مصاحبه کنندگان: علی صمد و سیامک فرید
سوال – لطفا خودتان را معرفی کنید؟
جواب- من محمد اعظمی عضو کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران هستم
سوال- لطفا ارزیابی خودتان از کنگره و فضایی که در آن وجود دارد را بیان کنید؟
جواب- من مقدمتا بگویم که در روز دوم کنگره وارد این اجلاس شدم والان که با شما درحال صحبت کردن هستم در واقع یک روز ونیم است که از حضور من درکنگره می گذرد. طبیعتا برای ارزیابی دادن نمی توان یک دید همه جانبه ارائه داد. یعنی اینکه من تنها بخشی از کنگره را ناظر بودم. اگر از ابتدا تا انتها شرکت می داشتم چه بسا ارزیابی خودم را بهتر می توانستم ارائه دهم. ولی درهمین مدتی که درکنگره حضورداشتم به نظرم فضای عمومی کنگره دمکراتیک بود. نوع اداره جلسه خوب بود مسائلی که در دستور قرار می دادند متناسب با آن چیزی که حدودا باید پیش می رفت، جلو می رفت. ولی طبیعتا” ضعف هایی هم وجود داشت و درگیری های هم صورت گرفت که به نظرم اینها حاصل یک تاریخ است.
برخوردها، انتقادها وحساسیت هایی که روی آدم ها بود که برای ناظری مثل من که در این درگیریها شرکت نداشتم، گاه به نظرمی رسید که کمی تند است. نسبت به روش برخورد با موضوعات در دستور، بعضا مواردی دراین یک روز و نیمی که در کنگره بودم مطرح شد که چه بسا اگر به شکل دیگری مطرح می شدند، می توانست نتایج موفقیت آمیزتری به خود بگیرد. برای نمونه خواندن شفاهی متن های پیام های احزابی که به عنوان مهمان حضور داشتند واقعا خسته کننده بود. به ویژه هنگامی که نیروی وسیعی را در یک جا جمع می کنید برای تصمیم گیری روی موضوعات اساسی، باید حتما از وقت به بهترین نحوی استفاده شود . شرکت کنندگان در کنگره را نباید بدین طریق خسته کرد. این پیام ها را می شد تکثیر کرد و دراختیار جمع کنگره قرار داد و بدین طریق در شرایطی مناسب آن متون توسط شرکت کنندگان خوانده می شد.
سوال- می دانیم که شما برای اولین بار است که در کنگره سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت) شرکت می کنید علاقمندیم نظر شما را بدانیم که شرکت شما دراین کنگره آیا اثری روی تصورات شما نسبت به سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت) ایجاد کرده است؟
جواب- حقیقتش این است که من با رفقای سازمان فدائیان خلق (اکثریت) با آمدن به این کنگره، امروز آشنا نشده ام . من با بسیاری از این رفقا از سالهای پیش آشنا هستم. با این ها دوره های سختی را گذرانده ایم. چنانکه متذکر شدم شناخت من از این رفقا به همراه یک تاریخ، به همراه یکسری عواطف مربوط به سالهای پیش است. علاوه بر این، من هیچگاه در طی این مدتی که در سازمان دیگری که بخشی از جنبش فدائی است فعالیت دارم، رابطه خود و سازمانم با سازمان اکثریت قطع نشد. از این جنبه من همواره در جریان تغییر وتحول این رفقای عزیز بودم و به همین خاطر موقعی که تغییری منجر به چیز جدیدی برای من باشد، با حضورم دراین کنگره ایجاد نکرد. زیرا چنانکه توضیح دادم من به همراه رفقای سازمان اکثریت در جریان کارشان بودم. شما خوب می دانید بخشی که مربوط به مسائل سیاسی است. رفقای اکثریت خواستها و مطالباتشان را بصورت باز و علنی در نشریات و در سایت های خود ودیگران منعکس می کنند واز این طریق هم می شود بیشتر با نظراتشان آشنا شد. پس بدلیل آشناهای گذشته از سازمان امروز با شرکت در کنگره به عنوان مهمان برای من موضوع جدیدی بوجود نیآمد.
سوال- آیا به نظر شما اسنادی که به کنگره ارائه شد می تواند پاسخگوی شرایط امروز ایران باشد؟
جواب- در رابطه با دو سند اساسنامه و جهانی شدن بدلیل اینکه تا کنگره آنها را ندیده بودم واینکه در کنگره متاسفانه فرصت مناسب برای دقیق خواندن آنها فعلا پیدا نکرده ام، البته یک بار آنها را مرورکردم. من فکر می کنم برای اظهار نظر روی دو سند مذکور باید آنها را دقیق تر بخوانم. اما اگر درخصوص سند سیاسی که به مشی سیاسی و دیدگاه ها مربوط می شود. من بدلیل خواندن دقیق آنها، می توانم نظرم را بدهم. از نظر من سندی که توسط کمیسیون انتشار یافته در ادامه سند مصوب کنگره فوق العاده سازمان اکثریت است و آن چنان تفاوتی با آن سند قبلی ندارد. یعنی اینکه ضمن طرح مبارزه برای دمکراسی، تحول را در درون جمهوری اسلامی ایران نمی بیند و سند براین چارچوب نیست که جامعه ایران از درون جمهوری اسلامی دمکراتیک می شود، درواقع برداشت من از سند بوده است.
