی ازهمان بدوپیدایش خود، موجب بیم استحاله “حکومت اسلامی” و ازدست دادن هویت و خود ویژگی های آن می شود.هم چنانکه نظام اسلامی ازهمان بدوپیدایش خود ناچاربود که علیرغم همه ادعاهای استضعاف پناهی واستکبارستیزی،یاکوخ نشینی وکاخ ستیزی خود، هم پاسداری ازمناسبات سرمایه داری را مبنای وجودی خود قراردهد وهم با کوبیدن مهرخویش آن را دچاربحران نماید.بهمین جهت یکی ازمنابع اصلی بحران زی بودن جمهوری اسلامی همین ضرورت کپیه برداری وهمزمان خطراستحاله وازدست دادن هویت خود است، که موجب مبادرت به تصفیه های مداومِ حتی نیروهای خودی که تمایل بیشتری به انطباق با الزامات نظام سرمایه داری وواقعیت های جهان امروز دارند شده ومنشأ خود ویرانگری اش محسوب میشود.تاحدی که فی المثل امروزه حتی حاضرنیست عناصروخادمین وفاداری چون رفسنجانی ها ونخست وزیران و رؤسای دولت ها ومجالس پیشین را نیزبرتابد. دامنه این ویرانگری که حاصل کشمکش درون ذاتی دونیروی “جذب وانطباق” و”گریزودافعه” یک نیروی نابهنگام درمواجه با واقعیت های عینی زمانه خود است، البته گسترده تراست و به همه حوزه های مستقل وپویای جامعه مدنی وادغام وانهدام و مسخ آن تاسرحد ممکن، تسری پیدامی کند.بی شک نیروی محرک ومخرب چنین پویش ویرانگرانه ای، گریزازواقعیت های امروزی و سودای رجعت به ناکجا آباد گذشته ووادی سنت است که ازدرون پدیده های نابهنگام سربرمی کشد و هستی ودوام خود را درگروجنگ وگریزدایمی با مدنیت وافق های آینده بشری می داند. خوب است دراینجا اشاره کوتاهی هم به این مسأله بکنم که بازگشت ویا توسل به ناکجاآباد عظمت گذشته وسنت ها،درهرحال اساسا ارتجاعی وویرانگراست. وگوهرآنهم بخدمت گیری روحیه ناسیونالیستی، آنهم ازنوع منحط و عقب مانده اش؛ حال میخواهد چه ازگونه تمدن اسلامی اش باشد ویا ازگونه تمدن باستانی اش. تفاوتشان تنها دردوش بدوش کردن ابزارحماقت برای حفظ سلطه شب پرستان است وهیچکدام نمی تواند جایگزین ضرورت بهنگام شدن و آزادساختن پتانسیل اجتماعی درراستای نیازهای اصیل جامعه امروزی بشود. اکنون که معلوم شده جادوگرشیاد،قادرنیست از زیر شبکلاه خود تمدنی بیرون بکشد، برشدت وابعاد این نوع مصادره کردن ها که موجب تشدید بحران و تفرقه درونی اش می شود،افزوده است. به اصل مطلب برگردیم. گفتیم که مصادره وازآن خود کردن یکی ازشگردهای همیشگی حکومت اسلامی برای بقاء خود بوده است. چنانکه جمهوری اسلامی درکوبیدن مخالفین خویش نیزهمین شیوه رابکارگرفته است.