در ١٣ مهر در حالی کە موج اعتراض های کارگری در شهرهای مختلف ادامە داشت و گروەهای مختلف مزدبگیران در این اعتراضات خشم و نارضایتی شدیدشان از سیاست های ضد کارگری، رفتار دولت و کارفرمایان و دستگاە قضایی را به خاطر هم دستی علیە حق و حقوق کارگران و سرکوب آن ها بە رخ می کشیدند و مصممانە برای احقاق بە تاراج بردە شدە حقوق شان هم چنان در تلاش بودند، به مناسبت روز جهانی معلم هزاران معلم شاغل و بازنشستە در شهرهای مختلف بە دعوت شورای سراسری کانون های صنفی معلمان برای طرح مطالبات شان و اعتراض بە سرکوب و زندانی کردن نمایندگان شان بە خیابان ها آمدند.
آن ها فریاد زدند: معلم و کارگر زندانی آزاد باید گردند، همە نهادهای مسئول باید جواب گوی فقر و فلاکت ما بازنشستگان شوند، تحصیل رایگان حق همە ایرانیان است، زندگی می خواهیم، وعدە و بهانە تحویل مان ندهید و … از جملە شعارهایی بود کە شرکت کنندگان در تظاهرات ١٣ مهر به وسیلە آن ها نارضایتی و اعتراض شان را نشان دادند، هم چنین تظاهرکنندگان نسبت بە تخصیص بودجە اندک بە آموزش و پرورش اعتراض کردند و خواهان تخصیص بودجە کافی بە وزارت آموزش و پرورش شدند.
هم سان سازی حقوق بازنشستگان و شاغلان و اجرای کامل قانون مدیریت خدمات کشوری، افزایش دستمزد و حقوق بازنشستگی و تامین امنیت شغلی و بیمه معلمان حق التدریسی از دیگر مطالباتی بودند، کە تشکلهای صنفی معلمان در آستانه روز جهانی معلم خواستار اختصاص بودجە برای اعمال آن ها توسط دولت شدند.
اعلام افزایش ۵ درصد بە حقوق و دستمزد کارکنان دولت در سال آیندە، پیش از تظاهرات ١٣ مهر آن هم در شرایطی کە بنا بە آمار دولتی نرخ تورم ١٠ درصد است، زندانی کردن دوبارە اسماعیل عبدی و صدور حکم ۵ سال زندان دیگر برای محمود بهشتی لنگرودی هر کدام بە نوبە خود در گستردەتر و فشردەتر شدن صفوف تظاهرات روز معلم و هم چنین رادیکالیزە شدن آن نقش داشتند. حضور پر شمار زنان در این تجمعات و تمایلات و تاکیداتی کە در آن ها بە اشکال مختلف در شعارها و پلاکاردها، بر ضرورت همبستگی گروە های مختلف مزدبگیران حول خواست های مشترک بە اهتزاز درآمد، از دیگر ویژگی های تظاهرات روز معلم امسال بود.
پیش از این، در طی چند دهە گذشتە، هرگز چنین آمادگی، بە این وسعت و چنین کیفیت، برای همبستگی عملی میان زحمتکشان یدی و فکری وجود نداشت. امروز این تحول در جنبش، خود بە تنهایی یک دست آورد بزرگ و حائز اهمیت است، کە اگر ادامه پیدا کند، می تواند نە تنها در پیش روی طبقە کارگر به سوی احیا ء و ارتقا حقوق سندیکایی اش و در هم شکستن تعرض دولت و کارفرمایان بە این حق و حقوق منجر شود، بلکە منشا تغییر و تحولات دمکراتیک وسیع در جامعە نیز خواهد شد.
هم از این روست کە دستگاە سرکوب با بە زندان برگرداندن و مجازات رهبران سندیکایی و از میان برداشتن شاهرخ زمانی ها و محمد جراحی ها و سنگین کردن هزینە فعالیت های سندیکایی مذبوحانە تلاش می ورزد، مانع سازمان یابی و همبستگی مستقل کارگران و مزدبگیران گردد. با این همە، همان گونە کە تجربە سال های اخیر نشان دادە این سرکوب های جنایت کارانە، اگر چە توانستە زیان هایی را بر جنبش کارگری تحمیل کند، ولی هرگز نتوانستە و نمی تواند مانع تداوم و گسترش شتابان مبارزه حق طلبانە کارگران، پیشروی و همبستگی جنبش کارگری ایران شود، حقیقت غیر قابل کتمان حتی در بین نیرو های حکومتی موید این نظر است که با گذشت زمان، حمایت مردمی از مبارزات کارگران، روز به روز بیشتر و بیشتر شده و در آینده نه چندان دور شاهد برآیندی به مراتب گسترده تر در مبارزه زحمتکشان خواهیم بود.