سند مبارزه برای دمکراسی، آزادی زندانیان سیاسی، حقوق بشر و هر آن چیزی که به جامعه ارتباط پیدا می کند را به فردای سرنگونی موکول نمی کند بلکه از همین امروز در آن عرصه های بالا حرکت می کند. به عقیده من قدرت سند کنگره در این است که این دو مبارزه را با هم تلفیق می کند. یعنی اینکه هم جمهوری اسلامی را برای تحول دمکراتیک مانع می شناسد و سند می گوید برای اینکه به تحول دمکراتیک برسیم باید از سد جمهوری اسلامی عبور کرد و هم اینکه دیگر مبارزه برای دمکراسی را به فردای سرنگونی حاکمیت نمی گذارد و نمی گوید تازه بعد از سرنگونی به ساختن تشکل های مدنی برای مبارزه برای آزادی ها و غیره را سازمان دهیم . این مهمترین نقطه قوت این سند است. من خودم را با این سند هم راستا می دانم . در واقع اگر اشکالاتی ببنیم موارد جزئی است و اساسی نیست. اگر به عنوان یک عضو کنگره بودم به این سند رای مثبت می دادم.
سوال- شما بخوبی می دانید که میان اپوزیسیون چپ ایران با توجه به اینکه موارد مشترک زیادی برای همکاری و نزدیکی وجود دارد ولی همچنان آنها در پراکندگی و دوری از هم به فعالیت می پردازند. مایل بودیم با توجه به اینکه شما از اعضای رهبری سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران هستید به ما بگوئید چه تفاوتی اساسی میان سازمان شما و سازمان فدائیان خلق(اکثریت) وجود دارد؟ شما درمدتی که در کنگره ما شرکت داشتید حتما توجه کردید نظرات متفاوتی در درون سازمان ما وجود دارد و فکر می کنیم در درون سازمان شما وضع به همین ترتیب است. آیا با توجه به تفاوت ها و اشتراکاتی که میان هر دو سازمان وجود دارد امکانپذیز است که نزدیکی ها در جهت وحدت دو سازمان مذکور پیش رود؟
جواب- من بطور کلی براین باورم که نیروهای چپ ایران حتما باید برای وحدت حرکت کنند. جدا از اینکه می بایست سیاستی داشته باشند که بتوانند با توجه به آن اتحاد وسیعی را برای استقرار دمکراسی در ایران شکل دهند، اما ما سازمان های چپ هم نیز باید صفوفمان را هرچه بیشتر فشرده کنیم. هنگامی که ما اینجوری مسائل را تحلیل می کنم طبیعتا با کسانی که می خواهند مسائل را به شکلی تئوریزه بکنند مرز دارم. ما چپ های ایران می خواهیم همه چیز را چند باره انجام دهیم . کاری که سازمان ما و دیگر نیروها واز جمله سازمان فدائیان خلق(اکثریـت )انجام می دهند در خیلی جاها داریم همه مان یک کار را انجام می دهیم. بجای تمرکز نیرو در واقع دوباره کاری می کنیم و این انرژی ما را به هدر می دهد. ما حق نداریم به بهانه اینکه دیگران مشکل وحدت دارند زمینه را آماده نمی دانند و بیاییم خودمان و بهانه را به گردن دیگران بیندازیم.
فکر می کنم باید برای وحدت حرکت کرد. از امروز هم باید حرکت کنیم ودر دستورهم است. کسی که به هر بهانه ای بخواهد وحدت امروز را زیر پا بگذارد، این در واقع اهل وحدت نیست. در گذشته همه از جمله خود من براین فکر بودیم و مسائل را تئوریزه می کردیم. در رابطه با سا زمان اکثریت با خیلی از اسنادش دو سازمان به هم نزدیک هستند و بویژه شخصا فکر می کنم که آن معیارهای گذشته تغییر کرده است. ما هم تفاوت نظراتی میان اعضای سازمانمان وجود دارد. ما در زمینه های در برخی چیزها نا روشن هستیم. ما احتیاج به گفتگو داریم. ما نیاز داریم بخوانیم و بدانیم. این را می توانیم با همدیگر انجام بدهیم چون هم راستا می باشیم. ما سازمان اکثریت را به عنوان یک نیروی چپ می شناسیم. نیروی چپی که خودش را در بلوک نیروی کار و مزدبگیران می شناسد و برنامه اش برای استقرار عدالت اجتماعی و دمکراسی است.
عدالت اجتماعی که هسته مرکزیش برنفع استثمار وتوزیع عادلانه ثروت است و دمکراسی که برآزادی استوار است. درواقع این نیروی چپ است اگر این نیرو مکانیزمی دمکراتیک باشد که بتواند آزادانه نظرات را مطرح کند و برای ارائه نظرات مسائل وابزارهای داشته باشد که همدیگر و باتوسل به آنها بشود نظرات را رد و بدل کرد به نظرم باید راه باشد. اما موردی که دراین زمینه وجود دارد این است که ما باید فراتراز دوسال سازمان جلوبرویم. نه تنها که باید وحدت بکنیم بلکه باید فکر طرح هایی باشیم که نه تنها سازمان شما و ما بلکه نیروهای وسیعتری چه بصورت منفرد و چه از احزاب وجریاناتی که درحال شکل گیری هستند یا شکل گرفته اند، بتواینم یک کنگره و وحدتی درآینده هرچه نزدیکتر داشته باشیم.
با تشکر از وقتی که دراختیار ما قراردادید .