درهنگامه انقلاب ۵۷ نیروی چپ دارای نفوذ وپایگاه بالفعل وبالقوه گسترده ای بود. جمهوری اسلامی با مصادره باصطلاح برخی شعارها ومطالبات و مسخ آنها برآن شد که چپ رامنزوی ومنکوب وپراکنده سازدکه البته به هدف خود نیزرسید.درچندسال گذشته بانداحمدی نژاد وبیت رهبری تلاش کردند که شعارعدالت ومبارزه با فقروشکاف های طبقاتی را مصادره کنندو اسباب عروج باند احمدی نژاد به قدرت وتثبیت موقعیت خود وسرکوب بیشتر آزادی را فراهم سازند؛بدون آنکه حتی کوچکترین قدمی درجهت عدالت برداشته باشند وبقول خودشان سفره مردم را اندکی رنگین ترکرده باشند . کنترل جامعه نیازبه سرکوب خشن تروهمه جانبه ترداشت وعروج احمدی نژاد نشانه بارزآن بود.البته این گونه مصادره کردن ها شامل شعارهای جناح رقیب توسط باندحکم وکنارزدن وسرکوب حریف نیزبوده وهست.مصادره وواریزکردن حضورگسترده مردم در”انتخابات” بسود خود فراز دیگری ازاین ولعِ ازآن خود کردن بود.درعرصه های فرهنگی نیزچنین پدیده ای مشهوداست. تلاش برای مصادره ومسخ علوم انسانی اکنون دردستورکاررژیم قرارگرفته است. علاوه برآنها اکنون که سکه اسلام درجامعه از رونق وگیرائی افتاده است ودرمتن یک بحران عمیق سیاسی واجتماعی، شاهدیم که باندی ازحاکمیت بفکربهره برداری از باستانگرائی و “تمدن بزرگ ایرانی” وپیوند زدن آن با درخت خشکیده اسلام برآمده است. مصادره “ملی گرائی”،عظمت دوران کوروش ،بازی با برگ ناسیونالیزم ومصادره شعارباصطلاح جمهوری ایرانی هدفی جزنونوارکردن شعارزنگ زده تمدن اسلامی،وبزعم خود مصادره شعارها و بیرون کشیدن چاشنی جنبش نوین مردم ایران، پراکنده ومنفعل کردن لایه های ازجامعه واپوزیسیون شیفته سراب گذشته ومهمترازهمه منحرف کردن جنبش ازبسترهای اصلی و رهائی بخش خود،نان و آزادی، ندارد. تصاحب و مسخ توأمان را می توان بخوبی دراقدام نمادین افکندن چفیه بسیج به گردن کوروش مشاهده کرد. مضحک ترازهمه آنکه رئیس دولتی که درسرکوب ونقض حقوق بشردست همه را ازپشت بسته، دروراء منشورکوروش به عنوان اولین منشورحقوق بشر سنگرگرفته است!دراین لحظه عوامفریبی ودوگانگی بین عمل وادعا باوج ممکن خود می رسد. ابعاد نگاه ابزاری به تمدن ایرانی و حقوق بشرچنان برجسته است که بعید است تاریخ جزبا عنوان ” کوتوله های سیاسی وشیادان بزرگ” ازآنها نام ببرد. پدیده مصادره کردن درطی سالهای اخیر درمراسم های سنتی مذهبی ودگردیسی آنها به شبه کارناوال ها نیزبکارگرفته شده است که یک نمونه برجسته از آن را می توانیم درهمین آهنگ مداح مزدور بیت رهبری مشاهده کنیم.

