چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۱۲:۵۷

چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۱۲:۵۷

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!
یادمان باشد که هرچه جامعه ضعیف‌تر شود، از فرصت‌ها و شانس‌هایی که در مسیر بهبود، تغییروتحول  پیش خواهد آمد، کمتر می‌توانیم استفاده کنیم و شانس‌های آینده ایران را از دست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کیوان صمیمی
نویسنده: کیوان صمیمی
انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!
نیروی تجدد و دموکراسی یک قرن است که ایران مال همه‌ی ایرانیان است شعار اوست. اکنون نیروهای وسیعی از جنبش اسلامی نیز به همین نگاه پیوسته اند. در پهنه‌ی سیاست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: امیر ممبینی
نویسنده: امیر ممبینی
جزئیات کشته شدن راضيهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!
سوم تیر ماه جاری رسانه‌ها نوشتند که دختری جوان به نام «راضیهٔ رحمانی» اهل روستای گویژه در شهرستان نورآباد استان لرستان با شلیک یکی از مأموران نیروی انتظامی جان باخت....
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!
نهضت آزادی ایران در ادامه راهبردی که در مرحله اول در پیش گرفت، اتحاد ملت و تجمیع همه معترضان در مرحله دوم انتخابات را برای مقابله با مخالفان آزادی و...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: نهضت آزادی ایران
نویسنده: نهضت آزادی ایران
انتخابات مهندسی شده، راه يا بی‌راهه؟
    خانم وسمقی در ارتباط با انتخابات ریاست حمهوری در ایران تحلیلی داشته است. خانم وسمقی، زین میان؛ بر این باور است که اصلاح‌طلبان، اگر گمان می‌کنند که حکومت...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: صدیقه وسمقی
نویسنده: صدیقه وسمقی
جرون
جرون، ای سیلی خورده ی زمان، ای معامله های پشت پرده ی آن زمان، ای تاریخ دیروز و امروز من، از رنگ و شرنگ، تا کیسه های زر ...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد

هشت مارس و نقش زنان درجنبش سبز

جنبش زنان و جنبش سبز به عنوان نماد مبارزه برای آزادی، حقوق برابر شهروندی وعلیه تبعیض، درعمل اجتماعی نشان داده اند که می توانند با وجود سرکوب و با تکیه به خود هرچه بیشتر با هم بودن را در حین تنوع و احترام به هم گسترش دهند و از این طریق به حیات خود ادامه دهند و کانون های مقاومت را برای روزهای سرنوشت ساز آماده کنند

حواد ث ایران چنان سریع می گذرند که اگر با آن همراه نشویم براحتی می توانند ما را در جایی که هستیم جا بگذارند. امروز نزدیک به سه هفته از ۲۵ بهمن، دوهفته از اول اسفند و پنج روز از ده اسفند می گذرد و دو روز دیگر هشت مارس، روز جهانی زن، روز دیگر بودن، روز مقاومت، روز با هم بودن، روز مبارزه برای آزادی و برابری جنسیتی می باشد. البته قابل تاکید است که مبارزه زنان برای برابری حقوقی دهه ها ست که در ایران پی گرفته می شود. در اصل می توان چنین ادعایی را طرح کرد که جنبش زنان در ایران، به عنوان پیشروترین و مترقی ترین جنبش یکصد سال گذشتە کشور، محسوب می شود. این روز بر همه زنان کشورمان مبارک و پیروز باد!

تلاش جنبش زنان برای ما ندن در جهان مدرن امروزی

از کودتای انتخاباتی تا امروز، زنان و دختران جوان توانسته اند به شکلی محسوس و در سطحی گسترده در خیابان های شهرهای مختلف ایران، برای احقاق حقوق انسانی و شهروندی، با مردان همراه شوند. انعکاس چنین حقیقتی از مبارزه پر شکوه زنان و مردان جوانی که آگاهانه میخواهند برای آزاد زیستن و آزاد ماندن در یک جهان امروزی، برابر، مدرن و بدون تبعیض، امید وعشق به تغییر را مشترکاً با هم در خیابان ها تجربه کنند بسیار مسرت بخش است. اکنون در جامعه اهمیت و ارزش آزادی برای نسل جوان ایرانی چنان موضوعیت عینی یافته است که حاضر است برای زمینی کردن چنین تصویری زنده و مدرن از زندگی به خیابان ها بیاید و برای احقاق حقوق ضایعه شده اش، اعتراضات مدنی و دمکراتیک سازمان دهد. این نسل از جوانان و زنان کشور به اهمیت قدرت وحرکت مشترک برای احقاق بدیهی ترین حقوق اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، هنری خود پی برده اند و این در واقع نشان از بلوغ اجتماعی شهروندان جوان آگاهی است که زندگی در جهان مدرن امروز را جزء حقوق اولیه و انسانی خود می دانند و برای رسیدن به آن خواسته های مدرن و دمکراتیک تلاش مشترک و مداوم می کنند.

