علیرغم آنکه اخبار و گزارشات مربوط به فاجعه تسامی در جنوب آسیا، در ۱۰ روز اخیر عملا تمامی اخبار مربوط به دیگر رویدادهای مهم را تحت الشعاع قرار دادنه است، ولیکن از لابلای خبر ها و گزارشات می توان به حساسیّت اوضاع عراق در لحظه کنونی و در ظرف ۳ هفته آینده، پی برد.
تا برگزاری انتخابات مجمع ملّی در عراق ۳ هفته ای بیش نمانده است. قرار است که این انتخابات آغاز روندی باشند که هدف آن ایجاد ارگان های مستقل اداره کشور که مورد پذیرش آحاد مردم کشور نیز هستند؛ و راهگشای خاتمه اشغال کشور توسط نیروهای خارجی گردد. در این انتخابات ۲۷۵ نماینده انتخاب خواهند شد؛ و این نمایندگان رئیس جمهور موقت و دو نفرجانشین وی را انتخاب و این ها نیز به نوبه خود نخست وزیر و کابینه دولت را انتخاب خواهند نمود. این مجمع در ادامه کار خود قانون اساسی دائمی عراق را آماده خواهد نمود تا در ماه اکتبر سال جاری طی یک رفراندوم به قضاوت مردم عراق.گذاشته شود و پس از تصویب بر پایه قانون اساسی رئیس جمهور جدید و وزرا و مسئولین کشوری انتخاب گردند. از جمله حقوق این مجمع، داشتن حق وتوی (با داشتن آرای دو سوم از تعداد نمایندگان) فرمان هایی است که از طرف رئیس جمهور صادر می شوند، و همچنین تایید بودجه کشور می باشند.
مسلما در شرایط کنونی که کشور در آتش جنگ می سوزد و جوّ ترس و ارعاب که بویژه مردم مناطق سنّی نشین را فرا گرفته است، برگزاری انتخاباتی آزاد و دمکراتیک، انتظاری است بیهوده؛ آن هم در شرایطی که سربازان آمریکایی و نیروهای امنیتی عراقی حتی در تامین امنیّت منطقه به اصطلاح سبز نیز با مشکلات بسیار جدّی مواجه هستند. و پر واضح است که با نزدیکتر شدن تاریخ انتخابات و حتی در خود روز انتخابات هم شاهد عملیات تروریستی هرچه بیشتری در عراق باشیم. در هفته ای که گذشت عملیات انفجاری- انتحاری و همچنین ترور شخصیت های سیاسی در عراق با شدت بیشتری ادامه یافتند. قابل ذکر است که در عملیات انتحاری- انفجاری هدف بطور عمده ایجاد رعب و وحشت در میان مردم است؛ تا هم عدم توانایی اشغالگران و حکومت موّقت در تامین امنیّت مردم به نمایش گذاشته شودو هم مردم از رفتن به پای صندوق های رای هراس داشته باشند. اما ترور شخصیّت ها با انگیزه های معین و آنهم نه توسط هر گروه ریز و درشت، بلکه توسط گروه های معینی انجام می شوند. یکی از این عملیات، ترور شهردار شیعه بغداد بود که توسط گروه الزرقاوی آن هم علی رغم حضور محافظین توسط رگبار مسلسل صورت گرفت. گفته می شود که وی تلاش بسیاری می کرد تا حداقل امکانات را در این وضعیت جنگی برای مردم بغداد فراهم نماید. عملیات دوم ترور یکی از رهبران حزب کمونیست عراق بنام هادی صالح با نام مستعار ابو فورات بود. وی که از تابعیت سوئدی نیز برخوردار بود، مسئولیت شعبه روابط بین الملل حزب را بر عهده داشت. جسد وی را در خانه اش در یکی از محلات بغداد در حالیکه دست هایش بسته و توسط کابل برق خفه شده بود، پیدا کردند. هرچند هیچ گروهی تاکنون مسئولیت این جنایت را بر عهده نگرفته است، ولی حزب کمونیست عراق آن را کار گروه های ترور وابسته به صدام می داند. در مناطق مختلف ترور ها و انفجاراتی نیز با هدف از میان برداشتن اشخاص معینی که در رابطه با انتخابات نقش داشتند، صورت گرفتند.
