از بدو بە قدرت رسیدن اعتدالیون در فرم قوە اجرائی کشور، یعنی دولت، یکی از اهداف آنها تشویق کردن جناح اصولگرا در پذیرفتن بازی قانونی رقابت و قبول همدیگر در عین اعتقاد بە گردش قدرت در میان جناحها بودەاست، بازی ای کە تا بحال جناح اصولگرا از آن سرباز زدە و کماکان در بازی تبلیغاتی خود بە اعتدالیون و اصلاح طلبان بە چشم بدبینی وافر می نگرد. طرح گفتگوی ملی از طرف اعتدالیون و اصلاح طلبان و اعلام شکست این طرح بعد از مدتی، خود بخوبی نشان از این دارد کە جناح اصولگرا اساسا وارد بازی پذیرفتن حریف و قانونی شدن رقابت نمی شود و کماکان تمایل بە حذف اعتدالیون و اصلاح طلبان دارد.
در دنبالە همین ماجرا، با طرح ایدە همە پرسی از طرف روحانی کە متکی بر اصل ۵۹ قانون اساسی خود رژیم است، و خواست وی در مراجعە بە آن در بن بست های سیاسی، کە درست در هنگامە عدم پذیرفتن بازی سیاسی از طرف اصولگرایان و شکست طرح گفتوگوی ملی طرح گردید، اصولگرایان طبق روال معمول خود بشدت بە مقابلە با این ایدە برخاستند و آن را حرکتی مشکوک تعبیر کردند. رای بالای مردم بە جمهوری اسلامی در اوائل انقلاب و ظاهرا مشارکت بالای مردم در مراسم ۲۲ بهمن امسال، از جملە دلایل و فاکتهای آنها در رد مراجعە بە اصلی است کە در خود قانون اساسی جمهوری اسلامی موجود است.
در تفسیر سخنان روحانی در مورد همەپرسی، البتە اصولگرایان دوست دارند کە موضوع همە پرسی را در حوزە ‘آری بە نظام، یا نە بە آن’ مطرح کنند، تا بدین وسیلە با ترسانیدن بخش اصولگرای رژیم و حامیانشان، از منظور روحانی کە اساسا استفادە از همەپرسی جهت حل اختلافات میان جناحها بودەاست، طفرە روند! و این بخوبی نشان می دهد کە اصولگرایان تا چە اندازە حتی از اجرائی کردن آن بخش از مواد مندرجە در قانون اساسی کە بە نوعی دست مردم را در تاثیرگذاری بر روندهای سیاسی کشور باز می گذارد، در هراس اند.
اما از طرفی دیگر با طرح ایدە همەپرسی توسط روحانی، بلافاصلە بیانیەای توسط پانزدە فعال مدنی منتشر شد کە طی آن خواهان تغییر نظام از طریق برگزاری رفراندم شدەبودند. ظاهرا این دوستان موقعیت را مناسب دیدەاند کە همزمان با مطرح شدن ایدە همەپرسی توسط یکی از مقامات بالای جمهوری اسلامی و با توجە بە بن بست سیاسی چهل سالە اخیر در کشور، این ایدە را بە بالاترین وجە آن، یعنی تغییر در ساختار سیاسی کشور فرابرویانند. هدف این دوستان، رد استفادە از همە پرسی برای حل اختلافات جناحی در درون نظام و طرح خواستی رادیکال از طریق روشی مسالمت آمیز بودە است.
بی گمان طرح همەپرسی، چە در شکل رفرمیستی آن و چە در شکل رادیکال آن، آن خط قرمزی است کە اصولگرایان هموارە با آن مشکل دارند. برای آنان رای مردم بە نظام جمهوری اسلامی در مقطعی خاص، همانند رویداد بعثت پیامبر اسلام، پدیدەای است تاریخا ایستا در تمام ادوار آیندە برای ادامە ابدی یک شکل و یک هویت کە اسم نظام اسلامی بر آن نهادە شدەاست. آنان هیچ وقت بە این امر تن نخواهند داد.
اما این مانع از آن نمی شود کە نتوان بە طرح چنین ایدەای دست نیازید. بویژە اینکە در امر گفتمان، اصولگرایان را در مخمصە جدی قرار می دهد و بیش از پیش ماهیت ضد مردمی آنان را آشکار می کند.
البتە بە یاد داشتە باشیم کە رفراندم شعاری است کە در جریان اعتراضات مردم در دی ماە کمتر اثری از آن مشاهدە شد. معترضان خیابانی را دغدغە رفراندم نبود. آنچە ما در طی این اعتراضات دیدیم، شعارهای رادیکالی بود در مسیر طرد کلیت رژیم. بنابراین همە پرسی شعاریست کە عمدتا پایە طبقاتی در میان طبقە متوسط، رفرمیستها و انقلابیون مسالمت جو دارد. بنابراین از این نظر بمنزلە فاصلە گرفتن از هویتی است کە در جریان اعتراضات دی ماە شکل گرفت. اما این مانع از آن نمی شود کە در خود، ماهیتا حامل خواستهای معترضین دی ماە نباشد.
نهایتا اینکە طرح شعار و ایدە همەپرسی، در همە سطوح، نشان از بن بست سیاسی کشور دارد و بە احتمال زیاد دیر یا زود کشور حال چە از طریق قانونی و یا از طریق فشار خیابان وارد چنین مرحلەای خواهد شد.