تلاش انسانی زنان برای با هم بودن

امروز در صحنه سیاسی و اجتماعی کشور فعالین جنبش زنان با داشتن ده ها سال تجربه مبارزه توانسته اند از جایگاه بسیار مهمی در میان جنبش های اجتماعی و دمکراتیک کشور برخوردار شوند. مبارزه آنان حاصل بالغ بر یک قرن تلاش حق طلبانه و پیگیردر کشورما می باشد. زنان با تجربه اندوزی ازگذشته و نگاه به حال و آینده جنبش، در اعتراضات خیابانی شهرهای مختلف کشور شرکت می کنند و مبارزه و مقاومت مشترک با استبداد حاکم به همراه مردان را به اشکال گوناگون پیش می برند. آنها در عمل نشان داده اند که دیگر حاضر نیستند بی حقوقی، تحقیر، تبعیض و نابرابری را در جامعه استبدادزدە ایران پذیرا شوند و تاکنون برای نه گفتن به بی عدالتی و تبعیض همه گونه هزینه را نیز پرداخته اند. زنان با مبارزات دلیرانه، بدون ترس و بدون خشونت خود توانسته اند در برابر تعرض نیروهای استبدادی، مقاومت کنند. چنین روحیه ای موجب حیرت و ترس نیروهای سرکوبگر و همراهی و همیاری همه فعالین سیاسی، اجتماعی و مدنی ایران و نیز موجب جلب همبستگی و احترام مردم جهان از خواسته ها و مبارزات آنها شده است.

امید زنان بە تغییر

در واقع شرکت وسیع زنان در جنبش اعتراضی کنونی ایران و مقاومت هدفمند وهمه جانبه آنها، امید برای تغییر و روحیه برای ادامه مبارزه آگاهانه و مقاومت برای مبارزه بدون خشونت را در میان معترضین بسیار تقویت کرده است. زنان جوان ایرانی سالهاست که با هم بودن را توانسته اند با وجود داشتن اختلافات و تنوعات مختلف به علایق و منافع مشترک تبدیل کنند و بدین ترتیب مشترکاً برای کسب حقوق برابر شهروندی تلاش و تجربه مثبتی را در اختیار جنبش دمکراتیک مردم ایران قرار دهند. در واقع در دو سال اخیر، آنها بخوبی موفق شده اند که چنین تجربه مثبتی را وارد جنبش اعتراضی و سبز کشور کنند. مبارزه مشترک زنان، مردان، دختران و پسران برای حقوق شهروندی و نیز برعلیه دیکتاتوری موجب ریختن ترس آنان از نیروهای سرکوبگر و خشونت طلب رژیم اسلامی ایران شده است. زنان جوان در همه جا در صحنه مبارزات مدنی ایران حضور سنگین دارند و این احساس خوب هر چه بیشتر در داخل و خارج از کشور تقویت می شود که بدون حضور و همراهی زنان، جنبش اعتراضی کنونی در سطحی که امروز در آن قرار دارد، نمی توانست وجود داشته باشد.