این روزها برگزاری بموقع و یا تعویق انتخابات، موضوع اصلی بحث در میان دوایر حکومتی هم در آمریکا و هم در عراق و همچنین نیروهای سیاسی مطرح در عراق است. تا همین لحظه آمریکا و دولت موّقت عراق در تصمیم خود مبنی بر انجام بموقع انتخابات ایستاده اند، اما ندای تعویق انتخابات از منابع مختلف و با انگیزه های گوناگون، بویژه در مناطق سنی نشین عراق هر روز ابعاد وسیعتری به خود می گیرد. حتی از برخی شخصیت های دولتی عراق نیز صحبت هایی مبنی بر تعویق انتخابات به مدت ۶ ماه شنیده شده اند. از جنبه فنّی نیز مشکلات بسیاری پیش روی جکومت موقت قرار دارند؛ ثبت نام رای دهند گان از جمله این مشکلات است. روشی که حکومت برای ثبت نام رای دهنده گان انتخاب کرده است، همان روش توزیع خوارو بار است که توسط رژیم صدام صورت می گرفت؛ بدین ترتیب که رای دهنده گان در قبال ارائه کارت خوارو بار، ورقه رای گیری دریافت خواهند نمود. بدین ترتیب حکومت مشکل احداث اماکن ویژه برای انتخابات را نخواهد داشت؛ اما تامین امنیت جانی چه رای دهنده گان و چه افرادمسئول در حوزه های رای گیری؛ از معضلات جدّی حکومت عراق محسوب می شوند. در گزارشی که خبرنگار نشریه USA TODAY“ „ در همین رابطه تهیه کرده بود، مصاحبه هایی از شهروندان عراقی در مناطق سنّی نشین وجود داشتند که امکان واقعی عدم حضور مردم در حوزه های رای گیری به خاطر ترس از جان مطرح گردیده بود. البته این مسئله در بغداد و برخی دیگر مناطق سنّی نشین مانند فلوجه که در آنها شدیدترین جنگها بین شورشیان و سربازان آمریکایی و عراقی جریان داشته اند، محسوستر است. در برخی مناطق مردم حتی از نقطه نظرات نامزدهای انتخاباتی که از ترس ترور حتی دیدار با رای دهنده گان را هم نداشته اند، کاملا بی اطلاع هستند.
واضح است که شیعیان عراق علیرغم عدم رضایت شان از حضور اشغالگران آمریکایی در کشور، حاضر نیستند تا شانس کسب اکثریت در مجمع آتی را از دست بدهند. لذا از انجام انتخابات در وقت تعیین شده دفاع می کنند. شیعیان عراقی که از نظر کمیّت در عراق در اکثریت قرار دارند، با این انتخابات شانس کسب اکثریت در مجمع ملی و به دنبال آن کسب تسلط بر پست های کلیدی کشور در همه عرصه ها را پس از وقفه ای بسیار طولانی بدست خواهند آورد. وقفه ای که ریشه آن را باید در سال های پس از ۱۵۳۳ میلادی یعنی پس از غلبه ترکیه عثمانی بر صفویان و غیبت چند فرنی شیعیان در دستگاه حکومتی این سرزمین که بعد ها نام عراق به آن داده شد، جستجو نمود. چه در زمان ترکهای عثمانی و چه در دوران حضور انگلیس و چه در دوران پادشاهی خاندان هاشمی و چه پس از آن در دوران دیکتاتوری بعثی ها، همواره سنی ها دست بالا را در حکومت داشته اند. ترس و وحشت اقلیت سنی از به حکومت رسیدن اکثریت شیعه در عراق را باید در همین رابطه دید.
مسلما تن دادن حکومت به تعویق انتخابات به معنای پیروزی شورشیان و گروه های تروریست، ارزیابی خواهد شد که این امر از دوجنبه نه بنفع آمریکا است و نه بنفع حکومت موقّت عراق. جنبه اول مسئله پرستیژ حکومت و از دست دادن همان اندک اتوریته ای است که با برگزاری انتخابات افزایش بیشتری خواهد یافت؛ اما جنبه دیگر که بمراتب مهم تر از قبلی است، اعلام علنی نارضایتی از تعویق انتخابات از جانب شیعیان عراق از جمله آیت الله سیستانی و مقتدا صدر می باشد. می دانیم که آیت الله سیستانی شرکت در انتخابات را وظیفه شرعی اعلام نموده و عدم شرکت در آن را همتای رفتن به جهنم ارزیابی کرده است. و نیرو های مقتدا صدر نیز در شرایط آرامش قبل از طوفان بسر می برند و سکوتشان به معنای آشتی و پذیرش حضور سربازان آمریکایی نیست.