ناگفته نماندکه ضعف پویش های اجتماعی وکمبود امکانات افشاگری، همواره شرایط مناسبی را برای این نوع مصادره ها فراهم کند.ازهمین روبه موازات فعال شدن حوزه های گوناگون اجتماعی وایستادگی جامعه مدنی دربرابردست اندازی ها وتعدیات دولت، می توان گفت که دست رژیم برای انجام آسان این نوع مصادره ها روزبروز بسته ترمی شود. وباین ترتیب ازقدرت عوام فریبی اش روزبروزکاسته شده وبیش ازپیش مصداق آش نخورده ودهان سوخته می شود. اگرعرصه ها وپدیده هائی که حکومت اسلامی تاکنون ازطریق تغذیه آنها یعنی مصادره ومسخ کردنشان گذران کرده وخویشتن را سرپا نگهداشته است،آن را برنتابند واجازه ندهندکه بنام آنها سخن گفته شود،وبخصوص اگرجنبش برراستای اصلی خود تحق توأمان آزادی ونان پای فشارد، بی گمان بهمان تیرنیرنگ ها بسنگ اصابت کرده و عرصه مانور براستبداد مذهبی، تنگ ترخواهدشد.

نکته دوم آنکه وقتی ازپدیده های اجتماعی نابهنگام سخن می گوئیم وبی تردید بنیاد گرائی ازمهمترین مصادیق آن است،نباید آن را بی ارتباط به نقش وعملکرد نظام سرمایه داری حاکم درنظرگرفت.برعکس آنها واکنشی دربرابر طردشدن وفعال گشتن گسل های اجتماعی وفرهنگ وسنن بازمانده ازرشد ومحکوم به نابودی وانهدام و ادغام های آمرانه ویک جانبه در پیشروی وتسخیر بی امان جهان وجامعه بشری توسط سرمایه جهانی بشمارمی روند.انفجارنارضایتی های انباشته شده درشرایطی که سرمایه حتی توانسته موقتا آلترناتیوهای روشنگرانه ومترقی را به حالت تدافعی به کشاند،بویژه فرصتی برای پیشروی دربسترناکجاآبادهای معطوف به گذشته پیداکرده است. بهمین دلیل این نوع گسل های انفجاری دایما،به مثابه انگل نظام سرمایه داری بازتولید شده ودرآمیزه ای ازمعجون سنت وسرمایه داری به روی صحنه می آیند. هم ازسرمایه تغذیه می کنند وبندنافشان به آن بنداست وهم برروی آن چنگول می کشند وحاضرنیستند به همه خواسته های نظم مستقرجهانی تن بدهند. رشدسرطانی بنیادگرائی درمنطقه وازجمله درپاکستان و افغانستان ویمن و…. درطی همین سالهای اخیر علیرغم تهاجم مسلحانه سرمایه جهانی به این مناطق را چگونه باید تبیین کرد؟ درواقع سرمایه داری چه ازطریق ائتلاف های ضمنی وعلنی خود با آن(مثل پدیده طالبان و…) وچه ازطریق سرکوب ومقابله با آن، درحال بازتولید آن یعنی فعال کردن گسل های اجتماعی سرکوب شده دربطن این جوامع است. هم چنانکه فعال شدن این گسل ها وشیوه های مافوق ارتجاعی مبارزه آنها با سرمایه داری به نوبه خود فرصت وبهانه های مناسبی را برای بسط جهانی سازی مسلحانه وسرکوبگرانه توسطسرمایه فراهم می آورد. تأملی به وقوع بزرگترین معامله قرن،فروش ۶۰ میلیارددلاری اسلحه ووسائل کشتاربه عربستان توسط اوباما ی “دموکرات” وبه نیابت ازکنسرن ها وکارتل های جنگی به بهانه مقابله باخطرهسته ای جمهوری اسلامی و بنیادگرائی درمنطقه، تنها یک نمونه برجسته ازخدمات این این دوبه یکدیگراست.

۲۰۱۰-۰۹-۲۴-۰۷-۸۹ تقی روزبه

www.taghi-roozbeh.blogspot.com

http://www.youtube.com/watch?v=T-p3tDRRcHE&feature=player_embedded

تاریخ انتشار : ۳ مهر, ۱۳۸۹ ۳:۵۹ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

مطالعه »
پيام ها

پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاش‌های مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند می‌داند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

سقوط تاریخی دستمزد در مقابل طلا

در چشم انداز سبزِ نگاه تو

دفتر کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

تأثیرات سیاست‌های ترامپ بر حقوق زنان و اقلیت‌ها

توصیه‌هایی برای مقاومت در دوره‌‌ای تاریک

آیه‌های زمینی