حضور گسترده زنان در جنبش های اعتراضی وجنبش سبز

مدتهاست که مبارزه حق طلبانه و برابری خواهانه زنان و دختران جوان برای دست یافتن بە مطالبات دمکراتیک و حقوق شهروندی کامل در جامعه با خواسته های دمکراتیک و شهروندی جنبش سبز تلاقی پیدا کرده است و امروز حضور زنان در عرصە اعتراضات اجتماعی و سیاسی از چنان گستردگی و توانمندی برخورد است که کسی نمی تواند وجود فاکتور زنان در این مبارزات نادیده بگیرد. زنان برای داشتن چنین کیفیتی در مبارزات جاری، چندین دهه است که به اشکال گوناگون و با احترام به تنوع موجود میان خود و با بهره گرفتن مناسب ازفن آوری های نوین ارتباطی مانند اینترنت و شبکه های اجتماعی و مدنی که در جامعه وجود دارد، تلاش و مبارزه همه جانبه ای را متحداً پیش می برند و خوشبختانه تنوعات و تفاوت ها در میان آنان منجر به کم کاری، دوری و پراکندگی نیروهای آنها نشده است. جریانات مختلف جنبش زنان در همه جا و هر کدام بنا به ظرفیت و توان خویش، انواع و اقسام راهکارها را انتخاب و تجربه می کنند تا بلکه از این طریق بتوانند کانون های مقاومت در جامعه را زنده، پایداروموثر نگاە دارند. آنها تجربه با هم بودن را با توجه به ظرفیت، توان و تنوعی که در میانشان برای مقاومت پایدار وجود دارد برای یافتن راهکارهای مدنی و دمکراتیک، در اختیار جنبش دمکراتیک ایران قرار داده اند و چنانکه می دانیم در این عرصه مجبور شده اند هزینه های بسیاری را نیز تقبل کنند.

پتا نسیل های جدید در مبارزه زنان

تجربه دو ساله گذشته مبارزه زنان، مادران، دختران به همراه پسران و پدران نشانگر این واقعیت جدی است که همە آنها این بار برای مبارزه برعلیه دیکتاتوری و حقوق شهروندی مشترکاً در کنار هم در اعتراضات خیابانی شرکت می کنند. نقش پیشتاز زنان و نگاه تغییر یافته مردان در مبارزه کنونی موجب ایجاد پتانسیل های جدیدی در جنبش اعتراضی کشور شده است و این وضعیت باعث گشته است که اینبار همگان بصورت جمعی و با احترام به یکدیگر وقبول تنوعات موجود به دنبال یافتن راهکارهای نو و متنوع برای ادامه و تضمین فعالیت جنبش مسالمت آمیز و شهروندی مردم ایران باشند.

روشن است که در دو سال اخیر جنبش سبز چنان پتانسیلی را فراهم کرده است که جنبش زنان می تواند هر چه گسترده تر خواسته ها و مطالبات برابری طلبانه خود را در جامعه مطرح کند. در گذشته چنین فرصتی هیچگاه فراهم نشده بود و زنان تا این حد از آگاهی و سواد، آموزش، تجربه و گستردگی نیرو برای تاثیر گذاری در جامعه برخوردار نبودند. دفاع از حقوق شهروندی و مدنی می تواند فضا و زمینه را برای طرح و احقاق خواسته های دیگر زنان که به منافع آنان مربوط می شود را فراهم کند. سالهاست که فعالین جنبش زنان و حتی دیگر بخش های زنان و دختران جوان نسبت به اهمیت این موضوع، بخوبی آگاه هستند. در دو سال اخیر شرکت و حضور فعالین زن در حرکات اعتراضی مسالمت آمیز باعث شده است که ارتباط زنان با اقشار دیگر جامعه تقویت شود و نیز همکاری های متفاوتی میان آنها سازمان داده شود. زنان تاکنون توانسته اند با حضور در اعتراضات میلیونی نقش خود را هر چه بیشتر به عنوان نیروی تغییر در جامعه و مشخصاً در جنبش سبز تقویت کنند و از این طریق فرصت ها و فضاهای مناسبی را برای طرح و گسترش خواستهای دمکراتیک و برابری طلبانه خود در سطح میلیونی ایجاد کنند. منافع جنبش سبز ایجاب می کند به چنین نیروی با تجربه و گسترده ای هرچه بیشتر توجه نشان دهد و آنرا به عنوان یک نیروی بالقوه و موثر در میان خود در نظر بگیرد.