روزهای آتی، روزهایی خواهند بود که نه تنها برای مردم عراق بلکه برای همه کشور های همسایه عراق نیز اهمیّتی سرنوشت ساز خواهند داشت.
تا برگزاری انتخابات مجمع ملّی در عراق ۳ هفته ای بیش نمانده است. قرار است که این انتخابات آغاز روندی باشند که هدف آن ایجاد ارگان های مستقل اداره کشور که مورد پذیرش آحاد مردم کشور نیز هستند؛ و راهگشای خاتمه اشغال کشور توسط نیروهای خارجی گردد. در این انتخابات ۲۷۵ نماینده انتخاب خواهند شد؛ و این نمایندگان رئیس جمهور موقت و دو نفرجانشین وی را انتخاب و این ها نیز به نوبه خود نخست وزیر و کابینه دولت را انتخاب خواهند نمود. این مجمع در ادامه کار خود قانون اساسی دائمی عراق را آماده خواهد نمود تا در ماه اکتبر سال جاری طی یک رفراندوم به قضاوت مردم عراق.گذاشته شود و پس از تصویب بر پایه قانون اساسی رئیس جمهور جدید و وزرا و مسئولین کشوری انتخاب گردند. از جمله حقوق این مجمع، داشتن حق وتوی (با داشتن آرای دو سوم از تعداد نمایندگان) فرمان هایی است که از طرف رئیس جمهور صادر می شوند، و همچنین تایید بودجه کشور می باشند.
مسلما در شرایط کنونی که کشور در آتش جنگ می سوزد و جوّ ترس و ارعاب که بویژه مردم مناطق سنّی نشین را فرا گرفته است، برگزاری انتخاباتی آزاد و دمکراتیک، انتظاری است بیهوده؛ آن هم در شرایطی که سربازان آمریکایی و نیروهای امنیتی عراقی حتی در تامین امنیّت منطقه به اصطلاح سبز نیز با مشکلات بسیار جدّی مواجه هستند. و پر واضح است که با نزدیکتر شدن تاریخ انتخابات و حتی در خود روز انتخابات هم شاهد عملیات تروریستی هرچه بیشتری در عراق باشیم. در هفته ای که گذشت عملیات انفجاری- انتحاری و همچنین ترور شخصیت های سیاسی در عراق با شدت بیشتری ادامه یافتند. قابل ذکر است که در عملیات انتحاری- انفجاری هدف بطور عمده ایجاد رعب و وحشت در میان مردم است؛ تا هم عدم توانایی اشغالگران و حکومت موّقت در تامین امنیّت مردم به نمایش گذاشته شودو هم مردم از رفتن به پای صندوق های رای هراس داشته باشند. اما ترور شخصیّت ها با انگیزه های معین و آنهم نه توسط هر گروه ریز و درشت، بلکه توسط گروه های معینی انجام می شوند. یکی از این عملیات، ترور شهردار شیعه بغداد بود که توسط گروه الزرقاوی آن هم علی رغم حضور محافظین توسط رگبار مسلسل صورت گرفت. گفته می شود که وی تلاش بسیاری می کرد تا حداقل امکانات را در این وضعیت جنگی برای مردم بغداد فراهم نماید. عملیات دوم ترور یکی از رهبران حزب کمونیست عراق بنام هادی صالح با نام مستعار ابو فورات بود. وی که از تابعیت سوئدی نیز برخوردار بود، مسئولیت شعبه روابط بین الملل حزب را بر عهده داشت. جسد وی را در خانه اش در یکی از محلات بغداد در حالیکه دست هایش بسته و توسط کابل برق خفه شده بود، پیدا کردند. هرچند هیچ گروهی تاکنون مسئولیت این جنایت را بر عهده نگرفته است، ولی حزب کمونیست عراق آن را کار گروه های ترور وابسته به صدام می داند. در مناطق مختلف ترور ها و انفجاراتی نیز با هدف از میان برداشتن اشخاص معینی که در رابطه با انتخابات نقش داشتند، صورت گرفتند.
این روزها برگزاری بموقع و یا تعویق انتخابات، موضوع اصلی بحث در میان دوایر حکومتی هم در آمریکا و هم در عراق و همچنین نیروهای سیاسی مطرح در عراق است. تا همین لحظه آمریکا و دولت موّقت عراق در تصمیم خود مبنی بر انجام بموقع انتخابات ایستاده اند، اما ندای تعویق انتخابات از منابع مختلف و با انگیزه های گوناگون، بویژه در مناطق سنی نشین عراق هر روز ابعاد وسیعتری به خود می گیرد. حتی از برخی شخصیت های دولتی عراق نیز صحبت هایی مبنی بر تعویق انتخابات به مدت ۶ ماه شنیده شده اند. از جنبه فنّی نیز مشکلات بسیاری پیش روی جکومت موقت قرار دارند؛ ثبت نام رای دهند گان از جمله این مشکلات است. روشی که حکومت برای ثبت نام رای دهنده گان انتخاب کرده است، همان روش توزیع خوارو بار است که توسط رژیم صدام صورت می گرفت؛ بدین ترتیب که رای دهنده گان در قبال ارائه کارت خوارو بار، ورقه رای گیری دریافت خواهند نمود. بدین ترتیب حکومت مشکل احداث اماکن ویژه برای انتخابات را نخواهد داشت؛ اما تامین امنیت جانی چه رای دهنده گان و چه افرادمسئول در حوزه های رای گیری؛ از معضلات جدّی حکومت عراق محسوب می شوند. در گزارشی که خبرنگار نشریه USA TODAY“ „ در همین رابطه تهیه کرده بود، مصاحبه هایی از شهروندان عراقی در مناطق سنّی نشین وجود داشتند که امکان واقعی عدم حضور مردم در حوزه های رای گیری به خاطر ترس از جان مطرح گردیده بود. البته این مسئله در بغداد و برخی دیگر مناطق سنّی نشین مانند فلوجه که در آنها شدیدترین جنگها بین شورشیان و سربازان آمریکایی و عراقی جریان داشته اند، محسوستر است. در برخی مناطق مردم حتی از نقطه نظرات نامزدهای انتخاباتی که از ترس ترور حتی دیدار با رای دهنده گان را هم نداشته اند، کاملا بی اطلاع هستند.
واضح است که شیعیان عراق علیرغم عدم رضایت شان از حضور اشغالگران آمریکایی در کشور، حاضر نیستند تا شانس کسب اکثریت در مجمع آتی را از دست بدهند. لذا از انجام انتخابات در وقت تعیین شده دفاع می کنند. شیعیان عراقی که از نظر کمیّت در عراق در اکثریت قرار دارند، با این انتخابات شانس کسب اکثریت در مجمع ملی و به دنبال آن کسب تسلط بر پست های کلیدی کشور در همه عرصه ها را پس از وقفه ای بسیار طولانی بدست خواهند آورد. وقفه ای که ریشه آن را باید در سال های پس از ۱۵۳۳ میلادی یعنی پس از غلبه ترکیه عثمانی بر صفویان و غیبت چند فرنی شیعیان در دستگاه حکومتی این سرزمین که بعد ها نام عراق به آن داده شد، جستجو نمود. چه در زمان ترکهای عثمانی و چه در دوران حضور انگلیس و چه در دوران پادشاهی خاندان هاشمی و چه پس از آن در دوران دیکتاتوری بعثی ها، همواره سنی ها دست بالا را در حکومت داشته اند. ترس و وحشت اقلیت سنی از به حکومت رسیدن اکثریت شیعه در عراق را باید در همین رابطه دید.
مسلما تن دادن حکومت به تعویق انتخابات به معنای پیروزی شورشیان و گروه های تروریست، ارزیابی خواهد شد که این امر از دوجنبه نه بنفع آمریکا است و نه بنفع حکومت موقّت عراق. جنبه اول مسئله پرستیژ حکومت و از دست دادن همان اندک اتوریته ای است که با برگزاری انتخابات افزایش بیشتری خواهد یافت؛ اما جنبه دیگر که بمراتب مهم تر از قبلی است، اعلام علنی نارضایتی از تعویق انتخابات از جانب شیعیان عراق از جمله آیت الله سیستانی و مقتدا صدر می باشد. می دانیم که آیت الله سیستانی شرکت در انتخابات را وظیفه شرعی اعلام نموده و عدم شرکت در آن را همتای رفتن به جهنم ارزیابی کرده است. و نیرو های مقتدا صدر نیز در شرایط آرامش قبل از طوفان بسر می برند و سکوتشان به معنای آشتی و پذیرش حضور سربازان آمریکایی نیست.
روزهای آتی، روزهایی خواهند بود که نه تنها برای مردم عراق بلکه برای همه کشور های همسایه عراق نیز اهمیّتی سرنوشت ساز خواهند داشت.