مشکلات پیش روی زنان و فعالین جنبش سبز

حضور زنان در جنبش سبز باعث شده است که قدرت مقاومت و ایستادگی معترضان برای تحقق مطالبات جنبش افزایش یابد. آنها برای ایجاد همبستگی در مبارزات اعتراضی و اجتماعی نیرو زیادی را صرف می کنند. روشن است که کوشش برای جمع کردن نگرش های متفاوت بر اساس توافقات مشترک و سپس پایبندی نشان دادن نسبت به آن توافقات بسیار دشوار و انرژی و پتانسیل زیادی را از فعالین جنبش می گیرد. روشن است که قدرت واقعی جنبش ها و حرکت های دمکراتیک همیشه در گرو اتحاد نیروهای متنوع و بهره مندی مناسب از انرژی آنها در جهت توافقات دمکراتیک صورت گرفته میان فعالین جنبش های اجتماعی و مدنی بوده است. البته مشخص است که در این عرصه جنبش های دمکراتیک مدنی نیز در درون خود با موانعی همچون عدم پایبندی به توافقات، بی توجهی، حذف عمدی، خودی و غیر خودی کردن، حقیر شمردن دیگر جریانات و حتی توده های مردم روبروهستند و همه این موارد موجب اتلاف وقت، انرژی و مانع رشد جدی این جنبش ها می شوند. روشن است که چنین مشکلاتی ضربات اساسی و نابود کننده ای را به منافع و وحدت ملی ایرانیان وارد می کند. بدلیل حضور تاریخی و سنگین استبداد در کشورمان، جنبش های اجتماعی همواره به اشکال گوناگون با خطر فردگرایی، خود محور بینی، سیاه نمایی، سیاه و سفید کردن و غیره مواجه بوده اند. این تفکرات و رفتارهای غیر دمکراتیک برای توجیه برخوردهای خود سعی می کنند به طریقی رادیکالیزم کور، خشونت گرایی و انتقام جویی و بی اعتمادی را در میان مردم نسبت به فعالین و اعضای جنبش های اعتراضی و مدنی ایجاد کنند. ارگان های امنیتی و اطلاعاتی حکومت اسلامی ایران نیرو و امکانات زیادی را برای تقویت چنین نگرش هایی در جامعه هزینه می کنند. فعالین جنبش های اعتراضی در ایران می بایست در این عرصه ها نسبت به ترفندهای جمهوری اسلامی ایران بسیار هوشیار باشند و تاکید ویژه بر اشتراکات برای با هم بودن را در جنبش کنونی تقویت کنند.

باید هزینه نیروهای سرکوبگر را بالا برد

فعالین جنبش زنان در درون و بیرون جنبش سبز می توانند با توجه به تجربیاتی که در سالهای اخیر کسب کرده اند راهکارهای موثری را برای تحقق کم هزینه تر مبارزه پیشنهاد کنند. اگر چنین تلاشی صورت نگیرد، مبارزین عرصه اجتماعی و مدنی در ادامه مبارزه حتماً با فشارها و هزینه های بیشتری مواجه خواهند شد. این ضرورت دارد که بطریقی در مبارزات مدنی و اجتماعی همواره راه هایی اتخاذ و انتخاب شوند که بشود با تکیه به آنها هزینه نیروهای سرکوبگر را در جامعه ایران و در عرصه بین المللی هر چه بیشتر بالا برد. ارگان های سرکوب رژیم اسلامی ایران، به هیچوجهی نباید هزینه های مبارزه را بصورت یکطرفانه بر سر فعالین جنبش زنان و جنبش سبز سر شکن کنند. شناسایی عناصر سرکوبگر می تواند چهره های سرکوبگران را در سطح داخلی و خارجی افشا کند. باید بدنبال راهایی بود که هزینه ها بر علیه جنبش سبز با توجه به تنوعی که در آن وجود دارد، کاهش یابد و این جز با همراهی و همفکری و مشارکت وسیع بخش های متنوع جنبش سبز امکان پذیر نیست.

توازن نیرو و انتخاب عرصه مبارزه

این بر کسی پوشیده نیست که جنبش سبز و جنبش زنان متکثر و متنوع می باشند و مناسب است در هر لجظه در این جنبش ها همواره شعارها و خواستهایی با توجه به توازن و تنوع نیروها سنجیده و انتخاب شوند و اینکه روشن گردد که کدام شعار یا خواست می تواند در شرایط سرکوب، نیروی هر چه بیشتری را در خیابانها برای تقویت جنبش اعتراضی بسیج کند. فعالین جنبش های دمکراتیک مدنی و شهروندی می توانند با اتخاذ سیاست ها و تاکتیک های مناسب، دستاوردهای خود را برای نیرو بخشی و تقویت نگرش های دمکراتیک و متنوع در درون جنبش، بسط دهند. البته در این عرصه نیز مناسب و لازم است که همه ما در تلاشی سهیم شویم که بتواند با تکیه به آن بشود هر چه بیشتر اقدامات خشونت آمیزی که برای ایجاد رعب، تهدید و ترور در میان مردم و مبارزین انجام می شود را با تلاش های مشترک و به موقع، خنثی و افشا کنیم. اگر چنین تدابیری اتخاذ نشود جنبش دموکراسی خواهی در ایران و نیزجنبش زنان، فشارها و هزینه های بازهم بیشتری را متحمل خواهند شد.

جنبش زنان و جنبش سبز به عنوان نماد مبارزه برای آزادی، حقوق برابر شهروندی وعلیه تبعیض، درعمل اجتماعی نشان داده اند که می توانند با وجود سرکوب و با تکیه به خود هرچه بیشتر با هم بودن را در حین تنوع و احترام به هم گسترش دهند و از این طریق به حیات خود ادامه دهند و کانون های مقاومت را برای روزهای سرنوشت ساز آماده کنند.

تغییر روش و تاکتیک مبارزه با توجه به سرکوب گسترده

فعالین جنبش زنان در جامعه و در جنبش سبز در شرایط کنونی با توجه به دستگیری هزاران منتقد و مخالف حکومت اسلامی ایران و نیز دستگیری رهبران نمادین جنبش سبز مناسب است در روش ها و تاکتیک های خود تغییراتی برای گسترش هر چه بیشتر اعتراضات در مناطق جنوب شهر و در شهرهای دیگر، تدارک ببینند. ماندن در مراکز شهری و تا حدودی مناطق بالا شهر نمی تواند منجر به این شود که ارتباط ها با مردم مناطق جنوب شهر یا حاشیه ای برقرار و گسترش یابد. روشن است که گستردگی و سطح سنگین سرکوب و شجاعت و مقاومت دلیرانه زنان و مردان معترض که بصورت مسالمت آمیز و غیر خشونت آمیز اعتراضات خود را در خیابان ها نشان می کنند متاسفانه در بسیاری از مناطق جنوبی، حاشیه ای و مجاور شهرها، صدای اعتراض آنان بازتاب نمی یابد و حکومت بدلیل در دست داشتن انحصاری امکانات رسانه ای خبر و گستردگی اعتراضات را به گوش مردم نمی رساند و با اعلام اینکه ۳۰۰ یا ۷۰۰ نفر ضد انقلاب می خواستند برای امریکا و عوامل اسرائیل توطئه کنند که با هوشیاری سربازان امام زمان – تو بخوان نیروهای سرکوبگر و باندهای جنایتکارشان – همه آنها دستگیر یا متواری شدند و در حین فرار دو نفر از بسیجی ها توسط “منافقین” با گلوله به قتل رسیدند. مفهوم این جو سازی این است که امکانات رسانه ای جلوی انعکاس خبر اعتراضات را نه تنها می گیرد بلکه خبر را وارانه می کند و از آن بخوبی خوراک تبلیغاتی به نفع جمهوری اسلامی درست می کند. همه فاکتورها نشان می دهد که اعلام برگزاری اعتراضات در روزهای مشخص یا هفتگی در این یا آن نقطه مراکز شهری باعث می شود که نیروهای سرکوب خود را هر چه آماده تر و متمرکزتر برای سرکوب معترضین کنند. تجربه نشان می دهد که شبکه های اجتماعی و مدنی زنان و جوانان و … که به اشکال گوناگون با هم در ارتباط هستند مناسب است تغییراتی را در نوع اعلام اعتراضات خود به شکل علنی بوجود آورند. نیروهای سرکوب در این یا آن نقطه مراکز شهرها، نیروی خود را متمرکز می کنند و به اشکال مختلف آگاهانه جلوی وصل شدن معترضین به یکدیگر و تجمع وسیع متعرضین در یک منطقه مشخص می شوند و بدین ترتیب امکان سرکوب و دستگیری ها را بالا می برند. شکستن تمرکز نیروهای سرکوب در مراکز مناطق شهری و ایجاد هر چه بیشتر فاصله در میان این نیروها از یک طرف امکان رفت و آمد و انتقال راحت نیروهای آنان و فرصت سازماندهی گسترده برای سرکوب را از آنان می گیرد و از طرف دیگر حضور گسترده نیروهای سرکوب در مناطق شمالی، جنوبی، مرکزی و حاشیه ای شهرها، باعث می شود که مردم با چشمان خود متوجه گستردگی سرکوب و ترس حکومت از سطح وسیع اعتراضات معترضین شوند و حضورهزاران نیروی سرکوب و رنگارنگ، افسانه ۳۰۰ یا ۷۰۰ نفری معترضین را در برابر اقشار مختلف مردم زیر سوال می برد و از این طریق تعداد بیشتری از مردم کشورمان در ارتباط با اخبار اعتراضات قرار می گیرند. کشاندن اعتراضات به محلات دیگر شهرهای بزرگ امکانات عوام فریبی ارگان های رسانه ای و تبلیغاتی رژیم را براحتی می گیرد. در این عرصه جنبش زنان با توجه به ارتباطات و تجربیاتی که برای همکاری و توافق با اقشار متنوع و وسیع مردم دارد می بایست با دیگر امکاناتی که در داخل و خارج از کشور، دیگر نیروهای متنوع جنبش سبز در اختیار دارند، چنین راهکاری را هر چه بیشتر و وسیع تر برای اطلاع رسانی، مشترکا! زمینی کنند.

شورای هماهنگی راه سبز امید، جنبش زنان ودیگر نیروهای متنوع و رنگارنگ در جنبش سبز

چنین شورائی مدتی است که برای هماهنگی اعتراضات مردم در ایران توسط نیروهای طرفدار آقایان موسوی و کروبی تشکیل شده است. روشن است که تشکیل چنین شورایی برای هماهنگی فعالیت ها و مبارزات معترضین ضروری، مفید و لازم بود؛ اما متاسفانه تاکنون از نیروهای موجود در این شورا اطلاع دقیقی وجود ندارد و معلوم نیست که چه طیف یا طیف هایی در آن حضور دارند؟ در واقع چنین به نظر می آید که شورایی از نیروهای “خودی” تشکیل شده است و طیف های دیگر جنبش سبز در داخل و خارج از کشور در آن حضور ندارند. ضرورت دارد تاکید شود که چنین روش بسته ای برای هماهنگی و همکاری میان نیروهای متنوع و رنگارنگ جنبش سبز در داخل و خارج از کشور منطقی، عقلانی و دمکراتیک نیست. در واقع خیلی روشن و شفاف می توان با تاکید گفت که چنین ترکیبی با ترکیب اعضای شرکت کننده در این جنبش هماهنگی ندارد و می شود متذکر شد که بخش های بزرگی ازجنبش سبز در این شورا سخنگویان و نمایندگان خود را ندارند و همین امر می تواند ایده خوب تشکیل چنین شورایی را تضعیف و نیروهای آنرا دچار پراکندگی کند!

در تجربه انقلاب بهمن و شورای انقلاب ما با چنین وضعیتی مواجه بودیم و آموزش های بسیار بدی در حذف دیگر بخش های دگر اندیشان، از آن دوران باقی مانده است. بنابر این شورای هماهنگی راه سبز امید، باید و حتماً در جهت گسترش نیروهای این شورا در داخل و خارج از کشور کوشش کند و رنگارنگی را که جزیی از وجود جنبش سبز است را در شورای رهبری آن بازتاب دهد. برای مثال بخش بزرگی از جنبش اعتراضی در ایران از میان زنان، دختران و فعالین جنبش زنان تشکیل می شود. طیف بزرگی از این زنان طرفدار یک حکومت مدرن، امروزی بر مبنای حقوق بشر و حقوق شهروندی و نیز بر علیه تبعیض می باشند. این طیف وسیع از فعالین زن در جامعه مناسب و منطقی است که بتوانند نمایندگانشان را در داخل و خارج از کشور در کنار دیگر طیف های رنگارنگ این جنبش، در این شورا ببینند.

در نتیجه دارای اهمیت است که در چنین شورایی، نمایندگان افکار متنوع و رنگارنگ وجود داشته باشند. اگر این ایده مرکزی در میان ما مورد قبول باشد که معترضین از طیف های مختلف باید متحد باقی بمانند پس این ضرورت صد چندان می شود که به تنوع موجود در میان آنها نیز احترام گذاشته شود و در شورای مربوطه از نمایندگان همه طیف های متنوع چون جنبش زنان، جوانان، دانشجویان، اقلیت های مذهبی و قومی و… حضور داشته باشند. اما شواهد تاکنونی موید این واقعیت است که در حال حاضر چنین حضور متنوعی در این شورای هماهنگی دیده نمی شود و در حال حاضر نیروهای رنگارنگ جنبش سبز باید از افراد و شخصیت هایی که برای تشکیل چنین شورایی تلاش کرده اند بخواهند که اقدامات لازم و ضروری برای حضور دیگر طیف های متنوع جنبش سبز را هر چه زودتر در این شورای هماهنگی فراهم سازند.

بخش : زنان
تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند, ۱۳۸۹ ۱۰:۲۸ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!

انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!

جزئیات کشته شدن راضیهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!

بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!

انتخابات مهندسی شده، راه یا بی‌راهه؟